خردمندان و رسانه شنیداری

رسانه رادیو همچون بسیاری از رسانه‌های دیگر رسانه‌ای اجتماعی با مخاطبان میلیونی است. وقتی مخاطبان یک رسانه عمومی اقشار مختلف مردم را در برمی‌گیرد، استفاده از نظرات کارشناسانه علوم اجتماعی و متخصصین جامعه‌شناس موضوعیت پیدا می‌کند به بهانه برگزاری دهمین جشنواره بین‌المللی رادیو به سراغ 5‌‌تن از اساتید این حوزه، شامل آقایان دکتر محمد زاهدی اصل، دکتر احمد تمیم‌داری، دکتر علیرضا شایان‌مهر، دکتر غلامرضا استیفاء و دکتر اصغر مهاجری رفتیم و سوالات مشترکی را با آنها در میان گذاشتیم. برخی از نظرات مشترک را تلخیص و باقی پاسخ‌ها را که مکمل یکدیگر بودند به تفکیک اسامی در ذیل هر سوال آورده‌ایم. امیدواریم که این نگاه از بیرون به این رسانه شنیداری برای شما خوانندگان عزیز نیز قابل توجه و استفاده باشد.
کد خبر: ۲۵۳۵۶۴

جایگاه رسانه رادیو امروز به نظر شما کجاست؟

زاهدی اصل: رسانه صدا طبیعتا باتوجه به بردی که دارد و این‌که نسبت به رسانه سیما قابل دسترس‌تر هست، می‌تواند بسیار موثر و همین‌طور می‌تواند پیام‌رسان انقلاب باشد. می‌تواند آگاهی‌دهنده به جامعه باشد و در همه شوون زندگی تاثیرگذار باشد، از زندگی داخلی و شخصی بگیرید تا زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی و تاملات اجتماعی و حتی در ارتقای سرمایه اجتماعی و زندگی مردم نیز می‌تواند تاثیرگذارباشد.

تمیم‌داری: به نظر من امروز هم رادیو نقش خیلی مهمی‌ ایفا می‌کند، چون تلویزیون می‌تواند کاری کند که رونق رادیو کم شود، اما کسانی که به طور خاص از رادیو استفاده می‌کنند تلویزیون تأثیر چندانی بر آنان ندارد. کسانی که در سفر هستند، در حرکت هستند و در اتومبیل هستند از رادیو استفاده می‌کنند. تعدادی از تحصیلکردگان و روشنفکران هم هستند که تمایل به تصویر ندارند و دوست دارند سخن را بشنوند چون سخن رادیو موجزتر است و گوینده چون تصویرش دیده نمی‌شود سعی می‌کند بهترین استفاده را از صدا داشته باشد در نتیجه کلامش موثرتر خواهد شد و قدیم‌ترها که تلویزیون نبود تمام توجه‌ها معطوف به رادیو بود. مردم ابتدا با رادیو آشنا شدند و بعد با تلویزیون، رادیو جایگاه خودش را در تمام دنیا دارد مخصوصاً در خارج از کشور ایرانیانی هستند که به رادیو توجه دارند.

علیرضا شایان‌مهر: دستگاه‌های دولتی برای خود دارای اختیارات و دارای قدرت‌های ویژه‌ای هستند و مردم از سوی دیگر از طریق تشکل‌ها و NGO‌‌هایی که دارند به گونه‌ای حوزه عمومی‌ را تشکیل می‌دهند. در حقیقت بین مردم و دولت‌ها میانجی‌هایی وجود دارند که نقش بسیار موثری در آگاهی غیردولتی و غیرعمومی‌ دارند، که می‌توانند سطح آگاهی جامعه را در هر دو حوزه، هم حوزه دولت، هم در حوزه مردم افزایش دهند و می‌توانند به ارتقای سلامت اجتماعی، دموکراسی و ارتقای دانش اجتماعی منجر بشوند. من فکر می‌کنم مطبوعات و دیگر رسانه‌ها بخصوص رادیو می‌توانند جایگاه ویژه‌ای در این حوزه داشته باشند و خوشبختانه صدای ما هم در ایران، در ارتقای این آگاهی موثر بوده است.

غلامرضا استیفاء: اجازه بدهید قبل از پاسخگویی به این سوال، اول درباره رسانه رادیو صحبت کنم. رادیو به نظر من رسانه‌ای است که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود و همواره مورد توجه قرار می‌گیرد چرا؟ به چند دلیل:

اولاً: دسترسی به رادیو محدودیت ندارد. از زمانی که ترانزیستور اختراع شد حجم رادیو کوچک شد و آنقدر که حتی در جیب هم جا می‌گیرد و این، محدودیت و مشکل حمل و نقل را از بین برد.

ثانیاً: این رسانه رایگان اطلاعات را در اختیار عموم قرار می‌دهد، اگر بخواهید از روزنامه اطلاع بگیرید باید هزینه بپردازید.

ثالثاً: در همه جا می‌توان از رادیو استفاده کرد و این نشانه از سهل‌الوصول بودن رادیو است. در پذیرایی، در خیابان، در محیط‌های محدود نیز می‌توان از آن استفاده کرد و مزیت دیگر رادیو که برای همه مسجل است این است که لازم نیست برای بهره‌برداری از اطلاعات رادیو یکجا بنشینید، می‌توانید هم به کارهاتان برسید و هم رادیو گوش دهید، در کارخانه می‌توانی از رادیو استفاده کنی و کارت را انجام دهی، در صنعت کار صنعتی انجام می‌دهی و از اطلاعات استفاده می‌کنی، در فروشگاه به کار فروشت می‌رسی و رادیو را گوش می‌دهی بدون هیچ محدودیتی، در اتومبیل همین‌طور، در هنگام قدم زدن و... . اصلاً نگران این نباشید که ممکن است روزی گرایش توده مردم به این رسانه سهل‌الوصول کم شود و این خود نشان از جایگاه رادیو دارد.

زمانی می‌گفتند همنشینی به از کتاب مخواه/ که معاشر بود گه و بیگاه

حال من باید بگویم: همنشینی به از رادیو مخواه/ که معاشر بود همیشه و همه گاه و همه جا!

گاه و بیگاه کتاب به این دلیل است که تهیه کتاب و انتخاب موضوع ایجاد محدودیت می‌کند، چون برای هر موضوعی باید یک کتاب با حجم و هزینه بالا تهیه کنید، ولی رادیو هیچ‌کدام از این محدودیت‌ها را ندارد. اگر بتوان برنامه‌ریزی دقیقی کرد برای چنین رسانه‌ای مطمئناً استقبال زیادی از آن خواهد شد.

اصغر مهاجری: یکی از بحث‌های بسیار مهمی‌ که در جامعه‌شناسی ارتباطات و در بخش کسانی که عوامل تولیدکننده برنامه‌ها هستند و به عبارت الگوی لاسول، آنانی که می‌گویند مطرح است رتبه‌بندی رسانه‌هاست. به عنوان نمونه می‌توانیم رتبه‌بندی رسانه‌های دیداری و شنیداری را نسبت به رسانه‌های نوشتاری انجام دهیم یا رتبه‌بندی رسانه‌های دیداری را نسبت به رسانه‌های شنیداری داشته باشیم. واقعیت موجود در کشور ما این است که رسانه‌های دیداری برتری بیشتری نسبت به رسانه‌های شنیداری دارند چون می‌توانند علاوه بر گوش مخاطب، چشم مخاطب را نیز هدف قرار دهند و احساس و هیجان و لذت‌های بیشتری را ایجاد کنند، اما معنی این جمله در تعبیر صاحب‌نظران حوزه ارتباطات این نیست که رسانه‌های شنیداری و رادیو جایگاه ویژه‌ای ندارند، بلکه این رسانه کارکردهایی را دارد که شاید هیچ رسانه دیگری این کارکردها را نتواند ایفا کند. در جامعه حسی و جامعه مخاطب ما گاهی صدا آنقدر قدرتمند است که می‌تواند مخاطب را تا سر حد رضایت پای رادیو نگه دارد و او را جزو مخاطبان همیشگی کند و قابلیت و توانمندی‌ای که رادیو دارد می‌تواند همچنان جایگاه رسانه رادیو را امیدوارکننده نگه دارد به شرط آن‌که رادیو قادر باشد با مخاطب‌شناسی و نیازسنجی‌های درست، در راستایی حرکت کند که مخاطب او علاقه‌مند است. نمره‌دهی به جایگاه رسانه‌ها و مدرج کردن آنها این است که اگر به رادیو توجهی نشود ممکن است مخاطبانش را بیشتر از دست بدهد و جایگاهش ضعیف‌تر شود.

چگونه می‌توان به ارتقای جایگاه رادیو کمک کرد؟

زاهدی اصل: طبیعتا برای ارتقای جایگاه رادیو باید به محتوا توجه کرد. محتوایی که بتواند اقشار مختلف را جذب کند. رادیو هم به نوعی تخصصی شده است. رادیو جوان، رادیو فرهنگ، رادیو قرآن، که همه به نوعی در تخصصی شدن رسانه نقش دارند و این حرکت شایان توجهی است. طبیعتا اگر به محتوا توجه کنند که جاذب مخاطب باشد و او را به طرف خود بکشد و در نهایت منجر به توجه به مخاطبان خواهد شد. بالاخره این‌که مردم احساس کنند صدا، رادیو به نوعی در زندگی آنها تاثیرگذار است.

تمیم‌داری: در رادیو باید افراد تحصیلکرده بیشتر دعوت کنیم و در ضمن حقوق و مزایای مجری‌ها و گوینده‌ها را بیشتر کنیم تا آنها به تحصیلات خود ادامه بدهند تا تحصیلات عالیه داشته باشند به نظر من هیچ منافاتی ندارد که کسی با مدرک دکترا در رادیو کار کند و در زمینه هنرها، تاریخ فرهنگ، تاریخ ایران، تاریخ اسلام و رشته‌های تحصیلی که در دنیا وجود دارد باید در بهترین رشته‌ها تحصیل کنند و از کسانی در رادیو استفاده کنیم که متفکر باشند، نویسنده باشند و گوینده‌های خیلی خوبی باشند چون در رادیو تصویر وجود ندارد باید حداکثر استفاده از کلام وجود داشته باشد. بنابراین گوینده هم باید صدای خوبی داشته باشد و هم گفتارش باید متین باشد بخصوص در بخش ادبیات ایران، کسانی باشند که بتوانند شعر ایرانی و متن ادبی ایرانی را خوب بخوانند. یعنی در کلاس تعلیمی‌ ‌دیده باشند، سنت قرائت حافظ، سنت قرائت سعدی، سنت قرائت شعر کلاسیک را واقعاً بدانند.

علیرضا شایان‌مهر: تصور می‌کنم که اگر رادیو جایگاه خودش را بین دو حوزه عمومی‌ و دولتی پیدا کند، طبیعتا می‌تواند از اندیشمندان و صاحب‌نظران به عنوان فکر و ارتباط با کنش‌های مردمی، از طرف دیگر، به عنوان مخاطبان، ارتباط منطقی و منظمی ‌را برقرار کند و بدون این‌که بخواهد سطح خود را در حد سطح دانش عوام تنزل بدهد بعکس می‌تواند به ارتقای دانش آنها کمک کند. خلاقیت ادبی و فرهنگی رادیویی‌ها در حوزه‌هایی که به کار می‌گیرند، می‌تواند رابطه را به رابطه‌ای منظم، مهربان و فاخر تبدیل کند.

