صراحت و شفافیت در اطلاعرسانی
در این میان، دکتر امیدعلی مسعودی عضو هیأت علمی دانشگاه سوره و استاد ارتباطات در خصوص نحوه اطلاعرسانی رسانهملی در تحولات اخیر، به بحث مرجعیت خبری اشاره کرده و به جامجم میگوید: صداوسیما در روز اول تعرضهای رژیم صهیونیستی، اخبار را بهخوبی و با صراحت و شفافیت منعکس کرد؛ یعنی هم اخبار صحیح از شهدا و هم مناطقی را که مورد اصابت قرار گرفته بود بیان کرد. همچنین بعد از شروع عملیات وعده صادق۳، اطلاعرسانی خیلی دقیقی انجام داد. بهنظرم رسانهملی تا الان توانسته مرجعیت رسانهای خود را حفظ کند اما نباید فراموش کرد که رقبای سختی هم دارد. به هر حال فضای مجازی هم وجود دارد و این جنگ به داخل شهرها کشیده شده. در کنار آن، وجود شایعات باعث شده کار سخت شود. بهنظرم رسانهملی باید به سرعت درباره این شایعات گزارش تهیه کند تا ابهام و تردید مردم مرتفع شود.
صداوسیما مردم را نامحرم ندانست
اما اشاره این استاد دانشگاه به بحث تلاش صداوسیما برای پوشش خبری نکتهای است که بسیاری از کارشناسان دیگر هم به آن اشاره میکنند. کما اینکه از همان روز و ساعات اولیه حملات رژیمصهیونیستی به ایران، شبکه خبر و دیگر شبکههای تلویزیونی، اقدام به اطلاعرسانی درست در این خصوص کردند و خبرگزاری صداوسیما نیز با اعزام خبرنگاران خود به مناطق حادثهدیده، تلاش کرد اطلاعات دست اول و صحیح را به مخاطبان منتقل کند. مسعودی در همین خصوص عنوان میکند: کار خوبی که صداوسیما انجام داد این بود که وقتی حادثه رخ داد، اخبار دقیق را در همان ساعات اولیه و حتی نیمهشب تهاجم در اختیار مردم گذاشت و توصیه کرد به اخبار رسمی توجه کنند. صداوسیما مردم را نامحرم ندانست و کار دیگری که انجام داد، دعوت از تحلیلگران برای بررسی ابعاد مختلف ماجرا بود که این باعث افزایش دانش و آگاهی بینندگان و شنوندگان شد. در روزهای آینده هم به نظر من مدیران صداوسیما، مطبوعات، خبرگزاریها، پلتفرمها، پیامرسانها و اینفلوئنسرها وظیفه خطیری دارند که اول آرامش و بعد نظم را در جامعه برقرار کنند و به ادامه کارها کمک کنند تا جوانان ما بتوانند بهتر با شرایط کنار بیایند.
این استاد دانشگاه همچنین درباره نحوه درست اطلاعرسانی در شرایط بحرانی، بیان میکند: در هر بحرانی، چه زمانی که زلزله یا سیل بیاید، چه مثل شرایطی که الان داریم، باید مراقب نشر دادههای حساس بود. به طور کلی هرگونه اطلاعرسانی درباره مناطق حساس یا موضوعاتی که مرتبط با این موارد است، در واقع نوعی راهنمایی برای دشمن محسوب میشود. نباید فکر کنیم اگر مثلا یک منزل مسکونی را زدهاند، خب دیگر تمام شده؛ بلکه همان نقطه میتواند برای شناسایی نقاط دیگر به دشمن کمک کند. بنابراین تا جایی که امکان دارد نباید عکس یا خبری منتشر کنیم و باید این کار را به صداوسیما بسپاریم.
نحوه روبهرو شدن با اضطراب جوانان
مسعودی همچنین به ناآشنابودن نسل فعلی با بحث جنگ و تحولات دفاعی اشاره کرده و میگوید: نکتهای که میخواستم عرض کنم این است که نسل جوان ما با مسائل جنگ خیلی آشنایی ندارد و این روزها نوعی اضطراب و نگرانی را در برخی از جوانان میبینیم که طبیعی است و خانوادهها نباید نگران باشند. امیدوارم این جنگ هرچه زودتر تمام شود اما اگر ادامه یابد، باید به زندگی عادی برگردیم و این بازگشت به زندگی عادی، مستلزم آرامش روحی و فکری است. به نظرم بسیاری از این پلتفرمها و پیامرسانها علاقهای ندارند که مردم ما از آرامش روحی و روانی برخوردار باشند. شاید بهتر باشد که به آنها مراجعه نکنیم یا بیتوجه باشیم. ممکن است برخی از مخاطبان برای احوالپرسی از آشنایان از این شبکهها استفاده کنند که همین میتواند به تقویت روحیه کمک کند اما در این میان، برخی شبکهها اقدام به انتشار اخبار جعلی با استفاده از هوش مصنوعی میکنند. در واقع با استفاده از هوش مصنوعی، هویت افراد و مکانهایی را جعل میکنند و شایعاتی را رواج میدهند. بنابراین باید با اخبار جعلی و اطلاعات غلط آشنا باشیم چون اینها برای روحیه مردم بسیار زیانبار است و باید بتوانیم آنها را تشخیص دهیم.
این استاد دانشگاه همچنین اشاره میکند: یک روش سرراست برای تشخیص اخبار درست این است که اگر خبری منبع داشت و به آن منبع اعتماد داشتیم، میتوانیم آن را بپذیریم. معمولا خبرهایی که شایعه هستند منبع ندارند اما اهمیتشان برای کاربران فضای مجازی بالا میرود و این زیانآور است. خوشبختانه الان جوانهای ما سواد رسانهای بالایی دارند و میتوانند به خوبی تشخیص دهند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و من فکر میکنم در همین چند روز هم مردم ما تجربه خوبی کسب کردند و این تجربه در آینده به نفع ما خواهد بود.
به زندگی عادی برگردیم
به گفته این کارشناس ارتباطات، کسانی که تجربه جنگ را ندارند باید با این فضا آشنا شوند و به طور طبیعی در چند روز آینده، این تشخیص اخبار درست بهتر ممکن خواهد بود. وی همچنین بیان میکند: امیدوارم در روزهای آینده اتفاق بهتری بیفتد و جنگ تمام شود اما در غیر این صورت، باید مثل جنگ تحمیلی به زندگی عادی برگردیم و به وظایف خود در این دوران عمل کنیم.
مسعودی در بیان توصیههای خود به جامعه رسانهای میگوید: به نظر من تمام رسانههای ما باید جنبههای مختلف بحران و آینده را برای مردم ترسیم کنند. به هر حال، سالها بود که تهدیدات مختلفی از سوی دشمنان مطرح میشد و حالا این اتفاق افتاده است. یعنی یک رویارویی کامل با دشمنی که هیچ حد و مرزی نمیشناسد اتفاق افتاده است. به طور کلی تأکید من این است که در مقابل جنگ روانی، باید آرامش خاطر را به مخاطبان برگردانیم. این کار روشهای مختلفی دارد: اطلاعرسانی درست، شناخت شیوههای دشمن، افزایش سواد رسانهای مخاطبان و انتقال تجربیات تاریخی جنگهایی که مردم ما در آنها به پیروزی رسیدهاند از جمله تاریخ شکلگیری رژیم صهیونیستی. اینها اطلاعات عمومی مردم را بالا میبرد و تاریخ میتواند ذهن کسانی را که با اصل ماجرا آشنا نیستند، روشن کند.
جنگ خبرها
حملات اخیر رژیمصهیونیستی به ایران، با هدف قرار دادن دهها مرکز نظامی و هستهای و برجایگذاشتن دهها شهید و صدها مجروح، کشور را وارد برههای حساس و پرتنش کرده است. این حملات، علاوه بر ابعاد نظامی و امنیتی، موجی از اخبار، تحلیلها و شایعات را در فضای رسانهای و بهویژه شبکههای اجتماعی به راه انداخته؛ جایی که سرعت انتشار خبر، گاهی از دقت و صحت آن پیشی میگیرد و جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
در چنین شرایطی، سواد رسانهای بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکند؛ چرا که افکار عمومی به شدت در معرض فضاسازیها، بزرگنمایی تهدیدها و انتشار اخبار جعلی قرار دارد. شبکههای اجتماعی به صحنه اصلی روایتهای متناقض و شایعهپراکنی بدل شدهاند و هر خبر، تصویر یا ویدئویی که در این فضا دستبه دست میشود، میتواند موجی از امید یا ترس را به راه اندازد اما همین سرعت بالا در انتقال اطلاعات، شمشیری دولبه است. از یک سو، امکان اطلاعرسانی سریع و آگاهیبخشی را فراهم میکند و از سوی دیگر، بستر پخش شایعات، اخبار جعلی و حتی جنگ روانی میشود. در تجربههای پیش از این نشان داده در بحران، آموزش عمومی برای شناسایی منابع معتبر و تقویت سواد رسانهای، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. اگر مردم بدانند چگونه اخبار را راستیآزمایی کنند و به هر منبعی اعتماد نکنند، اثرات مخرب شایعات به حداقل میرسد. در همین راستا، رسانهها نیز باید فرآیندهای تصمیمگیری و انتشار خبر خود را شفافتر کنند. شفافیت در اطلاعرسانی، راستیآزمایی دقیق و تولید محتوای آموزشی درباره نحوه تشخیص اخبار صحیح، میتواند جامعه را برای مواجهه با بحرانهای خبری آماده کند. باید دقت داشت که عبور از این بحران نیازمند همافزایی رسانههای مسئول و جامعهای آگاه است؛ جامعهای که بداند در عصر جنگ و بحران، هر خبر فوری لزوما خبر درست نیست و هر تصویر یا ویدئو، لزوما واقعیت را بازتاب نمیدهد. سواد رسانهای دیگر یک مهارت لوکس نیست بلکه ضرورتی حیاتی برای حفظ آرامش و ثبات جامعه در این روزهای پرتنش است.