آمارها در حوزه افراد دارای معلولیت در کشورمان چندان قابل استناد نیست، زیرا بررسیهای جامعی دراینخصوص انجام نشده و خود مسئولان نیز از این مسأله گلایه دارند. با این حال رئیس سازمان بهزیستی کشور بتازگی گفته ۲۵۴ هزار و ۵۱۵ نابینا و کمبینا تحت پوشش این سازمان قرار دارند که ۹۳هزار و ۲۶ نفر آنها زن و ۱۶۱هزار و ۴۸۹ نفر را مردان تشکیل میدهند.
بااینحال کارشناسان تاکید میکنند که جمعیت نابینایان کشور چند برابر این آمار است و کم نیستند افراد نابینا و کمبینایی که از آمارها جا ماندهاند یا به دلیل نامناسب بودن حمایتهای سازمان بهزیستی، تمایلی به استفاده از خدمات این نهاد حمایتی ندارند.
چالشهای پیش روی روشندلان
نابینایان مانند سایر افراد تمایل زیادی به حضور در جامعه و همچنین عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارند؛ اما توزیع ناعادلانه امکانات وفراهم نبودن زیرساختهای مختلف در سطح شهر برای آنها باعث شده تا خیلی از آنها نتوانند شغل مورد علاقه خودراانتخاب کنند؛ چراکه بسیاری ازکارفرمایان و همچنین دستگاههای دولتی حاضر به استخدام این افراد نمیشوند؛ موضوعی که چالشهای مختلف دیگری ازجمله نداشتن درآمد و ازدواج نکردن و...را به همراه دارد.علیاکبر جمالی، مدیرعامل انجمن نابینایان در گفتوگو با «جامجم» با بیان اینکه مهمترین و اساسیترین چالش پیش روی افراد نابینا در حال حاضر، فقدان یک ساختار منسجم برای آموزشهای فنی و حرفهای، مهارتآموزی و اشتغال پایدار است، میگوید: «این معضل ریشه در نارسایی نهادهای مسئول دارد که برنامهریزیهای آنها فاقد در نظر گرفتن استانداردهای آموزشی متناسب با نیازهای این قشر است. در نتیجه، فقدان مهارتهای تخصصی و فنی، مستقیما به مشکلات جدی درامراشتغال منجرشده واین وضعیت، مانع اصلی برای تحت پوششبیمه قرارگرفتن وکسب درآمدمستقل میشود.»استخدام واشتغالزایی برای افراددارای معلولیت از مسئولیتهای مهم دولت است که با همکاری سازمانهای دولتی وخصوصی امکانپذیر است.براساس قانون، تمام سازمانها موظف به جذب ۳درصدی افراد دارای معلولیت هستند: «متاسفانه این قانون هیچگاه اجرا نشده است و باعث شده تا آنها نتوانند شغل پیدا کنند؛ درحالیکه از منظر اقتصادی، بیکاری مزمن، خودعاملی بازدارنده درمسیر تشکیل خانواده وازدواج این افرادمحسوب میشود.»
آنطور که او توضیح میدهد، از سوی دیگر، کمبود امکانات وتجهیزات تخصصی، بسیاری از افراد نابینا را به سمت رشتههای آموزشی با ماهیت نظری مانند ادبیات و جامعهشناسی سوق میدهد که متأسفانه این رشتهها معمولا از بازار کار محدودتری برخوردارند. بنابراین، در هر بُعدی که مشکلات این افراد مورد بررسی قرار گیرد، معضل بیکاری و عدم استقلال مالی به عنوان یک مسأله محوری خودنمایی میکند.
شهر، عصای نابینایان نیست
سالهاست که شهرها شکل مدرن به خود گرفتهاند و چهره آنها تغییر کرده است. شهرها شلوغ شدهاند و انبوهی از خودروها و موتورسیکلتها روزانه با سرعت بالا در آن تردد دارد. ساختمانها قد کشیده و همه این مسائل دست به دست هم دادهاند تا تردد روزانه برای نابینایان سخت شود.
جمالی عنوان میکند: «علاوهبر موانع شغلی، مناسبسازی زیرساختهای شهری به شکلی جامع و استاندارد، همچنان به طور کامل محقق نشده؛ ضمن اینکه مواردی که انجام شده نیز اغلب فاقد کیفیت لازم است. این امر مانع اصلی برای مشارکت فعال و حضور مستقل نابینایان در عرصه عمومی جامعه است.»
زیرساختها فراهم نیست
فضای مجازی حالا فراگیر شده و کمتر کسی است که از این فضا برای پیش بردن فعالیتهای روزمره و همچنین درآمدزایی و راهاندازی کسب و کار استفاده نکند؛ فضایی که برای نابینایان نیز میتواند، بستری فراهم کند تا آنها بتوانند قعالیتها و کارهای خود را با سهولت بیشتری پیش ببرند و حتی از طریق آن به کسب درآمد بپردازند. رئیس انجمن نابینایان در این باره میگوید: «خوشبختانه، در حوزه فناوری، نابینایان با وجود زیرساختهای مناسب، هیچ مشکلی در بهرهبرداری از تکنولوژیهای نوین ندارند؛ ارتباطات از طریق تلفنهای هوشمند و امکان کار و حضور فعال در فضای مجازی، این قابلیت را به آنها داده است.»
با این حال، مسأله اساسی همچنان به اشتغال رسمی و فنی بازمیگردد؛ هرچند کسبوکارهای اینترنتی از طریق فضای مجازی ممکن است بخشی از این نیاز را پوشش دهند اما آموزشهای فنی و حرفهای هستند که بستر لازم برای ورود ساختارمند آنان به بازار کار را فراهم میآورند، هرچند برنامههای ملی در این زمینه هنوز به پختگی کامل نرسیده است.
فاصله باور تا عمل
تا مدتی پیش دیدگاه غالب در جامعه این بود که افراد دارای معلولیت همچون نابینایان، از ظرفیتها و استعدادهای دیگر افراد بیبهره هستند اما حالا این افراد با حضوردرعرصههای مختلف وهمچنین بروز توانمندیهای خود باعث تغییر این دیدگاه شدهاند. درسالهای اخیر نابینایان شانه به شانه افرادعادی حرکت کرده وتوانستهاند مقاطع تحصیلی خود را باموفقیت طی کنندو در مشاغل مختلف حضور یابند و تشکیل خانواده بدهند؛ هرچند هنوزآنها بامشکلات و چالشهای مختلفی در جامعه روبهرو هستند.
آنطور که جمالی میگوید، در بُعد نگرشی، جای بسی امیدواری است که دیدگاه عمومی جامعه نسبت به نابینایان در مقایسه با گذشته به طور محسوسی بهبود یافته است. بااینحال، یک دوگانگی در برخورد با این قشر مشاهده میشود؛ از یک سو، مدیران و عموم مردم، نابینایان را افرادی باهوش و توانمند میشناسند؛ اما متأسفانه، هنگام عمل و در فرآیندهای استخدامی و بهکارگیری، نگرش منفی و مبتنی بر محدودیت بروز میکند که این امر مانع جدی در اشتغال آسان آنهاست و به طور ناخواسته این دوگانگی، مشکلات استخدامی را تشدید میکند.
این در حالی است که در حوزه آموزش و پرورش، در سطح بینالمللی، موضوع بهکارگیری نابینایان به عنوان دبیر یا معلم حل شده است اما در ایران، همچنان موانع قانونی و ساختاری در این وزارتخانه وجود دارد که استخدام را دشوار میسازد. تنها مسیر موجود، مراجعه به ظرفیت محدود مدارس کودکان استثنایی است که توانایی جذب همه متقاضیان را ندارد و این محدودیت، یکی از دغدغههای اصلی جامعه نابینایان است. در این میان شهروندان با آگاهی یافتن و درک وضعیت این قشر از جامعه میتوانند کمک حال آنها باشند.
رئیس انجمن نابینایان ادامه میدهد: «نقش شهروندان در تعاملات اجتماعی نقشی حیاتی است. همکاری مثبت شهروندان در تسهیل رفتوآمدها و اتخاذ برخورد مناسب و حمایتگرانه، نهتنها به کاهش مشکلات روزمره کمک میکند بلکه از وارد آمدن ضربههای روحی و روانی ناشی از نگرشهای منفی جلوگیری کرده و به تثبیت حضور فعال و کرامت انسانی این افراد در جامعه کمک شایانی خواهد داشت.»