گفت‌و‌گو با مسعود ولدبیگی، طراح گریم مختارنامه

از پرده‌های عاشورا الهام گرفتم

سریال‌ها و فیلم‌ها اغلب باعث شهرت بازیگران و کارگردان‌ها می‌شوند. گویی در میان عموم مردم نقش و اهمیت کسانی که امکانات فنی را فراهم می‌کنند، مغفول می‌ماند و شاید تنها در ارزیابی‌های فنی در جشنواره‌ها و مسابقات، اشاره‌ای به نام و نقش آنها می‌شود. گریم ازجمله این زمینه‌های فنی است که تاثیر بسزایی هم در باور نقش و هم در نهادینه شدن کاراکتر در درون بازیگر دارد. در مجموعه مختارنامه با دو نام آشنا در این عرصه روبه‌رو هستیم. عبدالله اسکندری که نقش مشاور کارگردان و اجرای «اسپشیال گریم» را بر عهده دارد و مسعود ولدبیگی که از او به عنوان طراح گریم یاد می‌شود. شاید در نگاه اولیه دانستن ویژگی‌های فنی گریم، چندان جذاب به نظر نیاید. اما در گفت‌وگو با مسعود ولدبیگی، می‌توان ظرایف و باریک‌بینی‌هایی را مشاهده کرد که به مراتب از برخی حرف‌های کلیشه شده برخی از بازیگران شنیدنی‌تر است.
کد خبر: ۳۹۴۸۰۲

در تیتراژ فیلم و سریال‌های مختلف، معمولا به‌نامی برمی‌خوریم با عنوان طراح گریم. برای شروع این گفت‌وگو بفرمایید طراح گریم چه کسی است و فرق او با کسی که اجرای گریم را به عهده دارد چیست؟

طراح گریم در آغاز پروژه انتخاب می‌شود، نشستی با کارگردان می‌گذارد و بحث‌های اولیه صورت می‌گیرد. سناریو را در اختیار طراح می‌گذارند و او با شخصیت‌ها آشنا می‌شود. مثبت، منفی بودن، جغرافیا و دیگر ویژگی‌های شخصیت را می‌فهمد. کارگردان در این مرحله نقطه نظرات خود را به طراح گریم منتقل می‌کند و بیوگرافی کاراکترها را برای طراح شرح می‌دهد. شیوه کار من این‌طور است که عکس می‌گیرم و طراحی می‌کنم و می‌کوشم به نظرات کارگردان و سناریو نزدیک شوم. بعد از آن طرح مورد نظر را روی چهره بازیگر پیاده می‌کنیم. کارگردان در این مرحله نظراتش را بیان می‌کند و از این مرحله نیز عکس تهیه می‌شود. عکس، اشکالات را روشن می‌کند. اشکالات رفع می‌شود. در تست نهایی من به عنوان طراح روی چهره بازیگر طرح را پیاده می‌کنم. دستیار من این طرح را با جزئیات روی کاغذی یادداشت می‌کند. هر قطعه‌ای که به چهره بازیگر اضافه می‌شود با دقت ثبت می‌شود. نوع فون‌ها، سایه‌ها و دیگر مشخصات فنی را با عکس نهایی با تایید کارگردان به عنوان سند نهایی پیش‌رو داریم. عکس را ضمیمه کارتکس می‌کنیم. در مراحل اولیه من خودم طرح نهایی را اجرا می‌کنم. همکارانم را تست می‌زنم تا بدانم کدامیک برای اجرای این گریم مناسب‌تر هستند. او در کنار من می‌ایستد؛ چراکه از این به بعد اجرای گریم را او به عهده دارد. در چند جلسه من کار می‌کنم و بعد از آن کار را به مجری واگذار می‌کنم. این شروع کار طراحی است.

اولین شخصیتی که در مجموعه مختارنامه گریم را روی صورت او طراحی کردید، کدام شخصیت بود؟

بازیگری اننتخاب شده بود برای ایفای نقش عمرسعد. ایشان از دوبلورها و از بازیگران خوب کشور هستند.

یعنی در ابتدا این نقش برای آقای فخیم‌زاده نبود؟

خیر. فرد دیگری بودند. وقتی ایشان دعوت شدند، ما اولین تست را روی صورت ایشان پیاده کردیم.

فریبرز عرب‌نیا بعدها به کار اضافه شد؟ درباره طراحی گریم او هم توضیح می‌دهید؟ چند بار روی صورت او تست زدید؟

