هدایت بچه‌ها به بی‌کران قصه‌ها
چگونه کودکان‌مان را کتابخوان کنیم؟

هدایت بچه‌ها به بی‌کران قصه‌ها

به حاشیه رفتن یک متن!

مروری بر عناصر کتاب و کتاب‌خوانی در ایران

کتاب‌خوانی، قلب تپنده فرهنگ و آگاهی هر جامعه‌ای است که البته در ایران، با چالش‌های جدی مواجه شده است. کاهش سرانه مطالعه، تغییر ذائقه‌های فرهنگی، فشار‌های اقتصادی که زودتر از هر چیز، کتاب را از سبد مصرف خانوار خارج می‌کند، و نبود سیاست‌های منسجم برای ترویج کتاب‌خوانی، این عادت حیاتی را در نقطه‌ای حساس قرار داده است.
کد خبر: ۱۴۸۲۳۰۳
نویسنده مرکز تحلیل اجتماعی متا مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
مروری بر عناصر کتاب و کتاب‌خوانی در ایران
 
این یادداشت با ابتناء بر داده‌های «پانل ملی متا» نگاهی به وضعیت فعلی کتاب‌خوانی در ایران انداخته و در نهایت راهکار‌هایی عملی نیز در مسیر احیای این فرهنگ ارزشمند پیشنهاد می‌دهد.
 
سایه‌روشن کتاب‌خوانی در ایران
 
آمار‌ها نشان می‌دهد که ۳۴ % از مردم ایران در ماه گذشته هیچ کتابی نخوانده‌اند. در مقابل، ۱۸ % از افراد جامعه روزانه با کتاب مأنوس بوده‌اند. این آمارها، شکاف عمیق میان دو گروه را نمایان می‌کند: گروهی که کتاب‌خوانی را به بخشی از زندگی خود تبدیل کرده‌اند و گروهی که به دلایل مختلف از این عادت فاصله گرفته‌اند تا آنجا که برخی اساساً نسبتی با کتاب و مطالعه ندارند! اگرچه تعداد افرادی که به مطالعه مداوم عادت دارند، نسبت به سایر گروه‌ها کمتر است، اما ۴۸% مردم به‌نوعی با کتاب در طول هفته یا ماه درگیر هستند. این نکته پتانسیل بالای فرهنگ‌سازی و سیاست‌گذاری هدفمند را برجسته می‌کند. 
 
پتانسیل بالای حل مشکل به هیچ وجه به معنای آسان بودن حل مشکل و افزایش سرانه مطالعه نیست که علل این کاهش، پیچیده و چندوجهی است. از یک سو، عدم اراده بر حل مشکل و اولویت‌دار نبودن آن برای مسئولان امر، هزینه بالای کتاب‌های چاپی و نبود برنامه‌های حمایتی در کوران مشکلات معیشتی، کتاب را به کالایی لوکس تبدیل کرده است. از سوی دیگر، ظهور رسانه‌ها و سرگرمی‌های دیجیتال، سهم مطالعه را از سبد زمانی افراد کاهش داده است. همچنین، عدم وجود برنامه‌های آموزشی منسجم برای نهادینه کردن عادت کتاب‌خوانی در دوره کودکی و نوجوانی، مسئله را تشدید کرده است. بااین‌حال به نظر می‌رسد تغییرات مذکور تا این لحظه و انباشت مداوم عدم مطالعه مردم به نخواندن چند جلد کتاب محدود نیست، بلکه کاهش یا عدم مطالعه برای مردم یک جامعه، تهدیدی برای تفکر انتقادی آنان و مشارکت اجتماعی محسوب می‌شود.
 
مروری بر عناصر کتاب و کتاب‌خوانی در ایران
 
 
کتاب چاپی و eBook؛ رقیب یا رفیق؟
 
با ظهور فناوری‌های نوین، کتاب‌های الکترونیک به گزینه‌ای جذاب تبدیل شده‌اند. پلتفرم‌های کتاب‌خوان مانند طاقچه و فیدیبو، دسترسی آسان‌تر و هزینه کمتر را به مخاطبان ارائه می‌دهند. بااین‌حال، هنوز کتاب‌های چاپی برای بخشی از جامعه تجربه‌ای اصیل و ضروری به شمار می‌روند و بلکه همچنان مشتری بیشتری از کتاب‌های الکترونیکی دارند! آمار‌ها نشان می‌دهد که ۳۳ % از مردم به طور مستمر از کتاب‌های چاپی استفاده می‌کنند، درحالی‌که ۱۳ % هرگز به سراغ این قالب نمی‌روند. در مقابل، ۲۳ % به طور مداوم از پلتفرم‌های دیجیتال بهره می‌گیرند، اما ۳۲ % هیچ‌گونه تعاملی با این فناوری‌ها ندارند. داده‌ها حاکی از آن است که این دو قالب، نه‌تن‌ها رقیب نیستند، بلکه می‌توانند در کنار هم عمل کنند و با هم‌افزایی با یکدیگر سهم مطالعه را افزایش دهند. 
 
مروری بر عناصر کتاب و کتاب‌خوانی در ایران
 
 
ذائقه مطالعاتی ایرانیان؛ از شکوه داستان تا حاشیه‌نشینی شعر!
 
داده‌ها نشان می‌دهد که علاقه‌مندی ایرانیان به موضوعات مختلف، تنوع گسترده‌ای دارد. رمان و داستان با ۲۳% در صدر علاقه‌مندی‌ها قرار دارد، درحالی‌که آثار تاریخی و زندگی‌نامه‌ها با ۱۹% در جایگاه دوم قرار گرفته است. موضوعات علمی و تخصصی نیز با ۱۶%، سهم قابل‌توجهی از مخاطبان را به خود اختصاص داده‌اند. از سوی دیگر کتاب‌های انگیزشی و روان‌شناختی با ۱۳.۶%، نشان‌دهنده گرایش مخاطبان به کتاب‌های خودیاری و مرتبط با توسعه فردی است. بااین‌حال تنها ۵.۴% از سبد مطالعات مردم ایران به شعر اختصاص دارد. کاهش علاقه به شعر در کشوری که حافظ، سعدی و مولوی بخش بزرگی از هویت فرهنگی آن هستند، زنگ خطری جدی است. همچنین به نظر می‌رسد در صدر بودن علاقه به رمان و آثار تاریخی، نمایانگر تمایل بیشتر به محتوای روایی، داستانی و نمایشی است که می‌تواند متأثر از گسترش رسانه‌های بصری نیز بوده باشد
 
 
مروری بر عناصر کتاب و کتاب‌خوانی در ایران
 
 
چگونه کتاب را از حاشیه به متن برگردانیم؟
 
برای احیای فرهنگ کتاب‌خوانی در ایران، نیاز به برنامه‌هایی چندوجهی است که از سیاست‌های اقتصادی تا تغییرات فرهنگی را در بر بگیرد:
 
۱. کوتاه‌کردن دیوار‌های اقتصادی
برای افزایش دسترسی مردم به کتاب، باید سیاست‌های حمایتی در دستور کار قرار گیرد. تخصیص یارانه به ناشران و حتی مردم و کاهش مالیات بر چاپ و توزیع کتاب، می‌تواند هزینه تولید و نهایتاً خرید را کاهش دهد. همچنین، تسهیلگری‌های گوناگون برای توسعه و رشد پلتفرم‌های دیجیتال کتاب‌خوانی، به گسترش مطالعه کتاب کمک می‌کند.
 
۲. نوآوری، کلید در‌های بسته
نوآوری همواره راهگشای بسیاری از مشکلات است. برگزاری رویداد‌ها و جشنواره‌هایی برای توسعه و حمایت از ایده‌های نوآورانه در حوزه کتاب‌خوانی، می‌تواند اذهان اشخاص و استارتاپ‌های بسیاری را فعال کرده و با عملی‌شدن ایده‌ها مخاطبان بیشتری را به کتاب جذب کند. به‌عنوان‌مثال ترکیب نسخه‌های چاپی و دیجیتال، با ارائه امکاناتی مانند کد‌های QR برای دسترسی به منابع تکمیلی، نیز یک رویکرد نوآورانه است که می‌تواند موردتوجه قرار گیرد.
 
۳. مدرسه، نخستین بزنگاه
مدارس باید به‌عنوان نخستین نقطه تماس کودکان و نوجوانان با کتاب، نقش جدی‌تری ایفا کنند. بازنگری در کتب درسی و تدوین محتوایی که کتاب‌خوانی را به یک ضرورت آموزشی و نیاز اساسی تبدیل کند، ضروری است. همچنین، گنجاندن فعالیت‌های کتاب‌خوانی در برنامه‌های آموزشی و برگزاری مسابقات مرتبط و البته با قید خلاقیت مضاعف برای دانش‌آموزان، می‌تواند اشتیاق به مطالعه را در میان کودکان و نوجوانان تقویت کند.
 
۴. پویش‌های ملی در خدمت کتاب
در دستور کار قرار گرفتن امر کتاب برای رسانه ملی برای ساخت برنامه‌های متنوع و متعدد در این حوزه می‌تواند مطالعه را به یک عادت جمعی تبدیل کند. همچنین برپایی کمپین‌ها و پویش‌های ملی با مشارکت نهاد‌های عمومی و خصوصی از جمله صداوسیما، تبلیغات و زیباسازی شهری، سیستم حمل‌ونقل عمومی و... باید با هدف ترویج کتاب‌خوانی راه‌اندازی شوند.
 
۵. بازگشت به گنجینه‌های فراموش‌شده
ادبیات کلاسیک ایران، از شاهنامه تا دیوان حافظ، گنجینه‌ای از هویت فرهنگی است که به احیا و بازنمایی نیاز دارد. بازپرداخت آثار بزرگان ادبی در قالب‌های نمایشی، فیلم‌نامه یا حتی سینمارمان‌ها، شاید بتواند نسل جوان را دوباره با این میراث آشنا کند. همچنین، معرفی آثار شعری و ادبی از طریق برنامه‌های رسانه‌های عمومی فرصتی برای بازگشت شعر به قلب فرهنگی جامعه ایجاد می‌کند. لازم به تذکر است که ساخت برنامه‌های حرفه‌ای و فاخر در این زمینه، به معنای نخبگانی شدن نیست، باید اقتضا و راه ساخت چنین مفاهیم و موضوعاتی برای جامعه امروز و نسل جدید را یافت.
 
۶. کتاب‌ها و موضوعات محبوب، پلی به قلب مخاطب
فارغ از سایر راه‌حل‌ها، افزایش عنوان و تیراژ کتاب‌ها و حمایت از تولید محتوای بومی و جذاب و متناسب با بوم ایران در ژانر‌های پرطرف‌دار که در نمودار ۳ اشاره شد، باید در دستور کار قرار گیرد. علاوه بر این به نظر می‌رسد بازنمایی و انتقال مفاهیم سیاسی-اجتماعی و معارف دینی که مخاطب کمتری دارند، در قالب‌های پرطرف‌دار رمان و داستان یا بیان آن‌ها در بطن زندگی‌نامه اشخاص و وقایع تاریخی، می‌تواند ضعف مطالعه در این حوزه را نیز پوشش بدهد.
 
۷. کتاب زیر ذره‌بین، از بازار تا ذهن مخاطب
باید پیمایش‌های مداوم در دستور کار متولیان حوزه کتاب قرار گیرد تا وضعیت بازار کتاب، نیاز‌های مخاطبان، و تغییرات در عادات مطالعه به‌صورت مداوم رصد شود. این پایش‌ها نه‌تن‌ها به تشخیص روند‌های موفق و ناکام در حوزه نشر کمک می‌کند، بلکه امکان پیش‌بینی نیاز‌های آینده را نیز فراهم می‌سازد. همچنین، اثرگذاری کتاب‌ها پس از انتشار باید به‌طورجدی بررسی شود. انتشار کتاب تنها یک بخش از مسیر است؛ بخش دیگر، تأثیرگذاری آن بر مخاطب و جامعه است که هدف نهایی چرخه صنعت کتاب محسوب می‌شود. اگر یک اثر نتواند بر مخاطبان تأثیر مطلوب بگذارد، چرخه نشر با شکست مواجه خواهد شد. ضرورت اثرسنجی به‌ویژه در مورد کتاب‌هایی که با تبلیغات گسترده و کمپین‌های فعال به بازار عرضه می‌شوند، بیشتر احساس می‌شود. چراکه تبلیغات پرقدرت ممکن است فروش را تضمین کند، اما بدون اثرگذاری واقعی، این تلاش‌ها ارزش فرهنگی و اجتماعی خود را از دست خواهند داد.
 
کتاب، کلید آینده‌ای روشن
 
کتاب‌خوانی در ایران اگرچه با چالش‌های جدی روبه‌رو است، اما ظرفیت‌ها و فرصت‌های بسیاری برای احیای آن وجود دارد اگر در اولویت قرار بگیرد و اراده‌ای برای توجه به آن وجود داشته باشد! ترکیب فناوری‌های نوین با روش‌های سنتی، کاهش هزینه‌ها و فرهنگ‌سازی گسترده، می‌تواند این فرهنگ را از حاشیه به مرکز زندگی ایرانیان بازگرداند. آینده کتاب‌خوانی نه‌تن‌ها برای فرد، بلکه برای کل جامعه بستگی به تصمیم‌های امروز ما دارد. کتاب همچنان کلید آگاهی و پیشرفت خواهد بود، اگر آن‌ها را دوباره در دستان مردم قرار دهیم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها