بر اساس سند راهبردی امنیت ملی ایالات متحده، روسیه بهعنوان یک رقیب شناسایی شده است، نه یک دشمن. بنابراین، فشار بیوقفه رئیسجمهور آمریکا به اوکراین جهت مماشات با درخواستهای ارضی مسکو به اوج رسیده است. ترامپ رسما خواهان برقراری مجدد انتخابات ریاستجمهوری در کییف شد تا پایههای مشروعیت زلنسکی را سست کند.
سکاندار کییف بهرغم آگاهی از نقشه همتای آمریکایی، مطابق معمول چارهای غیر از تمکین ندارد. ولودیمیر زلنسکی خطاب به شهروندان کشورش گفت: «در صورت تامین امنیت، انتخابات سراسری در اوکراین برگزار خواهد شد.» وی در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: «شنیدهام که میگویند ما به قدرت چسبیدهایم یا من شخصا به ریاستجمهوری چسبیدهام؛ صادقانه بگویم که این ادعا کاملا غیرمنطقی است.»پیشتر نیز ترامپ در مصاحبه با پولیتیکو هشدار داد: «زلنسکی باید به خودش بیاید و شروع به پذیرش چیزهایی کند، چراکه در حال باختن جنگ است.»
با توجه به تحولات یکسال اخیر، پرونده تراژدیک اوکراین، درس عبرتی برای تمام کشورهای نظام بینالملل است که منافع مردمشان را به قدرت آمریکا گره زده و به کارت بازی بیگانگان دل بستهاند.
ذبح اوکراین برای اهداف واشنگتن
نگاه جدید آمریکا به سیاست خارجی، استقرار مجدد خشونت عریان، حاکی از بازی قدرتهای بزرگ در جهان است. زلنسکی صرفا مهره شطرنج کاخسفید دربرابر پوتین قلمداده شده که با تغییر شرایط روابط واشنگتن ــ مسکو به سهولت توسط ترامپ ذبح خواهد شد. بهطورکلی تیم سیاست خارجی فعلی آمریکا، تشدید منازعه با روسیه را همزمان با خیزش چین منطقی ارزیابی نمیکند.درواقع، واشنگتن خواهان تکرار تجربه سفر هنری کیسینجر به چین، مشاور امنیت ملی شهیر دولت نیکسون همچنین عادیسازی روابط با پکن علیه کمونیست سرخ روسی بود. اکنون پاشنه برخلاف دهه ۱۹۷۰ چرخیده و ترامپ خواهان جداسازی مسکو از حزب کمونیستی چین است. اگرچه روابط کنونی دو قدرت اوراسیایی پیوندی فولادین دارد، اما تصمیمسازان واشنگتن در افق بلندمدت، به دامنزدن به اختلافات چین و روسیه در جنگ سرد دوم آینده چشم دوختهاند.با توجه نکات فوق، منازعه اوکراین برای ترامپ، صرفا یک سردرد اروپایی است که روند عادیسازی روابط با مسکو را سخت کرده است. سکاندار کاخسفید، قاره سبز را باری سنگین بر دوش مجتمعهای نظامی ــ صنعتی پنتاگون ارزیابی میکند و خواهان خودمختاری امنیتی اروپاست. زلنسکی که به امید غرب علم مخالفت با روسیه را برافراشته بود به یک وعده غذایی در میز معاملات کلان ترامپ ــ پوتین همانند برخی ملل دیگر تنزل پیدا کرده است.
مصائب برگزاری یک انتخابات
طبق قانون اساسی اوکراین و مقررات حاکم بر وضعیت حکومت نظامی، برگزاری هرگونه انتخابات (ریاستجمهوری، پارلمانی یا محلی) تا زمان تداوم جنگ کاملا ممنوع است.بااینحال، زلنسکی در واکنش به حملات لفظی اخیر ترامپ، خواستار بازنگری قانون انتخابات توسط پارلمان شده و پیشنهاد داده است درصورتیکه امنیت فرآیند رأیگیری تأمین شود و امکان مشارکت نیروهای نظامی، آوارگان و ساکنان مناطق اشغالی فراهم آید، انتخابات ظرف ۶۰ تا ۹۰ روز برگزار کند. بااینحال، برخی کارشناسان اعتقاد دارند که حتی اگر قانونی انتخابات امکانپذیر شود، کیفیت آن (امنیت، آزادی رأی، نظارت و شفافیت) بهویژه در مناطق نزدیک به خط مقدم، زیر سؤال خواهد رفت. در این وضعیت، نتیجه انتخابات ممکن است مشروعیت داخلی و بینالمللی نداشته باشد. البته این حربه نیز از ترامپ بعیدنیست که حتی درصورت پیروزی مجدد زلنسکی، به دلایل فوق وی را فاقد مشروعیت بخواند.
اصلیترین موانع پیشروی زلنسکی و سیاستمداران اوکراینی جهت برگزاری انتخابات، عملی و امنیتی است. میلیونها نفر آواره هستند یا در خارج از کشور پناهنده شدند، بخشهایی از خاک شرق کشور در اختیار روسیه بوده و بسیاری از رأیدهندگان و سربازان در جبهههای نبرد مشغولند، زیرساختهای حیاتی نیز آسیب دیده و امکان رأیگیری صددرصد امن و با حضور ناظران مستقل تقریبا وجود ندارد.
دورخیز آمریکا برای استثمار
از دید آمریکا، یکی از اهداف مهم اتمام جنگ، تأمین دوباره زیرساختهای اوکراین پس از جنگ و بازسازی اقتصادی به سود واشنگتن است. در سال ۲۰۲۵ توافقی به نام «موافقتنامه منابع معدنی میان آمریکا و اوکراین» امضا شد که به واشنگتن امکان سرمایهگذاری و بهرهبرداری از معادن، نفت، گاز و منابع طبیعی اوکراین میدهد؛ منابعی که برای صنایع پیشرفته، انرژی و تکنولوژیهای آمریکایی در رقابت با چین حیاتی است.
در همین راستا، ترامپ امیدوار است با سرمایهگذاری در منابع طبیعی و بازسازی توان صنعتی اوکراین، زنجیره ارزش و منابع استراتژیک مهم اروپایشرقی را تحت سلطه قرار داده و جای پای خود را در منابع راهبردی بینالمللی مستحکمتر کند. این بخشی از راهبرد کلیتر ۲۰۲۵ سند امنیت ملی کاخسفید است که تأکید بر «قدرت از طریق قدرت نظامی و اقتصادی» دارد.
همزمان، واشنگتن در تلاش است تا نقشی تعیینکننده در پایان جنگ و ساختار امنیتی منطبق با منافع واشنگتن ایفا کند. پیشنویس طرح صلح ۲۸ مادهای آمریکا برای اوکراین شامل برونسپاری امنیت کییف به متحدان سنتی اروپایی است تا از مقابله مستقیم با ارتش روسیه پرهیز کند. به اعتقاد کاخ سفید، موضوع قاره سبز برای استمرار جایگاه ابرقدرتی این کشور درمقابل حوزه اقیانوس آرام ثانویه محسوب میشود.
در نتیجه، چشمانداز سرنوشت اوکراین در تنگنای قدرتهای بزرگ بهتر از حالت «نیمه استعماری» نخواهد بود.
دست پنهان گلوبالیستها
سیاست صحیح برای کییف جهت عدم تبدیل به خوراک غذایی قدرتهای بزرگ اتخاذ سیاست چندجانبه نظیر کشورهای حاشیه خلیجفارس بود که میان قدرت امنیتی واشنگتن وسرمایهگذاری چینی تعادل برقرار کردند. اما سیاسیون اوکراین تحت تاثیر چهرههای گلوبالی (جهان وطنگرا) دچار اختلال درسیاستگذاری شدند. بنیاد تحت امر جورج سوروس، سرمایهدار غربی از اوایل دهه ۱۹۹۰ در کییف تأسیس شد و هدف اعلامیاش «ترویج جامعهای باز و دموکراتیک» بود؛ از آن زمان تاکنون صدهامیلیون دلار به پروژههای مدنی، رسانهای، آموزشی و حقوق بشری در اوکراین کمک کرده که زمینه کجفهمی اوکراینیها را نسبت به درک منافع ملیشان فراهم آورد.
چهرههای مستقل اوکراین بهویژه در جریان فتنه نارنجی ۲۰۰۴ و شورش میدان یورو ۲۰۱۴ به نقش مخرب غرب در امنیت این کشور اروپایشرقی اشاره کردهاند، چراکه بنیاد سوروس نزدیک به آمریکا با تأمین مالی «مخالفان» و فعالان سیاسی و اجتماعی و حمایت از تظاهرات و نقدحکومت،نقش مهمی درشعلهور شدن اعتراضات وتغییرحکومت داشته است.