بله. ایشان بعدها و بعد از چند بازیگر برای طراحی گریم آمدند؛ اما درباره گریم مختار، مهم پایه اولیه بود. اولین تست تایید شد. منتها در جریان کار و به موازات این‌که مختار مسن‌تر می‌شد، چیزهایی اضافه می‌کردیم. حالا در این میان خاطره‌ای هم هست که شاید خالی از لطف نباشد. ما برای چهره مختار ریش طراحی کرده بودیم. آقای عرب‌نیا خود، برای مدتی محاسن گذاشته بودند و ما هم طراحی گریم را روی این چهره که محاسن طبیعی داشت، اجرا می‌کردیم. ایشان بعد از مدتی اظهار کردند که این ریش مرا اذیت می‌کند. در اصل خود آقای عرب‌نیا رویش نشد که به من بگوید. به آقای میرباقری گفته بودند که من می‌خواهم ریشم را بزنم. آقای میرباقری به من پیغام دادند که ما چنین مشکلی پیدا کرده‌ایم. اگر ریش آقای عرب‌نیا را بزنیم می‌توانیم باز هم، چنین محاسنی برای او طراحی کنیم؟ من گفتم که به هر صورت او بازیگر اول مختارنامه است و نباید او را در شرایطی قرار دهیم که ناراضی باشد، من تلاش خودم را خواهم کرد. در این مرحله ما از صورت آقای عرب‌نیا قالب طراحی کردیم و عین ریش خودش را برای او بافتند؛ البته من به طور محرمانه به آقای میرباقری گفتم که بین خودمان باشد اما این بدعتی خواهد شد که دیگر بازیگرانی که با ریش جلوی دوربین رفته‌اند هم همین کار را تکرار کنند. ایشان گفتند فعلا این کار را انجام دهیم تا بعد. خوشبختانه ایشان با همان ریش بافته جلوی دوربین رفتند و کسی هم متوجه نشد. اما همین امر باعث شد که بازیگران دیگر هم کم‌کم به همین راه بروند. (می‌خندد).

عرب بودن مختار و تعلق او به آن جغرافیا و فرهنگ در نوع طراحی شما برای چهره او تاثیری گذاشت؟

آنچه من روی آن تاکید داشتم، این بود که نوع نژاد عرب با نژاد فارس متفاوت است. یکی از این تفاوت‌ها رنگ پوست است که بسیار مهم است. فارس‌ها پوست روشن‌تری دارند و اعراب پوست تیره‌تری. نوع نگاه و حرکات او در طراحی چهره او باید لحاظ شود. سایه‌کاری‌هایی که باید روی صورت او انجام شود، می‌تواند او را انسانی خشن یا ملایم جلوه دهد. این ریزه‌کاری‌ها می‌تواند این احساس‌ها را منتقل کند. ما سعی می‌کردیم که بیننده با مختار به‌عنوان یک عرب بتواند ارتباط برقرار کند.

صحنه‌ای که بازیگر در آن بازی می‌کند و نوع وقایع و گفت‌وگوها در طراحی گریم موثر است؟

بله. اینها همه لحاظ می‌شوند، نوع فضا و لباس لحاظ می‌شوند. برعکس اگر بخواهیم این فرد را در شرایط جنگی قرار دهیم، می‌کوشیم خطوط چهره او را تا حدودی که لو نرود خشن‌تر کنیم تا چهره او دژم‌تر دیده شود. مختار از شروع تا پایان از نظر محاسن و موی سر به سفیدی گرایش می‌یابد. در پایان که کشته می‌شود کاملا موی سر و ریش او سپید شده است؛ اما چهره مختار به نسبت مو و محاسن آنچنان شکسته نشده است. چرا؟ به این دلیل که یکی از تاکیدات آقای میرباقری این بود که در اثر فشارهای روحی و لحظات دشواری که مختار داشته و فشارهای درونی و بیرونی موی او سپید می‌شود. او مسن‌تر نمی‌شود، بلکه رنج می‌برد. به همین دلیل ما می‌بینیم که شخصیت‌های دیگری که در کنار مختار هستند و باید به نسبت مسن‌تر شدن او و سپید شدن مو و ریش او به همان میزان سالخورده شوند تا این اندازه پیر نشده‌اند. اما دیده می‌شود که مختار به سرعت ریش و موی سپید می‌کند. این خواست آقای میرباقری بود که ما اجرا کردیم.

می‌خواهم کمی جزئی‌تر بگویید که نقش عمرسعد در تاریخ و این شخصیت دقیقا چه تاثیری روی کار شما می‌گذارد؟ شما چه چیزهایی را اضافه یا کم کردید تا بتوانید احساسی را که با نقش متناسب است به بیننده بدهید؟

اولین کاری که من کردم این بود که یک لنز آبی و خاکستری برای او طراحی کردم. این لنز نوع نگاه او را تیزتر و نافذتر می‌کرد. سایه‌هایی را که روی صورت و دور چشم استفاده کردیم به این امر کمک کرد. خطوط در گریم بسیار مهم هستند. خطوطی که به سمت پایین هستند معنایی خاص دارند و خطوطی که به سمت بالا هستند معنای دیگری را ایفا می‌کنند. نوع ریش هم اهمیت دارد. در مجموع وقتی اینها را در کنار همدیگر قرار دادیم رضایت کارگردان و بازیگر فراهم شد. آقای فخیم‌زاده بعد از گریم گفت که واقعا الان احساس می‌کنم که عمر سعد هستم.

تلقی خاصی در فرهنگ عمومی از شمر بن ذی‌الجوشن وجود دارد. به لحاظ لباس که غالبا رنگ قرمز در ذهن می‌آید. شاید تشدید این امر در نمایش‌های آیینی و مذهبی بوده باشد و همچنین در تعزیه. اما به گمانم باید خطوط کلی و اصلی چهره شمر را در پرده‌هایی که از واقعه عاشورا کشیده شده و در فرهنگ و هنر سنتی ما به وفور موجود است، مشاهده کرد. در مختارنامه رنگ ریش و خطوط چهره او به شکل ویژه‌ای است. پیشینه تعزیه و پرده‌های نقاشی شده چقدر به شما کمک کرد و چهره آقای فیلی برای این کار آیا مناسب بود؟

یکی از منابعی که من برای مختارنامه از آن الهاماتی گرفتم همین پرده‌هایی بود که نقاشی شده‌اند. از این پرده‌ها چیزهایی بسیار مهم گرفته‌ام. البته در تعزیه که گریم انجام نمی‌شود تا بتوانیم آن را الگو قرار دهیم. رنگ ریش شمر ابداع خود من بود که رنگ محاسن او حنایی باشد تا بتوانیم او را متفاوت کنیم. برای او ابرویی به سمت بالا گذاشتیم. آقای میرباقری با استناداتی که به تاریخ داشتند به من اشاره کردند که شمر «برص» دارد. «برص» لک‌های سفیدی است که روی بدن می‌زند. کارگردان می‌گفت روی صورت و بدن او این برص‌ها بخوبی دیده می‌شود. شاید در تاریخ و یا در متونی چنین چیزی آمده بود. ایشان می‌خواستند که این لک‌ها خودش را نشان دهد. حتی در صحنه‌ای هست که شمر برهنه می‌شود ما در تمام بدن او این برص را می‌بینیم. من از پرده‌ها نوع نگاه‌ها و خشونتی که در چهره هست، آرایش‌ها و نوع ریش و... را گرفتم. اینها راهنمای خوبی بود. من نمی‌دانم که مثلا فردی به نام «قرل آغاسی» که یکی از این نقاش‌های مشهور واقعه کربلاست، آیا از روی متونی تاریخی این آرایش‌ها و چهره‌ها را گرفته یا ابداع خودش بوده است. به هر حال بررسی این پرده‌ها و نگاه کردن به سنت مصور کردن چهره اشقیا بسیار به من کمک کرد. ما می‌خواستیم چهره شمر را تا حدود زیادی از دیگران جدا کنیم. ابرویی به سمت بالا که برای او کار گذاشتیم، خشونت چهره را بیشتر می‌کند.

شخصیت‌های خانم مختارنامه تا آنجا که به یاد دارم دو همسر مختار هستند. یعنی خانم‌ها فریبا کوثری و نسرین مقانلو. همسر عمر سعد هم که نقش آن را خانم ماه‌چهره خلیلی بازی می‌کند از شخصیت‌هایی است که زیاد دیده می‌شود. خانم ژاله علو هم که مادر مختار است. درباره طراحی گریم چهره خانم‌ها کمی توضیح می‌دهید؟

هدف ما بیشتر این بوده تا جایی که امکان دارد، چهره همسران مختار را زیبا جلوه دهیم. نوع آرایش چهره اینان طوری بود که زیبا باشند. مثل عرب‌های چهره سوخته نباشند و در چهره آنها خال‌ها و خطوط عجیب و غریب نیست. نوع آرایش ابرو و چشم حالتی خاص دارد. رفته رفته به سمت مینیاتور رفته است. این البته تا حدی بود که چهره به ما اجازه می‌داد.

در کار گریم، ویژگی خاصی بوده که شما را جذب کند؟ آیا امروز که نگاه می‌کنید از کلیت کار راضی هستید؟

من و همکارانم در مختار خیلی سختی کشیدیم؛ چراکه حجم کار بسیار بالا بود. ولی الان که می‌بینم خستگی‌ها را فراموش می‌کنم؛ چراکه احساس می‌کنم کار خوب از آب درآمده است. در این میان چند چهره برای خودم جذابیت داشت. وقتی چهره آقای زنجانپور پس از چند تست مختلف به انتها رسید، خیلی از آن راضی بودم. این از آن چهره‌هایی شد که آقای میرباقری واقعا خیلی خوششان آمد. چهره دیگر چهره آقای پرویز پورحسینی بود که نقش میثم تمار را داشت. از آن چهره‌هایی بود که تا زنده‌ام فراموش نمی‌کنم. جذابیت، معصومیت، رشادت و شهامتی که در این چهره بود، برایم بسیار خوشایند است. دیگری آقای کیانیان بود که نقش ابن زبیر را بازی می‌کردند. من شاید ده بار روی چهره ایشان ریش‌های مختلف را امتحان کردم تا در نهایت به این چهره‌ای که می‌بینید رسیدم. اگر دقت کرده باشید چهره روباه‌منشانه‌ای دارد. اینها چهره‌سازی‌هایی بود که من واقعا از آنها لذت بردم.

مهدی نیاکی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها