مقوله فرهنگ باهمه گزارههایی که دارد وباهمه سنجههای ارزشی که میتوان برای آن درنظرگرفت، یکی اززنجیرههای ارزش محسوب میشود که درتقابلهای فیمابین قدرتهای دنیا نیز به یکی ازمولفههای قدرت تبدیل شده و تجاهل به آن، یا تغافل ازآن میتواند بنیاد و هستی یک جامعه و تمدن را در معرض خطر و فروپاشی قرار دهد.
پیوند خردهفرهنگهای بومی به عاشورا
رویکرد سازمان صداوسیمابه مقوله برنامههای کارشناسی وتخصصی طی دوران جدید و توجه به غنای فرهنگی درشبکههای مختلف، این سازمان و برنامههای تولیدی آن را درمعرض نگرش جدیدی نزد طیفهای مختلف قرار داده که ضمن بررسی محتوایی، توقعات جدید و متفاوتی را نیز به وجود آورده است. اهمیت حفظ و نگهداری فرهنگ بومی و خردهفرهنگهای متصل به هم در رسانهملی از ارزش بسیار بالایی برخوردار است که به هر بهانه و مناسبتی انتظار ازاین سازمان آن است که بتواند علاوه بر حفظ، به گسترش وانتقال فرهنگ درهمه ابعاد کمک کندودراین میان فرهنگ دینی ومذهبی با توجه به ظرافتهای موجود در آن و تاثیرگذاری که بر سبک زندگی آحاد مردم دارد،ازاهمیت ویژهتری برخورداراست که دقت مضاعف وکارشناسیهای عمیقتری راازهرلحاظ میطلبد.ایام سوگواری و عزاداری سید و سالار شهیدان، اباعبدا...(ع) نهتنها درایران، بلکه درسرتاسر جهان همراه با برگزاری برنامههای خاص عزاداری است که هر کدام از این عزاداریهابه تناسب فرهنگ جمعی وخردهفرهنگهای بومی،جغرافیایی وقومی به شکلهای مختلف برگزار میشودوهرکدام دارای وجه تاریخی و وجوه معنایی ومفهومی خاصی هستند که متصل به مفاهیم عاشورا و کربلاست.
رسانهملی و بازنمایی سوگواریهای حسینی
تا پیش از گسترش فضای رسانهای در جامعه، توقعی برای شناسایی این نوع خردهفرهنگها(آیینهای سوگواری و عزاداری) موجود نبود و عدم شناخت آنها شاید عیب یا نقص محسوب نمیشد اماباگسترش رسانههای جمعی وبازتاب تقطیعشده این نوع خردهفرهنگها، بهویژه آیینهای سوگواری و عزاداری درفضای مجازی،نوعی قیاس(مبتنی برهویت فرهنگی)میان فرهنگهای جغرافیایی و نیز بومی و قومی به وجود آمده که هر گروه از مردم میخواهند به آنچه هستند و آنچه پیشینگانشان بودند، بیشتر افتخارکنند وضمن آن، عرض ارادت خود به ساحت اباعبدا...(ع)را با توسل به فرهنگ بومی به سایرین بیشتر نمایان کنند.
پلی میان رسانه و فرهنگ
«حسینیه معلی» یکی ازموفقترین برنامههای شناختهشده سالهای اخیر تلویزیون است که با نگرشی نو و با اندیشهای متفاوت نسبت به ماسبق خود وارد عرصه بازخوانی شیوههای مرسوم عزاداری برای اباعبدا...(ع)شده وخود رادر قیدوبند افراد یا هیئات شناختهشده و معروف قرار نداده و علاوه بر آنکه توانسته گونه جدیدی از برنامهسازی مذهبی و آیینی را به نمایش بگذارد، پل ارتباطی خوبی میان خردهفرهنگها و آیینهای سنتی عزاداری در جایجای کشور و حتی جهان شده است.توجه به شیوههای سنتی عزاداری نقاط مختلف جغرافیای کشور و دعوت از هیئات بومی، قومی و محلی به استودیو برنامه، حسینیه معلی را به یک برنامه کاملا مردممحور و خوشذائقه تبدیل کرده که طیفهای مختلف مردم با جدیت تمام و با عمق وجود بیننده آن هستند و پابهپای کارشناسان مذهبی و مداحان و سوگواران حاضر در استودیو به عزاداری و سوگواری میپردازند و لحظههای خود را غرق در معنویت و ذکر و توسل میکنند. شبکه سه با ساخت برنامه حسینیه معلی موفق به ایجاد تحولی شگرف در ارائه مفاهیم دینی و جذب مخاطب طی دورههای قبل این برنامه شد که پایه و محور آن،برنامههای سوگواری ایام محرم با حضورگروهی از مداحان سرشناس بودوبعد ازآن حتی تعمیم به برنامه قرآنی نیز پیدا کرد و بهطور بالقوه توانست جایگاه فصلی ومناسبتی در کنداکتوربرنامههای شبکه سه به دست آورد.انسان به لحاظ فیزیولوژیک در کالبد و اندیشه، همواره میل به رشد و کمال داردوگاهی این رشد و کمال را به گونهای دیگر به غیر از آنچه هست، جستوجو میکند و نوع این جستوجو را در این لحظه، اگر ما با عنوان «تنوع» بشناسیم، خواهیم دید که اساسا «تغیر ذائقه» و «انحراف» از هستی فعلی و اکنون هر کس، در همین «تنوعطلبی» شکل میگیرد و نقطهعطف تاثیرگذاری در تغییر فرهنگ، دقیقا میتواند در همین تنوعطلبی افراد یک جامعه باشد که آگاهانه یا ناآگاهانه با تاثیرپذیری از فضای رسانهای مجازی یا غیرمجازی روی به ایجاد تنوع در رفع نیازهای مادی و معنوی خود میآورند.
