یکی از اولین نیازهای روانشناختی کودک پس از امتحانات، تجربه احساس رهایی از فشار ارزیابیشدن است. ماهها تحت ارزیابی بودن، چه بهصورت نمره، چه از طریق مقایسه با دیگران، نوعی خستگی روانی ایجاد میکند که اگر به آن پاسخ داده نشود، به افت خلق، بیانگیزگی و گاه پرخاشگری منجر میشود. والدین در این روزهای ابتدایی تعطیلات باید بیش از
هر چیز، احساس ارزشمندی بدون قید و شرط را به فرزند خود منتقل کنند، مثلا؛ «تو برای ما مهمی، چه نمرههایت خوب بوده باشد یا نه. تو تلاش کردهای».
تعادل بین آزادی و ساختار
یکی از بزرگترین چالشهای والدین در تابستان، تنظیم تعادل بین دو قطب افراطی است: آزادی بیقید و بند یا برنامهریزی خشک و سختگیرانه. هیچیک از این دو روش کارآمد نیست. کودکانی که در تابستان کاملا رها میشوند، بهمرور احساس سردرگمی و پوچی پیدا میکنند. در مقابل، کودکی که برنامه روزانهاش شبیه به سال تحصیلیاش باشد، از لحاظ روانی احساس فشار و خستگی میکند.
رویکرد توصیهشده در روانشناسی رشد، ایجاد برنامهای ساختاریافته اما منعطف است. برنامهای که هم به کودک فرصت تصمیمگیری بدهد، هم او را در مسیر رشد مهارتی و شناختی هدایت کند. برای مثال والدین میتوانند چهار دسته فعالیت را در روزهای تابستانی در نظر بگیرند:
فعالیتهای آزاد و خلاقانه: مثل نقاشی، ساخت کاردستی، بازیهای تخیلی یا وقتگذرانی در طبیعت. این فعالیتها به رشد تخیل و خودتنظیمی کودک کمک میکنند.
یادگیری لذتبخش: نه لزوما درسهای مدرسه بلکه مهارتهایی مانند موسیقی، شنا، زبان، رباتیک یا هر حوزهای که کودک به آن علاقه دارد. کلید اصلی، اختیاری بودن و جذابیت فعالیت است.
تعامل خانوادگی: تعطیلات تابستانی بهترین زمان برای تقویت ارتباطات خانوادگی است. پیادهروی، آشپزی با هم، سفر یا حتی شبنشینیهای خانوادگی به کودک نشان میدهد که «با هم بودن» ارزش دارد.
پذیرفتن مسئولیت در خانه: کودکان از طریق مشارکت در کارهای ساده خانه (مثل آب دادن به گلدانها، تمیز کردن اتاق یا خرید از سوپرمارکت) یاد میگیرند که بخشی از یک کل هستند. این حس تعلق، عامل مهمی در رشد عزتنفس است.
نباید فراموش کرد که برنامهریزی تحمیلی نیست. به این معنا که بهتر است برنامه تابستانی با مشارکت خود کودک نوشته شود. اگر کودک احساس کند در تصمیمگیری نقش دارد، مسئولیتپذیرتر خواهد شد. همچنین، در هفته اول تابستان، میتوان چند روزی را کاملا آزاد گذاشت تا فرزند بتواند از فشار سال تحصیلی رهایی پیدا کند.
زمانی برای ساختن خاطرات ماندگار
از نگاه روانشناختی، خاطراتی که کودک در تابستانها تجربه میکند، از ماندگارترین بخشهای حافظه هیجانی او هستند. این خاطرات، در شکلگیری تصور کودک از خانواده، خودش و دنیای پیرامون بسیار مؤثرند. اگر تابستان صرف تنهایی، بیحوصلگی یا اجبار در کلاسهای مختلف شود، خاطرهای خستهکننده و ناکارآمد شکل میگیرد اما اگر کودک در این مدت حس آزادی، تجربههای جدید، خندههای مشترک و همراهی والدین را احساس کند، پایههای شخصیت سالمتر و رضایت از زندگی در او تقویت خواهد شد.
در تعطیلات تابستانی، مهم نیست خانوادهای به سفرهای دور و لاکچری بروند یا در خانه بمانند؛ مهم کیفیت «با هم بودن» است. گاهی یک بستنیخوردن عصرگاهی در پارک محله یا یک بازی دستهجمعی در خانه، تأثیری فراتر از هر کلاس آموزشی دارد. مهم این است که کودک بداند در کنار والدینش، جایی برای آرامش، شادی و درک شدن وجود دارد.