تولسی گاباردکه خودسابقه حضور نظامی درعراق داردواکنون مسئولیت نظارت بر۱۸ آژانس اطلاعاتی آمریکارا برعهده گرفته، سیاست خارجی واشنگتن را گرفتار چرخهای بیپایان و غیرسازنده از تغییر رژیم و ملتسازی دانست. او تاکید کرد که این رویکرد شامل سرنگونی حکومتها، تلاش برای تحمیل نظام سیاسی آمریکا بردیگران و مداخله در منازعاتی است که واشنگتن بهسختی درک میکرد. نتیجه این سیاستها، بهگفته گابارد، صرف تریلیونها دلار، جانباختن انسانهای بیشمار و در بسیاری موارد ایجاد تهدیدهای امنیتی بیشتر برای خود آمریکا بوده است. او تصریح کرد که پس از دههها دخالت، آمریکا با دشمنان بیشتری روبهرو است و دوستان کمتری درجهان دارد. این اعتراف درشرایطی صورت میگیرد که جمهوری اسلامی ایران بارها از سوی واشنگتن بهعنوان یکی ازاهداف تغییر رژیم معرفی شده اما اکنون حتی مقامات ارشد آمریکایی این سیاست راشکستخورده و زیانبار میدانند.
گابارد بهویژه به حملات پس از۱۱سپتامبر اشاره کرد که بهبهانه مبارزه با تروریسم، به گسترش فقر،آشوب وتجزیه درخاورمیانه منجرشد.اشغال عراق وافغانستان ازجمله مهمترین نمونههای این مداخلات هستندکه نهتنهابه بیثباتی منطقهای انجامید، بلکه ریشه بسیاری از تهدیدات کنونی علیه خود آمریکا شد.
توطئه بیشتر؛ منفعت کمتر
پیش از این اعتراف نیز فیلیپ گوردون، دیپلمات سابق وزارت خارجه آمریکا و پژوهشگر ارشد شورای روابط خارجی، در کتاب «شکست در بازی طولانی: وعده دروغین تغییر رژیم در خاورمیانه» به بررسی هفتاد سال تلاش آمریکا برای تغییر رژیم در جهان پرداخته و نتیجهگیری روشنی ارائه کرده است. او قانون آهنین تغییر رژیم در خاورمیانه را اینگونه بیان میکند که هزینهها همیشه بالاتر از انتظار است،تبعات ناخواسته ظاهرمیشودونتایج مطلوب بهدست نمیآید. گوردون که خود در سیاستهای مربوط به افغانستان،عراق، مصر، لیبی و سوریه نقش داشته،تاکید میکند که هیچ موفقیت آشکاری در این سیاستها وجود ندارد و درعوض، شکستهای فاجعهبار و هزینههای سنگین در همه موارد دیده میشود.
او به کودتای ۲۸مرداد ۳۲ سیا علیه محمد مصدق در ایران اشاره میکند که به برانگیختهشدن روحیه ضداستکباری مردم و در نهایت انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ منجر شد و همچنان مردم ایران این سؤال را دارند که چرا آمریکا با دولت ملی ایران که اتفاقا روحیه ضدآمریکایی نیز نداشت دشمنی کرد و آن را ساقط نمود؟! اشغال عراق در ۲۰۰۳ با بیش از چهار هزار و پانصد کشته آمریکایی و دو تریلیون دلار هزینه، به ظهور داعش و بیثباتی گسترده انجامید. بیست سال جنگ در افغانستان با بازگشت طالبان در ۲۰۲۱ و فرار تحقیرآمیز نیروهای آمریکایی به پایان رسید. مداخله در لیبی در ۲۰۱۱ پس از سرنگونی قذافی، به جنگ داخلی، قاچاق انسان و مهاجرت گسترده به اروپا منجر شد. گوردون هشدار میدهد که خلأ قدرت پس از سرنگونی همیشه به ظهور نیروهای مقاومتر و ضدآمریکاییتر منجر میشود، الگویی که در ایران و عراق بهوضوح دیده شده است.
حمایت از دموکراسی اسم رمز مداخلهگرایی
ایالات متحده از دوران جنگ سرد تاکنون حداقل شصت و چهار عملیات پنهان و شش عملیات آشکار تغییر رژیم انجام داده که بسیاری از آنها بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده و اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها را نقض کرده است. این اقدامات با تاسیس بنیاد ملی برای دموکراسی (NED) در ۱۹۸۳ به ظاهری مدنی درآمد اما درعمل جایگزینی برای عملیات پنهان سیا شد. این نهاد با همکاری آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) در بیش از صد کشور جهان دخالت میکند، از جمله در همسایگان ایران.در پاکستان، NED در سال ۲۰۱۰ یک بودجه صد میلیون دلاری برای ترویج دموکراسی درخواست کرد و با مقاماتی مانند دونالد لو برای فشارآوردن بر دولت عمرانخان همکاری کرد. دربنگلادش، اسناد فاششده توسط روزنامه The Sunday Guardian نشان داد که مؤسسه بینالمللی جمهوریخواهان (IRI)، شاخه اصلی NED، طرحهایی برای تغییر رژیم و کاهش نفوذ هند اجرا میکرد. در اندونزی، سندی در سپتامبر ۲۰۲۳ فاش کرد که NED در حال آموزش فعالان برای راهاندازی انقلاب رنگی است. هند نیز NED را بهدلیل حمایت از سازمانهای مردمنهاد و رسانههای ضددولتی در فهرست مراقبت قرار داد.روسیه در سال ۲۰۱۵ این بنیاد را سازمان نامطلوب اعلام کرد و به دخالت خارجی متهم نمود. این اقدامات اصل عدم مداخله در امور داخلی که در ماده۴.۲ منشور ملل متحد آمده را نقض میکند و از سوی جمهوری اسلامی ایران، روسیه، چین و بسیاری از کشورهای جنبش عدم تعهد محکوم شده است.
ایران؛ الگوی موفق در برابر آمریکا
سیاست تغییر رژیم نه تنها منافع ملی آمریکا را تامین نکرده، بلکه به تهدیدات مستقیم علیه این کشور تبدیل شده است. حتی به جرات میتوان گفت حملات ۱۱ سپتامبر ریشه در مداخلات آمریکا در خاورمیانه داشت، از حمایت از مجاهدین در افغانستان تا اشغال عراق. بیثباتی در آمریکای لاتین، بهویژه ونزوئلا و هندوراس، موج مهاجران غیرقانونی را به مرزهای آمریکا روانه کرد. ظهور رقبایی مانند چین و روسیه که از خلأ قدرت ایجادشده توسط آمریکا برای گسترش نفوذ خود استفاده میکنند، از جمله دیگر پیامدهای اقتدامات خصمانه آمریکاست. کارشناسان روابط بینالملل در فارینافرز و نیویورکتایمز نیز اخیرا هشدار دادهاند که مداخلهجویی در ونزوئلا نیز تبعات سنگینی از جمله هرجومرج و بیثباتی در حیاطخلوت آمریکا و افزایش موج مهاجرت و قاچاق مواد مخدر به سرزمین یانکیها را در پی خواهد داشت.
اعتبار جهانی آمریکا نیز به شدت خدشهدار شده و کشورهای اسلامی و جنبش عدم تعهد، واشنگتن را بهعنوان تهدیدی برای صلح جهانی میشناسند. اعتراف تولسی گابارد و تحلیل فیلیپ گوردون تایید میکند که سیاست تغییر رژیم آمریکا در نهایت شکست خورده، هرچند در ظاهر و در ابتدای امر منجربه خرسندی واشنگتن شده است. این شکست نهتنها حاکمیت ملی کشورها را تهدید میکند، بلکه منافع بلندمدت واشنگتن را نابود میسازد. جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از اهداف اصلی این سیاست، با تکیه بر اصل مقاومت فعال و دیپلماسی منطقهای، الگویی موفق از خنثیسازی توطئههای تغییر رژیم ارائه کرده است. تجربه ایران نشان میدهد که ملتهای مستقل میتوانند با حفظ انسجام داخلی و تکیه بر مقاومت، نقشههای واشنگتن را به شکست بکشانند. آمریکا باید بداند که دوران تحمیل اراده با زور به پایان رسیده است.