اصلا تعداد عکسهای دوران کودکی ما معمولا آنقدرزیاد نیست که بتوان ازآن آلبومهای شخصی درست کرد! ولی عکسهای دستهجمعی زیاد داریم؛ عکسهایی که البته نگاه کردن به آنها خاطرات بسیاری را برایمان زنده میکند و ما را به روزهایی میبرد که باوجود تمام مشکلات یکچیز میان همه مردم مشترک بود؛ آن هم حس وحال خوب داشتن.بعدها با رواج تلفنهایهمراه و دوربینهای مجهزش، رفتهرفته دوربینهای عکاسیخانگی کنار گذاشته شدند.حالادیگر کمترکسی است که تصاویری راکه هرلحظه میتواندبه کمک دوربینهای مجهز تلفنهمراهش ثبت کند، روی کاغذ چاپ بیاورد. اغلب آلبومها شامل حافظههای رایانهای هستند که ما هر از چندگاه، انبوه عکسهایی که پوشه عکسهای تلفن همراهمان را اشغال کرده به آنها منتقل میکنیم. آلبومهایی که در هر مکان و هر زمانی مشروط به بودن تلفنهمراه یا رایانه قابلدسترس و در صفحه مانیتور یا صفحه گوشی قابل ورقزدن هستند اما هرگز حالوهوای آلبومهای کاغذی با عکسهای ظاهرشده روی مقواهای مخصوص را به ما منتقل نمیکنند! با تمام اینها عکسها دنیایی از حرف و خاطره با خود بههمراه دارند؛ حرفها و خاطراتی که ممکن است برای هر یک از آدمهای حاضر در تصاویر معنای متفاوتی داشته باشد. همچنانکه هریک از ما با دیدن تصاویر اشخاص و مکانهای مختلف حالوهوای متفاوتی را تجربه میکنیم. یکی ممکن است بیتفاوت ازکنار عکس یک مکان رد شود و دیگری دنیایی از خاطرات خوب و بد با دیدن همانتصویر به ذهنش هجوم آورد وحتی تا ساعتها او را به خود مشغول کند. خلاصه اینکه تکنولوژی عکاسی امکان ثبت لحظهها و جاودانهشدن آنها در قاب تصویر را به ماهدیه داده است اما آنچه که یک قاب عکس را زنده میکند، خاطرات و تجربههای شخصی ما در آن زمان و مکان خاص است. تجربههایی که روایتگر بخشی از تجربه زیسته ما و گاه تکرارشدنی و گاهی غیرقابل تکرار هستند.عکسها اما در عینحال و باوجود ثبتوضبط وقایع گاهیاوقات روایان صادقی نیستند چراکه این صداقت در روایت به زاویهدید عکاس وابسته است و گاهی این زاویهدید و زوایه ثبت وقایع درست بر خلاف واقعیت بوده است.اماهمیشه هستند، لنزهایی که واقعیتهاراهمانطور که هست ثبت وضبط میکنند.واقعیتهایی ازجنس وقایع کودتای۲۸ مرداد۱۳۳۲و آنچه که زیرتیغ قمه شبان بیمخها بر این مردم گذشت؛ روایتی از سالها مبارزه برای رسیدن به استقلال و آزادی.