همان فضای و شرایطی که پیش از این او در فیلم "شادروان" نیز ان را تجربه کرده بود و حالا وجه مشترک این دو فیلم محسوب میشود. در این فیلم تمام داستان حول محور برپایی مراسم ترحیم برای پدر تازه درگذشته یک خانواده از طبقه پایین جامعه ایرانی روایت میشد و حالا در تجربه بعدی "شه سوار" نیز به نوعی همان موقعیت را در میان همان ادمها نشان بار دیگر نشان میدهد بی انکه دچار تکرار شود. او خیلی عالی توانسته از دل موقعیت و زندگی ساده این طبقه اجتماعی با خلق موقعیتهای کمیک در عین اینکه از مخاطبش کم و بیش خنده میگیرد از موضوع و دغدغهای اجتماعی صحبت کند. در "شه سوار" در عین اینکه موقعیتها ساده و بی آلایش هستند از دل شرایط و چالشهای به ظاهر ساده و به کرات تکرار شده، روابط عادی افراد یک خانواده موتور متحرک گره افکنیهای موضوع داستان فیلمنامه میشود. چرا که به نظر میرسد صاحب اثر از قشری از جامعه سخن میگوید که به جهت ضعف اقتصادی، هر مسالهای در میانشان به راحتی قابلیت تبدیل شدن به یک بحران را دارد.
جمعیتی از خانوادههایی را میبینیم که در پی یک اتفاق ناگوار در جریان برپایی مجلس عروسی، به یکباره همراه هم میشوند و از انجا که اصلا جنس زندگیشان توام با التهاب تعریف میشود، خیلی زود با شرایط همراه و هم داستان میشوند به قدری که از دل رنج و مشقاتشان نه تنها خودشان که بیننده را هم به خنده هرچند تلخ وا میدارند و این مشخصه همان چیزی است که کارگردان به خوبی از آن استفاده کرده است. البته که رد پای نوع نگاه حسین نمازی و جهان بینی که نسبت به موضوع "مرگ" دارد نیز کاملا در بستر داستان دیده میشود. اصولا مقوله مرگ در آثار او شوخ طبعانه مطرح میشود. میخواهد بگوید که مرگ خیلی ساده میتواند اتفاق بیفتد و به هیچ وجه مقوله پیچیدهای نیست. (در فیلم شادروان پدر خانواده با خوردن شیرینی خامهای این اتفاق را به سادگی تجربه کرد!) البته ناگفته نماند که آدمهای داستان او مملو از زندگی بوده و قدر ان را میدانند، اما مرگ آگاهی نیز در آثار نمازی خود را کاملا به رخ میکشد و این به خودی خود ارزشمند است و کمتر میتوان نمونه آن را در آثار سینمایی که به باور جامعه امروز میپردازند، سراغ گرفت.
کاملا مشخص است که ویژگی و شیوه فیلمسازی حسین نمازی تحت تابعیت از درونیات، تجربههای شخصی او از زندگی شخصی و اجتماعی اش است و به خوبی با او عجین شده است. یک درام اجتماعی برخاسته از احساسات شخصی و اتفاقاتی که دیده و شنیده و شاید که گاه به طور ملموس آنها را تجربه و شاید هم زندگی کرده باشد. کلام آخر اینکه فیلم "شه سوار" را باید اثر سینمایی بدانیم که، چون برخاسته از واقعیات جامعه مان است کاملا با آن ارتباط برقرار میکنیم و از آنجا که به لحاظ بصری فضای کلی فیلم بسیار چشم نواز است بعد از تماشای ان حال خوبی را به مخاطبش منتقل میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد
نادر قدیانی معتقد است به جای حمایت مستقیم از ناشر مخاطب یا نویسنده، باید از ترویج کتابخوانی در مدارس حمایت کرد
فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد