حمله دشمن، ملت را عاشورایی‌تر کرد
روایت محسن افشانی از اتحاد ملت در دل تهدید:

حمله دشمن، ملت را عاشورایی‌تر کرد

تجلی عشق هانیه و بشیرو در دمام‌های عاشورایی

فیلم «به‌ خاطر هانیه» (۱۳۷۴) ساخته کیومرث پوراحمد، یکی از گنجینه‌های مهجورمانده سینمای آیینی ایران است که باوجود استقبال سرد گیشه‌ای، امروز به‌عنوان اثری پیشگام در تلفیق درام اجتماعی و مضامین عاشورایی شناخته می‌شود. داستان فیلم در روستای «تنگک» بوشهر می‌گذرد، جایی که ناخدا «زایر علو» تنها بازمانده لنجش از طوفان دریا است. 
فیلم «به‌ خاطر هانیه» (۱۳۷۴) ساخته کیومرث پوراحمد، یکی از گنجینه‌های مهجورمانده سینمای آیینی ایران است که باوجود استقبال سرد گیشه‌ای، امروز به‌عنوان اثری پیشگام در تلفیق درام اجتماعی و مضامین عاشورایی شناخته می‌شود. داستان فیلم در روستای «تنگک» بوشهر می‌گذرد، جایی که ناخدا «زایر علو» تنها بازمانده لنجش از طوفان دریا است. 
کد خبر: ۱۵۰۸۴۹۹
نویسنده مهدی صالحی - هنرجوی مدرسه نقد جام‌جم

بازگشت او به روستا با خشم اهالی مواجه می‌شود که مرگ عزیزانشان را به گردن او می‌اندازند. پس از مرگ زایر علو، پسر نوجوانش «بشیرو» (عباس عالی‌زاده) برای شفای خواهر ناتوانش نذر نواختن دمام در شب عاشورامی‌کند،‌‌ اما جامعه سنتی روستا او را شایسته این آیین مقدس نمی‌دانند ولی او کوتاه نمی‌‌آید. 

پوراحمد و فیلم‌نامه‌نویس جنوبی‌اش، اصغر عبداللهی، باظرافتی کم‌نظیر، رنج‌های بشیرو را به مصائب کربلا گره می‌زنند و تشنگی طاقت‌فرسای او در سفر یادآور تشنه‌لبان دشت کربلاست‌؛ گهواره حضرت علی‌اصغر(ع) که باید به‌سلامت برسد نماد پیام عاشورا است و طوفان دریایی آغازین، پیش‌درآمدی است بر نبرد نابرابر حق و باطل. فیلم در اوج خود به صحنه‌ای نمادین و فراموش‌نشدنی می‌رسد، بشیرو که از نواختن دمام منع شده، پنهانی طبل را برمی‌دارد و زیر باران شبانه کوچه‌های روستا را با ضرب‌آهنگ هیأت‌های جنوبی می‌نوازد. باران که بر تن خسته او می‌بارد، هم استعاره‌ای از شفابخشی است، هم تجلی رحمت الهی. این سکانس که به‌راستی یکی از ماندگارترین پایان‌های سینمای ایران است، شور رهایی بشیرو را تا اعماق وجود مخاطب می‌رساند و یادآوری می‌کند که هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی رسیدن پیام عاشورا بگیرد و این عاشوراست که همچون بارانی بر جان آزادگان جهان می‌نوازد. 

کشف استعدادی ناب و رنج‌های پشت‌صحنه

عباس عالی‌‌زاده کشفی درخشان بود که از میان ۲۵ نوجوان روستایی انتخاب شد. بازی او که غرور کودکانه و آسیب‌پذیری را همزمان منتقل می‌کند، سهم بزرگی در همذات‌پنداری مخاطب دارد. صحنه‌ای که مادرش (مهوش افشارپناه) سیلی به او می‌زند، واکنش یاغی‌گرانه بشیرو از نقاط اوج بازیگری غیرحرفه‌ای در سینمای ایران است. فیلم‌برداری در گرمای سوزان مرداد بوشهر برای همذات‌پنداری با عطش کربلا و دمام‌زنی‌های مداوم دوساعته تا سرحد خستگی بازیگر جوان برای رسیدن به آنچه دلخواه و ماندگار است، نشان از عزم جدی گروه برای ساخت اثری ماندگار است. 

 مهجوریت در گیشه، شکوه در نقد

باوجود استقبال کم‌نظیر منتقدان و دریافت سیمرغ بهترین فیلم‌نامه جشن خانه سینما، فیلم در گیشه مهجور ماند. این شکست را نه ضعف اثر که بی‌توجهی زمانه به سینمای متعهد کودک و آیینی باید دانست. پوراحمد که پیش‌تر با «قصه‌های مجید» ظرفیت‌های سینمای نوجوان را نشان داده بود، اینجا آیین‌های جنوب ایران به‌ویژه نوحه‌خوانی‌های سوزناک با طبل‌های دمام را نه به‌عنوان صحنه‌پردازی که به‌مثابه خون جاری در رگ‌های داستان به‌کار گرفت. 

 میراثی فراتر از زمان

«به خاطر هانیه» امروز بیش از یک فیلم مذهبی، روایتی جهان‌شمول از پاکبازی و مقاومت انسانی است. اگر «روز واقعه» اسطوره عاشورا را در قالب نمادهای فلسفی بازخوانی کرد، این اثر حماسه را در دل‌زندگی روزمره مردم جنوب جاری ساخت. کیومرث پوراحمد با این شاهکار گم‌شده ثابت کرد ایمان واقعی، نه در شعار که در پایمردی بشیرویی متجلی می‌شود که زیر باران، برای عشق برادری، جهان را به لرزه درمی‌آورد. فیلمی که سه دهه پس از ساخت، همچنان طنین‌انداز است گواهی بر این حقیقت که بزرگ‌ترین حماسه‌ها گاه در قدم‌های کوچک یک نوجوان جا خوش می‌کنند. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها