توطئه در الیـزه

درام‌های پرتنش سیاسی همواره جزو آن دسته از آثار تلویزیونی و سینمایی بوده‌اند که مورد توجه هر دو گروه تماشاگران و منتقدان قرار داشته‌اند. رسانه تلویزیون هم همیشه تلاش کرده بیشترین استفاده را از این علاقه تماشاگران کرده و دست به تولید سریال‌هایی با مضامین تند و تیز سیاسی بزند.
درام‌های پرتنش سیاسی همواره جزو آن دسته از آثار تلویزیونی و سینمایی بوده‌اند که مورد توجه هر دو گروه تماشاگران و منتقدان قرار داشته‌اند. رسانه تلویزیون هم همیشه تلاش کرده بیشترین استفاده را از این علاقه تماشاگران کرده و دست به تولید سریال‌هایی با مضامین تند و تیز سیاسی بزند.
کد خبر: ۱۵۲۷۴۹۳
نویسنده کیکاوس زیاری - گروه فرهنگ و رسانه
 
دراین رابطه، آن دسته ازدرام‌های سیاسی که حال‌وهوا و لحنی افشاگرانه داشته‌اند، بیشتر با استقبال عمومی‌ روبه‌رو شده‌اند. به نظر می‌رسد بین تماشاگران و برنامه‌سازان تلویزیونی عهدی پنهان وجود دارد که سریال‌های افشاگرانه تند و تیز سیاسی ساخته شوند و بلافاصله مورد اقبال عمومی ‌قراربگیرند. البته وجود تئوری توطئه هم کمک زیادی به موفقیت این‌گونه سریال‌ها می‌کند.
   
به دنبال کشف توطئه
براساس دیدگاهی که این سریال‌ها بر آن بنا شده است، معمولا در پشت هر حرکت یا اقدام سیاسی اهالی سیاست یک توطئه نهفته است که ذهن‌های خلاق باید با بازخوانی رویدادهای اتفاق‌افتاده، به واقعیت‌های مربوط به امور مختلف دست پیدا کنند. معروف‌ترین موردی که بارها توسط هنرمندان هر دو رسانه سینما و تلویزیون تبدیل به فیلم‌ها و سریال‌های مختلف شده، ماجرای ترور جان‌اف‌کندی، رئیس‌جمهور اسبق آمریکاست. با آن‌که مسئولان رسمی‌ نام یک جوان معمولی که ظاهرا مجنون بوده را به‌عنوان قاتل کندی معرفی کردند اما باور عمومی این است که قتل رئیس‌جمهور آمریکا توسط سازمان جاسوسی سیا ترتیب داده شد و افراد مسئول کارشان را به گونه‌ای انجام دادند که رد پایی از خود برجای نگذارند. اتفاقا داستان سریال فرانسوی مردان سایه که این روزها از شبکه تهران روی آنتن است، شباهت‌هایی با داستان ترور کندی دارد.
   
روایتی زیرپوستی از فساد سیاسی
مردان سایه هم مثل آثار مشابه تلاش دارد روایتی زیرپوستی از فساد سیاسی در بین دولتمردان پرقدرت (که در اینجا فرانسوی هستند) ارائه دهد و به پشت صحنه تاریک قدرت و سیاست، نور تابانده و افشاگری‌هایی درباره زدوبندهای سیاسی پشت پرده دنیای سیاست و مقامات دولتی داشته باشد. طبیعی است که آنچه داستان سریال در نظر دارد تعریف کند، چیز تازه‌ای نیست و مخاطب قاب کوچک تعداد زیادی از سریال‌هایی با این مضمون دیده است. اینجاست که کار اصلی سازندگان مردان سایه شروع می‌شود و آنها تلاش می‌کنند داستانی گیرا با پیچ‌وخم‌های غیرمنتظره و شوکه‌کننده ارائه دهند تا بتوانند مخاطب خود را راضی و خشنود کنند. تهیه‌کنندگان این درام پرتنش سیاسی به‌خوبی می‌دانند که تماشاگران این ژانر محبوب خواهان اثری بدیع و متفاوت هستند که تا قبل از این در مجموعه‌های تلویزیونی مشابه دیده و تجربه نشده است.
   
نگاه تازه و متفاوت برنامه‌سازان
این دیدگاه فرد گارب و ژان مارک برتلو، کارگردانان سریال را به سمتی می‌کشاند که به موضوع فساد سیاسی دولتی نگاهی متفاوت و تازه ‌انداخته و پای دولت سایه و مردانی را که در پشت صحنه سیاست، صحنه‌گردان اصلی هستند (و خودشان را از دید عموم پنهان کرده‌اند)، به داستان سریال بکشانند. با این اقدام، حال‌وهوای سریال به سمتی غیرقابل پیش‌بینی و غیرمنتظره می‌رود که شوک‌های متعددی را برای بینندگانش به همراه دارد. بازیگران سریال از بین هنرمندان صنعت تلویزیون فرانسه انتخاب شده‌اند که در خارج از کشور خود، چندان شناخته‌شده نیستند. اما می‌توان گفت ستاره اصلی مردان سایه، نه بازیگرانش که فیلمنامه دقیق و قابل تامل آن است.
   
وزن‌کشی‌های سیاسی
داستان مردان سایه با ترور رئیس‌جمهور وقت فرانسه در جریان دیدار از کارخانه‌ای درحال اعتصاب درمنطقه‌ای در شرق کشور آغاز می‌شود. این ترور بهانه لازم را به نویسندگان فیلمنامه می‌دهد تا سراغ نزدیکان و مشاوران رئیس‌جمهور متوفی بروند. طبق قانون، انتخابات ریاست‌جمهوری برای برگزیدن رئیس‌جمهور تازه، ۳۵ روز دیرتر انجام خواهد شد و شکی وجود ندارد که طی این مدت نخست‌وزیر، فیلیپ دلووره(با بازی فیلیپ مانیان) قدرت را در دست خواهدگرفت. او در حالی زمام کاخ الیزه را به دست می‌گیرد که کمترکسی متوجه این نکته است که نخست‌وزیر چیزهایی بیش از آنچه ادعا می‌کند می‌داند و ظاهرا قصد ندارد این اطلاعات را با دیگران به اشتراک بگذارد. زمانی که پای سیمون کاپیتا (با بازی برونو وولکوویچ) دکتر سابق رئیس‌جمهور متوفی به الیزه باز می‌شود، شرایط و رویدادها رنگ دیگری به خود می‌گیرند. او که می‌خواهد یاد و خاطره دوست متوفای خود را به شکلی درست و منطقی گرامی ‌بدارد (و البته از سوی برخی قومیت‌های سیاسی هم حمایت می‌شود) دست به اقداماتی می‌زند که بتواند مانع پیروزی و موفقیت دلووره شود و او را در این مبارزه سیاسی شکست دهد. همه اینها درحالی‌است که دلووره از سوی لودویک دسموزه (با بازی گرگوری فیتوسی)، که از شاگردان وفادار سابق کاپیتا است، حمایت می‌شود. این صف‌کشی‌ها و وزن‌کشی‌ها داستان را به سمت‌وسوی دیوانه‌واری می‌برد که در جریان آن، تماشاگران متوجه می‌شوند در پشت صحنه سیاست نفع و منفعت سیاستمداران و مال‌اندوزان بر منافع عمومی‌ ملت ارجحیت دارد و منافع مردم فدای جاه‌طلبی‌های سیاسی و اقتصادی این دو گروه می‌شود.
   
استقبال پیش‌بینی‌نشده مخاطبان
دان فرانک، خالق سریال مردان سایه، ایده‌ ساخت آن را درسال۲۰۱۱ مطرح کردودرکمترین زمان توانست چراغ‌سبز شبکه‌ دوی فرانسه را برای تولید این اثرجنجالی به‌دست‌آورد.کار پیش‌تولید وفیلمبرداری سریال بدون دردسرپیش‌رفت و تماشاگران اواخر ژانویه سال ۲۰۱۲ توانستند به تماشای آن بنشینند. با آن‌که سازندگان سریال هیچ انتظاری از موفقیت چشمگیر آن نداشتند، آمار و ارقام همه را شوکه کرد: مردان سایه به پدیده‌ای تماشایی تبدیل شد و میلیون‌ها نفر پای تلویزیون میخکوب شدند. موج نقدهای مثبت منتقدان نیز گواه آن بود که خالقان این درام سیاسی، شاهکاری بی‌بدیل و ماندگار خلق کرده‌اند. این میزان از استقبال سازندگان سریال را به فکر تولید فصل دوم آن انداخت. فصل دوم، با دو سال فاصله از اولین فصل، سرانجام در اکتبر ۲۰۱۴ به نمایش درآمد. نکته جالب این است که میزان استقبال تماشاگران فرانسوی از فصل دوم، بسیار بیشتر و بهتر از فصل اول آن بود، به‌طوری‌که تولید سومین فصل سریال در دستورکار سازندگانش قرار گرفت. سومین و آخرین فصل مردان سایه، در فاصله اکتبر تا نوامبر سال ۲۰۱۶ روی آنتن رفت. طی سه فصلی که پخش سریال در طول این سال‌ها ادامه داشت، داستان آن در۱۸اپیزود تعریف شد. میزان موفقیت واستقبال منتقدان وتماشاگران فرانسوی از سریال به گونه‌ای بود که بسیاری از کشورهای اروپایی و دیگر قاره‌های جهان هم اقدام به خرید و پخش آن کردند.
   
تماشاچی، قضاوت‌کننده اصلی

دان فرانک، خالق مردان سایه با بیان این نکته که فیلمنامه این سریال برای مدت‌ها در ذهنش لانه کرده بود، می‌گوید: «شما در فرانسه نمی‌توانید کمتر کسی را پیدا کنید که با سیاست دمخور نباشد. زندگی روزمره مردم با مسائل سیاسی درهم آمیخته است. سینما و تلویزیون هم نمی‌توانند بدون توجه به این نکته، به تولید و ساخت آثار خود بپردازند. برای همین است که عموم فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی فرانسوی بالاخره به‌نوعی در ارتباط با رویدادها و مسائل سیاسی هستند و از کنار آنها به‌راحتی و به‌سادگی رد نمی‌شوند. کسانی مثل من هم به‌صورت طبیعی نمی‌توانند نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشند. نتیجه و حاصل کار چیزی می‌شود مثل مردان سایه که به بحث درباره عالی‌ترین و بالاترین امور کشور می‌پردازد. هر هنرمندی براساس دیدگاه و نقطه‌نظرات سیاسی و اجتماعی خودش، تلاش دارد نگاهی متفاوت به رخدادهای اجتماعی و سیاسی معاصر یا کلاسیک بیندازد و این به عهده تماشاگران است که درباره این کارها قضاوت کرده و به تایید یا تکذیب آنها بپردازند. نکته‌ مهم و درخور توجه این است که سریال‌ها و فیلم‌ها، نقشی تسهیل‌گر در گشودن و هموارکردن بحث‌های عمومی در سطح جامعه درباره‌ بخش‌های مختلف سیاست دارند. این آثار به مردم کمک می‌کنند تا با دیدگاه‌ها و نگرش‌های متعدد و متفاوت درخصوص موضوعات سیاسی آشنا شوند و خودشان تصمیم بگیرند که کدام سوی ماجرا برحق است.»

شعار‌زدگی، آفت هنر
دان فرانک اصرار دارد که داستان‌های سیاسی باید به زبانی شیرین و هنرمندانه جلوی دوربین بروند و از شعارزدگی اجتناب شود. او می‌گوید: «شعارزدگی آفت هنر سیاسی است که می‌توان آن را در تعداد زیادی از آثار مشاهده کرد. ما هنرمندان تلویزیونی با چیزی به نام هنر تصویر سروکار داریم که کمک می‌کند تا حرف‌ها، دیدگاه‌ها و عقایدمان را به شکلی جذاب و سرگرم‌کننده به مخاطبان‌مان ارائه دهیم. سریال یک گردهمایی سیاسی نیست که فیلمنامه‌مان را با یک‌سری شعارهای تندوتیز و کوبنده پر کنیم و مدام چیزی را مثل پتک بر سر مخاطب بکوبیم. برای جذب مخاطب به فضای سریال باید در مرحله نخست یک داستان جذاب و سرگرم‌کننده را تعریف کرد. این داستان باید کاراکترهایی مقبول و همراه‌کننده با خود داشته باشد تا تماشاگران را مشتاق کند ماجراهای آنان را دنبال کند. بعد از این اقدام است که می‌توان آن تحلیل یا دیدگاه سیاسی را به داستان افزود و امیدوار بود بتواند تاثیر مثبت خودش را بر بینندگان بگذارد. برای عموم تماشاگران مهم‌ترین اصل برای استقبال از یک سریال، مضمون و داستانی سرگرم‌کننده است که آنها را درگیر موقعیت‌های غیرمنتظره‌ای کند که کاراکترها در آنها گرفتار می‌شوند. برای آنها بیشتر این مسأله اهمیت دارد که این کاراکترها چگونه و از چه راه‌هایی موانع پیش‌رو را رد کرده و به موفقیت می‌رسند. وظیفه هنرمندان این است که وجه سیاسی و اجتماعی ماجرا را در پس‌زمینه این مسائل قرار دهند تا بتوانند بازخورد بهتری از مخاطبان خود بگیرند.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
میراث ناملموس گنجینه هویت ملی

«جام‌جم» در گفت‌وگو با رئیس مرکز مطالعات منطقه‌ای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس آسیای غربی و مرکزی یونسکو بررسی کرد

میراث ناملموس گنجینه هویت ملی

نیازمندی ها