جام جم آنلاین گزارش میدهد
حوزه انرژی (نفت و نیرو) محوراصلی این نظام مصرف است که باید هدفمند و قاعده مند شود. بررسی عملکرد دولت در حوزه انرژی، تدوین سیاستهای این بخش در زمینه سرمایهگذاری، تولید و مصرف و تدوین طرح جامع انرژی از جمله مباحثی است که با دکتر حمیدرضا کاتوزیان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس مطرح کردهایم.
قرار بود طبق برنامه وابستگی بودجه به نفت کاهش پیدا کند، اما تاکنون دولتها نتوانستند آن را عملیکنند. چرا شاهد رخداد این اتفاق نبودهایم؟
طبق قانون برنامه قرار بوده وابستگی بودجه به نفت کاهش پیدا کند و با یک شیب ملایمی طی سالهای متوالی میزان وابستگی را کاهش دهیم، به طوری که مثلا در یک مدت زمان معینی ارتباط بودجه با نفت قطع شود؛ البته در سابقه تاریخی کشور هست که چنین اتفاقی در گذشته افتاده است. بین سالهای 1308 اگر اشتباه نکنم تا 1320 یعنی12سالبودجه کشور مستقل از نفت تصویب شده است، ولی از سال 1320 به بعد طبق قانون قرار شد پول نفت دست وزیر اقتصاد باشد و از آن زمان، وزیر اقتصاد پول نفت را وارد بودجه کرد که مجددا همین وضعیت به وجود آمد و ادامه پیدا کرد و بعد از انقلاب، همین کیفیت در واقع حفظ شد. وابستگی ما به نفت در بودجه یکی از نقاط ضعف بزرگ محسوب میشود، به خاطر اینکه بیشتر اوقات بازیهای سیاسی که درباره قیمت نفت توسط قدرتهای اقتصادی به وجود میآید منجر به تلاطم و اختلال در وضعیت بودجه میشود.
البته تنها ما نیستیم که بودجه بشدت وابستهای به نفت داریم. خیلی از کشورهای دیگر هم هستند، ولی الگوی خیلی خوبی در دنیا وجود دارد و آن کشور نروژ است که بودجه این کشور نفتی، کاملا مستقل از نفت است و این سبب شده هم ذخیره ارزی بسیار خوبی داشته باشد و هم پیشرفت قابل ملاحظهای در فناوری نفت داشته باشد، لذا پول فراوانی را از محل درآمد نفتی خرج صنعت نفت کرده که ما نمیتوانیم چنین کاری را انجام دهیم، چون ما درآمدی که از نفت داریم را خرج فرهنگیها، بازنشستهها، حقوق کارمندان و ... میکنیم و بر این اساس وضعیت ارتباط بودجه به نفت طی سالهای قبل که قرار بود طبق قانون برنامه کاهش پیدا کند، نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه به نظر من افزایش هم یافت.
ما وقتی قیمت نفت را در بودجه بالا میبینیم میزان وابستگیمان را به نفت افزایش میدهیم. در سال گذشته به عنوان مثال 55 دلار قیمت هر بشکه نفت را در بودجه در نظر گرفتیم، ولی عملا در واقع بیش از90 دلار به نفت وابستگی پیدا کرده بودیم.
در مجموع یکی از نقاط ضعف همه دولتهایی که آمدند همین بوده که میزان وابستگیشان را به نفت کاهش ندادند. این یکی از نقاط ضعف سیستم دولت بوده که متاسفانه همچنان تداوم دارد. نظر من این است که دولت در طرح تحول اقتصادی حول این محور اصلی متمرکز شود و شاید تنها محور مهم این باشد، راهکاری را تدوین کند که میزان وابستگی اقتصاد به نفت کاهش یابد، اما این اصلا در طرح دیده نشده است.
