اگر کسی مواضع مقامات آمریکایی را رصد کند، شاید در ابتدا تصور نماید یک بازیگر مستقل و میانهرو در نظام بینالملل، چنین دغدغهای را مطرح میکند! بااینحال پیوستگی راهبردی و تاکتیکی واشنگتن و تلآویو در جنگ غزه و لبنان، جایی برای هضم این تصویرسازی کاذب آمریکاییها باقی نمیگذارد.اگر کسی مواضع مقامات آمریکایی را رصد کند، شاید در ابتدا تصور نماید یک بازیگر مستقل و میانهرو در نظام بینالملل، چنین دغدغهای را مطرح میکند! بااینحال پیوستگی راهبردی و تاکتیکی واشنگتن و تلآویو در جنگ غزه و لبنان، جایی برای هضم این تصویرسازی کاذب آمریکاییها باقی نمیگذارد.فراتر ازآن، نگرانی آمریکاییها در خصوص تصاعد بحران در منطقه، نشاتگرفته از وحشت و ترس ناشی ازناتوانی آنها در بحرانهای خودساخته یکسال اخیر است. بنابراین، در تشخیص جنس نگرانیهای اخیر آمریکا نباید دچار سوءمحاسبه و خطا شد. باید توجه داشت که تفکیک بازی واشنگتن از تلآویو اساسا غیرممکن و غیرمعقول است.
آماری که نباید نادیده انگاشت
رژیم اشغالگر قدس بزرگترین دریافتکننده کمکهای نظامی آمریکا در تاریخ است و از سال ۱۹۵۹ تاکنون ۲۵۱.۱۲میلیارد دلار با درنظرگرفتن نرخ تورم در این سالها دریافت کرده است. بااینحال، ۱۷.۹میلیارد دلاری که از ۷ اکتبر سال گذشته هزینه شده، تاکنون بیشترین کمک نظامی ارسالی به رژیم اشغالگر قدس درطول یکسال محسوب میشود.بعداز پیمان کمپدیوید در سال ۱۹۷۹ میان رژیماشغالگر قدس و دولت انور سادات در قاهره، آمریکا متعهد شده سالانه میلیاردها دلار به این دو کشور کمک نظامی ارائه دهد. این کمکهای تسلیحاتی در بزنگاههای حساس و مهم مانند جنگ اخیر غزه و لبنان به نقطه اوج خود رسیده است.
به عبارتی گویاتر، واشنگتن در اینجا نهتنها حامی رژیماشغالگر قدس، بلکه شریک «مطلق» آن در جنگهای صورتگرفته پس از اشغال فلسطین، ازجمله جنگ غزه و لبنان محسوب میشود. کمکهای آمریکا از زمان شروع جنگ غزه شامل تامین مالی نظامی، فروش تسلیحات، حداقل ۴/۴میلیارد دلار برداشت از انبارهای آمریکا و تحویل تجهیزات بوده است. بسیاری از تسلیحاتی که آمریکا در این سال تحویل داده شامل مهماتی چون گلولههای توپخانه، بمبهای ۲۰۰۰پوندی و بمبهای هدایتشونده دقیق بوده است. همان بمبهایی که در جریان عملیات ترور ناجوانمردانه سیدمقاومت، شهید سیدحسن نصرا...مورد استفاده قرار گرفت. شواهد و مستندات دقیق نشان میدهد که واشنگتن از اصل این عملیات، جزئیات،نحوه اجرا و فراتر از آن، در اجرای آن نیز با صهیونیستها مشارکت داشته است. بنابراین، واشنگتن نمیتواند فرمول غیریتسازی ظاهری از رژیم صهیونیستی را در برهه کنونی به اجرا بگذارد.
کمکهای غیراعلامی واشنگتن به صهیونیستها
به گفته محققان، برخلاف کمکهای نظامی مستند علنی آمریکا به اوکراین، دریافت جزئیات کامل آنچه که از ۷ اکتبر سال گذشته به اراضی اشغالی ارسال کرده غیرممکن است. بنابراین ۱۷.۹میلیارددلاربرای سال یک رقم جزئی محسوب میشود. آنها به تلاشهای دولت بایدن برای پنهانکردن حجم کامل کمکها و انواع سیستمها از طریق مانورهای بوروکراتیک اشاره کردند. کمک مالی به متحد کلیدی آمریکا در طول جنگی که تلفات سنگینی بر غیرنظامیان وارد کرده، آنها را در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری دچار اختلاف کرده است.دولتهای مختلف درآمریکاهمواره بر استمرار کمک ازاسرائیل متعهدبوده و دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر میزان حمایت از صهیونیستها با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند. دولت بایدن از زمان آغاز جنگ غزه با هدف بازدارندگی و پاسخ به هرگونه حمله به نیروهای اسرائیلی و آمریکایی، قدرت نظامی خودرادر منطقه تقویت کرده است. این عملیات اضافی حداقل ۴.۸۶میلیارددلارهزینه داشته که البته کمکهای نظامی آمریکا به مصر ودیگر شرکا در منطقه را شامل نمیشود.
تحلیل محتوای آمارهای اعلامی و غیراعلامی
در تحلیل محتوای آمارهای اعلامی و غیراعلامی، همین بس که واشنگتن نهتنها جزئی از بحران، بلکه عامل تولید و تثبیت آن در جنگ غزه محسوب میشود. بخش مهمی از تلاش دولت بایدن برای غیریتسازی در قبال صهیونیستها، ناشی از وحشت آنها نسبت به هزینههای شکست مشترک میدانی و فرامتنی آنها و تلآویو است. بخش دیگری از این اقدامات و تلاشها نیز ناشی از فضای انتخاباتی جاری در آمریکاست.در ایالاتی حساس و سرنوشتساز مانند ویسکانسین، میشیگان، پنسیلوانیا و جورجیا، رأیدهندگان مسلمان و رنگینپوست که بخش زیادی از آنها محسوب میشوند، از دولت بایدن و دموکراتها بابت حمایت کاخ سفید از نسلکشی غزه شدیدا ناراضی بوده و این نارضایتی را در نظرسنجیها نیز منعکس ساختهاند. همین مسأله سبب شده تا کاخ سفید تلاش نخنمایی را جهت غیریتسازی با صهیونیستها در جنگ غزه صورت دهد.بااینحال کشف واقعیات جنگ غزه و لبنان از سوی افکارعمومی دنیا سبب شده تا جایی برای تکمیل این بازی وقیحانه از سوی واشنگتن باقی نماند.