اماچنین سرنوشت تراژیکی برای ماریا کالاس در فیلم «ماریا»،گویا برای او از ابتدا چنین رقم زده شده بود و اساسا اوجی در زندگیاش رویت نمیشود.ازهمان زمان که به اجبار دریونان برای سربازان آلمانی آواز میخواند تا زندگی با همسری که سن پدرش را داشت و بعد از آن گرفتار اوناسیسی شد که هیچگونه احساس عاشقانهای نسبت به او نداشت و انگار از همان زمان جاناف کندی، چشمش دنبال ژاکلین کندی بود! در فیلم ماریا ساخته پابلو لارین، گویا ماریا کالاس همواره به دلیلی تحقیر میشود، زمانی به دلیل چاقی و زمانی هم برای توهمات متعددش! چون فیلم اصلا با مرگ ماریا کالاس شروع میشود و سپس به یک هفته پایانی زندگیاش برگشت میزند. همان زمان که غرق در فراموششدگی و ازدست دادن صدایش است و درون دوری از صحنه و بالاخره توهمات و خیالات خود، دست وپامیزند به طوری که حتی دومستخدم زن ومرد خانهاش یعنی برونا و فروچیو به مثابه یک روانی افسارگسیخته به او نگاه میکنند! تاجایی که بعضاتماشاگر پیگیر سینما را به یاد نورما دزموند فیلم «سانست بولوار» (بیلی وایلدر-۱۹۵۰) میاندازد.به هرحال ماریا کالاس هم مانند بسیاری از سلبریتیهای هنری، دوران افولش خیلی سریع و تحت تاثیر زندگی مشترکش با اوناسیس اتفاق افتاد. هم در طول آن زندگی و سختیهای ناشی از آن (از جمله چند بار سقط جنین و از دست دادن بچه و به خصوص تحت تاثیر ازدواج اوناسیس با ژاکلین کندی) و هم به خاطر عشقی که حتی پس از مرگ او داشت (که البته در فیلم «ماریا» نشانی از آن مشاهده نمیشود!) دچار ضربات روحی متعددی شد که موجب بیماری و صدمه دیدن صدا و سپس خانهنشینی و انزوا و مرگ زودرس در ۵۴ سالگی شد. در واقع ماریا کالاس هم مثل بسیاری از سلبریتیهای عالم هنر، پیش از مرگش، مرد!
سرهمبندی زندگی یک سلبریتی
مهم نیست که آنجلینا جولی برای بازی در نقش ماریا کالاس، ۷-۶ ماه تمرین اپرا میکرده و این هم اهمیتی ندارد که صدای او را با صدای کالاس ترکیب کردهاند و در واقع برآیند آن دو صدا را میشنویم! اما به نظر مسأله اصلی این است که پابلو لارین در سومین فیلم تریلوژی زنان/بیوگرافیاش بعد از داستان ژاکلین کندی در «جکی» (۲۰۱۶) و پرنسس دایانا در «اسپنسر» (۲۰۲۱) نتوانسته هیچکدام از بخشهای زندگی این خواننده یونانی معروف سوپرانو را برای مخاطبش روایت کرده یا حداقل فضایی از علاقه یا حتی تنفر نسبت به کاراکتر او ایجاد کند. اگر کسی از قصه و ماجرای ماریا کالاس با خبر نباشد، با دیدن فیلم ماریا تصور میکند او یک روانی خیالباز سادیستیک بوده که حتی در دوران جوانی هم برای فریب پیرمردان پولدار (چه شوهر اولش که در فیلم میبینیم و چه اوناسیس معروف) هر کاری از دستش برمیآمده، انجام میداده است! شاید هم اصلا خواننده اپرا نبوده! و همه این تصاویر خواندن روی صحنه، ناشی از همان جنس توهماتی است که برای خودش فرض میکند مثل مصاحبه تلویزیونی و همراهی مردم و اجرای نمایشات چینی در زیر باران خیابانهای پاریس و...شخصا خوانندگی مریل استریپ وآوازخوانی فالش وبد صدایش در فیلم «فلورانس فاستر جنکینز» ساخته استیون فریزر را در سال ۲۰۱۶ بیشتر باور میکنم و او را بیشتر خواننده میدانم تا کاراکتر ماریا کالاس و ایفای نقش آنجلینا جولی!! حتی برخلاف آنچه درباره ماریا کالاس نوشته شده که وجه هنری بازیگریاش، خوانندگی او را تکمیل کرده و بدون بازیگری نمیتوانست خوانندگیاش را با این قوت ارائه کند، اما آنجلینا جولی چندان تلاشی برای عرضه آن بازیگری روی صحنه اجرای اپرا به خرج نداده و البته احتمالا پابلو لورین هم از وی نخواسته است!
اهمیت ماریا کالاس برای فیلمسازان
در واقع همین استعداد بازیگری ماریا کالاس همراه خواندن اپرا باعث شد سینماگری چون لوکینو ویسکونتی، برای اجرای اپرای «لا تراویاتا» جوزپه وردی که به یک خواننده سوپرانو با تواناییهای ویژه برای ایفای نقش ویولتا نیاز داشت، اجرای نقش را به ماریا کالاس بسپارد.نوع کارگردانی ویسکونتی و بازی ماریا کالاس در اپرای آن زمان، آنچنان با نقش ماریا و موضوع اپرا در هم آمیخته بود که لئونارد برنشتاین، رهبر مشهور ارکستر گفت: «کارگردانی این اثر فوقالعاده بود و من تا آن روز اجرای اپرایی را که تا این حد به کمال نزدیک باشد، را تجربه نکرده بودم. نحوه کار، تصمیمهایی که گرفته میشد و ماریا همه و همه بینظیر بودند...» ویسکونتی نیز در پایان اجرای آن اپرا گفت: «این لاتراویاتا را فقط برای کالاس کارگردانی کردم.»
پس از آن بود که پییر پائولو پازولینی، نقش اصلی فیلم «مدهآ» را به او سپرد و ماریا کالاس تمام دردهای مدهآ اعم از ناامیدی، عشق ناکام، جنون و خشم را در آن فیلم با چشمان و حرکات صورتش نشان داد. اما در فیلم ماریا و در همه خیالات و تصورات وی و حتی خاطراتش از اجرای روی صحنه، چنین کاراکتری حس نمیشود.
به سوی مرگ
در فیلم ماریا، برخلاف آنچه روایت شده به نظر میرسد گویا رژیم سخت لاغری و وزن کم کردن شدید موجب از دست رفتن صدا و خانهنشین شدن ماریا کالاس شد؛ خصوصا اینکه در هیچ یک از صحنههای مشترک با اوناسیس، هیچگونه علاقهای از جانب ماریا نسبت به او حس نمیشود! در واقع آنچه حاصل کار پابلو لارین به نظر میرسد، ملغمهای است از تصاویر روانپریشانه، سادیستیک و مازوخیستی زنی از کار افتاده، به علاوه یک سری صحنههای اجرای آواز اپرا در میانه تصاویر یاد شده که به عنوان پرانتزی بیربط، تصور و تخیل میکند. تنها حاصل این فیلم که آن هم برای حضور مجدد آنجلینا جولی پس از چند سال غیبت در عرصه بازیگری و در فصل جوایز و به خصوص مراسم اسکار، احتمال دارد دست این فیلم را بگیرد، نامزدی برای جایزه بهترین بازیگر زن است که قبلا هم در دو فیلم دیگر تریلوژی لارین به ناتالی پورتمن برای ایفای نقش ژاکلین کندی و به کریستین استوارت برای بازی در شخصیت پرنسس دایانا رسید!