بوی دود هنوز هم احساس میشود. خبرنگاران که کمی تندتر راه میروند، غبار خاک و دود با هم آمیخته میشود و نفس را سنگین میکند. رفتوآمد روی شیشههای خردشده مربعی،صدایی شبیه موج دریا ایجاد میکند؛ موجی که با حمله صهیونیستها آمد و رسانهها را همقسم کرد. بعد از بازدید رئیسجمهور، حالا خبرنگاران رسانههای مختلف آمدهاند تا از جنایتی که رژیمصهیونیستی رقم زده، بازدید کنند. چیزی شبیه به سرسلامتی است. انگار که بخواهند بگویند ما کنار رسانهملی هستیم. درست مثل همان موجی که چند روز قبل راه افتادو بیشتر خبرنگاران اعلام کردند آماده همکاری با رسانهملی هستند. کاغذهای تکهپاره، سیمهای آبشده و تجهیزاتی که هرکدام یک گوشه افتاده، بساط میزبانی سازمان صداوسیما از اهالی رسانه است؛ چیزی شبیه به بیمارستان المعمدانی که پزشکان با پیکر شهدا در حیاط نشسته بودند وباخبرنگاران صحبت کردند. اینجا اما یک تفاوت مهم دارد؛ ایران شبیه هیچ جای دیگری نیست و این را میشود از ادامه مسیر اطلاعرسانی خبرنگاران رسانهملی دید.
دیدار با تحریریه سوخته
خبرنگار که باشی، تحریریه برایت معنا و مفهوم خاصی دارد. جایی که در آن گریستی و خندیدهای. انگار مادر مهربانی باشد که تو را بعد از بازگشت از گرما و سرمای آفیشهای خبری در آغوش میکشد تا آرام بگیری و آنچه دیدهای را به کلمه تبدیل کنی. تحریریه خبرگزاری صداوسیما حالا مادری است که تکههای مختلف بدنش سوخته اما هنوز هم سرپاست. هرچند حسرت را میتوان درنگاه خبرنگاران صداوسیمادید که دلتنگ شوروحال روزهای قبل اینساختمان هستند.فرزانه آذرفام،از خبرنگاران خبرگزاری صداوسیماست که در این بازدید حضور دارد. اوعلاوه بر تهیه گزارش ازبازدید خبرنگاران، وقتی همه وارد تحریریه سوخته میشوند، سراغ میز کارش را میگیرد. انتهای سالن جایی در کنار شیشههای خرد شده، میز خاکگرفته او و همکارانش است. کاغذها را بالا و پایین میکند و با بغض از آفیشهای خبری میگوید. تاکید میکند که مسیرشان ادامه دارد و با قدرت کارشان را انجام خواهند داد. چند روز قبل بود که حسینی بای، خبرنگار دیگر صداوسیما نیز گزارشی از این ساختمان سوخته تهیه کرده بود. حسرت را در نگاه او هم میشد درک کرد که اینبار به جای شور و حال، با یک تحریریه سوخته روبهرو شده است. هرکدام از این خبرنگاران از هرجایی که بتوانند با تجهیزات اندک چه دورکار و چه با حضور در سازمان، این مسیر را ادامه میدهند.
در جستوجوی زندگی
هر کدام از خبرنگاران رسانهها که آمدهاند تا گزارش را به شیوه خودشان بیان کنند، دنبال یک تکه زندگی متوقفشده هستند؛ ساعتی که شکسته و روی زمین افتاده، عکس فرزندان خبرنگاری که دیگر در تحریریه نیست، غذاهای نیمخورده کنار هم، عکس شهدایی که روی میز خبرنگاران است و هر نشانه دیگری که ثابت کند، اینجا زندگی و اطلاعرسانی در جریان بود. یکی از خبرنگاران گوشهای را پیدا کرده تا لایو در شبکههای اجتماعی ضبط کند. یکی دیگر درحال ضبط ویدئوست و دیگری از کاغذ سوخته عکس میگیرد. برای همه آنهایی که به مسیر اطلاعرسانی رسانهملی باور دارند، ناگفته هم مشخص بود که اینجا چیزی جز کاغذ و دوربین و قلم نیست؛ قلمی که چند روز قبل رژیمصهیونیستی آن را شکست اما نتوانست متوقف کند. یکی از اشیایی که خیلی به چشم میآید میز اجرای سحر امامی است که از پشت آن، اللهاکبرهای ماندگار را فریاد زد و برای رژیمصهیونیستی رجز خواند، میزی که کاملا از بین رفته، اما به خاطره جمعی وارد شده است.
۵ موشک برای توقف اطلاعرسانی
حسین قرایی، رئیس روابطعمومی سازمان صداوسیما در این بازدید گفت: رژیمصهیونیستی برای کاغذ و خودکار پنج موشک هزینه کرد. بشیری، مدیر روابط عمومی رسانهملی نیز در تشریح این واقعه به خبرنگاران گفت: ما در ساختمان شیشهای چیزی جز کاغذ و دوربین نداشتیم. آن روزی که این اتفاق افتاد، شاید ۱۵۰ نفر از همکاران ما اینجا بودند. برخی در استودیو حضور داشتند و کار خبر میکردند. برخی در تحریریه و مشغول نگارش خبر بودند. در آن زمان به شکل کاملا ناجوانمردانه مورد حمله قرار گرفتند. ما اینجا اسلحه نداشتیم. او با اشاره به نقطه حضور شهید رجبپور، سردبیر خبر عنوان کرد: وقتی حمله صورت گرفت، آنقدر ترکش خورده بود که به سختی خودش را به بیرون کشانده بود. شدت جراحات زیاد بود و در میان ما نماند. بسیاری از همکاران ما در شبکه خبر۲، تا لحظه آخر در محل کار خود ماندند.
تشکر رئیس رسانهملی از جامعه خبری کشور
دکتر پیمان جبلی، رئیس رسانهملی در این بازدید با خداقوت به اهالی رسانه که برای روایت جنایت رژیمصهیونیستی در حمله به ساختمان شیشهای آمده بودند، عنوان کرد: به محض اینکه متوجه شدم خبرنگاران در حال بازدید هستند، خودم را به اینجا رساندم که از همه اهالی رسانه تشکر کنم که در این روزهایی که رسانهملی هدف حمله قرار گرفت، با صداوسیما اعلام همبستگی کردند. همه ما یک خانواده هستیم و مطمئنم آنچه برای رسانهملی اتفاق افتاد، احساسات همه ما را جریحهدار کرده و عزم همکاران رسانهای دوچندان شده تا به وظیفه تاریخی خود در این دوران حساس عمل کنیم. آنچه مشاهده میکنید، اوج وحشیگری دشمن صهیونیستی است که از صدا و کلمه و حقیقت میترسد. خانم امامی و دیگر همکاران عزیز ما در استودیوی شبکه خبر بهجز افشای حقیقت کار دیگری نمیکردند. این بزرگترین سلاح ماست. عزم ما برای ادامه مسیر جزم است. ساختمان شیشهای تنها یک سازه است و بهتر از قبل بازسازی میشود. آنچه ماندنی است و قویتر شده، روحیه همکاران ماست که صدچندان شده و نشانه آن هم اعلام همبستگی همه جامعه خبرنگاران است تا در کنار رسانهملی بایستند.
وی ادامه داد: اولین بار نیست که ادعاهای دروغین را از رژیمصهیونیستی میشنویم. در این یکیدو سال در ماجرای غزه دیدیم که این رژیم بیمارستان محل درمان مجروحان را چندین بار بمباران و برخی را با خاک یکسان کرده بود. بهانهاش هم این بود که در آنجا کار نظامی انجام میشد. همه دنیا شاهد آن وقاحت و دروغهای رژیمصهیونیستی بودند. الان اینجا میبینید که علاوه بر ساختمان شیشهای که محل کار خبرنگاران بود، همه جاهای دیگر هم قابل بازدید است. اینجا یک رسانه است و اسلحه ما قلم، میکروفن و دوربین ماست. البته این رژیم بهخوبی درک کرده که حقیقت و واقعیت و ابزارهای بصیرتافزایی مردم، خطری کمتر از موشک ندارد. متوجه شد که نمیتواند جهان را بفریبد چرا که غیر از همراهی همه دنیا برای محکوم کردن آن، چیز دیگری نبوده.
دکتر جبلی عنوان کرد: سناریوهای مختلفی از ابتدای شروع جنگ تحمیلی رژیمصهیونیستی در سازمان در نظر داشتیم. برخی نقاط را تصور میکردیم که ممکن است مورد اصابت قرار گیرد که هیچکدام اتفاق نیفتاد اما شاید کمتر احتمال میدادیم که رژیمصهیونیستی در میان پخش زنده بخواهد دست به چنین کاری بزند. همین باعث شد که بیآبروییاش برای همه روشن شود. اگرچه استودیوهای جایگزین داشتیم اما تصور نمیکردیم که به پخش زنده وارد شود. این هم برگ تاریک و سیاه دیگری برای رژیمصهیونیستی است. همکاران ما در خبر، هر کدام یک سحر امامی هستند و با شجاعت و تعصب کار را ادامه میدهند. البته خانم امامی در این میان تبدیل به نماد مقاومت و شجاعت خبرنگار ایرانی شد؛ تمام جامعه رسانهای ایران اسلامی عزیز همین روحیه را دارند. خوشحالیم که همه همکاران ما سربلند شدند و در حد انتظار و مسئولیتی که تصور میکردیم، ظاهر شدند.
رئیس رسانهملی در ادامه روایتی از لحظات حمله رژیمصهیونیستی ارائه کرد و سپس در ورودی استودیوی شبکه خبر ایستاد و درخصوص روایت رسانهملی در شبهای گذشته و ادامه مسیر اطلاعرسانی گفت: همکاران ما کارشان را ادامه دادند و خوشبختانه آمادگی و عزم و ارادهمان برای پوشش افتخارآمیز قهرمانان کشور و انعکاس مظلومیت مردم صدچندان شده است. رسانه متوقف نمیشود. همه رسانهها با هم همقسم هستند تا مسئولیت خودمان را در این دوره تاریخی به سرانجام برسانیم. با وجود اینکه روال کار ما قدری متفاوت شده و آرایش دوستان قدری متفاوت شده اما تمام آنچه قبل از این حادثه داشتیم را کماکان ادامه دادیم. شاید به لحاظ امکانات بصری و گرافیک تغییراتی جزئی روی داده باشد اما عزم و اراده ما مستمر ادامه دارد و بعد از اعلام حمله آمریکا به برخی تأسیسات هستهای، این خبر و تحلیل آن را به مدت چهار ساعت روی آنتن داشتیم. رژیمصهیونیستی فکر میکند با حمله به یک رسانه یا خبرنگار، میتواند ما را ساکت کند اما تمام رسانههای ایران همچون یک تن واحد، در کنار هم ایستادهاند.