وقتی با کارشناسان دولت بحث میکنیم بر سر قیمت نفت چانه میزنند و این نشان میدهد چقدر این پیوند و وابستگی وجود دارد و این یکی از نکات بسیار منفی است که به نظر من در همه دولتها بوده و در دولت نهم هم با کمال تاسف بوده و تلاش جدی هم برای کاهش این وابستگیها صورت نگرفته است و اراده چشمگیری برای آن وجود ندارد.
مساله دیگری که در بخش انرژی شایان توجه است، پیشبینی افزایش مصرف و میزان تداوم این افزایش است که هر ساله در کشور وجود دارد، هم در بخش نیروگاهی و هم در بخش خانگی و تجاری. در بخش برق نیز این موضوع خیلی خودش را در سال گذشته نشان داد و شاهد بودید که چه اتفاقاتی افتاد.
موضوع دیگر این است که ما هر ساله یک میزان معینی مثلاً فرض کنید 5 هزار مگاوات در بخش برق افزایش تولید باید داشته باشیم، چون ما یک کشور رو به توسعه هستیم و کشور رو به توسعه هم میزان وابستگیاش به انرژی الکتریکی بسیار بالاست و هر ساله هم این میزان وابستگی و این میزان نیاز به انرژی الکتریکی افزایش پیدا میکند، بنابراین ما باید طرحهای توسعه نیروگاهی داشته باشیم. پیشبینی افزایش مصرف برای کشورهایی که رو به توسعه هستند باید صورت بگیرد و متناظر و متعاقب با این توسعه بودجه آن تامین و ساز و کار لازم آن ایجاد شود. متاسفانه در این زمینه هم باز ما شاهد یک نقص هستیم. در واقع دولت در زمینه سرمایهگذاری و اختصاص بودجه لازم برای توسعه منابعی که میتواند بعدها مورد استفاده قرار دهد و به تولید کمک کند بویژه در بخش انرژی کمکاری کرده است.
چرا فکر میکنید که دولت در این زمینه کمکاری کرده است؟
دولت این را استناد میکند به قانون برنامه و میگوید برنامه دست دولت را بسته و گفته تصدیگری دولت نباید افزایش داشته باشد، در حالی که شرکت توانیر خودش میتوانسته یعنی احتیاج به سرمایهگذاری داشته و مصوبه هیات مدیره آن بوده که سرمایهگذاری جدید در بخش نیروگاهی انجام پذیرد، ولی متاسفانه در این زمینه سرمایهگذاری صورت نگرفته و فقط با سرمایه اندک بخش خصوصی بوده است. ما نمیتوانیم تولید چند هزار مگاوات برق را به عهده بخش خصوصی بگذاریم. البته جدا از بحث تحریم، مشکلات ناشی از محدودیتهای سیستم بانکی کشور هم مزید بر علت میشود و دست بخش خصوصی هم برای تاسیس و تولید نیروگاههای جدید بسته است.
ببینید ، طی سالیان گذشته هر سال به طور متوسط 3 هزار مگاوات به شبکه تولید و توزیع برق اضافه شده، اما در سال های اخیر این روند کندتر شده است. ما در سالهای بعد هم این مشکل را خواهیم داشت ، چون سرمایه گذاری جدید صورت نگرفته، بنابراین بهرهبرداری جدیدی هم طی سالهای آتی نخواهیم داشت. احتمالا امسال چیزی نزدیک به 1200 تا 1300 مگاوات بهرهبرداری جدید داریم که مقدار زیادی به ظرفیت کشور اضافه نمیکند و ما بشدت با کمبود برق در سال جاری مواجه خواهیم شد.
ساخت نیروگاه هم چیزی نیست که سریع جواب دهد، یعنی سرمایهگذاری آن دو سه سال زمان میبرد تا نیروگاه بتواند به بهرهبرداری کامل برسد و از این نظر ما مشکل خواهیم داشت. بحث دیگری هم در زمینه نیروگاههای برقآبی وجود دارد، چون کشور ما در ناحیه خشکی قرار گرفته است از این نظر آب کافی برای اینکه سدسازی جدیدی انجام دهیم یا بتوانیم انرژی الکتریکی جدیدی از آب تامین کنیم، نداریم و از نیروگاه برقآبی هم سال گذشته نتوانستیم استفاده کنیم، زیرا بارش به اندازه کافی نداشتیم و خشکسالی بوده و این خشکسالیها ممکن است ادامه پیدا کند. امسال اگر بارش طولانی داشته باشیم لزوما نیروگاه برقآبی جواب نمیدهد، چون اینها فرآیندی دارد. این سفرههای آب زیرزمینی باید اشباع شود و آب رودخانهها جریان پیدا کند.
در بحث انرژیهای نو تلاشهایی صورت گرفته که البته این هم کافی نبوده است. در بحث استفاده از نیروگاههای بادی این امکان هست زیرا نواحی در کشور همواره بادهای شدید دارند و ما میتوانیم آنجا نیروگاههای بادی داشته باشیم یا نیروگاه اتمی که تاسیس آن از 40 سال پیش مطرح بوده است. از دهه 60 تا به حال میگویند سال آینده این نیروگاه راه میافتد و همینطور عقب افتاده است.
این نیروگاه میتواند چیزی در حدود یکهزار مگاوات برق به شبکه اضافه کند که باز معلوم نیست حتی تولید آزمایشی آن هم به جواب رسیده است یا نه. بر این اساس در بخش نیروگاهی هم این وضعیت را شاهد هستیم.
در بخش نفت و گاز چطور؟
در بخش نفت و گاز باید حتما صورت بگیرد تا بتوانیم بهرهوری خوبی داشته باشیم حتی اگر بخواهیم سطح تولید نفت را به اندازهای که در حال حاضر وجود دارد حفظ کنیم نیاز به سرمایهگذاری جدید داریم؛ زیرا عمر بیشتر میادین نفتی به نیمه دوم رسیده و بازدهی آنها کم است و نیاز به تزریق گاز و آب دارند که بتوان بهرهبرداری بیشتری از آنها حاصل کرد.
پس اینکه گفته میشود مشکل گاز نداریم، برای این است که تزریق گاز به منابع نفتی در کشور انجام نمیشود؟
بله.در بخش نفت تزریقی که باید انجام میگرفت انجام نشد، در صورتی که سطح تولید نفت ما (با استفاده از تزریق) میتواند بیشتر از این باشد. در حال حاضر تولید ما کمتر از برنامه است. این در حالی است که باید با شیب ملایمی تولید را افزایش میدادیم ولی افزایشی هم صورت نگرفته.
یک چیزی بین 3 میلیون و 700 تا4 میلیون و 200هزار بشکه در روز الان تولید ما است. البته بین آماری که وزارت نفت به ما اعلام میکند که میگوید 4 میلیون و 200 هزار با آماری که بعضی سازمانهای بینالمللی اعلام میکنند که میگویند 3 میلیون و 700 هزار بشکه ، اختلاف وجود دارد و ما هم در کمیسیون پیگیری میکنیم تا مشخص شود واقعا تولید نفت ما روزانه به چه ترتیب است. بههرصورت، این تولید هم که باید افزایش پیدا میکرده در حد قابل قبول نبوده است.
درباره افزایش تولید در زمینه گاز هم وضعیت ما به همین صورت است. سرمایهگذاریهایی که در گذشته صورت گرفته، بخصوص در پارس جنوبی بتدریج در سالهای اخیر به بهرهبرداری رسیده است و ما افزایش تولید گاز را داشتیم. سال 87 ، 20 تا 30 میلیون متر مکعب به تولید ما اضافه شد، ولی سرمایهگذاریهای آن در گذشته انجام شده؛ به طوری که الان خودمان محتاج هستیم و مجبوریم از ترکمنستان گاز بخریم برای اینکه بتوانیم نیاز داخلی را تامین کنیم این درحالی است که میدان پارس جنوبی میدان بسیار وسیع و مشترکی است که این را اگر ما به توسعه سرعت ندهیم با توجه به اینکه شیب میدان به طرف قطر است و آنها به سرعت هم برداشت میکنند احتمالا افت فشار در آن ناحیه بهوجود میآید و گاز هم حرکت میکند به ناحیهای که فشار آن کاهش یافته و طبیعتا دسترسی آنها خیلی خوب است. قطر با برداشت وسیعی که انجام میدهد، سرمایهگذاری هم در حد بسیار وسیع کرده، هم گاز را به عنوان سوخت استفاده و هم به عنوان ورودی پتروشیمی ضمن این که با تبدیل کردن گاز طبیعی به مایع ،مایع آن را صادر میکند.
قطر که برای انرژی خیلی خوب سرمایهگذاری میکند.
بله. ایران متاسفانه همچنان در پیچ و خم بستن قراردادها یا پیدا کردن شرکتهای مناسب سرمایهگذار گیر کرده و من فکر میکنم این یکی از آزمونهای بزرگ برای کشور است که ما تا چه اندازه همت و اراده داریم که از منابع ملی استفاده کنیم؛ چون اگر ما از این میدان برداشت نکنیم، کشور مقابل برداشت میکند و ما در واقع عقب میافتیم. به هر صورت در بخش گاز چنین وضعیتی است در پارس جنوبی طرحها کند جلو میرود که بخشی از آن به دلیل کمبود سرمایهگذاری است.
بخشی از آن هم به دلیل مدیریت است.
بله، بحثی به دلیل ضعف مدیریت است. بخشی از آن هم به علت مساله تحریمهاست که فشارهایی را به ما در زمینههای فنی تکنولوژیکی و سرمایهگذاری تحمیل کرده است. در واقع به کار گرفتن یک تدبیر خوب از جانب دولت برای کاهش فشارها میتوانست در سرعت بیشتر طرحها تاثیر داشته باشند.
جمعبندی من این است که دولت در بخش انرژی فعالیت و تلاش خوبی داشت، ولی بعضی ابزارها را در اختیار نداشت، مثل سرمایهگذاری به اندازه کافی بعضی ضعفهای مدیریتی داشتیم؛ مقداری هم ضعف در برنامهریزیها داریم.
اگر ما بخواهیم قانون برنامه را دقیقا رعایت کنیم و به اهداف آن برسیم، باید به طور جدی در حوزه انرژی در زمینه سرمایهگذاری، مدیریت و برنامهریزی تجدید نظر کنیم.ما در حوزه استخراج، تولید، برداشت صیانتی، تولید فرآورده پتروشیمی و الگوی مصرف برنامههای منسجم و یکپارچهای نداریم و این موضوع هم در وزارت نفت مشهود است هم وزارت نیرو.
در زمینه فعالیتهایی که در حوزه تولید نیروگاهی است نیاز به یک طرح جامع داریم که ما چون در کمیسیون انرژی دیدیم شورای عالی انرژی تشکیل نمیشود، این را در کمیسیون انرژی در دستور کار قرار دادیم و آن را دنبال میکنیم.
طرح جامع انرژی که یک دوره مطرح شد را نمیخواهید دنبال کنید فکر نمیکنید پیگیری آن ضرورت داشته باشد؟
این طرح همان چیزی است که در کمیسیون پیگیری میشود وزارت نفت، وزارت نیرو، سازمان انرژی اتمی، سازمان حفاظت از محیط زیست، وزارت صنایع و تمام دستگاههای ذی ربط در تدوین این طرح مشارکت دارند مشاور اصلی کمیسیون هم موسسه بینالمللی مطالعات انرژی است که دارد کار میکند و ما هم با آنها جلساتی داشتیم از طرف کمیسیون ما هم آقای دکتر زارعی مسوول هستند که این مطلب را پیگیری کنند خود من هم در شورای راهبردی شرکت میکنم. ما وظیفه این مجموعه را تدوین طرح جامع انرژی گذاشتیم که خیلی جاها ممکن است احتیاج به چارچوبهای قانونی داشته باشد این چارچوبها را ما میتوانیم بیاوریم مجلس در مجلس هم تصویب کنیم که به صورت قانون دائمی در کشور به اجرا گذاشته شود.
یکی از ضعفهای بزرگی که انگیزه ای برای ما شد تا به سمت تدوین طرح جامع انرژی برویم مساله الگوی مصرف است. ما در کشور الگوی مصرف درستی در بحث انرژی نداریم. در بحث آب چه آب مصرفی خانگی، صنعتی و کشاورزی، در برق هم همینطور چه برق خانگی، گاز نیز به همین ترتیب. در حوزههای صنعتی نحوه استفاده ما استفاده بهینه نیست یعنی در واقع ما پرمصرف هستیم؛ ولی پرمصرف کم راندمان و کم بهرهایم. اگر مراجعه کنیم به آمارهای وزارتخانههای نیرو و نفت مشخص میشود که شدت مصرف انرژی در کشور ما عدد بسیار بالایی دارد.
شدت انرژی یعنی میزان انرژی که ما مصرف میکنیم. میزان بشکه نفت خامیکه ما مصرف میکنیم و در قبال آن میزان ارزش افزودهای و یا تولید ناخالص ملی در کشور ما خیلی بالاست،شدت انرژی ما تقریبا چیزی نزدیک به 15 برابر ژاپن است، بیش از 2 برابر چین است. کل گاز مصرفی کشورما از کل گاز مصرفی گمرکات و بخش صنعت اروپا بیشتر است؛ در حالی که آنها کشورهای صنعتی هستند که با آن وسعت کار این میزان گاز مصرف میکنند.
آنها نیروگاه برق هستهای دارند که انرژی پاکتری است.
بله. نحوه بهرهبرداری ما مناسب نیست.
ما به جای اینکه گاز را به مردم بدهیم، میتوانیم گاز را به نیروگاه برق بدهیم تا مردم تا از انرژی برق استفاده کنند.
در همین مصرف گاز اگر بهینه استفاده شود میتوان کلی جلو افتاد. در بخشهای صنعتی هم همین است فقط خانگیها را نمیتوانیم سرزنش کنیم مصرف صنعتی ما نیز در ساختمانها و کارگاهها بهینه نیست میزان انتقال حرارت بالاست، در حالی که میتواند اینطور نباشد.
مثلا مبحث 19 در قانون ساختمانسازی رعایت نمیشود.
بله. همین الان شیشه دوجداره که به عنوان قانون شهرداری برای جلوگیری از اتلاف انرژی عنوان میشود یا استفاده از ایزولاسیون اصلا در ساختمانها رعایت نمیشود خیلی از ساختمانهایی که الان شیشه دو جداره دارند نه کنترلی روی انتقال سوخت آنها انجام میشود و نه روی انتقال حرارت. در واقع شیشههای دو جدارهای هم که نصب میشود، شکل صوری دارد واقعا ماموریتی که دارند، نمیتوانند انجام دهند از نظرفنی ، ضعف روی نصب و بهکارگیری آنها خیلی زیاد است. این مشکلات سبب شد ما مقداری رویکردمان به سمت طرح جامع انرژی جدیت بیشتری پیدا کند. مثلا در همین بخش مصرف انرژی اخیرا کارخانجاتی به کشور وارد شده است که این کارخانجات در خارج از کشور از رده خارج و دست دوم بوده است؛ مثل کارخانه تولید فولاد و میلگرد از قراضه آهن که از چین و هند آمده است، اصلا آن کشورها این کارخانهها را از رده خارج کردهاند، به دلیل مصرف بالای انرژی حالا ما اینها را آوردهایم اینجا کسانی که میخواستند در بخش خصوصی سرمایهگذاری کنند، رفتهاند این کارخانجات را آوردهاند؛ در حالی که راندمان اینها خیلی پایین است. اگر ما به اینها انرژی یعنی گاز و برق ارزان ندهیم، این کارخانجات بهرهوریشان خیلی پایین میآید و در واقع این یک جور رانت است.
زیبا اسماعیلی
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان