بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران درسال۱۳۵۷ شیعیان پاکستان و لبنان و مسلمانان فلسطین اولین مللی بودند که به استقبال و حمایت از انقلاب اسلامی در ایران شتافتند. در این میان حمایت شیعیان پاکستان مرهون تلاشهای شهید حجتالاسلام سیدعارف حسین حسینی بود. شهید عارف حسینی مجاهدی بیادعا از اهالی پاراچنار پاکستان بود که به دلیل عشق و علاقهاش نسبت به آموختن علوم دینی وارد حوزه علمیه پاکستان و سپس حوزه نجف شد و با شهید محراب آیتالله سیداسدالله مدنی و بعدتر امام خمینی(ره) آشنا شد و وارد فضای مبارزات انقلابی مردم مسلمان ایران گردید و بر اثر همین مبارزه در ایران توسط ساواک رژیم پهلوی بازداشت و به پاکستان برگردانده شد. او مردم پاکستان را با انقلاب اسلامی آشنا ساخت و در این راه با رژیم وابسته پاکستان و جریانات سکولار و متحجر شیعی و وهابی مبارزه کرد و سرانجام در راه دفاع از انقلاب اسلامی با همدستی عوامل سرویس اطلاعات پاکستان و تروریستهای وهابی در سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید.کتاب علمدار پاراچنار زندگی نامه این شهید بزرگوار است. این کتاب را شاید دومین اثر مدون درباره شهید غیر ایرانی حامی انقلاب اسلامی در ایران دانست. کتاب اول کتاب فرزند عزیز روحالله بود که خلاصه زندگینامه این شهید است که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده اما کتاب دوم بسیار پر بارتر است و به تاثیرات فعالیتهای این شهید بعد از شهادتش هم پرداخته است. کتاب علمدار پاراچنار نوشته پژوهشگر محترم آقای محمد مهدیزاده است. نگارنده بیان شیوا و گرم خود را در قالب یک نثر بسیار روان از زندگی شهید عارف حسینی آورده است به طوری که مخاطب از ابتدای کتاب درگیر روایت داستانی آن میشود و تا پایان کتاب روایت زندگی این مجاهد شهید را دنبال میکند. پاورقیهای کتاب نیز به غنیتر شدن روایت کمک میکند و اطلاعات بسیار مفیدی در شناخت ابعاد مختلف فعالیتهای شهید ارائه میکند؛ عکسهای کتاب هم عمدتا دیده نشده و این خود نکته حائز اهمیتی است.
مهمترین ویژگی دیگر این کتاب نگاه جهان وطنی است که نویسنده درباره شهید سیدعارف حسینی داشته و روایت شهیدان سیدعارف حسینی و سیدعباس موسوی (دبیرکل شهید حزبالله لبنان ) و علامه سیدمحمدحسین فضلالله و شهید محراب سیداسدالله مدنی را به مثابه یک پازل کنار هم قرار داده تا بتواند روایتی جامع و جهان وطنی به مخاطب خود ارائه دهد و نگاه جهانی انقلاب اسلامی را به تصویر بکشد.کتاب علمدار پاراچنار نیز مانند کتب دیگر در زمینه ادبیات انقلاب اسلامی حسنها و معایبی دارد که گوشهای از حسنها و نقاط مثبت آن گفته شد اما انتقاداتی نیز به این کتاب وارد است.
اولا پاورقیهای کتاب در عین این که به مخاطب اطلاعات گرانسنگی میدهد اما بیشترشان به دلیل قطع کتاب، باید به انتهای هر فصل برده میشد چرا که مخاطب با دو یا چند روایت مجزا طرف میشود و تمرکزش را روی روایت اصلی کاهش میدهد و این به مشکل قطع کتاب بر میگردد. اگر قطع کتب وزیری بود این مشکل تا حدودی کاسته میشد. انتخاب اشتباه قطع کتاب توسط انتشارات باعث شده نقشه بزرگ و جامعی از کشور پاکستان در این کتاب گنجانده نشود در صورتی که عرف است در چنین کتبی حداقل یک نقشه جامع از کشور مورد نظر گذاشته شود. در کل این کتاب با وجود انتقاداتی که مطرح شد ارزش بارها مطالعه را دارد چرا که درباره شخصی است که در خارج از مرزهای ایران از انقلاب اسلامی حمایت و از شیعیان پاکستان سربازان مخلصی برای انقلاب اسلامی ایران تربیت کرد.
در پایان این نوشته سؤال و نقدی که به سازمانها و ارگانهای انقلابی و حکومتی وارد است این که چرا با وجود بودجههای کلان، کار روی این موضوعات و سوژهها بسیار کم است وابعاد مختلف وجهانی انقلاب اسلامی برای مردم خودمان ناشناخته باقی مانده است. چرا باید درباره شخصیت مجاهدی چون شهید سید عارف حسین حسینی در این سالها فقط دو کتاب وجود داشته باشد و نه فقط این شهید بلکه خیلی عظیمی ازمجاهدتهای اشخاص و جریانهای خارج از کشور در راه دفاع از انقلاب اسلامی مغفول بماند و دشمن با تحریف هر باره تاریخ انقلاب اذهان نسلهای بعد را نسبت به این تلاشها مغشوش کند.