محفل تمام شاخصههای لازم برای دیدهشدن را داشت؛ از زمان پخش بسیار مناسب گرفته تا مجری مسلط و اساتید برجستهای که قدرت ارتباطگیری بالایی داشتند و از همه مهمتر تولید حرفهای و پیوست رسانهای بینقص.محفل به عقیده بسیاری از منتقدان و صاحبنظران امور رسانهای، عظمت و شکوه قرآن را با زبانی تازه برای جامعه روایت کرد؛ زبانی که هم علوم قرآنی را در خودش داشت و هم لذت شنیدن تلاوتهای زیبا و فنی. در زبان محفل، قرآن متعلق به یک قشر خاص نبود و لایههای مختلف و گوناگون جامعه را در بر میگرفت؛ از خانمهای خانهدار و مردم کوچه و بازار گرفته تا کودکان و نوجوانان و اساتید پیشکسوت. محفل با زبان خودش به ما یاد داد که آغوش قرآن به روی تمام مردم باز است و همه آدمها میتوانند در پناه آن به آرامش برسند. خوشبختانه کفه آمارها نیز گواه این ادعای ماست. بازدید چنددهمیلیونی ویدئوهای محفل در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و درصد نسبتا بالای جذب مخاطب در زمان پخش، دستاورد اجتماعی محفل بهشمار میرود.
یکی ازویژگیهای درخشان محفل، امتداد آن در طول سال بود که سبب شد مردم شیرینی این برنامه را درمناسبتهای مختلف حس کنند. میزبانهای محفل در مناسبتهای مختلف با همین عنوان در میان مردم حاضر میشوند. این حضور باعث شده که مخاطبان برنامه، محفل را فراموش نکنند و در مجالس مختلف دوباره و چندباره، با قرآن انس بگیرند.اقبال نوجوانان دهه نودی و جوانان دهه هشتادی هم به برنامه محفل شایسته توجه و اشاره است. آشنا کردن این رده سنی با مفاهیم و فرهنگ قرآنی، در دنیای ۷۰ رنگ اینروزها گامی ارزشمند محسوب میشود که محفل میتواند آن را بردارد. البته که قرار نیست یک برنامه تلویزیونی جامعه را قرآنی کند و کسی هم چنین انتظاری از آن ندارد، لکن محفل توانسته آغازگر این راه نهچندان ساده باشد. اینکه بچههای دبیرستانی در کوچه و خیابان با استاد ابوالقاسمی پنجاه وچندساله عکس میگیرند، یعنی محفل به دلشان نشسته و نشانههای آن را دوست دارند. همانطور که پیشتر عرض کردیم، میز میزبانهای محفل یکی از ستونهای این برنامه تلویزیونی است. پیشینه و کسوت این عزیزان در حوزه تلاوت و تفسیر و آموزش قرآن از یکطرف و اجرای شاد و دلچسبشان از سوی دیگر، مخاطب را مینشاند پای برنامه. مردم به شوخیهای حامد شاکرنژاد و سیدحسنین الحلو و تلاوتهای شورآفرین این دو جوان دهه شصتی علاقه دارند. نکات تفسیری حجتالاسلام غلامرضا قاسمیان که خودش دستی در آواز دارد هم خوب از آب درآمده است. احمد ابوالقاسمی هم در جایگاه یک بزرگتر نقش خودش را خوب ایفا میکند. این میز امسال یک میزبان جدید هم دارد؛ استاد سیدجلال معصومی اهل افغانستان، بزرگشده ایران و فعال قرآنی انگلستان. معصومی امتیازات فراوانی برای تبدیلشدن به یک چهره جذاب در جامعه دارد. ایشان با تجربه بینالمللی در امر ترویج قرآن پا به محفل گذاشته و میتواند دیدهها و زیستههای خودش در کشورهای دیگر را با ما به اشتراک بگذارد. باید منتظر بمانیم و ببینیم که او هم به دل مخاطب مینشیند یا نه.
علاوه بر آنچه گفته شد از کنار ظرفیت بالای مهمانهای برنامه در دو دوره گذشته نیز نباید بهراحتی عبور کنیم. محفل نمونههایی از حافظان و قاریان قرآن را به جامعه شناساند که کمتر دیده شده بودند. سرگذشت برخی از مهمانان این برنامه شبیه معجزه بود و روزگار برخی دیگر، درسآموز و هیجانانگیز. محفل با دعوت از مردان و زنان کف جامعه، تلاش کرد که به مخاطبش ثابت کند حفظ، قرائت و انس با قرآن یک امر دور از دسترس و افسانهای نیست.
حالا و در ماه رمضانی که بخشی از آن سال ۱۴۰۳ را تجربه میکند و بخش دیگرش رنگ و بوی نوروز ۱۴۰۴ را به خودش خواهد گرفت، یک بار دیگر محفل مهمان خانههای مردم ایران شده است. پیشبینی میشود که سری سوم محفل هم با تکیه بر اندوخته دو سال گذشته و تدابیر جدید تیم تولیدش، همچنان روی اوج بماند. دکور برنامه تا حدود زیادی نواقص دورههای پیشین را برطرف کرده و مهمانان به میزبانان و مردم نزدیکتر هستند. بهنظر میرسد این تغییر در طراحی دکور، به صمیمیتر شدن فضای برنامه کمک کند. در محفل جدید تدوین رشد قابل توجهی دارد. تدوین صحیح و اصولی با تغییر دوربین از مهمان به میزبان و حضار توانسته تا حدود زیادی محتوای تولیدشده را به مخاطب منتقل کند. ورود میزبانها به بحث مهمان هم خوب است و میتواند ماجرای زندگی مهمان را با قرآن تطبیق دهد. در کل طلیعه سری سوم برنامه نشانههای روشنی از مخاطبپسند بودن برنامه داشت. خوشبختانه طراحان برنامه، جو شاد و بانشاط آن را هم حفظ کردهاند.در کل باید دست تیم تولید و مدیران شبکه سه تلویزیون را فشرد که سختیهای چنین کاری را به جان میخرند تا قرآن وارد زندگی روزمره مردم شود.