اظهار تاسف معاون سیما از گسست رابطه دانشگاه و جامعه

پورمحمدی: پژوهش های صداوسیما برای ما کارآمد است

دکترحیدر تورانی، رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی از راهکارهای تقویت فرهنگ پژوهش می‌گوید

فاجعه پژوهش‌های بازاری!‌

دکتر حیدر تورانی، فارغ‌التحصیل کارشناسی رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران است. او در مقطع کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی خوانده و در سال ۱۳۷۹ مدرک دکتری خود را در رشته مدیریت آموزشی دریافت کرده است. در کارنامه علمی، پژوهشی و اجرایی وی می‌توان از ریاست اداره آموزش‌وپرورش تا معاونت وزارت در امور پژوهشی را ملاحظه کرد.
دکتر حیدر تورانی، فارغ‌التحصیل کارشناسی رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران است. او در مقطع کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی خوانده و در سال ۱۳۷۹ مدرک دکتری خود را در رشته مدیریت آموزشی دریافت کرده است. در کارنامه علمی، پژوهشی و اجرایی وی می‌توان از ریاست اداره آموزش‌وپرورش تا معاونت وزارت در امور پژوهشی را ملاحظه کرد.
کد خبر: ۱۴۸۵۷۲۸
نویسنده سپیده اشرفی و زهرا عباسی - گروه رسانه
 
به‌مناسبت هفته پژوهش،‌ در محل تحریریه روزنامه جام‌جم، در‌خصوص اهمیت پژوهش، تأثیر تقویت روحیه پرسشگری و جست‌وجو در مدارس برای ایجاد حس کاوشگری در دانش‌آموزان، وضعیت پژوهش در مقطع تحصیلات تکمیلی و تأثیر فناوری‌های نوین بر پژوهش، با او به گفت‌وگو نشستیم. 

یک روز درهفته پژوهش با عنوان «مدرسه، بنیان پژوهش و فناوری» نام‌گذاری شده است. با توجه به سابقه و روحیه پژوهشی شما، نظرتان در مورد گستره فرهنگ پژوهش از مدارس تا دانشگاه‌ها چیست؟ 
ما معلم‌ها از هر‌طرف که برویم بالاخره مسیرمان به مدرسه ختم می‌شود. خوشبختانه «مدرسه، بنیان پژوهش» موضوعی است که در سابقه مطالعاتی و پژوهشی من هم هست؛ اما اگر بخواهم در آغاز به ویژگی‌های یک‌فرد یا گروه پژوهشگر اشاره کنم، باید بگویم که لازم است پژوهشگر ویژگی‌هایی از جمله خبرگی، روحیه پژوهشگری، فروتنی و صبوری و روحیه همکاری و مشارکت را در خودش داشته و ضمنا نقدپذیر باشد تا بتواند پژوهش خوب و معطوف به هدفی را به سرانجام برساند. جدای از آن باید برای پژوهشی که انجام آن را بر‌عهده گرفته، وقت بگذارد و تلاش کند این‌کار را در زمان مقرر خودش به سرانجام برساند. علاوه بر همه این‌ها نباید در کارهایش پیش‌داوری داشته باشد و تلاش کند از خطاهای مرسوم و از جمله خطای هاله‌ای بپرهیزد. و در نهایت هم این که شفاف و صادق باشد و در بیان حقایق و واقعیت‌ها صریح و شجاع باشد و حقیقتی را به‌دلیل مصلحت کتمان نکند. 

امروزه و با توجه به این‌که عمل‌گرایی درحوزه فرهنگ پژوهش کمتروجوددارد،بیشتر نیازمند چه پژوهش‌های کاربردی‌ای هستیم؟ 
در دنیایی که امروزه در آن به‌سر می‌بریم، پژوهش‌های کیفی خیلی کاربرد دارد؛ البته پژوهش‌های کمی هم هست و جای خودش را دارد اما گرایش اصلی به سوی پژوهش‌های کیفی است. وقتی صحبت از پژوهش و پژوهشگر می‌کنیم، اولین سؤالی که مطرح می‌شود این است که چنین پژوهشگری در کجا ساخته و تربیت می‌شود؟ چون چنین‌امری نمی‌تواند خلق‌الساعه اتفاق بیفتد. من شخصا اعتقاد دارم پژوهش و پژوهشگری روئیدنی است و نه خلق‌شدنی، یعنی یک فرآیند و پروسه‌ای است که باید به‌مرور اتفاق بیفتد و طبیعی است که شرایط و ویژگی‌های خاص خودش را دارد. یک پژوهشگر، زمانی می‌تواند ‌فرد مفیدی در حوزه پژوهش باشد که از همان بنیان و پایه، درست و اصولی ساخته شود و آغاز این بنیان در مدرسه گذاشته می‌شود.درحقیقت بذر چنین محصولی در مدرسه کاشته می‌شود و به‌همین دلیل، این حرف درستی است که در هفته پژوهش و فناوری امسال، روزی را به‌عنوان «مدرسه، بنیان پژوهش و فناوری» نام نهاده‌اند. ازآن جایی که نهال و اندیشه پژوهش در مدرسه شروع به شکل‌گیری و روئیدن می‌کند و در دانشگاه بارور می‌شود، توجه به تقویت و توسعه روحیه پژوهش و پرسشگری و کاویدن در مدرسه خیلی مهم و تاثیرگذار است. 

یعنی بچه‌ها باید در مدرسه کار پژوهشی - که متاسفانه در برخی مدارس ابتدایی انجام می‌شود و به بچه‌ها تکلیف پژوهشی می‌دهند و البته انجام آن بر دوش والدین می‌افتد- انجام دهند؟ 
اصلا، به‌هیچ وجه! حرف من به‌این معنی نیست که بچه‌ها باید در مدرسه به معنی آکادمیک پژوهش و Research کنند؛ نه اصلا چنین‌چیزی مراد ما نیست. صحبت من این است که باید روحیه جستجوگری، کاوش و پرسیدن در مدرسه در بچه‌ها تقویت شود. چیزی که اگر ما آن را سرکوب نکنیم اساسا در نهاد بچه‌ها موجود است و همه شاهد بوده‌ایم که بچه‌ها به‌محض زبان بازکردن چگونه شروع به پرسیدن می‌کنند و دوست دارند که از همه‌چیز سر دربیاورند. هنر ما در مدارس و به‌خصوص در دوران ابتدایی حضور بچه‌ها باید این باشد که این پرسشگری را تقویت کنیم و البته پدر و مادرها هم در این امر نقش مهمی دارند، چون در سنین کودکی و دبستان، بیشتر اوقات زندگی بچه‌ها با والدین می‌گذرد و مهم است که خانه ومدرسه در این امر باهم هماهنگ باشند.در حقیقت مدرسه باید روحیه پرسشگری، کنجکاوی، پرسیدن و شوق‌تغییر را دربچه‌ها بیش از آنچه هست پدید آورد وآن را تقویت کند. امری که باعث خواهد شد‌ فرد در آینده تمایل بیشتری برای کاویدن، دانستن، پرسشگری و در نهایت تحقیق و پژوهش داشته باشد. 

برای گسترش فرهنگ پژوهش، نقش معلم و مدرسه در ایجاد چنین روحیه‌ای به چه‌میزان است و نقش خانواده تا کجاست؟ 
نقش معلم و مدرسه برای تقویت حس و روحیه پرسشگری که می‌تواند مقدمه گرایش به پژوهش‌باشد خیلی مهم است؛ معلمی که نتواند روحیه مشارکت و پرسشگری را در بچه‌ها تقویت کند و مدرسه‌ای که اجازه ندهد بچه‌ها بپرسند، نه‌تنها موجب تقویت روحیه کاوشگری و جست‌وجو در بچه‌ها نمی‌شود که متاسفانه می‌تواند مانعی در این مسیر ایجاد کند و برای همیشه بچه‌ها را از پرسیدن، کنجکاوی و کاویدن و یادگیری دور کند و اگر چنین اتفاقی بیفتد، این فرصت مهم که به نوعی شخصیت بچه‌ها را شکل می‌دهد، برای همیشه از دست خواهد رفت. 

چون صحبت از بنیان پژوهش در مدرسه است، چه مسیری باید طی شود تا فرزندان ما در مقاطع بالاتر و به‌خصوص تحصیلات تکمیلی انس و همراهی و همدلی بیشتری با پژوهش و کارهای پژوهشی داشته باشند؟ 
باید روحیه پژوهشگری در مدرسه به وجود بیاید و فرهنگ پژوهش در وجود بچه‌ها نهادینه شود تا امیدوار باشیم که در آینده بتوانند مسائل و مشکلات خود را به صورت روشمند و براساس تحقیق و پژوهش حل‌و‌فصل کنند. این موضوع دردوران مدرسه از آن‌جهت مهم است که دانش‌آموززمانی که پابه دانشگاه می‌گذارد،با داشتن روحیه پرسشگری وکاویدن بتواند بنیان‌های نظری پژوهش در‌معنای روشمند آن را یاد‌گرفته و قادر باشد که در تحصیلات تکمیلی واقعا به‌معنای یک پژوهشگر در رشته خود مفید و مؤثر واقع شود. 

چون پژوهش در دوره تحصیلات تکمیلی جدی‌تر و یا به‌زبانی جدی‌ترین کار دانشجو می‌شود، نظرتان در‌خصوص این مقطع و وضعیت فعلیِ انجام پژوهش‌های دانشجویی در‌قالب پایان‌نامه و رساله چیست؟‌
تقویت پایه پژوهشی در تحصیلات تکمیلی درگرفتن درس پایان‌نامه و رساله دکتری، مهم‌ترین امری است که امروزه جدی گرفته نمی‌شود. متاسفانه فاجعه این است که حتی برخی رساله‌های دکترای ما توسط دانشجویان تا حدودی به ابتذال کشیده شده است و به‌جای انجام روشمند و با‌حوصله و وقت‌گذاشتن دانشجو، این پایان‌نامه‌ها ورساله‌ها به‌شکلی غیر‌حرفه‌ای و بازاری برون‌سپاری می‌شود. این امر آن‌قدر متداول شده که انجام آن توسط برخی کاسب‌های این حوزه به یک شغل رسمی تبدیل شده است. به‌گونه‌ای که اگر امروزه از حدود خیابان انقلاب و اطراف دانشگاه تهران و یابرخی محل‌های تجمع ناشران، به‌خصوص ناشران آموزشی و کمک آموزشی عبور کنید، هم آگهی‌های انجام پایان‌نامه و رساله را به‌وفور می‌بینید و هم داد‌زن‌هایی را که فریاد می‌زنند پایان نامه و رساله شما را در مدتی کوتاه و به‌صورت تضمینی انجام می‌دهیم. 

جنابعالی دردانشگاه تدریس دارید و به‌عینه با این مسائل روبه‌روهستید؛ وضعیت دانشجویان به‌خصوص در‌حوزه تحصیلات تکمیلی چگونه است؟‌
تجربه عینی من هم همین را می‌گوید، چون دردانشگاه تدریس می‌کنم و می‌بینم که دانشجویانم حاضر نیستند برای پایان‌نامه و کارهای پژوهشی خودشان وقت بگذارند! سؤال این است که چرا در دانشگاه‌های ما این اتفاق می‌افتد؟ این دانشجویی که ما امروز با او سر و کار داریم که یک دفعه ۲۰ ساله نشده و پا به دانشگاه نگذاشته است؛ او هم دوران کودکی، نوجوانی و جوانی داشته و بخش زیادی از عمرش را در مدرسه صرف کرده است. به‌نظر من باید اشکال را در همان کودکی و در خانه و مدرسه جست‌وجو کنیم، زیرا اگر از همان ابتدا حوصله کنیم و اجازه بدهیم که کودک حرف بزند و با اطرافیان دیالوگ و گفت‌وگو داشته باشد و بعد هم این وضعیت در مدرسه تقویت شود، در دانشگاه با این پدیده روبه‌رو نخواهیم شد که‌فرد بخواهد از کار تحقیقی و پژوهشی فرار کند و دانشجوی دوره‌‌ ‌فوق لیسانس و دکتری که اصل کارش تحقیق و پژوهش است، پایان‌نامه و رساله‌ی خودش را بخرد و بخواهد ناشیانه از این خریدش دفاع هم بکند!‌ 

وضعیت پژوهشی در مدارس را-طبق همان تعریفی که از پژوهش در مدارس بیان کردید-چگونه می‌بینید؟ 
اگر بخواهیم نگاهی به وضعیت پژوهش در مدارس داشته باشیم باید گفت وضعیت پژوهش در مدارس ما، با آنچه انتظار داریم خیلی فاصله دارد. مثلا همین که مناسبتی مثل هفته پژوهش فرا‌می‌رسد، تکالیفی به دانش‌آموزان داده می‌شود که نه تنها به کار پژوهشی نمی‌انجامد، بلکه باعث می‌شود این امر به انحراف برود. زیرا بچه‌های ما که اساسا روحیه پژوهشی ندارند و با ادبیات این حوزه هم آشنا نیستند، برای رفع تکلیف به کپی‌‌برداری از نوشته‌ها و دستاورهای دیگران و همین‌چیزی که به «کپی‌پیست» معروف است روی می‌آورند و همین امر باعث می‌شود که چنین مناسبت‌هایی هم علی‌رغم هدف‌گذاری‌های خوبی‌که دارد در اجرا به انحراف برود و نتیجه مطلوبی که انتظار داریم حاصل نشود. نکته مهمی که در این ارتباط باید در نظر گرفته شود این است که گاهی خودمان این ماجرا را از ریل اصلی خارج می‌کنیم، یعنی وقتی که یک موضوع پژوهشی با عنوان مثلا وضعیت کرات دیگر در منظومه شمسی یا نوع زندگی دایناسورها به دانش‌آموز می‌دهیم، سنگ بزرگی است که نشانه نزدن است و طبیعی است که او هم در خصوص یک موضوع انتزاعی و بعید نتواند به‌راحتی بررسی و تحقیق کند و به کپی‌کردن از کار دیگران روی بیاورد. ولی به‌طور مثال اگر از او بخواهیم در مورد وضعیت محیط‌زیست در محله‌ای که زندگی می‌کند یا در مورد گیاهان یک منطقه از دانش‌آموزانی روستایی سؤال کنیم، انگیزه بیشتری برای کار پژوهشی (‌به‌معنای پرسشگری، تفحص و بررسی پیرامون یک مساله) خواهند داشت و کار به‌سمت رفع تکلیف نخواهد رفت. 

عنوان هفته پژوهش از سال ۱۳۸۴ به هفته پژوهش و فناوری تغییر کرده است؛ مواجهه ما در دنیای فناورانه امروز با امری مثل پژوهش چگونه باید باشد؟ 
امروزه دنیای مبتنی بر فناوری‌های جدید، یک‌سری فرصت‌ها و در‌کنار آن تهدیدهایی را ایجاد کرده است اما نکته مهم این است که اگر کسی اهل پژوهش، تحقیق و تشخیص درست باشد، خواهد توانست از این فرصت‌های ارزشمند استفاده کند و بالعکس اگر کسی اهل تحقیق و پژوهش و آگاهی نباشد حتما در دام این تهدیدهای آسیب‌زننده خواهد افتاد. این حرف به این‌معنا است که اگر بنیان‌های فکری و پژوهشی‌فرد درست باشد، اتفاقا فناوری فرصت خیلی بزرگی است که بتواند با آگاهی و دانش و شناخت بیشتری نسبت به دنیای پیرامون خود واکنش نشان دهد و درعین‌حال به‌درستی انتخاب و در مسیر معطوف به هدف و رو‌به‌رشد حرکت کند. 

فرهنگ پژوهش‌؛ از هوش مصنوعی تا یادگیری معکوس
این روزها صحبت از «هوش مصنوعی »یا AIبه مفهوم(Artificial Intelligence)خیلی مد شده است.موضوعی مهم که می‌گویند در این فناوری، توانایی کارهایی مثل یادگیری، استدلال، تشخیص و حل مساله نیز وجود دارد. امری که پیش از این، فقط از عهده هوش انسانی بر می‌آمد؛ اما حالا این فناوری سیستم‌ها را قادر می‌سازد تا مانند انسان فکر واقدام کنند. یک ظرفیت بزرگ و ارزشمند که می‌تواند در کار پژوهش هم به ما کمک کند اما همین ظرفیت وقتی که بنیان فکری و پژوهشی درستی نداشته باشیم، می‌تواند تبدیل به یک تهدید شود. به این معنا که باییم خیال خودمان را راحت کنیم و از هوش مصنوعی ـ که این شرایط را هم دارد-  بخواهیم که کار پژوهش را به‌جای ما انجام دهد. این‌ها و مثال‌هایی از این دست، می‌تواند دام‌چاله‌هایی باشدکه هر فرصتی رادردنیای فناوری‌های نوین تبدیل به تهدید و آسیب کند و پژوهش هم اگر با چنین نگاهی از فناوری کمک بگیرد،حتما هیچ ارزشی نخواهد داشت. یا در موردی دیگر می‌توان از بحث یادگیری معکوس نام ببریم که فناوری‌های جدید می‌تواند به تثبیت این نوع یادگیری خیلی کمک کند.یادگیری یا کلاس درس معکوس(flipped classroom)درحقیقت روشی‌ است که چند‌سالی است در جهان مطرح شده ونقطه مقابل شیوه‌های آموزش مستقیم یاسنتی است که دراین شیوه فعالیت‌های کلاسی وتکالیف راوارونه یا معکوس می‌کند. به این‌صورت که دانش‌‌آموزها ابتدا مطالب تازه رادرخانه و ازطریق ویدئو دریافت می‌کنند وسپس اززمان کلاس، برای گفت‌وگو در مورد اطلاعات جدید، حل تمرین‌‌ها وعملی‌کردن آموزش‌ها استفاده می‌کنند.پس وقتی صحبت از فضای مجازی ودیگر رسانه‌ها می‌شود، حتما نقش‌ فناوری‌های نوین خیلی پر‌رنگ خواهد بود. درهرصورت، ما همیشه در‌خصوص اتفاقات نوپدید با چنین مشکلاتی روبه‌رو هستیم و چون زادگاه آن جای دیگری است و به‌دلیل الزامات زمانه به ما تحمیل می‌شود، اگر مواجهه درستی با آن نداشته باشیم، در تله‌های پیرامونی آن گرفتار می‌شویم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها