به همین بهانه، احسان مشکور برنده فانوس جشنواره عمار درباره چالشهای ساخت مستند ورزشی رویای بزرگ و همچنین چالشهای کلی مستندسازی در کشورمان توضیح داد. این مستندساز درباره فرآیند ساخت اولین مستند ورزشیاش به جامجم گفت: این مستند که در سال ۱۴۰۲ ساخته شده، روایتی از تلاش و سرمایهگذاری فدراسیون والیبال ایران برای ارتقای سطح این ورزش است و برهه شگفتانگیزی مانند المپیک ۲۰۱۶ را سوژه قرار داده.
مشکور در رابطه با نخستین مستند بلندش گفت: اولین کار حرفهایام «عملیات دماوند» بود که درباره حضور ایران در عمان در جریان جنگ ظفار است. این مستند را سه چهار سال پیش با مجموعه سفیر فیلم ساختیم. البته خیلی محدودیت داشتیم. پیشنهاد مؤسسه سفیرفیلم ابتدا این بود یک مستند نیمهبلند درباره حضور نیابتی ایران در کشورهای گوناگون همچون ویتنام، پاکستان و عمان مستند بسازیم، اما سوژه جنگ عمان ذهن ما را بهعنوان مستندساز قلقلک داد.
او ادامه داد: پیش از این سراغ مستند ورزشی نرفته بودم، اما هر کاری آغازی دارد و مستند رویای بزرگ اولین مستند ورزشی من محسوب میشود. اواسط ساخت مستند عملیات دماوند چند سوژه ورزشی را بررسی میکردم. احساس کردم در حوزه ورزشی روایت درستی درباره پیشرفتها وجود ندارد. سوژههای گوناگونی در چند حوزه همچون والیبال، فوتبال و کشتی وجود داشت. بهعنوان مثال در حوزه کشتی دوست داشتم پرترهای از حسن یزدانی بسازم، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که ورزش والیبال را سوژه قرار دهم.
تلاش کردم «رویای بزرگ» گلدرشت نباشد
مشکور درباره ساخت این مستند توضیح داد: از ابتدای نوشتن فیلمنامه دو مسأله در ذهن من وجود داشت. مسأله اول اینکه باید روحیه ملی را در این فیلم نمایش دهم و روی پرچم ایران تمرکز کنم. مسأله دوم هم این بود که تلاش داشتم مستند گلدرشت نباشد و صرفا پرسشی را در ذهن مخاطب شکل دهد. نمیخواستم مستندی بسازم که رژیم طاغوت و جمهوری اسلامی ایران را با هم مقایسه کند. بهعنوان مثال در قسمتی از فیلم مدیری را معرفی کردهایم که در جمهوری اسلامی بهصورت خودجوش اتفاقی را رقم میزند.
او در ادامه با بیان اینکه سعی کردم مخاطب فیلم با آقای کیومرث کرده (گزارشگر والیبال) احساس نزدیکی کند، افزود: در تمام فیلم صدای آقای کرده و تصویر ایشان را داریم. البته قبول دارم اگر این نزدیکی اتفاق نیفتاده، جزو ضعفهای من محسوب میشود. گاهی هم دوستان نظارتکننده چنان بر دیگر بخشها پافشاری میکنند که کار از دست کارگردان درمیرود. از سوی دیگر محدودیت زمان داشتم و باید مستند را به سینماحقیقت میرساندم. بالطبع این محدودیتها بر کیفیت اثر تأثیر داشت.
کارگردان مستند رویای بزرگ همچنین گفت: تلاش کردم برای همه مصاحبهشوندهها پلانهای آهسته قرار بدهم، اما از جایی به بعد گفتند زمان فیلم طولانی شده و مجبور شدیم پلانهایی را حذف کنیم. من مستندهای ورزشی زیادی میبینم. تلاش کردم از مستندهای ورزشی مورد علاقهام در نتفلیکس الهام بگیرم.
او خاطرنشان کرد: اگر بخواهم دوباره همین فیلم را به شکل دیگری بسازم، روایت دانای کل آقای کرده را تغییر نمیدهم. شاید پلانهایی را از ابتدا و انتهای فیلم حذف کنم، اما کل مستند مورد علاقهام است و صرفا ایرادات باید رفع شود.
مشکلات بودجه دامنگیر «رویای بزرگ» بود
مشکور همچنین عنوان کرد: پیش از آقای کیومرث کرده با یکی دیگر از دوستان برای ساخت مستند ارتباط گرفتیم که البته با ایشان در مسائل مالی به توافق نرسیدیم. همین زمان بود که خدا آقای کرده را سر راه ما قرار داد. به کمک ایشان با بسیاری از ستارههای والیبال ارتباط گرفتیم.
او با گلایه از تهیهکننده گفت: اواسط تولید بود که متوجه شدیم سعید معروف در ترکیه تمرین میکند و از آنجا نیز به امارات میرود؛ بنابراین برای مصاحبه با او باید به ترکیه میرفتیم. من سرباز بودم و نمیتوانستم بروم، اما آقایان کرده و محمدی تهیهکننده اثر میتوانستند بهراحتی بروند و جای خالی آقای معروف در مستند پر شود. با این وجود سفیرفیلم نتوانست این بودجه را مهیا کند.
برای تولید مستند اضافه خدمت خوردم
این کارگردان با بیان خاطراتش از ساخت مستند گفت: در دوران سربازی در بخش عقیدتی وزارت دفاع و روابط عمومی بخش فرهنگی فعالیت میکردم، اما متأسفانه درک درستی از کار ما وجود نداشت. خیلی تلاش کردیم توضیح دهیم، اما بههرحال به ما مرخصی نمیدادند. شرایطم بهگونهای بود که شش صبح میرفتم و تا پاسی از شب آنجا بودم. از هشت شب تا دوازده شب هم میرفتم مؤسسه سفیرفیلم که مستندم را جلو ببرم. مافوقم یک فرد ارتشی و منضبط بود که هرگز مرخصی نمیداد. حاضر بودم چند ماه غیبت بخورم و نروم، اما مستندم را تمام کنم.
او ادامه داد: چالش ما جایی بود که باید برای تولید به چند استان میرفتیم. بهعنوان مثال سه تا چهار روز باید میرفتیم شهداد یزد که با برخی بازیکنها مصاحبه داشته باشیم. سفری هم به مشهد برای مصاحبه با آقای موسوی در برنامه کارمان بود. برای این سفرها نیاز به مرخصی داشتم و سختگیری میکردند. من هم لجبازی میکردم و میگفتم نمیآیم. اضافه خدمت بزنید! نتیجه این شد که ۴۵ روز اضافه خدمت خوردم.
مشکور در ادامه افزود: بهخاطر سفرها، پروسه تولید طولانیتر شد و ۱۰ روز ضبط داشتیم. بهخاطر مشکلات بودجه امکان سفر با هواپیما هم برای کارگردان نبود.
سایه سنگین کملطفیها بر سر سینمای مستند
کارگردان مستند رویای بزرگ در بخشی از سخنانش به جوایز مستند در جشنوارههای گوناگون اشاره کرد و گفت: اولین اتفاقی که برای مستند رقم خورد، راه پیدا کردن آن به جشنواره سینماحقیقت بود. این برای من یک پله پیشرفت محسوب میشد. پس از آن هم مستند در جشنواره عمار، فانوس فیلم بلند را دریافت کرد و این لطف و حمایت دوستان بود که ما را تشویق به ادامه ساخت مستندهایی در این سبک کرد.
او در ادامه گفت: روزهای اکران فیلم در جشنواره سینما حقیقت، خانواده آقای یزدانیخرم آمدند و از تماشای مستند لذت بردند. از بخت بد فیلم به جابهجایی مدیران فدراسیون والیبال خورد. شاید عجیب باشد که فیلم اکران میشد و فدراسیون به آن اهمیت نمیداد. در حد یکی دو خبر برای اکران مستند کار کردند. متأسفانه هیچ حمایت مالی و معنویای صورت نگرفت. این چیزی نبود که انتظارش را داشته باشیم.
مشکور افزود: با این وجود آقایان محمد موسوی، مهدی مهدوی و امیر غفور فیلم را دیدند و به من پیام دادند. یکی از کارهای جالبی که سفیرفیلم میکند، ابتکار در اکران فیلمهاست. ما فیلم را در شهرستان گنبدکاووس اکران و رونمایی کردیم. سالن کاملا پر بود و مردم از اهل سنت و شیعیان حضور داشتند. این برای من جذاب بود. گرچه دوست داشتم در یزد و ارومیه نیز فیلم اکران شود و شاید اگر حمایت مالی صورت میگرفت این اتفاق میافتاد.
او اشاره کرد: اتفاق ویژهای که برای فیلم افتاد، رویداد روایت ملی پیشرفت بود که حوزه هنری و نهاد ریاست جمهوری در سال گذشته برگزار کردند. فیلم «منصور» جایزه بهترین فیلم سینمایی را گرفت و رویای بزرگ جایزه بهترین فیلم مستند را از آن خود کرد.
فدراسیون والیبال مدیر دلسوز ندارد
مشکور در بخش دیگری از صحبتهایش مطرح کرد: مستند رویای بزرگ زمانی ساخته شد که فدراسیون والیبال نتایج بدی میگرفت. شش سالی هست که ما در والیبال پیشرفت نداشتهایم. از نظر من فدراسیون با دوره مدیریت آقای یزدانیخرم یا آقای داورزنی تفاوت دارد و مدیر فدراسیون برای والیبال ایران دل نمیسوزاند. بالطبع فدراسیون همان فدراسیونی است که در زمان آقای یزدانیخرم ساخته شد. اگر یک مدیر فدراسیون بخواهد برای تیم ملی و نظام دل بسوزاند باید مثل آقای دبیر کار کند. علیرضا دبیر برای بچههای تیم ملی کشتی یک کاخ ورزشی ساخته و همه امکانات را برای تیم ملی کشتی مهیا کرده است.
او در پایان درباره آخرین کارهایش تشریح کرد: امسال یک مستند ورزشی دیگر خواهیم دید که اکنون اواسط فرآیند تولیدش هستیم. این مستند فوتسال بانوان را سوژه قرار داده است. ۳۰ درصد این پروژه را فیلمبرداری کردهایم. در این کار من تهیهکننده هستم و خانم سارا طالبیان کارگردانی اثر را بهعهده دارند. یک مستند دیگر هم مدنظرم هست که طرحش را دادهام. برای کشتی هم ایده دارم. اگر آقای دبیر اجازه دهند، سراغ المپیک خواهیم رفت و خودم کارگردان آن هستم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور بررسی کرد
بهروز سلطانی در گفتوگو با «جامجم» آنلاین:
گلستان جعفریان معتقد است نقش زنان در جنگ و مقاومت هنوز به اندازه کافی در ادبیات دیده نشده است