غلامرضا استیفاء: ارتقای جایگاه رادیو با برنامه‌ریزی امکان‌پذیر است، باید اهمیت اطلاع‌رسانی رادیو شناخته شود وقتی که شناخت به وجود آمد می‌توان برنامه‌ریزی کرد. تا زمانی که نقش رادیو ناشناخته است نمی‌توان برنامه‌ریزی کرد. وقتی مشخص شود که مردم در کجاها به رادیو دسترسی دارند و می‌توانند اطلاعات بگیرند آن موقع می‌توان نسبت به جامعه برنامه‌ریزی کرد. رادیو یک عامل تفریحی و اطلاع‌رسانی همگی در همه زمینه‌هاست، منتها باید آن را سامان داد. مثلا اگر موسیقی را از رادیو حذف کنی برنامه‌ها کسل‌کننده می‌شود و نباید برنامه‌های رادیویی را فقط با برنامه‌های خبری پر کرد. موسیقی جز لاینفک زندگی ماست و اگر بین برنامه‌ها موزیک مناسب وجود نداشته باشد ذهن تازه و نو نخواهد شد، پس بهتر است با موسیقی ذهن را تازه کنیم برای گرفتن اطلاعات بعدی و شناخت یعنی همین.

اصغر مهاجری: به عنوان کسی در حوزه ارتباطات صاحب تحقیق هستم و براساس یک الگوی قدیمی ‌و البته بسیار دقیق که معروف است به الگوی لاسول، می‌خواهم عرض کنم که زمانی‌که ما بخواهیم رسانه‌‌ای را تقویت کنیم و توسعه بدهیم باید به این الگو توجه کنیم. یک قسمت از الگوی لاسول که کی می‌گوید، به چه می‌گوید، با چه می‌گوید و برای چه می‌گوید توجه می‌کنیم این است که به که می‌گوید. رادیو اگر می‌خواهد توسعه پیدا کند باید به این قسمت از پازل الگوی لاسول دقت بیشتری کند. مخاطب رادیو چه کسانی هستند؟ آیا آنانی هستند که بیشتر در اتومبیل‌های خود قرار دارند؟ آیا آنانی هستند که شب کمتر می‌خوابند و قادر هستند از رادیو در شبانگاهان استفاده کنند؟ یا کسانی که مسافران یک وسیله نقلیه عمومی‌هستند؟ آیا آنانی هستند که از طریق هدفون و گوشی در مسیر حرکت خود از رادیو استفاده می‌کنند یا کسانی که خارج از منزل حضور دارند و در موقعیت‌های کاری هستند که این موقعیت کاری به آنها اجازه نمی‌دهد از رسانه تلویزیون استفاده کنند؟

جشنواره رادیو چه تاثیری در شناساندن جایگاه رادیو و ارتقای کیفی برنامه‌ها دارد؟

زاهدی اصل: طبیعتا هر جشنواره‌ای که یک حرکت علمی‌ و فرهنگی و همه جانبه باشد می‌تواند به نوعی مشوق کارگزاران و برنامه‌سازان و دست‌اندرکارانی باشد که زحمت می‌کشند و برنامه‌هایی را طراحی می‌کنند. اگر در این جشنواره داوری‌ها منصفانه و بیطرفانه باشد و کارشناسی شود و بر اساس بررسی‌ها، کسانی که تلاش بیشتر و تولید کیفی‌تر و بیشتری داشته‌اند، در همه عرصه‌ها ارزیابی کنند و به نوعی کارگزاران و زحمتکشان احساس کنند که زحمتشان ارزشگذاری حقیقی می‌شود، این خود بزرگ‌ترین انگیزه و تشویق است برای تلاش بیشتر.

تمیم‌داری: در جشنواره رادیو همان‌طور که از اسمش پیداست طبعاً هم کارکنان رادیو و هم کسانی که در خارج از رادیو هستند شرکت می‌کنند و نقش رادیو را برای مردم بیان می‌کنند که این رسانه چقدر می‌تواند اهمیت داشته باشد.

