این از تدبیر الهی است که بارش را خدای متعال بدوش انقلاب اسلامی نهاده است و فریاد بلند و کارآمدش در این معرفی نعمتی است اهدا شده به جمهوری اسلامی و نیروهای اهل ایمان خالص و جانفدا و شاهدان شهیدش که بیهمتاترین یاران امام حسین علیهالسلام در سراسر تاریخ پساعاشورا بودهاند. اینان پرورشیافتگان مکتب تشیع جعفری هستند با رهبران تزکیه و جهاد که تا آفریقا و آسیای غربی، لبنان و فلسطین و یمن شاگردانشان گسترش یافتند و این محصول انوار جهاد امام خمینی و دعاهای کسانی چون آقای بهجت بود که از سلیمانی تا سیدحسن نصرالله پرورش داد تا راز زنده حسین را در جهان فریاد بزنند و زدند و با این تدبیر مبارک خداوند یعنی انقلاب پر برکت اسلامی به آشنای مردم کره ارض بدل شده و بیشتر هم خواهد شد و تاظهورامام عصر(عج) این روند پیش خواهدرفت.میخواهم درباره راز حسین جان در پسا عاشورا حرف بزنم. حسین بن علی علیه السلام یک تنه منار رفیع وحدت عقل و عشق و عمل علیه کفر و پرده پوشی و ظلمات جهان پس از عاشورا در جهان ماست. این آفتاب و خورشید دیگر در جهان معاصر یک تنه با تحریف کافرانه عقل و تعریف مدرن آن میجنگد و اسلام را زنده نگاه میدارد و عشق و عقل را در هم ممزوج و همچون ودیعه عبودیت و امانت الهی و روح اسلام و زهدان ولایت الهی و پرورنده ایمان توحیدی نمایندگی میکند .نقش حسین(ع) چون راز زنده را باید از حیرت جهانیان کشف دوباره کرد. این تنها یک رهبر سیاسی در هند یا بازگست سنوار به حسین و رخداد عجیب و شگفت رفتار عاشورایی فرماندهان و مردم غزه و استقامت عاشورایی حماس نیست که دنیا را تکان میدهد. این دمنده در خرد و شجاعت توامان، خود حسین زنده در شیعیان و ایران است که دنیا را تکان داده است. معنای حسین چون جان زنده و عقل و عشق در استقامت علیه کفر و ظلم جهانی چیست؟
کافی است که نگاهی به نقشه معنوی جهان ظلمانی مدرن و پسامدرن، این نظام مدرنیته و سرمایهسالاری متاخر بیندازیم و تلاش آنان را یکپارچه علیه ایران حسین، جان ایران رصد کنیم، آنگاه خواهیم دید این بیداری و استقامت و ایثار و بیداری و تسلیم به خدا و صبر و مودت و حب و... دهها فضیلت در انقلاب اسلامی و استقامت و سرپرستی شیعیان و سادات فرزندان حسین در نظام منبعث از عقل و عشق حسینی از حسین آمده است. فرمانده و ولی و امام این رویداد عاشوراست و رو به سوی ظهور عدل جهانی دارد و پادگان سنگر نخست تربیت سربازان توحید است و دو پایگاه بزرگ مشهد و قم را نورباران کرده است و از عشق مملو نموده است. راز عقل در حیات حسینی و تربیت حسینی ایران چطور طور تجلی کرده است؟عاشورای حسین صرفا یک فاجعه انسانی دلسوز و ترحمآور نیست. در جنگ جهانی اول و دوم و جنگ ویتنام و جنگهای دلخراش دیگر از حمله آتیلا و مغولها تا امروز نمایش ددمنشی کم اتفاق نیفتاد اما رها از عواطف زجر دیدگی و احساسات دردمندی چه عقلانیتی در این جنگهانهان بودواین جنگها میراث دارچه معرفت وحکمت وخردی وعشقی بود؟ صحنه کربلا جدا از گرد آوردن ددمنشی ودرندگی بی بدیل ناپاکان برابر حقانیت ومظلومیت مطهرین که ازکودک ششماهه و سه ساله تا پیران و زنان و مردان و نوجوانان و دختران و شهیدان واسیران رافراگرفت،گویای پرسشی شگفت و شگرف در پس جنایت است. این عقل است که عبرتآموزمعنای باطنی جنایت است.جنایت معنایش تلاش برای نفی خدااین آفریدگار و پروردگار یکتا و همه راهی بود که او برای پاکیزگی و زیبایی و سعادت انسان نسان داده بود . وحالا خود، این خلیفه و آینه حق در میدان، نشانه کامل و وجه الله، حاضر بود و انسان را به عقل و عاقبت نیک و سعادت فرا میخواند و به طور عریان ظلمات و کفر او را میخواست محو کند و اثری از او دردنیا نماند واسب بر پیکر تکه تکه راندند که دیگر شناختنی نباشد و مکر خدا را ندانستند که با این رفتار با بدن معصومش، جاودانه درعقل و قلب مردم او نورافشان و باقی خواهد ماند که باقی هوست و حسین وجه او بود. و او دیگر در نظام دنیا زنده و تا ظهور امام منجی او سفینهای حامل ولایت و اسلام زنده و نجات گمگشتگانی خواهد بود که کفر میخواهد نجاتدهنده بیداریبخش و فراخواننده به استقامتی نداشته باشند.