یکی از این عرصههای فرهنگی، رسانهملی و بهویژه تلویزیون است که بهعنوان دسترسپذیرترین بستر عمومی شناخته میشود. در این شرایط خاص، پرداختن به موضوعات مقاومت و دفاعمقدس از اهمیت ویژهای برخوردار است.
برنامه «جبهه» که از ماه مبارک رمضان روی آنتن شبکه یک رفت، یکی از این فرصتها بهشمار میرود. این برنامه سعی کرد با استفاده از شیوههای نوین روایتگری، یاد و خاطره شهدا و رزمندگان را زنده نگهدارد. جبهه نهتنها به تبیین واقعیتهای تاریخی پرداخت بلکه از طریق ارائه روایتهای جذاب و معنادار، به مخاطبان احساس تعلق و هویت داد. در شرایطی که رسانههای جهانی تمام توان خود را در راستای تحریف حقایق بهکار گرفتهاند، برنامه جبهه تلاش کرد بستری معتبر برای ارتباط میان نسلهای مختلف باشد. باتوجه به فاصلهای که ازخاتمه این برنامه گرفتهایم، جامجم نشستی با حضور سیداحمد موسویان تهیهکننده، حسین برکتی سردبیر و علی خلیلی از میزبانان برنامه، برگزار کرده تا نگاهی به آنچه جبهه برای آن تدارک دیده بود بیندازیم.
ایده برنامه جبهه
سیداحمد موسویان، تهیهکننده برنامه جبهه درباره شکلگیری ایده این برنامه اینگونه توضیح داد: ایده اصلی جبهه با همکاری حسین برکتی، سردبیر برنامه و آقای صمدی، مدیرگروه حماسه و مقاومت شبکه یک شکل گرفت. سال گذشته طرحی را به شبکه ارائه دادیم که دوستان نکاتی را اضافه و برخی موارد را حذف کردند که در نهایت میتوان گفت ایده ما تغییر کرد و ایده شبکه در رأس کار قرار گرفت. بهعنوان تهیهکننده توفیق پیدا کردم در کنار این برنامه باشم و این بهخاطر فعالیت جدیای بود که در فضای رسانه، بهویژه تلویزیون در حوزه دفاعمقدس داشته و دارم.
تجربه تهیهکننده جوان در برنامهسازی
موسویان که سکوت میکند، حسین برکتی سردبیر برنامه جبهه، تواضع تهیهکننده در ارائه رزومه خود را کنار گذاشته و از سابقه موسویان در حوزه برنامهسازی دفاعمقدس میگوید: ایشان پیش از این در دو برنامه «حماسهخوان» و «مهمات» کار کردهاند. حدود ۱۰سال است دراین حوزه فعال هستند و از برنامهسازان شناخته شده این حوزهاند. آقای موسویان و همکارانشان در گروه تولید تجربه زیادی در حوزه دفاعمقدس دارند. از این بابت پروژه جبهه به این دوستان واگذار شد. بهطور مثال کوچکترین کاری که ایشان در برنامه جبهه بهواسطه همین تجربهای که گفته شد انجام دادند، دعوت و حضور آقای محسن رضایی بعد از حدود ۸یا ۹سال به فضای برنامههای تلویزیونی بود. فضای کار در حوزه دفاعمقدس چالشهای زیادی دارد و حقیقتا هرکسی وارد این فضا نمیشود. اکنون در این فضا، پاسخگویی به چالشها دشوار است و خیلی از برنامهسازان ترجیح میدهند برنامههای سرگرمی بسازند چراکه فضای کمدردسری است.
چالشهای تولید جبهه
از موسویان میپرسم با توجه به اینکه برنامه جبهه دیگر روی آنتن نیست و چند وقتی است از تولید آن فاصله گرفتهایم، با نمایی از دور تولید خودتان را چگونه میبینید؟ تهیهکننده جوان تلویزیون در پاسخ میگوید: برای برآورد منصفانه باید دید در چه شرایطی جبهه پیادهسازی و روی آنتن رفته. ما باید شرایط را در نظر بگیریم و ببینیم در چه شرایطی این برنامه تهیه شده است. چالشهای زیادی در طرح برنامه و تولید وجود داشت. بهطور مثال دوستان در ۵بهمن دکور برنامه را تصویب کردند و گفتند باید تا ماه مبارک برنامه را آماده کنیم. ما ۳۵روز فرصت داشتیم و وقتی این موارد را کنار هم میگذارم، میگویم الحمدلله حتما راضی هستم. این اتفاق با این حجم تولیدی معمولا در دیگر برنامهها به این شکل نیست و حداقل ۶ماه پیشتولید محتوایی و فرمی میشود. با در نظر گرفتن مجموع این موارد، بله از جبهه راضیام.
موضعگیری واضح برنامه
سردبیر جبهه در پاسخ به این سؤال عنوان کرد: محدودیت زمانی یکی از چالشهاست. بهعنوان تولیدکننده رسانهای، در فضایی ایدهآلیستی کار میکنیم و حتی اگر ۱۰فصل دیگر تولید شود، دوست دارم طرح جدید و بهتری ارائه دهم. باید بگویم ما یا مدیون شهدا هستیم و باید یاد و نام آنها را زنده نگهداریم، یا نیستیم. در انتخاب عنوان جبهه برای برنامه، قصد داریم وظیفه تبیینی و تشریحی خود را نسبت به شهدا بدون استعاره بیان کنیم. استعارهها ممکن است معنای واقعی را کمرنگ کنند و یاد شهدا را تحتالشعاع قرار دهند. حضور خانواده شهدا و نام آنها نشاندهنده اهمیت موضوع است. ما میخواهیم موضع خود را نسبت به همهچیز روشن کنیم و در شرایط کنونی نمیتوانیم بدون موضعگیری عمل کنیم. هدف ما بیان واضح نگاه مقاومتیمان است و هیچ توصیهای جز مقاومت نداریم. دغدغه تیم جبهه، اعلام صریح موضع با نام برنامه است. در جامعه امروز ایران، هرکسی که سریعا موضع خود را اعلام کند، بیشتر دیده خواهد شد.
برکتی ادامه داد: یکی از دلایل موفقیت برنامه جبهه در ماه مبارک،موضعگیری واضح وبدون دوگانگی آن است. نمیتوانیم یکبار چیزی را خوب بدانیم و بار دیگر مخالفت کنیم. اگر حمایت مدیر شبکه (آقای مرادی) و سازمان نبود، احتمالا برنامه جبهه بایکوت میشد. موضوع دفاعمقدس بهطور کلی در حال بایکوت است. بهعنوان مثال، چرا برنامهای مستمر درباره بنیانگذار جمهوری اسلامی نداریم؟ در ۱۸شبکه تلویزیونی، حتی یک بیانیه از امام(ره) دیده نمیشود! به همین علت از حمایت آقایان مرادی و صمدی که ۲۵ تا ۳۰سال در حوزه دفاعمقدس فعالیت کردهاند تشکر میکنم. ما از خروجی برنامه جبهه راضی هستیم هرچند رضایت حداکثری نیست. این برنامه را شروع خوبی میدانم و باید بررسی کنیم که آیا توانسته نظر مخاطب را جلب کند و آیا ادامه آن بهصلاح است. شکل و ساختار برنامه باید مورد بحث قرار گیرد اما معتقدم این کار باید انجام میشد و انجام شده است.
همکاری در برنامه مقاومت
علی خلیلی یکی از میزبانان برنامه جبهه و نماینده جبهه مقاومت، در مورد نحوه حضور خود در این برنامه گفت: پیش از پیوستن به تیم برنامهسازی جبهه کسی را نمیشناختم و آشناییام محدود به تماشای برنامههایشان بود. همیشه مایل بودم آقای موسویان را ملاقات و از ایشان بهخاطر فعالیتهایشان در حوزه مقاومت تشکر کنم. دو ماه قبل از آغاز تولید برنامه جبهه، بعد از ضبط برنامه «ساعت بهوقت قدس» در مترو بودم که آقای صمدی تماس گرفتند و خواستند با برنامه جدیدشان همکاری کنم. زمانی که جزئیات بیشتری از برنامه را بیان کردند، بهدلیل قطع و وصل صدا، فقط متوجه شدم که موضوع برنامه درباره مقاومت است. پرسیدم آیا موضوع درباره فلسطین است که ایشان تأیید کردند و گفتم اگر اینگونه باشد حتما شرکت خواهم کرد.خلیلی درباره مزیتهای همکاری در برنامههای مقاومت در شبکه یک گفت: از همکاری با شبکه یک بسیار راضیام. زیرا این شبکه حرفهای و دارای تجهیزات مناسبی است. همچنین بودجه خوبی برای برنامهها تأمین میکند و تیم حرفهای در اختیار دارد. علاقه آقایان مرادی و صمدی به مبحث مقاومت انگیزهای برای پذیرفتن همکاری با برنامه جبهه بود. ۲۰روز قبل از ماه مبارک وقتی دوستان گفتند به جلسه بروم، با وجود عدم اطلاع از کارکرد خود (میزبان یا مجری)، با رغبت در جلسه شرکت کردم و آنجا متوجه شدم با یک گروه حرفهای و دغدغهمند در حوزه دفاعمقدس و جبهه مقاومت روبهرو هستم. اعضای تیم از سواد و اطلاعات بالایی برخوردار بودند. دربین راویان،افرادی نیاز به اصلاح روایت داشتندکه تیم بهخوبی به رفع ایرادات پرداخت.آقای موسویان همواره حاضربودند وبه رفع مشکلات کمک میکردند. روحیه جمعی و مشارکت در کار، برایم جذاب بود و این برنامه به دلم نشست. تأکید میکنم همه اعضای گروه جهادی و حرفهای هستند و این دلیل موفقیت نسبی برنامه است.
وی اضافه کرد: با توجه به تجربهای که در مشاهده تولید برنامههای خارجی برای شبکههایی مانند الجزیره دارم، باید بگویم در برنامه جبهه، تهیهکننده با مهارت توانست تجهیزات زیادی را در اختیار کارگردان و عوامل برنامه قرار دهد که از دلایل موفقیت و حرفهای بودن برنامه بود. از دیگر نکات این برنامه، ضبط آن در ماه رمضان بود. ضبط برنامه با زبان روزه بهسختی تولید اضافه کرد. ۱۲ساعت در روز کار میکردیم که در این مدت، مدیر گروه و مدیر شبکه همیشه در پشت صحنه حضور داشتند. این امر را نشاندهنده اهمیت شبکه به تولید حرفهای میدانم. یکی از نکات برجسته مدیریتی زمانی بود که آقای جلیلی در پشت صحنه حضور پیدا کردند. در جلسهای که با ایشان برگزار شد، همه حاضرین از جزئیات برنامه اطلاع داشتند و آقای مرادی بهریزترین نکات برنامه اشراف داشتند. «مقاومت» برای این تیم بسیار مهم بود. نشانهاش این است که بسیاری از اعضا حتی بعد از پایان ضبط برنامه در لوکیشن میماندند و شب را سحر میکردند. این دقت لازم است که برنامه جبهه از معدود برنامههایی بود که بدون هیچگونه تبلیغی روی آنتن رفت و با این وجود توانست مخاطبان را جذب کند.
انسجام گروهی جبهه
درخصوص انسجام گروه در تهیه و تولید برنامه، از موسویان پرسیدم که گفت: کار درحوزه مقاومت و دفاع مقدس، چه از نظر فرم وچه ازنظرمحتوا، چالشها و حواشی زیادی داردکه باعث میشودبسیاری ازگروهها بهسمت آن نروند. بنابراین کسی که وارد این حوزه میشود، باید از صفر تا صد درگیر باشد. وقتی یک گروه به این نقطه میرسد، دیگر تنها بر تعامل تمرکز میکند. در برنامه جبهه مجبور بودیم تکتک نکات و کلیدواژهها را با میزبان و دیگر متولیان محتوایی بررسی کنیم. این امر بهدلیل وجود متولیان و مدعیان زیاد در این حوزه بود اما کسانی که واقعا پای کار باشند و حمایت مالی، معنوی و لجستیکی داشته باشند، بسیار کم هستند. بارها ازدیگران خواستیم نکات ناقص ما را تکمیل کنند اما بد نیست بگویم همکاری لازم انجام نمیشد. در کلیت، وقتی گروهی به این نقطه میرسد، تکلیفش با خودش مشخص است. کار گروهی ما در حوزه دفاعمقدس و مقاومت مانند رزمیکاری است که فنون را بهصورت خودکار انجام میدهد.باید در نظر داشت گروهی که وارد این فضا میشود،پاکباز است و ازهیچجایی حمایت نمیشود. اعضای گروه از علی خلیلی تا حسین برکتی، همه از فعالان حوزه دفاعمقدس هستند. بهطور کلی، نیت بچهها واقعی است و واقعا میخواهند در این فضا جمع شوند.
روند توسعه برنامه جبهه
«برکتی» که پیش از این از مدیر شبکه و مدیر گروه تشکر کرده بود، در این بخش به توضیح چرایی این تشکر پرداخت و گفت: نکته بسیار مهم این است که در طول ساخت برنامه جبهه تأکید کردهایم که این برنامه در مسیر توسعه است و ضعفها و قوتهای آن را پوشش داده و بهبود میدهیم. این روند همچنان ادامه داردونشاندهنده فعالیت مستمر تیم مدیریتی به رهبری آقای موسویان و تیم تولید محتواست. در طول برنامه، اگر نقدی مطرح میشد، با درک صحت آن در همان لحظه اقدام به اصلاح میکردیم. با توجه به سابقهام در تولید برنامههای تلویزیونی، معمولا اینگونه نیست که گروه سازنده در حین کار به نقدها توجه کند و براساس آن تصمیم بگیرد. به این روند، «برنامهسازی شهودی» میگویم. زیرا در لحظه احساس میکنید باید تغییراتی ایجاد شود و پس از آن جلسهای برگزار میشود تا تصمیمات لازم اتخاذ گردد.بسیاری از تغییرات در برنامه جبهه در لحظه شکل گرفت. تأکید میکنم جبهه در مسیر توسعه است و بهعنوان یک برنامه زنده خود را بازتولید میکند. دلیل این امر راوامداری ازشهدامیدانم. زیرامعتقدیم شهدازندهاندوروزی خود را نزدخداوند دریافت میکنند.
نوآوری در برنامه جبهه
برکتی در توضیح نوآوری برنامه جبهه گفت: نوآوری بهمعنای چیزی است که قبلا وجود نداشته باشد اما از آنجا که من از دنیای شعر آمدهام، معتقدم بسیاری از مضامین قبلا گفته شدهاند. اگر حافظ این مضامین را داشت، رودکی و پیش از او هم چنین مضامینی داشتند.پس چه کسی میتواند بهتر از آنها عمل کند؟ نکته اصلی این است که آیا میتوانیم این مضامین را بهگونهای کنار هم بگذاریم که تجربهای مفید و امروزی ارائه دهد. برنامه جبهه تلاش خاصی برای ارائه ایدههای نو ندارد. در واقع، هفت یا هشت فرم برنامهسازی بیشتر وجود ندارد و در اصل چهار فرم اصلی داریم که در سراسر دنیا اجرا میشود: برنامه گفتوگومحور، برنامه استعدادیابی، برنامه مسابقهای و برنامههای ترکیبی. برنامه ما نیز از این چارچوب خارج نیست. البته برنامههای گفتوگومحور و تحریری هم داریم که بهترین نمونهاش «یک قدم مانده به صبح» بوده است. ما ادعایی نداریم که برنامهای کاملا جدید ارائه کردهایم. اگر نقدی وجود دارد مبنی بر اینکه سازمان به برنامههای میزبانمحور روی آورده و همه شبیه هم هستند، باید بگویم این ایده از ما نبوده است. طرح برنامه جبهه را برای سال ۱۴۰۱ ارائه دادیم و در آن سال تنها برنامهای که با این فرمان تهیه میشد «عصرجدید» بود و نهایتا «معلی» فصل دومش روی آنتن رفته بود. در نهایت دو برنامه روتین با این الگو در۱۴۰۱ تهیه شد: یکی معلی در ماه محرم و دیگری محفل در ماه مبارک. اما ایده میزبانمحوربودن جبهه در طول مسیر تهیه و تولید شکل گرفت. روز اول تنها یک جمله بهعنوان هسته اصلی ایده داشتیم. ما معتقدیم قصهگویی درمیان مردم،همانطورکه در«هزار ویک شب» از۱۵-۱۴ قرن پیش ادامه داشته، همچنان باقی میماند. قرآن نیز میگوید «من أحسنالقصصام» بنابراین باید به این موضوع توجه ویژهای داشته باشیم.
فلسفه قصهگویی در جبهه
برکتی در توضیح فلسفه و محتوای برنامه جبهه گفت: قرآن میتواند فلسفه بیاورد اما خودش رابا قصص به مخاطب معرفی میکند. دوسوم قرآن قصه است و ما معتقدیم که قصه و روایت در میان مخاطبان بازخورد خوبی خواهد داشت؛ این هسته اصلی ایده ماست. وقتی به موضوع مقاومت میپردازیم، معتقدیم که این مفهوم تنها به دوران دفاعمقدس محدود نیست. از قبل انقلاب اسلامی در سال۱۳۴۲،جامعه ایرانی علیه ظلم شروع به مقاومت کرده و این مسیر تا امروز در عرصه بینالملل ادامه دارد. محور محتوایی ما قصه و روایت است و فقط بر این موضوع تمرکز کردهایم. بهعنوان مثال حتی در نمایش قصهها یا شعرها، تیتراژ پایانی ما نیز قصهگوست. محور زمانی ما به سال ۴۱ یا ۴۲ برمیگردد؛ زمانی که مردم ایران علیه ظلم قیام کردند و این مقاومت تا امروز که به لبنان و فلسطین رسیده، ادامه دارد. متأسفانه امروز کلمه مقاومت برای ما مترادف با غزه، لبنان و فلسطین شده است اما ما معتقدیم که این مفهوم باید در سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی نیز جاری باشد. برنامه جبهه باید اصل و اساس سبک زندگی مقاومتی را در امروز جهان معرفی کند که مخالف مصرفگرایی است. درخصوص فرم برنامه، روز اول که با آقای موسویان صحبت کردیم، هدفمان برنامهای روایتمحور بود. در ابتدا تصمیم داشتیم دو نفر کنار هم بنشینند و گفتوگو کنند یا از فرم استعدادیابی استفاده کنیم اما در مسیر شکلگیری برنامه، متوجه شدیم که بهتر است میزبانها و روایتهای مختلفی به توسعه برنامه کمک کنند و قصهها را پرورش دهند. به همین دلیل، آقای خلیلی، آقای سعید ابوطالب و آقای دلبریان را دعوت کردیم که هرکدام ویژگیهای مهمی دارند. آقای دلبریان بیش از ۱۵ سال است که روایت شهدا و تاریخ را بهخوبی میداند و آقای سعید ابوطالب نیز تجربه سینمایی و دراماتیک دارد و معتقد است که قصهها قابلیت سینمایی شدن دارند و اگر سینماگری همراه باشد، میتوان این مسیر را ادامه داد.
اهمیت نظرات مخاطبان جبهه
علی خلیلی، میزبان برنامه جبهه، درباره اهمیت نظر مخاطبان در این برنامه گفت: نظر مخاطبان برای ما بسیار مهم است. من بهطور مستمر نظرسنجیهایی بین دوستانم درباره جبهه انجام میدهم. آقای برکتی و آقای موسویان نیز نظرات بینندگان را جمعآوری میکنند و ما در جلسات به بررسی این نظرات میپردازیم. هرچه که مخاطب بخواهد و امکان اعمال آن وجود داشته باشد، اجرا میشود. این اهمیت برنامه را نشان میدهد، چرا که متأسفانه بسیاری از برنامهها این موضوع را نادیده میگیرند. تغییرات براساس نظرات بینندگان در نحوه اجرا یا استفاده از دوربینها بسیار تأثیرگذار بوده و باعث تغییر دیدگاه من نسبت به رسانههای ایران شده است.
وی با اشاره به برنامه دیگری که در حوزه مقاومت روی آنتن داشته، ادامه داد: پیش از برنامه جبهه، برنامه ساعت به وقت قدس را بهصورت هفتگی روی آنتن داشتم. پس از آغاز برنامه جبهه، در یک برنامه در بوشهر، کنار افراد زیادی از کشورهای منطقه بودم و جالب بود که آنها من را میشناختند و این برایم عجیب بود. پیگیری کردم و متوجه شدم که به آنها گفته شده برنامهای وجود دارد که به مسائل فلسطین و مقاومت میپردازد و منظورشان در واقع برنامه جبهه بود.
خلیلی با یادآوری بازخوردهای دیگری که درخصوص برنامه جبهه گرفته، اضافه کرد: در مراسمهای خیابانی روز قدس در تهران نیز مردم بهطور مکرر من را میشناختند و درباره برنامه جبهه صحبت میکردند. نکته جالب این بود که شب پیش از آن، آقای ابوطالب در برنامه به موضوعی اشاره کرده بودند که ناتمام مانده بود و مردم در خیابان از من درباره آن سؤال میکردند. این دقت مردم به جزئیات برنامه، نشاندهنده دیده شدن برنامه بوده و خوشحالکننده است. باید بگویم در تعاملات مردمی که داشتم متوجه شدم برنامه جبهه به مخاطبان این امکان را داده که شناخت بهتری از فلسطین پیدا کنند. پیش از این در معاشرتهایم متوجه شدم که بسیاری از مردم تفاوت کرانه باختری و نوار غزه را نمیدانند. من که خودم برنامهای درباره فلسطین داشتم، فرصت نداشتم که آزادانه در مورد حرفهای مردم کشورم صحبت کنم، اما در جبهه هیچکس مانع نمیشد و میتوانستم نظراتم را بیان کنم. البته خودم هم از جبهه آموختم که داستانهای دفاعمقدس شباهت زیادی به داستانهای فلسطین دارند. احساس میکردم دزفول در آن زمان، غزه امروز است با این تفاوت که در حال حاضر رسانهها در فلسطین داستانها را ثبت و منتقل میکنند اما در زمان جنگ ایران و عراق، خبری از رسانهها نبود. بهنظرم جبهه فرصتی برای جریانسازی نوین در روایتگری مقاومت فراهم کرده است. این برنامه توانسته مخاطبان خود را پیدا کند و باید با فرصت دادن به آن، ظرفیت رشدش را افزایش دهیم.
بار اندوه حماسه جبهه
برکتی با اشاره به بار اندوه برنامه جبهه عنوان کرد: روز اول، سعید ابوطالب وقتی به برنامه آمد چند بار تأکید کرد: «از من بازی نگیرید. از من انتظار نداشته باشید بغض کنم.» اما در۳۰قسمتی که در ۲۷روز ضبط شد، بیش از۲۰بار به پهنای صورت گریه کرد. من میرفتم کنارش و میگفتم آقای ابوطالب، مگر روز اول نگفتید... او پاسخ میداد: «خدا شاهد است که اختیاری بر گریهام ندارم.» ابوطالب آمده بود که گریه نکند اما شرایط به شکلی پیش رفت که از اختیارش خارج شد.
لازم است بگویم روز اول که با آقای مرادی صحبت کردیم، گفتیم میخواهیم از حماسه بگوییم، چون ما در غزه با اسرائیل در حال جنگیم و نمیشود چیز دیگری گفت. گفتیم فقط از قهرمانان حماسه و مقاومت خواهیم گفت. ولی چطور میتوان داستان قهرمانی را که مُثله کردند و سرش را بریدند، بدون اشک تعریف کرد؟ بدون تعارف میگویم، ما نمیخواستیم روضه بخوانیم، بلکه واقعیت این بود که طرف از پسرش حرف میزد؛ میگفت کار خوبی انجام داده و موفق شده ۵۰۰۰ نفر را از پل عبور دهد اما درنهایت آن پسر مظلومانه به شهادت رسیده بود. برنامه ما برنامهای بود که پایه و اساسش حماسه بود؛ حماسهای که بدون شهادت و غم نمیتواند تجلی پیدا کند.
اهداف کلیدی جبهه
سردبیر برنامه جبهه درباره اهداف این برنامه گفت: لازم است همچنان به اهداف تولید برنامه رجوع کنم. برنامه جبهه دو نکته جدی را میخواست مطرح کند؛ اول اینکه جنگ و دفاعمقدس اساسا بر پایه مقاومت استوار است. به هیچکدام از راویانمان نمیگفتیم «بیا اینجا بازی کن» یا «اگر بد است، حذفش کن.» نکته بعدی این است که در میان حاضران در استودیو، افرادی بودند که ممکن بود ارتباط قلبی با فضای جبهه نداشته باشند؛ البته برخی از خانوادهها نیز خانوادههای نزدیک به شهدا بودند. میخواهم بگویم افرادی حضور داشتند که الزاما با این فضا آشنایی نداشتند. اما حتی زمانی که مادر شهید روایتش را راسخانه نقل میکرد، اشک را در میان تماشاگرانی که شاید با مجموعه ارتباطی نداشتند، مشاهده کردیم؛ نه یکی دو نفر، بلکه بیشتر. متأسفانه بهدلیل مشکلات تدوینی و محدودیت فضای برنامه، نتوانستیم همه این احساسات را نشان دهیم. تأکید جدی ما این است که هیچگاه هیچ اشارهای برای بازیگری یا بازی کردن نداشتیم.
این سردبیر در شرح اهداف برنامه ادامه داد: نکته دوم این است افرادی که در برنامه آمدند، شاهدان عینی ماجرا بودند. در دفاعمقدس دو مسأله مهم وجود دارد که اکنون بهعنوان زنگ خطر دفاعمقدس به آن اشاره میشود؛ اینکه راویان دست اول ما در حال از دست رفتن هستند. بیش از ۳۰سال از دفاعمقدس گذشته و بسیاری از این راویان و عزیزانی که ما سراغشان رفتهایم، پیر و دچار آلزایمر و فراموشی شدهاند. برنامه جبهه تأکید داشت که این افراد را جلوی دوربین بیاورد. بیش از ۷۰ درصد از افرادی که در برنامه جبهه حضور یافتهاند، برای اولینبار بود که جلوی دوربین میآمدند.
دغدغه سوژهیابی
برکتی با اشاره به چالشهای سوژهیابی برنامه، عنوان کرد: ما به همه سازمانها و ارگانها مراجعه کردیم؛ از بنیاد شهید گرفته تا لشکر ۱۰ امام حسین(ع) و دیگر نهادها اما متأسفانه هیچکدام از این گروهها به ما لیستی از برنامهها یا سوژهها ندادند. نمیخواهم اسم بیاورم اما ارگانی که بیش از ۲۵ سال برنامه «شب خاطره» درباره دفاعمقدس دارد، حتی یک نفر به ما معرفی نکرد. در حوزه سوژهیابی وقتی به منابع مختلف مراجعه کردیم، همکاری نشد. دو ماه کفش آهنی پوشیدیم و مجبور شدیم خودمان شروع به سوژهیابی کنیم و بهتدریج پیش رفتیم. باید بگویم هیچ استانی در ایران نیست که نمایندهای از آن در برنامه جبهه حضور نداشته باشد؛ از شمالیها، مشهدیها، فارسها، شیرازیها، سیستانوبلوچستانیها، کردها، بلوچها، جنوبیها، بوشهریها، آبادانیها و دزفولیها گرفته تا دیگر مناطق. دلیلی ندارد که من فقط در تهران بگردم. بله، در تهران میتوانم به لشکر محمد رسولالله مراجعه کنم اما هیچکدام به ما کمکی نکردند. وقتی به یزد مراجعه کردم، متوجه شدم چقدر مقنیها در زمان جنگ مشارکت داشتهاند که روایتشان تابهحال شنیده نشده. به دزفول رفتیم و دیدیم که این شهر نیز یک سال موشکباران شده و راویان زیادی در میان این مردم وجود دارد. این فضل خدا بود که با درهای بسته مواجه شدیم اما درهای بزرگتری پیشروی ما گشوده شد. ما وظیفه داشتیم نور را بر افرادی بتابانیم که کمتر دیده شدهاند. روز اول قرار داشتیم به سلبریتیهای این حوزه نپردازیم. در برنامه جبهه بسیاری از این افراد را نمیبینیم.این برنامه تلاش میکند تا روایتهایی را که کمتر دیده شده، از زبان خود افراد و بدون هیچگونه اغراق یا ادا و اصول بیان کند و به همین دلیل توانسته مخاطبان را به خود جذب کند و یادآور روزهای سخت دفاعمقدس باشد.
قدردانی از عوامل
موسویان،تهیهکننده برنامه جبهه که این فرصت رابرای قدردانی ازتیمش مناسب دیده درپایان گفتوگورااینگونه تکمیل کرد: از آنجا که پایان ضبط برنامه جبهه مصادف شد با تعطیلات، نتوانستیم از بسیاری از همکاران تشکر کنیم. وظیفهمان است که از تیم کارگردانی، بهویژه آقای امیری، تشکر کنم.همچنین تیم تئاتربه سرپرستی آقای آرش ماهان،تیم موسیقی به مدیریت آقای سهیل سرافرازی، بچههای گریم، صحنه و دکور که زحمات زیادی کشیدند، تشکر میکنم. اسامی بسیار زیاد است و من بقیه را ذکر نمیکنم.امیدوارم برنامه جبهه به دل مخاطبانش نشسته باشدوبتوانیم در ادامه نیز دراین مسیرمفیدواقع بشویم.