کسی در دورترین نقطه ایران و فلان دهکده دور روستایی از رادیو استفاده می‌کند و خیلی چیزها را یاد می‌گیرد. اصلاً رادیو می‌تواند مثل دانشگاه پیام نور یک نقش آموزشی و تعلیمی‌ داشته باشد در کنار تفریح و تنوعی که برای مردم ایجاد می‌کند می‌تواند اطلاعاتشان را هم زیاد کند. بنابراین در همین جشنواره است که باید رسالت رادیو برای مردم گفته شود و به مردم تعلیم و آشنایی داده شود که به رادیو هم باید توجه کرد.

علیرضا شایان‌مهر: جشنواره رادیو اعم از برنامه‌هایی که برای مخاطبان می‌سازد و تهیه‌کنندگان، کارگردان، کارشناسانی که هستند و مردمی ‌که از برنامه‌ها استفاده می‌کنند، به هر حال همه رابطه متقاطعی با هم پیدا می‌کنند و اگر حتی شکل صوری و تشریفاتی داشته باشد، فکر می‌کنم تبادلاتی که در آن حوزه به وجود می‌آید می‌تواند نقش بسیار مثبتی داشته باشد یعنی هر چقدر بتوانیم این ارتباطات بین کارشناسان رادیو و مردم و تهیه‌کنندگان و تولیدکنندگان یک برنامه فراهم بکنیم، فکر می‌کنم که به افزایش خرد جمعی و آگاهی عمومی ‌منجر خواهد شد.

غلامرضا استیفاء: یکی از راه‌های برنامه‌ریزی برای توده‌های مردم و تعیین جایگاه رادیو در زندگی روزمره همین جشنواره رادیوست. این جشنواره‌ها در شناساندن حداقل عملکرد رادیو برای دست‌اندرکاران بخش رادیو و برنامه‌سازان خیلی موثر است. این جشنواره‌ها می‌تواند برنامه‌سازان ما را با خیلی از برنامه‌سازان و دست‌اندرکاران رادیویی کشورهای دیگر (همجوار، منطقه، بین‌المللی) آشنا کند تا بفهمند که چگونه می‌شود که رادیو در دل مردم جا کند و مردم به آن گرایش بیشتری پیدا کنند، چون الان زمان جنگ رسانه‌هاست، هر رسانه‌ای که به وجود می‌آید مثل فیلم، ضبط صوت و... همه با هم در حال جنگ هستند تا جایگاه خود را باز کنند به نظر من رادیو می‌تواند همه اینها را تجمیع کند و در واقع همه را با هم داشته باشد (موسیقی، خبر، داستان، تفریح، آموزش و...)

اصغر مهاجری: در کالبدشکافی برنامه‌های رادیویی باید این واقعیت را پذیرفت که تولیدکنندگان صدا و کسانی که در جشنواره رادیو جمع می‌شوند بیشتر مخاطب را مورد توجه قرار نمی‌دهند. پیشنهاد من جامعه‌شناس این است هر چند که باید احزاب تخصصی رادیو باید جشنواره خودشان را داشته باشند، اما بیشتر باید این جشنواره‌ها بر محور مردم قرار گیرد و جشنواره‌های مردمی‌ برگزار شود، اگر از قابلیت‌ها و توانمندی‌های محلی کشور، از مدیریت محلی و شورای اسلامی‌ محلی مثل شوراهای اسلامی‌ روستاها و شهرها، از سازمان‌های مردم نهاد، از گروه‌های اجتماعی مختلفی که در جامعه وجود دارند و از گروهای صنفی در جشنواره‌ها استفاده شود این فرصت را در رادیو ایجاد خواهد کرد که رادیو روز به روز موفق‌تر عمل کند، جدا بودن رادیو در جشنواره از مردم، گروه‌های اجتماعی، صنفی بخصوص ظرفیت‌ها و قابلیت‌های محلی، می‌تواند رادیو را در مخاطره قرار دهد و هر روز فاصله بین مردم و رادیو و تولیدکنندگان را بیشتر کند. برگزاری جشنواره‌های مشترک می‌تواند این فاصله را کمتر کند و به همبستگی مردم و رادیو و مشارکت مردمی‌ در اداره رادیو و همراهی رادیو کمک کند.

