این در حالی است که با کمی تامل در جامعه آماری و همچنین موج هجمههای ایجاد شده، میتوان دستمایه قرار دادن این قبیل نظرسنجیها را بیش از آنکه بر پایه حقیقت باشد، ناظر بر عملیات روانی دانست که سوگیرانه و با قصد تخریب رسانهملی صورت گرفته است. بیآنکه تلاشهای مستمر این رسانه وتحول آن درسالهای اخیر رامدنظر قراردهد ونگاهی واقعبینانه به میزان مخاطبان صداوسیما داشته باشد. در پی این انتقادات بیاساس، علی ربیعی نیز در توییتی دست به نقد مرجعیت خبری صداوسیما در کشور زد که با واکنش رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما همراه شد. پیش از این هم مرکز تحقیقات رسانه ملی پاسخی به نتایج نظرسنجی منتشره و تحلیلهای ارائهشده بر پایه آن ارائه داد. در ادامه نگاهی به این موضوع داشتیم.
مرجعیت خبری در داخل مرزهاست
محسن شاکرینژاد، رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما در واکنش به نقد علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور، در صفحه شخصیاش در ویراستی نوشته است: «جناب آقای دکتر ربیعی، مدتهاست که همه سنجشها نشان میدهد کماکان مرجعیت خبری اکثریت مردم ایران داخل مرزها و رسانهملی است. در این زمینه، چنانچه نظرسنجیهای مرکز تحقیقات صداوسیما را قبول ندارید، میتوانید به نظرسنجی ایسپا دراینزمینه مراجعه بفرمایید. البته توصیه میشود به اصل نظرسنجی ایسپا رجوع کنید.»
عضو هیاتعلمی و استاد دانشگاه صداوسیما در ادامه اضافه کرده است: «قضاوت برمبنای مطالب مندرج در سایتها و کانالهای جهتدار فضای مجازی ممکن است حتی یک استاد دانشگاه با سوابق طولانی اجرایی و امنیتی را دچار خطای تحلیلی کند. جهت استحضار، ایسپا جوسازی سایتها و کانالهای فضای مجازی در استناد به نظرسنجی اخیرش را غیرعلمی و غیرقابلتعمیم به عموم جامعه ایران اعلام کرد.»
ماجرا چه بود؟
بنابر این گزارش، علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور در صفحه شخصیاش درایکس نوشته بود: «مدتهاست همه سنجشها و شواهد نشان میدهد که متأسفانه مرجعیت خبری از داخل کشور به بیرون مرزها انتقال یافته است. سنجشی که اخیرا ایسپا در مورد استفاده از فیلمها و سریالهای مورد علاقه مخاطبان منتشر کرده، حکایت از آن دارد که علاقه به محتواهای تفریحی و تماشای فیلم نیز دیرزمانی است که به تولیدات خارج از مرزهای ایران سوق پیدا کرده است. آیا وقت آن نرسیده که در سیاستهای خبری رسانهای فرهنگی و سینما تجدیدنظر شود؟!»
ذکر این نکته ضروری است که در گزارشهای منتشره برخی پایگاههای خبری به بخشی از نظرسنجی فوق اشاره شده، ازجمله آنکه دانشجویان مورد پرسش، بخش عمدهای از اوقات فراغت خودشان را صرف گشتوگذار در فضای مجازی میکنند و اساسا تماشای فیلم و سریال جایگاه قابلتوجهی در پر کردن اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای دولتی ندارد و از اندک دانشجویانی که اعلام کردهاند فیلم و سریال تماشا میکنند، پرسیده شده که از چه منبعی فیلم و سریال تماشا میبینند که نتایج نشان داده پاسخگویان بیشتر ازطریق دانلود و تماشا از سایتهای اینترنتی و بعد، پلتفرمهای نمایش داخلی و خارجی بیننده فیلم و سریال هستند و تلویزیون در رتبه چهارم قرار دارد.
یک عملیات روانی
در فروردینماه، یعنی چند روز قبل از اجرای این نظرسنجی دانشجویی، ایسپا در یک نظرسنجی از عموم مردم (نه یک قشر خاص مثل دانشجویان) میزان مخاطب رسانهملی را حدود ۷۰درصد اعلام کرده بود؛ اما هیچکدام از سایتهای مذکور اشارهای به آن نداشتند.همین موضوع نشان ازغرضورزی و ایجاد فضای روانی مسموم علیه صداوسیما دارد؛ زیرا بیاعتنا به نتایج نظرسنجیهای سابق و همچنین جامعه آماری، صرفا به بیان تحلیلهای نادرست پرداختند که خوراک رسانههای معاند یا کسانی است که بدون آشنایی با تخصصهای آماری صرفا شنیدهها را باور میکنند.
پاسخ مرکز تحقیقات
برای روشنتر شدن موضوع پیشینه این نظرسنجی و نکات ذکرشده درپاسخ مرکز تحقیقات صدا وسیما را بیان میکنیم. همانطور که اشاره شد در اردیبهشت ماه سالجاری مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) با همکاری وزارت علوم اقدام به انجام یک نظرسنجی پیرامون وضعیت فرهنگی و اجتماعی دانشجویان دانشگاههای دولتی کرد. این نظرسنجی در بین تعداد محدودی از دانشجویان مقاطع مختلف عمدتا کارشناسی به صورت پیمایشی صورت گرفته که بخشی از نتایج تازه منتشرشده این نظرسنجی بهانهای شد تا برخی از سایتها و کانالها بدون اشاره به کل این نظرسنجی و با تحریف بخشهایی از آن، رسانهملی را زیر سؤال ببرند. در این راستا ذکر چند نکته ضروری است:
اساسا الگوی مصرف رسانهای یک قشر خاص مثلا دانشجویان، قابل مقایسه با عموم مردم و تعمیم به کل جامعه ایران نیست. حتی خود ایسپا بعد از این شیطنت رسانهای توضیح داد که این نظرسنجی در بین ۲۲۵۰ نفر دانشجو انجام شده و نتایج آن قابل تعمیم به کل جامعه نیست، ولی متاسفانه این بیاخلاقی رسانهای ادامه یافت.
البته این بیتوجهی به واقعیات که نشاندهنده نیت تحریفگران است موضوع جدیدی نیست. در فروردین ماه یعنی چند روز قبل از اجرای این نظرسنجی دانشجویی، ایسپا در یک نظرسنجی از عموم مردم (نه یک قشر خاص مثل دانشجویان) میزان مخاطب رسانهملی را حدود ۷۰درصد اعلام کرد. ولی هیچکدام از این سایتها و کانالهایی که امروز به نتایج نظرسنجی ایسپا برای هجمه به رسانهملی استناد میکنند، حاضر نشدند کوچکترین اشارهای به این یافته داشته باشند! برای مخاطبان فهیم رسانهها مبرهن است که چنین فعالیتهایی نه علمی است و نه اخلاقی. البته کاهش مخاطب تلویزیون در رقابت با فضای مجازی امری جهانی بوده و موضوع جدیدی نیست، اما این جنس فعالیتها به بهانه نقد مدیریت رسانهملی مسبوق به سابقه نیست و بیانگر نیات خاص منتشرکنندگان این تحریفات است. کار رسانهای صداقت و انصاف میخواهد وگرنه نتیجه میشود فریب افکار عمومی.
معیار، نظر مردم است؛ نه قشر خاص
جبا ر آذین، منقد و مدرس سینما تئاتر و تلویزیون در گفتوگو با جامجم برای تبیین این موضوع توضیح میدهد: واقعیت این است که اغلب دستگاههای فرهنگی و هنری کشور و ازجمله رسانه ملی، برای ایجاد ارتباط عمیق و مستمر با مخاطبان خود ازطریق یک مرکز یا واحد خاص به ارزیابی و تحلیل نظرهای مخاطبان میپردازند. این اتفاق خاص رسانهملی نیست و توسط روابطعمومیهای برخی از نهادها و سازمانهای فرهنگی و هنری هم بهاجرا در میآید. آنچه که در این نظرخواهیها ملاک قرار میگیرد و براساس آن معیارهای ارزشی و تحقیقاتی به نتیجه مطلوب میرسد، کسانی هستند که مورد نظرسنجی قرار میگیرند. از آنجا که مخاطبان اصلی رسانهملی یعنی چه صدا و چه سیما، قشرهای مختلف مردم هستند و تولیدات این رسانه فقط برای یک قشر خاص تهیه و ارائه نمیشود، بنابراین چنانچه قرار باشد نظرهای مردم در این ارتباط معیار چگونگی آثار صداوسیما قرار گیرد، باید شامل قشرهای مختلف جامعه بشود.وی ادامه می دهد: یک اصل در تولید آثار فرهنگی و هنری این است که این آثار برای مردم تهیه و ارائه میشود. یعنی منطبق با نظر، سلیقه و خواست مردم هستند. بدیهی است که چگونگی و روند روبهرشد و حتی توقف تولید برخی برنامهها میتواند ازطریق همین نظرسنجیها خود را به اثبات برساند. هرچقدر این نظرسنجیها دقیقتر، واقعیتر و علمیتر باشد، میتواند راهگشا باشد. افراد و گروههای مختلف از منظرهای متفاوت سیاسی، اجتماعی، تخصصی و غیرتخصصی ممکن است دست به یک نوع نظرسنجی بزنند که این نظرسنجیها با نظرسنجیهای رسمی رسانهملی متفاوت باشد. چرا که در نظرسنجی رسانهملی مردم با قشرهای مختلف معیار قرار میگیرند، اما در سایر نظرسنجیها ممکن است فقط یک قشر خاص مورد توجه قرار گرفته باشد. از همین روی، چنانچه فقط یک قشر خاص برای نظرسنجی مخاطب قرار گرفته شده باشد، نتیجه نمیتواند یک نظرسنجیکامل واجتماعی وعلمی باشد.یعنی ممکن است مثلا ازیک قشرخاص مثل پزشکان درباره سریالها یا برنامههای تلویزیونی نظرخواهی شود که این فقط نظریک قشر از جامعه است و نمیتوان به همه مردم تعمیم داد و گفت نظر همه مخاطبان صداوسیما همین است. حتی نمیتواند نظر همه کادر درمان باشد. چون فقط از یک بخشی از جامعه پزشکان نظرسنجی صورت گرفته است. از همین روی نمیشود نظرخواهیهای قشری و گروهی و محدوداندیشانه به یک گروه و جریان را معیار اساسی نظرخواهی اجتماعی کرد. لذا نظرخواهی که در صداوسیما صورت میگیرد، یک نظرسنجی اجتماعی است. آذین بیان میکند: آنچه که گاهی در خارج از این سازمان صورت میپذیرد، ممکن است یک نظرسنجی سیاسی، قشری و یا گروهی باشد که اینها نمیتواند ملاک چگونگی فعالیتهای رسانهملی را شکل دهند. بنابراین آنچه که اجتماعی و علمی نیست و تمام قشرها را دربر نمیگیرد، نمیتواند مورد قبول و نظر علمی و کارشناسانه باشد و نظرسنجی کاملی تلقی شود.