البته که زنده ماندن بیشتر فردی که دچار مرگ مغزی شده برای خانواده و اطرافیان وفرزندانش ازاهمیت بالایی برخوردار است و تا آخرین لحظه امید به بازگشت او به زندگی دارند. همین امر ارزش بالایی دارد اما علم ثابت کرده، مرگ مغزی که برگشتناپذیر و پایان قطعی فعالیت مغز است، شرایطی را فراهم میکند تا اعضای سالم فرد فوتشده، نجاتبخش جان بیماران دیگر شود و هر فرد اهداکننده میتواند با اهدای اعضای خود، زندگی چندین بیمار را نجات دهد و کیفیت زندگی بسیاری دیگر را بهبود ببخشد. اهدای عضو، یعنی در دل تاریکترین لحظهها، نوری روشن شود؛ یعنی خانوادهای که داغدارعزیزشان هستندبا بزرگواری،چراغ امیدرادردل خانوادههای دیگرروشنکنند.هراهدا،میتواندجان چندین بیماررانجات دهدکه شاید سالها درانتظار پیوند،بین مرگ وزندگی معلق ماندهاند.باوجود اینکه درسالهای اخیر فرهنگسازیهایی پیرامون این موضوع انجام شده،هنوز آگاهی عمومی درباره اهمیت و ضرورت اهدای عضو نیازمند گسترش است که آموزش و ثبت رضایت آگاهانه، ازعوامل کلیدی در توسعه این فرهنگ انساندوستانه به شمار میروند. درهمین راستا و در آستانه روز اهدای عضو (۳۱ اردیبهشتماه) گفتوگویی با دکتر کتایون نجفیزاده، فوق تخصص ریه و مدیرعامل انجمن اهدا عضو ایرانیان داشتیم که در ادامه میخوانید.
مرگ مغزی چیست و چرا باید درباره آن اطلاعات داشته باشیم؟
مرگ مغزی زمانی رخ میدهد که فعالیتهای حیاتی مغز بهطور کامل متوقف شده و فرد دیگر امکان بازگشت ندارد. آگاهی از این وضعیت اهمیت زیادی دارد، زیرا در تصمیمگیریهای مربوط به اهدای عضو و مدیریت مراقبتهای پزشکی نقش اساسی ایفا میکند.قلب ما عضلهای است که برای انقباض و ایجاد ضربان منظم نیاز به برق دارد. این برق از یک «باتری اتوماتیک» در بالای قلب تولید میشود که از بافت عصبی تشکیل شده و با جابهجایی یونها امواج الکتریکی تولید میکند. این امواج در طول رشتههای عصبی منتشرشده و ضربان قلب را ایجاد میکنند.این گره عصبی برای انجام این کار به اکسیژن نیاز دارد که از طریق ریهها تأمین میشود. نفس کشیدن حتی هنگام خواب یا بیهوشی به صورت خودکار توسط مرکز تنفس در ساقه مغز کنترل میشود. اگر سلولهای مغزی این فرمان را نتوانند صادر کنند، نفس قطع میشود.وقتی ضربهای به سر وارد شود، مغز بهدلیل سختی جمجمه به بیرون ورم نمیکند. فشار داخل جمجمه بالا میرود، رگهای خونرسان به مغز و ساقه مغز بسته میشوند، سلولهای مغزی میمیرند و عملکردشان بهطور کامل و همیشگی از بین میرود.این وضعیت با حالت کما تفاوت دارد. در کما، ساختار مغز حفظ شده اما فعالیت آن متوقف یا بسیار کاهش یافته است. بهعنوان نمونه، در موارد قند خون پایین، فرد وارد حالت کما میشود، اما با تزریق قند هوشیاری خود را بازیابی میکند؛ در این حالت، ساختمان مغز سالم است، ولی عملکرد آن دچار اختلال شده است.
تفاوت کما و مرگ مغزی در چیست؟
کما با مرگ مغزی کاملا متفاوت است. درمرگ مغزی به دلیل تخریب سلولهای مغزی امکان برگشت وجود ندارد.اگر بعد از سه روز جمجمه فرد مرگ مغزی باز شود، مادهای متعفن میبینیم که دیگر مغز پر چین و شکن وجود ندارد.اگر ضربه یا خونریزی مغزی یا رشد تومور فشار داخل مغز را بالا ببرد، رگها بسته میشوند و سلولهای مغزی میمیرند. قلب در این وضعیت، باتری اتوماتیک خودش را دارد که میتواند بدون اکسیژن ۶ تا ۸ دقیقه تپش داشته باشد. این فرصت طلایی است که لولهگذاری انجام شده و تنفس مصنوعی برقرار شود ، بنابراین اکسیژن به قلب رسیده و جریان خون ادامه یابد.گردش خون باعث میشود اعضای بدن فاسد نشوند اما اگر این اتفاق نیفتد، سموم ناشی از بافت مرده در بدن پخششده و سلولهای بدن از بین میروند.
آیا بافت مرده در بدن عفونت ایجاد میکند؟
خیر، آنچه باعث مشکل میشود مواد سمی است که از بافت مرده آزاد و در بدن پخش میشود. همه میدانند بافت مرده باید از بدن جدا شود، مثل قطع عضو در قانقاریا که اگرجدانشود،مواد سمی آزاد شده و کل بدن راتحت تأثیرقرار میدهد.در مرگ مغزی چون مغز تخریبشده و عضو جدا نمیشود، سموم از مغز متلاشی شده وارد مایع نخاع و سپس وارد رگهای بدن شده و تمام سلولهای بدن را از بین میبرد. بنابراین مرگ مغزی محکوم به فناست و از چند دقیقه بعد از شروع چنین فرآیندی، سموم ناشی از مغز مرده باعث ناپایداری علائم مرگ مغزی میشوند و معمولا مرگ مغزی تا حداکثر دو هفته قابل نگهداری است.
چرا نگهداری فرد مرگ مغزی سخت است؟
چون فرمانده بدن، یعنی مغز ازبین رفته وسموم ناشی ازبافت مرده آزاد شده و عملکرد همه اعضا مختل میشود. نگهداری فرد مرگ مغزی بسیار سختتر از دیگر بیماران آیسییو است.شاید پرسیده شود پس چرا از بیماران مرگ مغزی، نگهداری میکنیم؟ برای استفاده از اعضای بدن فرد مرگ مغزی در پیوند به بیماران نیازمند که راهی جز تعویض عضو ندارند و در نتیجه نجات زندگی آنها. البته برای این کار نیاز به رضایت خانواده است که باید درباره ماهیت مرگ مغزی و اهمیت اهدای عضو به آنها اطلاعرسانی شود.
آمار میزان رضایت خانوادهها برای اهدای عضو در ایران چگونه است؟
از حدود ۳۰۰۰ مرگ مغزی سالانه در کشور، حدود ۱۰۰۰ نفر رضایت به اهدای عضو میدهند و ۲۰۰۰ نفر نمیدهند. هر فرد مرگ مغزی میتواند هشت عضو قابل اهدا داشته باشد؛ قلب، دو ریه، دو کلیه، لوزالمعده، کبد و روده.اگر فرض کنیم خانوادههای ۲۰۰۰ نفر بهموقع رضایت ندهند و فقط سه عضو هر فرد قابل اهدا باشد، یعنی حداقل ۶۰۰۰ عضو سالم انسانی، از دست رفته و زیر خاک میرود. در حالی که۱۰۰۰ نفر عضواهدا میکنند که این آمار بسیار کم است.بیش از ۲۵هزار بیمار نیازمند پیوند در لیست انتظار کشور داریم که روزانه ۱۰ تا ۱۲ نفر بهدلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت میکنند که آماری تکاندهنده است.زمان رضایتگیری باید خیلی کوتاه باشد تا اعضا از بین نروند و نیت خیر آن خانواده به نتیجه برسد و بیماران بیشتری نجات پیدا کنند. بنابراین، اطلاعرسانی باید از قبل انجام شود چرا که هرقدر خانواده دیرتر رضایت بدهد، اعضای کمتری قابل استفاده خواهند بود.خوشبختانه، در ایران نکات بسیار مثبتی در قانون اهدای عضو وجود دارد که این موارد بهعنوان نقاط قوت نظام اهدای عضو کشور محسوب میشوند و باعث شدهاند ایران رتبه اول اهدای عضو از مرگ مغزی در آسیا را داشته باشد.این موفقیت،دردرجه اول، مرهون فتوای تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در سال ۱۳۶۸ است؛ فتوایی که حدود دو هفته پیش از وفات ایشان، در حدود ۳۱ اردیبهشتماه صادر شد. با این فتوا، موانع شرعی بر سر راه اهدای عضو در ایران برداشته شد.
چرا خانوادهها ممکن است رضایت ندهند؟
یکی از مهمترین دلایل این است که خانوادهها تصور میکنند ممکن است فرد زنده باشد و تشخیص مرگ مغزی اشتباه داده شده باشد. خوشبختانه در ایران قوانین بسیار قوی وجود دارد که مانع این اشتباهات میشود. بهطور مثال، برای تأیید مرگ مغزی چهار گروه متخصص (مغز و اعصاب، جراحی مغز واعصاب، داخلی و بیهوشی)باید مرگ مغزی فرد را تأیید کنند و سپس متخصص پزشکی قانونی نیز این تأیید را بررسی میکند. این روند بسیار دقیق است و امکان اشتباه وجود ندارد.
چه تضمینی وجود دارد که فرد واقعا مرگ مغزی شده باشد؟
وقتی تیم اهدای عضو میگوید فرد دچار مرگ مغزی شده، یقینا این تشخیص صحیح است. گاهی خانوادهها از خواستههای فردی که مرگ مغزی شده اطلاع ندارند و نمیدانند آیا آن شخص مایل به اهدای عضو بوده یا نه.به همین دلیل توصیه میشود همه مردم کارت اهدای عضو داشته باشند و نظرشان را از قبل به خانواده اعلام کنند، حتی به صورت شفاهی که بسیار مؤثر است و میتواند نجاتبخش زندگی دیگران باشد.
چگونه میتوان کارت اهدای عضو گرفت؟
اگر کسی بخواهد کارت اهدای عضو داشته باشد، ما این فرآیند را بسیار ساده کردهایم. بهراحتی میتوان کد ملی را به شماره ۳۴۳۲ پیامک کرد و کارت اهدای عضو در عرض چند دقیقه صادر و تصویر آن برای فرد ارسال میشود و نیازی به مراجعه حضوری نیست.علاوه بر این، امکان ضبط ویدئویی برای خانواده فراهم شده تا اگر روزی فرد مرگ مغزی شد، خانواده مطمئن باشند که این خواسته قلبی عزیزشان بوده است.در این میان، گاهی این سؤال مطرح میشود که «اگر من خودم خواستم اهدای عضو کنم، پس چرا باید خانوادهام رضایت بدهند؟» این سؤال بسیار مهمی است. حتی در کشوری مانند اسپانیا که اهدای عضو از مرگ مغزی بسیار رایج است، باید همراه با رضایت خانواده باشد. به این دلیل که مرگ مغزی، مرگی است که با وجود مرگ کامل مغز، قلب هنوز با کمک دستگاه میتپد. اگر خانواده به این باور نرسیده باشند که عزیزشان واقعا فوت کرده و فقط به استناد کارت اهدای عضو با موضوع کنار بیایند، ممکن است بعدها در جامعه چنین بگویند که «او نمرده بود. ما دیدیم قلبش میزد، نفس میکشید!»؛ در حالی که تنفس توسط دستگاه انجام میشود اما احتمال دارد اینطور به نظر برسد که فرد خودش نفس میکشد. بنابراین، حتی در کشورهای دیگر مانند اسپانیا هم اگرچه قانون «رضایت نفر اول» وجود دارد، باز هم رضایت خانواده گرفته میشود و اگر آنها رضایت ندهند، اهدای عضو لغو میشود و این موضوع از نظر اخلاقی و انسانی بسیار اهمیت دارد.
آیا داشتن کارت اهدای عضو تأثیری در جلب رضایت خانواده دارد؟
بله، اگر فرد کارت اهدای عضو داشته باشد، رضایت خانواده نزدیک به صددرصد است اما اگر نداشته باشد، طبق آمار تنها ۴۸درصد خانوادهها به اهدای عضو رضایت میدهند.پس توصیه میشود حتما کارت اهدای عضو داشته باشیم. لازم است این نکته را یادآور شوم با اینکه اعلام مرگ مغزی به خانواده کار سختی است و امیدواریم برای کسی چنین اتفاقی نیفتد اما باید گفت که خیال مردم باید از این بابت راحت باشد که تأیید مرگ مغزی در ایران بسیار دقیق، سختگیرانه و علمی است و امکان اشتباه در آن وجود ندارد. زمانی که تیم اهدای عضو اعلام میکند که فردی دچار مرگ مغزی شده، دیگر هیچ احتمالی باقی نمیماند؛ آن فرد، قطعا مرگ مغزی است.
آیا اقدامات جدیدی برای ترویج اهدای عضو انجام شده است؟
بله، اقدام جدیدی توسط انجمن اهدای عضو ایرانیان انجام شده و در این راستا، از حدود ۱۱ سال پیش پیگیری کردیم که نشان اهدای عضو روی گواهینامه رانندگی افراد ثبت شود، مانند کشورهای دیگر. مصوبه هیأت دولت حدود پنج سال پیش گرفته شد ولی اجرایی نشده بود.خوشبختانه به همت سردار حسینی، رئیس پلیس راهور این طرح عملی شد و از حدود دو ماهونیم پیش، هنگام صدور یا تمدید گواهینامه، از متقاضیان پرسیده میشود که مایل به درج نشان اهدای عضو روی گواهینامه هستند یا خیر. این نشان به شکل یک قلب کوچک روی گواهینامه هک می شود. برای کسانی که قبلا گواهینامه گرفتهاند، هنوز سازوکار اجرایی نشده و در حال مذاکره برای آن هستیم.قانون پیوند اعضا در ایران دارای دو ویژگی بسیار ارزشمند است؛ نخست اینکه تمام هزینههای اهدای عضو و پیوند، بر عهده وزارت بهداشت است. در نتیجه، فرقی بین فقیر و غنی وجود ندارد و همه میتوانند به صورت برابر از این امکان بهرهمند شوند. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دیگر، هزینه پیوند را گیرنده عضو پرداخت میکند و حتی احتمال دارد به خانواده اهداکننده نیز پولی داده شود که این اقدام در سطح بینالمللی غیرقانونی است. در چنین کشورهایی، نتیجه این روند آن است که پولدارها پیوند میگیرند و فقرا اعضا را اهدا میکنند.
پیام نهایی شما به مردم و تیمهای اهدای عضو چیست؟
در پایان، روز ملی اهدای عضو، یعنی ۳۱ اردیبهشتماه، را به همه تیمهای اهدای عضو که شبانهروز و بدون چشمداشت تلاش میکنند تا اعضای ارزشمند افراد مرگ مغزی از بین نروند و به بیماران نیازمند پیوند کمک کنند، تبریک میگویم. امیدوارم با همکاری تمامی مسئولان، بهویژه وزارت بهداشت، تیمهای اهدای عضو و پیوند و همچنین مردم فهیم و دلسوز کشور که پس از آگاهی از ماهیت مرگ مغزی در لحظات سخت بهترین تصمیمها را میگیرند، روزی برسد که هیچ بیمار نیازمند پیوندی به خاطر نبود عضو مناسب از دنیا نرود.