تعامل با برنامه‌سازان رادیوهای جهان چه نتایجی می‌تواند در برداشته باشد؟

زاهدی اصل: بحث از دهکده جهانی است که یک دهکده مجازی را تامین می‌کند و انسان‌ها در سایه ارتباطات آنقدر به هم نزدیک شده اندکه هر لحظه که اراده کنند می‌توانند تصویر همدیگر را ببینند و صدای همدیگر را نیز بشنوند و با هم در ارتباط و تعامل باشند. بشریت امروز نیاز به تعامل دارد و در داخل این تعامل کلان طبیعتا رادیو‌ها هم به عنوان یک شخصیت حقوقی، فرهنگی. اگر رادیو‌های مختلف از کشورهای مختلف با هم در تعامل، ارتباط و تبادل اطلاعات باشند، قطعا می‌توانند به ارتقای کیفی برنامه‌ها کمک کنند.

تمیم‌داری: تعامل با رادیو‌های جهان یعنی کشورهای پیشرفته و در حال توسعه موجب می‌شود که ما با شیوه تهیه برنامه شیوه طراحی و برنامه‌ریزی در کشورهای مختلف برای رادیو آشنا شویم و بتوانیم سطح رادیو را در کشور ارتقا دهیم و این کار از طریق تحصیل و تحقیق و مقایسه با رادیو‌های کشورهای دیگر میسر است. به هر حال یک راه پیشرفت انسان مقایسه با کسانی است که از انسان پیشرفته‌تر هستند و ما می‌توانیم از رادیوهایی که پیشرفته هستند استفاده کنیم حال نوع برنامه و محتوای آن به عهده خود ماست، اما درباره شیوه و متدهای استفاده از رادیو در برنامه‌ها می‌توان از کشورهای همجوار یا دورتر مثل کشورهای اروپای غربی و شرقی و آمریکای شمالی و لاتین و... استفاده کرد. می‌توان برنامه‌ها را به دقت گوش کرد و اگر بتوانیم از مسوولان آنها دعوت کنیم و زبان خارجی یاد بگیریم تا با آنها ارتباط برقرار کنیم نه این‌که فقط چند نفر مترجم باشند که برای مسائل خاص و مسائل سیاسی از آن استفاده کنند.

علیرضا شایان‌مهر: اگر ما قاعدتا بتوانیم همان‌طوری که با سایر کانال‌های تلویزیونی جهان ارتباط تصویری داریم، رادیو هم بتواند این ارتباط را به نوع منطقی برقرار کند، بسیار خوب است. البته این نیاز به روش‌های جدید و ابداعاتی دارد که تکنولوژی می‌تواند به این قضیه کمک کند. من نمی‌دانم چه راهکارهایی را می‌توانید پیشنهاد کنید ولی هر چقدر این ارتباطات گسترده‌تر و عام‌تر باشد طبیعتا تفکر ما را به سمت یک ارتباط جهانی گسترده‌تر باز خواهد کرد.

غلامرضا استیفاء: برپایی جشنواره‌های رادیویی چه در بعد داخلی و چه دربعد منطقه‌ای و جهانی خالی از لطف نیست. زیرا آگاهی از این‌که مردم سایر کشورها از رادیو چگونه استفاده می‌کنند و برای ارتقای سطح برنامه‌ریزی رادیو و بهتر استفاده کردن و بهتر شناساندن رادیو و رسوخ کردن در خانه‌ها و اذهان مردم چگونه عمل می‌کنند و تعامل با رادیو‌های جهان می‌تواند برنامه‌سازان ما را با زوایا و موضوعاتی که برنامه‌سازان رادیویی در جهان استفاده می‌کنند آشنا کند. حداقل منفعت آن آگاهی از برداشت مردم دیگر کشورها از رسانه رادیوست. برنامه رادیوها بیشتر ناظر بر منطقه است و بخش کوچکی از آن‌ مربوط به اطلاع‌رسانی جهانی است. در رویکرد منطقه‌ای باید سلیقه مردم اعمال شود تا برنامه‌ها در دل مردم جاگیر شود. که سلیقه و تمایل مردم از طریق نظرسنجی به صورت نمونه‌گیری تصادفی از اقشار مختلف به دست می‌آید.

اصغر مهاجری: در عصر ارتباطات این تعامل ارگانیک و پویا بین کسانی که صنعت تولیدکنندگی رسانه‌های شنیداری را دارند و بین کارگردان‌ها و کارشناسان آنان می‌تواند یک شاهراه مطمئن و درعین‌حال بسیار پر فایده همراه با توسعه برای رسانه شنیداری یعنی رادیو باشد.

قطعاً استفاده از تجارب، تعامل و تبادل اطلاعات بین آنها و اجرای برنامه‌های مشترک براساس ساختارهای فرهنگی منطقه‌ای، ساختارهای فرهنگی مشترک جهانی می‌تواند به رادیویی‌ها بسیار کمک کند. اگر برنامه‌های مشترکی بین تهیه‌کنندگان جهانی برای رادیوهای مختلف که از قابلیت‌های مشترک برخوردار هستند ساخته شود کمک شایسته‌ای به توسعه رادیو، پویایی رادیو و به برتری جایگاه رسانه شنیداری رادیو می‌کند.

جایگاه رادیو درآینده کجاست؟ آیا نقش خود را از دست نخواهد داد؟

زاهدی اصل: من فکر نمی‌کنم این اتفاق بیفتد. اگر واقعا برنامه‌های رادیو، برنامه‌های کیفی و در حقیقت اثرگذار در زندگی مردم باشد، زندگی هم که می‌گویم یعنی ابعاد مختلف زندگی مردم، قطعا این اتفاق نخواهد افتاد.

تمیم‌داری: نه! به نظر من جایگاهش را از دست نخواهد داد. چون به نظر عالمان تعلیم و تربیت تصویر مشکلی که دارد این است که تمام ذهن را پر می‌کند. یعنی سخن در ذهن انسان مثل یک بذر که کاشته می‌شود فرآورده‌های بسیاری می‌تواند داشته باشد، اما وقتی همراه با تصویر می‌شود، تصویر تمام ذهن را پر می‌کند و جایی برای فعالیت ذهن باقی نمی‌ماند و این یک عقیده است و برخی با آن مخالفند. ولی از طریق کلام ما بهتر می‌توانیم فکر کنیم چون فرصت بیشتر است. چون تصویر فرصت ما را برای فکر کردن کم می‌کند. اگر تنها صدا و گفتار باشد بهتر می‌توانیم فکر خودمان را پرورش بدهیم، البته این هم مربوط به تربیت آینده است که باید به مردم بگوییم که نقش رادیو چیست؟ چون مردم تا ندانند استفاده نخواهند کرد.

علیرضا شایان‌مهر: به هیچ وجه، من به عنوان یک جامعه‌شناس عرض می‌کنم که یک خانم خانه‌دار زمانی که پیچ رادیو را باز می‌کند و می‌خواهد از ادبیات استفاده کند، ادبیاتی که ممکن است همسرش یا فرزندانش به او منتقل نکرده‌اند. نمی‌خواهد پیچ تلویزیون را باز کند. رادیو را روشن می‌کند تا با تمرکز غذایش را درست کند، خانه را مرتب کند و خیاطی انجام دهد و این ارتباط، ارتباط موثری برای زنان خانه‌دار بوده است. همچنین برای کارگران ما که در بخش‌های تولید کار می‌کنند، برای پرستارانی که در بخش درمان هستند، برای کسانی که درترافیک هستند، برای رانندگان ترانزیت و برای بسیاری از صاحب‌نظرانی که می‌خواهند بشنوند بدون این‌که تحت تاثیر قوه باصره‌شان قرار بگیرند، فکر کنند و با شنیدن، قوه تخیلشان را افزایش دهند، رادیو نقش بسیار مهمی‌ دارد. موسیقی‌های استفاده شده، محاوره‌های ادبی یا نمایشنامه‌ها بسیار، بسیار مهم است و هرگز تلویزیون و یا دیگر رسانه‌ها نمی‌توانند جایگاه رادیو را پر کنند. رادیو جایگاه ارزشمند خودش رادارد و به نظرم اگر می‌خواهیم قدرت تخیل و قدرت فعالیت‌های اجتماعی افراد را بالا ببریم باید بیش از پیش به رادیو بها بدهیم.

غلامرضا استیفاء: مطمئن باشید جایگاه رادیو هیچ‌گاه از دست نخواهد رفت با دلیل قاطع می‌گویم که روزبه‌روز هم گسترده‌تر هم می‌شود، در دنیای اقتصادی و پر مشغله امروز که اکثر خانواده‌ها به علت کار از خانه بیرون هستند فرصت خواندن روزنامه و دیدن تلویزیون را ندارند تا از اطلاعات با خبر شوند پس از رادیو استفاده خواهند کرد.

من با قاطعیت می‌گویم که رادیو همیشه طرف توجه و همیشه طرف مراجعه خواهد بود برای توده مردم، به شرط آن‌که رادیویی‌ها بدانند نبض سلیقه مردم چیست تا بیشتر طالب پیدا کنند.

اصغر مهاجری: در یک واژه اگر بخواهم به این سوال پاسخ بدهم، واژه تأکیدی، درست و بدون التهاب من این است که نه، رادیو همچنان جایگاه ویژه خود را خواهد داشت و رادیو همچنان در آینده موفق خواهد بود به شرط آن‌که مدبرانه این موضوع را مدیریت کند.

حس شما نسبت به رسانه رادیو چیست؟

زاهدی اصل: اگر در یک جمله کوتاه بخواهم بگویم، احساسم نسبت به رادیو، به عنوان یک دوست همیشه همراه است.

تمیم‌داری: چون از بچگی با رادیو آشنا شدم و از صبح که از خواب بیدار می‌شدم با برنامه‌های رادیو بود و شب‌ها هم که داستان‌های هزار و یکشب را می‌شنیدم. یادم می‌آید در ساعت پخش این داستان‌ها مثل زمانی‌که فوتبال پخش می‌شود مردم کار و زندگی خود را رها می‌کردند و به هر شکلی که بود خود را به منزل یا رادیو می‌رساندند تا داستان را گوش بدهند اگر رادیو داستان‌های جذاب داشته باشد و از هنرمندانی که نقش‌های مختلف را با صدا ایفا کنند حس برانگیز است، از آنجایی‌که نیمی‌ از عمر من با رادیو گذشته من شخصاً حس خیلی قوی نسبت به رادیو دارم و اگر الان هم فرصت داشته باشم از طریق رادیو تلفن همراه یا رادیوی منزل از برنامه‌های رادیو استفاده می‌کنم.

علیرضا شایان‌مهر: رادیو را خیلی دوست دارم. من تمام دوران کودکیم را با نمایشنامه‌هایی که ساعت 10 پخش می‌شد می‌خوابیدم والان هم خیلی از شب‌ها شبکه‌های رادیو را گوش می‌دهم و گاهی در ضمن کتاب خواندن هم از رادیو استفاده می‌کنم. فکر می‌کنم صمیمیتی که در گفتارهای شبانه است، موسیقی آرام، فکر می‌کنم هیچ چیز نمی‌تواند این جایگاه را پر کند.

غلامرضا استیفاء: احساس من این است که رادیو هیچ وقت جایگاهش تضعیف نخواهد شد به شرط این‌که نیاز جامعه را بشناسد و به جا عمل کند.

اصغر مهاجری: من به عنوان یک جامعه‌شناس، من به عنوان کسی که در عصر ارتباطات با رسانه‌های ارتباطی، ارتباط بیشتری دارم حسی مثبت و لطیف نسبت به رادیو دارم و همیشه از این حس خودم نسبت به رادیو لذت برده‌ام و همیشه هم از آن بهره‌مند بوده‌‌ام.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها