حافظیه مکانی در شمال شهر شیراز است. این مکان در منطقه‌ای است که در گذشته مُصّلا نامیده می‌شده است. مردم شیراز از گذشته‌های دور برای برپایی نمازهای جماعت بویژه نمازهای عید فطر و قربان و دعای طلب باران و آیین‌های دیگر عبادی در شمالِ شهر شیراز، زمینی گسترده و هموار را در دامنه کوه رحمت و در همسایگیِ تنگِ الله‌اکبر برگزیده بودند که به آن مصلا می‌گفتند. آن مکان، آب و هوایی بسیار خوش و چشم‌اندازی بسیار دلکش داشته است. برپایی آیین‌های گوناگونِ عبادی، زمین یادشده را هر چه بیشتر احترام انگیز و مقدس می‌کرده است.
کد خبر: ۲۸۶۸۲۴

احترام و تقدسِ زمینِ مصلا و کوهِ رحمت، مردم را برمی‌انگیخته تا مردگانِ خود را برای آمرزش در این منطقه به خاک بسپارند و بخشی از این منطقه به صورت گورستانِ عمومی در‌آید. مُصّلا از ساحل شمالی رودخانه خرّمدره در شمال دروازه اصفهانِ کنونی و آرامگاه علی‌بن حمزه آغاز می‌شده و تا دامنه کوهِ چهل‌مقام امتداد می‌یافته است.‌(امداد، ص 166) حافظِ شیرازی، این منطقه از شهر را که آبِ رکناباد آن را سرسبز و فرح‌انگیز می‌کرده، بسیار دوست داشته و از بهشت زیباتر می‌دیده است:

بده ساقی می‌باقی که در جنت نخواهی یافت/ کنار آب رکناباد و گلگشت مصلا را

هنگامی که روان حافظ تن او را بدرود می‌گوید (سال 791 یا 792 قمری) همشهریانِ اهلِ دل و هوشمند حافظ، او را در همان جایگاهِ دلبستگی‌هایش به خاک می‌سپارند تا آن زمینِ دل آویز بیش از پیش ستایش‌انگیز و «زیارتگه رندانِ جهان» شود.

پس از گذشت 65 سال از درگذشت حافظ (به سال 856 قمری) شمس‌الدین محمد معمایی که از سوی سلطان ابوالقاسم بابر بهادر در فارس فرمانروایی می‌کرد، عمارتی بر مزار او برافراشت که این بنا در طول روزگاران، بارها و بارها تعمیر شد و تغییر یافت. (آربری، ص 181) تا این که در سال 1186 قمری کریم‌خان زند بنایی تازه و عمارتی زیبا بر آن مزار ساخت.‌(سامی، ص 367) به دستور کریم‌خان ابتدا دور تا دورِ محوطه بزرگی که قبر حافظ در آن جای‌داشت، دیوار کشیده شد. سپس ایوانی در آن محوطه بنا گردید که بر 4 ستونِ سنگی یکپارچه قرار داشت. با ساخت آن ایوانِ بزرگ، محوطه حافظیه به 2 باغِِ جداگانه شمالی و جنوبی تقسیم شد و قبر حافظ در میان باغ شمالی واقع گردید.‌(میرزا حسن فسایی، ص 1202)

همچنین در زیر گوشه غربی این عمارت آب‌انبار ارزشمندی ساخته شد که از آب رکن‌آباد پر می‌شد. هنوز هم آن 4 ستونِ سنگی و آب‌انبارِ یادشده پا برجا هستند.‌(بهروزی، ص 63)

سنگِ مرمرینی که هنوز بر مزار حافظ بازمانده است، از یادگارهای دیگر برجای مانده کریم‌خانی است. سنگی به درازای 270 به پهنای 80 و به بلندی 40 سانتی‌متر که حاجی آقاسی بیگ افشار آذربایجانی با خط زیبای نستعلیق، غزلِ دلنشینِ «مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم...» را همراه با ابیاتی دیگر بر آن نوشته است.

طهماسب‌میرزا‌(مؤید‌الدوله) یکی دیگر از حکمرانان فارس سال 1273 قمری بار دیگر آرامگاه حافظ را تعمیر کرد. در سال 1295 قمری حاج معتمدالدوله فرهاد میرزا، حاکم وقتِ فارس که به حافظ صمیمانه عشق می‌ورزید دستور داد اتاقی از نرده آهنی بسازند و بر مزار او قرار دهند. قوام‌الملک مشهور نیز آرامگاه را تعمیر کرد. سپس سال 1317 قمری ملاشاه جهان زردشتی قبه زیبایی بر سرِ قبرِ خواجه با چوب و آهن ساخت، امّا سید علی اکبر فال اسیری از علمای شیراز، از این اقدام ناخرسند شد و دستور داد تا بنایِ ساخته شده از سوی ملاشاه جهان زردشتی را تخریب کنند.‌(کریمی، ص 16، بهروزی، ص 65، سامی، ص 368 و معین، ص 627)

منصور میرزا شعاع السلطنه در سال 319 قمری به دستور پدر خود، مظفرالدین شاه یک بار دیگر آرامگاه حافظ را به گونه‌ای شایسته تجدید بنا کرد و برای تزیین دیوارهای بنا از ذوق هنرمندان نامدارِ زمان خود از جمله مزین‌الدوله نقاش‌باشی بهره برد.‌(سامی، ص 368) آخرین اقدام مهم و شایسته در ساخت و ساز بنای حافظیه در زمان وزارت علی‌اصغر حکمت صورت پذیرفت. در این زمان (1314 شمسی) مهندس گُدار فرانسوی، مأمور طراحی و ساخت و سازِ بنای تازه شد. او برای زمینِ حافظیه و آرامگاه حافظ طرحِ کنونی را پیشنهاد و اجرا کرد. محوطه حافظیه در این طرح به همان سبکِ گذشته به 2 باغِ شمالی و جنوبی تقسیم شد که ایوانی با طول 56 و عرض 7 متر با 20 ستونِ سنگی، آن دو باغ را از هم جدا می‌کرد. اجرای کامل این طرح تا سال 1317 شمسی ادامه یافت.‌(سامی، ص 369)

معماری هنری حافظیه با هوشمندیِ ستایش برانگیزی پدید آمده است. به گونه‌ای که اجزای هماهنگِ این معماری، آرامشِ فضایِ ملکوتیِ حافظیه را افزایش می‌دهد. ایوانِ بلند و باشکوه وسط حافظیه به شیوه‌ای شایسته میان 2 باغِ شمالی و جنوبی بویژه با توجه به اختلافِ ارتفاع آن‌دو تعادل ایجاد می‌کند. آرامگاهِ حافظ در واقع آمیزشی ا‌ست از شیوه معماریِ گذشته و کنونی ایرانی؛ گنبدی با پوششَ مسین به شکلِ کلاهِ درویشانِ قلندر و برافراشته بر 8 ستون که یادآورِ سده هشتم و روزگار حافظ است. این آرامگاه دلربا را هیچ دیواری محصور و محدود نکرده است و تراش‌های هنرمندانه سر ستون‌ها و کاشیکاری سقف آرامگاه بر زیبایی آن افزوده است. در زیر سقفِ گنبدِ آرامگاه، غزلِ «حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم...» بر روی کاشی با خط زیبا نوشته شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها