عبدالحسین فقهی، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گفت: رویدادهایی چون هفته کتاب با مطرح کردن و توضیح دادن کتاب در رسانهها و توجیه و تشویق کردن مردم به کتابخوانی نقش بسیار مهمی در سبک زندگی مردم ایفا میکنند. وی افزود: بسیاری از ما بهدلیل مشغلههای کاری و پیچیدگیهای زندگی روزمره، از واقعیتها غافل میشویم. به همین دلیل یادآوری و بیان مجدد این حقایق بسیار ضروری است. قرآن نیز بارها به تذکر، ذکر و یادآوری تأکید کرده است؛ شاید یکی از دلایل نامگذاری قرآن به «ذکر» همین باشد.
فقهی ادامه داد: انسان همواره در معرض فراموشی و غفلت است و گاهی از مسائل مهم و سرنوشتساز غافل شده و به مسائل غیراساسی میپردازد. این غفلت تأثیرات منفی بر سرنوشت او خواهد گذاشت. بنابراین هرچه رویدادها، یادآوریها و تذکرها با زبان روز و روشهای پیشرفته و جذابتر برگزار شود، عموم مردم به اهمیت کتابخوانی و فواید آن بیشتر پی خواهند برد. توضیحات علمی و جدی دانشمندان و متخصصان در مورد ضرورت و فواید کتابخوانی و تأثیر آن بر سرنوشت انسان و آیندگان بسیار مهم است و در گسترش کتاب و کتابخوانی نقش اساسی دارد.
نویسنده کتاب «متون تفسیری در آینه پژوهش» در بخش دیگری از سخنان خود، آمارهای منتشر شده در میزان کتابخوانی ایرانیان را غیرواقعی خواند و گفت: من با این نظر که میزان مطالعه و کتابخوانی در کشور پایین است، اصلا موافق نیستم. همیشه در وسایلنقلیه عمومی، کوچه و بازار و مجامع، افرادی را دیده و میبینم که کتاب به همراه دارند و از کوچکترین موقعیت برای مطالعه استفاده میکنند.
فقهی اضافه کرد: با توجه به گسترش رسانههای مجازی، باید درباره کتاب، کتابخوانی و دستاوردهای کتابخوانان در رسانهها صحبت شود. بهعنوان مثال، میتوان از شرکتهای دانشبنیان و افرادی که بهواسطه کتابخوانی به موفقیت رسیدهاند، به عنوان الگو یاد کرد. روشهای تبلیغ امروزه متنوعتر شده و میتوان از فیلم، کلیپ، گرافیک و سایر روشهای جذاب برای ترویج کتابخوانی استفاده کرد. برنامههای تلویزیونی پربیننده میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.
نویسنده کتاب «فرهنگ تطبیقی جامع مثلها و حکمتها: عربی- فارسی» در بخش دیگری از این گفتوگو به وضعیت فعلی خاورمیانه اشاره کرد و ادامه داد: در علم بلاغت، سخن باید متناسب با حال مخاطب باشد. متأسفانه در شرایط کنونی که دنیا شاهد نسلکشی، کودککشی و ظلم و جنایات در فلسطین است و اعتراضی از کسی برنمیخیزد، باید کتابهایی نوشته و منتشر شود که این حوادث را بهصورت واقعبینانه تحلیل و افشا کنند و برای مردم روشن سازند که چرا در این جهان مدعی تمدن و حقوق بشر، چنین حوادثی رخ میدهد و چرا اکثر کشورها و دولتها سکوت میکنند. این کتابها میتوانند با استناد به رویدادهای تاریخی مشابه، نتایج چنین جنایتهایی را برای بشر نشان دهند. متأسفانه تعداد این کتابها بسیار کم است و جای خالی آنهااحساس میشود.