این مینیسریال که از شامگاه چهارشنبه۱۲دی روی آنتن شبکه دوم سیما رفت، روایتگر حادثه جانگداز تروریستی در روز۱۳دی سال گذشته از نگاه خانوادهها و رشادتهای پنج شهید این حادثه تروریستی با حضور بیش از ۶۰ بازیگر کرمانی بود که تلاش شده ضمن برجسته کردن ابعاد انسانی و اجتماعی این فاجعه، از قهرمانان آن تجلیل کند. به بهانه پخش آخرین قسمت این سریال در شب گذشته گفتوگویی با امین شجاعی، کارگردان و تهیهکننده این سریال انجامدادیم.
چه شد که برای ساخت سریال سراغ ایده شهدای حادثه تروریستی کرمان رفتید؟
پس از اولین سالگرد شهادت حاجقاسم، هرسال دفترمان در کرمان با همکاری حوزه هنری اقدام به ساخت یک سری تولیدات کوتاه داستانی کرده و تحت عنوان تیزر فرهنگی به شبکههای مختلف صداوسیما ارائه میکرد. از آن مقطع تاکنون با توان خودمان به روایتی از وقایع پیرامون شخصیت سردار سلیمانی میپرداختیم. امسال آقای بامروتنژاد، مدیر شبکه دو سیما با توجه به شناختی که از من و گروهم داشتند، به دفترمان در کرمان آمدند. در آن جلسه همه کارهایی را که تاکنون تولید کرده بودیم با هم مرور کردیم. در نهایت او به ما ساخت یک مجموعه داستانی بلند را پیشنهاد داد. در آن جلسه ایده اولیه به ذهنم خطور کرد که چنین کاری را تولید کنیم. در ادامه روند کار، موضوع را با حوزه هنری کرمان در میان گذاشتیم. در اولین اقدام به سراغ حلقه ادبی حوزه هنری که متشکل از ۱۵ نویسنده بود، رفتیم. این ۱۵ نویسنده از همان ساعات اولیه انفجار در محل حضور داشتند. حتی آنها در آن ساعات به بیمارستان و منازل خانواده شهدا رفتند و روایتهای بسیاری را جمعآوری کرده بودند. به همین دلیل با این نویسندگان جلسهای گذاشتیم و سوژهها را شنیدیم. در میان سوژهها بهدنبال روایتهای دراماتیک از دل این حادثه بودیم. ابتدا تصورمان این بود که یک مجموعه ۱۰ قسمتی تولید کنیم که هر قسمت حول ۴۰ دقیقه باشد، اما زمانی که پتانسیل کار را بررسی کردیم، متوجه شدیم که در گام اول با توجه به محدودیت زمانی که داشتیم و نزدیک به شش ماه به پنجمین سالگرد شهادت حاجقاسم مانده بود، قدری کار را سبکتر شروع کنیم و در نهایت تصمیم بر این شد تا سریال را در پنج قسمت تولید کنیم. از دل جلسات با نویسندگان حلقه ادبی حوزه هنری کرمان، به اقتباس از پنج خانواده شهید رسیدیم که قابلیت دراماتیکتری نسبت به دیگر شهدا دارند که میتوان به شهدایی همچون زنگیآبادی. تشتزر، ضیاءالدینی، مهدیزاده و سلطانی اشاره کرد. کار را درچندین لایه آغاز کردیم؛ لایه اول نویسندگان حوزه هنری کرمان بودند که متنها را از آنها دریافت کردیم. در لایه دوم فیلمنامهنویسان ایدههایشان را به متنها اضافه کردند و در لایه سوم از آقای باقری نویسنده دعوت به کار کردیم و در نهایت متن آماده شد.
پس از آنکه متنهای نهایی توسط آقای باقری به نگارش در آمد، روند تولید این سریال به چه صورت آغاز شد؟
متنهای آماده شده را به آقای بامروتنژاد، مدیر شبکه دو سیما ارائه دادیم و او بسیار از این متن استقبال کرد و نظرش بر این بود که متنها بسیار روان، ساده و غیرشعاری نوشته شده است. همچنین ایشان در بحث حمایت مالی گفت که شما حمایت داخل استان را جذب کنید و الباقی را ما برایتان جذب میکنیم و در نهایت این اتفاق افتاد. در کرمان مقداری حمایت مالی و پشتیبانیهایی دریافت کردیم و بعد خانه تولیدات جوان به حمایت از ما آمدند. ابتدا قرار بود اوایل آبان کار را آغاز کنیم، اما ۴۰ تا ۴۵ روز پیشتولید کار بهطول انجامید و در نهایت ۲۷آبان فیلمبرداری را آغاز کردیم.
برای انتخاب بازیگران با مشکلی روبهرو نبودید؟
یکی از چالشهایمان در این سریال انتخاب بازیگر بود، زیرا هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی بازیگران خودش را میطلبید. ما این امکان را نداشتیم تا بازیگران را در قسمتهای مختلف استفاده کنیم، زیرا تأکیدمان در این مجموعه این بود که تا حد امکان باورپذیری داستانها و تفاوت شخصیتها را برای مخاطب بیشترنشان دهیم. نکتهای که در فیلمنامه وجود دارد، شخصیتهای واقعی است که در داستان وجود دارد. مرام، منش ورفتارها واقعی هستند. البته قصهها در برخی بخشها اقتباس شده ودربرخی دیگر اضافه یا کم شده است. در همه بخشها سعی کردیم به مخاطب نشان دهیم که شهدا زندگی عجیب و دستنیافتنی نداشتند و همگی مثل ما بودند. زمانی کهروایتهای زندگی معمولی این شهدا را مرورمیکردیم متوجه میشدیمکه هرکدام یک «آنی» داشتندکه همان خریدارشان کرد و بهواسطه همان «آن» وجودیشان شهید شدند. همه تلاشمان را کردیم تا در مسیر شعارزدگی قرار نگیریم. در وهله بعد انتخاب بازیگر بود که تمام تلاشم را کردم تا از چهره استفادهنکنیم.
مهم این بود که با استفاده از بازیگران چهره به موفقیترسیدید.
خانه تولیدات جوان به ما پیشنهاد داد تا برای اینکه اثر دیده شود، از بازیگر چهره استفاده کنیم تا این مجموعهای که کاملا بومی ساخته شده در شبکه دو سیما دیده شود. قدری مقاومت کردم و البته این مقاومت خودم با خودم بود تا بازیگر چهره نیاوریم و کار در مسیر شعارزدگی نیفتد. بسیار با خودم کلنجار رفتم که قبول کنم و از بازیگر چهره برای دیدهشدن کار استفاده کنیم. در نهایت تصمیم بر این شد که از بازیگران بومی استفاده کنیم و انصافا خانه تولیدات جوان چندان پافشاری بر این ماجرا نکردند.
موضوع دیگری که در انتخاب بازیگر با آن روبهرو بودیم بازیگران کرمانی بود که در قالب تئاتر کار کرده بودند و حال باید در تلویزیون به ایفای نقش میپرداختند. متأسفانه دراین سالها شاهد بودیم که چندان به بازیگران تئاتراعتماد نمیکردند و اگر هم اعتمادی ایجاد میشد، در اندازه نقشهای کوچک بود. این روال ادامه داشت تا جایی که عموم فکر میکنند که کرمان بازیگر چندانی ندارد.
خودتان از این انتخابها راضی بودید؟
خدا را شاکریم این اعتماد را هم من به بازیگران کرمانی داشتم و هم آنها به من اعتماد کردند و نتیجه کار قابل قبول از کار در آمد. بازخورد خوبی را از ایفای نقش بازیگرانم دریافت کردم. در این سریال با یک تیر دو نشان زدیم. هم سریال مناسبی را ساختیم و هم آنکه به مرکزثابت کردیم ماظرفیتهای بازیگری خوبی درکرمانداریم. مطمئن هستم استانهای دیگرهم ازبازیگران خوبی برخوردار هستند، فقط باید آنها فرصت دیدهشدن را داشته باشند.
چطور توانستید از بازیگران بومی کرمان، بازیهای خوببگیرید؟
به خاطر فشردگی کار، تمرینات چندانی نداشتیم. اگر اشتباه نکنم تنها سه قسمت را بازیگران تمرین کردند و دو قسمت دیگر تمرین خاصی انجام نشد. آقای باقری علاوه بر نویسنده مجموعه، بازیگردان هم بود. مراوده خوبی میان ما شکل گرفت. او بازیهای اولیه را کنترل میکرد و من روتوش آخر را میزدم و همه تمرکزمان این بود که بازیها شعاری نباشد.
در چندین بخش از واژه شعاری استفاده کردید. قدری شفافتر در این باره برایمان توضیح میدهید؟
بارها به بازیگرانم گفتم که در نقشها خودتان باشید واغراق نکنید، یعنی نگویید، چون مادرشهید هستم باید یه مدل دیگر بازی کنم. بلکه در چارچوب نقش به درستی بازی کنید. فکر میکنم حضور خود شهدا در این مجموعه سبب شد تا کار در مسیر درستی قرار گیرد.
بازیگران مجموعه با وجود اینکه تمرین کافی نداشتند، به نظرم به خوبی از پس نقشهایشان بر آمدند.
بله همینطوراست. در روند کار سعی میکردیم از زمانهای پرتی، یعنی در زمان آماده شدن گروه تصویر، نور، لحظه به لحظه بازیگران را چک کنیم.
از چالشهای این مجموعه هم برایمان بگویید.
یکی از چالشهایمان زمان رساندن کار به پخش بود. دوم دیماه تصویربرداری تمام شدوباید تا۱۳دی به پخش میرساندیم. مضطرب بودیم که اگر اتفاق خاصی بیفتد و کار متوقف شود، چگونه باید کار را به پخش میرساندیم. سرمای کرمان بهشدت سرمای خشک است و ما در این مدت بسیار اذیت شدیم. دیگر چالشمان بودجه بود. زیرا به دلیل پروسه اداری، بودجه پس از پایان تصویربرداری به دستمان رسید و تا پیش از آن از اعتبارات خودمان هزینه میکردیم و همین امر ما را دچار استرس میکرد که اگر میانه راه بودجهمان تمام شود، چگونه کار را باید به پایان برسانیم. نگرانی دیگرمان کار در مقیاس بزرگتر و مقایسه با دیگر سریالها بود وما باید جزء به جزء این مجموعه را منطبق با استانداردها پیش میبردیم. این مراقبت اضطراب بیشتری را در ما ایجاد میکرد. چالش بعدیمان ماجرای روایتها بود که در کدام بخش روایتها پا را فراتر بگذاریم و کدام بخشها را به گونهای روایت کنیم که حق مطلب ادا شود. با تمام این چالشها و اضطرابها، اما خدا کمکمان کرد تا شرمنده مردم نشویم.
بهنظرم، چون این مجموعه یک کار دلی بود، سبب شد تا در میان مردم به عنوان یک مجموعه قوی دیده شود...
کاملا موافقم. روایت شهدا برایم بسیار مهمتر از این بود که برای شبکه دو سریال میسازم یا برای سیمرغ. یک بغض یا دلتنگی ما را به سمت ساخت کارهای متفاوت برای سردار سلیمانی وشهدای تروریستی ترغیب میکند. ما کرمانیها پس ازشهادت حاجقاسم پنج سالی میشود که هر پنجشنبه به گلزار شهدا میرویم. گلزار شهداچند ورودی داردکه یکی از آنها مزارشهدای حادثه تروریستی است. برای رفتن به مزار مادروپدرم معمولا از این ورودی واردمیشوم و شاهد حضور خانوادهها بالای سر مزار شهدایشان هستم. هنوز قسمت نشده که درخصوص مظلومیت شهدای تشییع مراسم حاجقاسم کار کنم که این روز نزدیک به ۷۰ شهید را در خودش جا داد.
آیا قرار است ادامه این مجموعه را تولید کنید؟
هنوز مشخص نیست. البته طرح ادامه این مجموعه را ارائه دادهام، اما هنوز نمیدانم قرار است چه اتفاقی بیفتد.
این مجموعه به صورت کاملا حرفهای توسط هنرمندان بومی کرمان ساخته شد و انصافا مورد استقبال مردم قرار گرفت. چه پیامی برای هنرمندان دیگر استانها دارید که ناامید نشوند و به سمت تولید کارهای ملی قدم بردارند؟
ارتقای کار و پیشرفت از دغدغههای هنرمندان شهرستانی بهشمار میرود. متأسفانه در سالهای اخیر سازوکار حرفهای به گونهای رقم خورده که موفقیت تنها به تهران ختم میشود. بسیاری از فیلمسازان کرمانی باوجود استعدادهای بسیار نتوانستهاند در کرمان موفق شوند، اما به محض آنکه به تهران رفتند، درهای پیشرفت و موفقیت به رویشان باز شد. به همین دلیل این موضوع در ذهنشان شکل گرفته است که آزمون و خطا را در کارهای شهرستان انجام دهیم و برای پیشرفت به تهرانبرویم. البته قبلا خودم هم از این قاعده مستثنی نبودم تا پنج سال پیش که نظرم تغییر کرد و به این باور رسیدم که هر کاری میخواهم انجام دهم، در خود کرمان انجام دهم. البته باید گفت که یک تجربه ساخت سریال در تهران را داشتم. این تصمیم را چند سال پیش گرفتم و با خودم قرار گذاشتم اگر موفقیتی حاصل شود، باید در کرمان اتفاق بیفتد. باید سینما را از تهران به شهرستان بکشانیم و شهرستان نباید لوکیشن سینما باشد بلکه شهرستان خودش باید سینماشود. معمولا ازمناطقی همچون آبادان، بندرعباس، کرمان و سیستان و بلوچستان تنها به عنوان لوکیشن در سینما و تلویزیون استفاده میکنند و در کنارش چند بازیگر استانی را به کار اضافه میکنند. این اتفاق خوبی نیست، سینما و تلویزیون متعلق به همه کشور است. ما باید در مقابل این اتفاق مقاومت کنیم تا درنهایت سهممان را بگیریم. بهنظرم موضوع سخت و دستنیافتنی نیست، کافی است تا خودمان همت کنیم.
چه پیشنهادی برای ارتقای سریالهای تلویزیونی دارید؟
در مجموعه دم زندگی، نگاهمان کاملا مردمی بود. یعنی کار را بهگونهای رقم زدیم تا جزئیات کرمان قابل فهم باشد. زمانی که مخاطب این سریال را تماشا میکند، با خودش احساس کند که این سریال بخشی اززندگی خودش است. متأسفانه ماروزبه روز مخاطبان را از خودمان دور کردیم. مردم باید خودشان را در سریالها ببینند. در این مجموعه بیش از ۶۰ بازیگر و حدود ۳۰۰ نفر هنرور داشتیم و زمانی که اولین تیزر این مجموعه را در صفحه شخصیام بارگذاری کردم، این پست نزدیک به ۲۰۰ هزار بازدید خورد. یعنی مردم با مشاهده یک تیزر خود را در آندیدند. برخی از سریالها بسیاربا کیفیت است، اما مردم در آن نیستند و حتی مردم در تولید یا خود قصه سهمی ندارند. باید در مجموعهها مردم را همراه کنیم تا دیده شویم. در کرمان متاسفانه نتوانستیم حمایت قابلتوجهی از ارگانهای دولتی بگیریم و حتی برخی مراکزرسانهای کرمان هم که متولی اصلی ساخت آثارداستانی است، حمایتهای معمولی خودش را از ما دریغ کرد و هیچ کمکی به ما نکرد، اما مردم معمولی شهر کرمان به عشق شهدای دیماه گلزار شهدا پای کارآمدند و این مجموعه رابه سرانجام رساندند. در پایان ازحوزه هنری استان، اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی و شهرداری کرمان بابت همراهی و همکاری در ساخت این مجموعه تشکر میکنم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
امین شجاعی، کارگردان و تهیهکننده مینیسریال «دم زندگی» در گفتوگو با «جامجم» از شیرینیهای تولید اثر تلویزیونی در فضای کرمان گفت
شکیبا حسینی، رهبر ارکستر سمفونیک رنسانس در گفت و گو با «جام جم» مطرح کرد