هویتمحوری در حسینیه ایرانی
توجه به لایههای هویتی و اجتماعی در حسینیه معلی، عوامل تولید و سیاستگذاران را به این سمت سوق داده که به موضوع ذائقه و تنوع در چارچوب فرهنگ داخلی بنگرندوضمن وسعتبخشی به تنوع ذائقه بر حفظ میراث فرهنگی نیز اهتمام داشته باشند که حضور گروههای مختلف از شهرهای مختلف ایران و برپایی آیینهای سنتی دراستودیو حسینیه معلی موید این نگاه و این نگرش است.اگر شرح «بههمتنیدگی» و «پیوستگی»مجموعهای ازباورها، ارزشها،اعتقادات، عادات،رسوم، تاریخ،هنر و...را که در تعاریف فرهنگ موجود است،مرور کنیم،خواهیم دیدکه تغییر ذائقه وتاثیرگذاری بر فرهنگ،راهبرد مشخص وخط رسانهای تمام رسانههای فارسیزبان و معاند با ارزشها و فرهنگ ایران و انقلاب اسلامی است که از اواخردهه ۶۰ به بعد به انحای مختلف روزبهروز رنگ جدیدتر با دایره تاثیرگذاری بیشتر به خود گرفتهاند و در اغلب مواقع، کارشناسان فرهنگی واجتماعی آگاه به ابعاد این نوع جنگ،عناوین مختلفی مثل «شبیخون فرهنگی»، «تهاجم فرهنگی» یا «ناتوی فرهنگی» را مطرح کردهاند وعموما اتفاقنظر براین سناریو داشته و دارند که دشمن مترصد تغییر هویت وفرهنگ جامعه است واین مهم راباشیوههای نوین وجذاب وچشمنوازرسانهای میخواهدبه سرانجام مطلوب خود برساند.حسینیه معلی باگسترش جغرافیای مفهومی خودبه تمام نقاطمختلف ایرانوسایر کشورهای همسوبامکتب امامحسین(ع)ضمن انجام رسالت خودگواهی بربرخی نظریههای فرهنگی ومصداقی عیان برپویایی و سیالی مفهوم کلی فرهنگ نیزهست که توانسته قامتی برافراشته ومتلألی درمیان سایربرنامههای رسانهای ازخودش نشان دهدو جذابیت بدیع از نوع برنامههای مذهبی را ایجاد کند که بازتاب این جذابیت و تلألو را علاوه بر بستر جامعه که ذکر زبان عام مردم است، میتوان در فضای مجازی نیز مشاهده کرد.
شرح و تصویر دلدادگی آگاهانه
رویکرد «نوآورانه» و «نوپدید» برنامه حسینیه معلی ضمن آنکه شرح دلدادگی آگاهانه ومبتنی بر شوروشعور قشرهای مختلف مردم در عزاداری سیدالشهداست، توجه به پایههای فرهنگی ولایههای فرهنگی و بومی وقومی نیزهست که دراین مسیرعوامل اجرایی و کارشناسان برنامهونجمالدین شریعتی،مجری،با پیوندزدن محوراصلی برنامهبهآیینهایسنتی مثل تشتگذاری،نخلگردانی، سینهزنیهای محلی، زنجیرزنی و...میکوشند گروههای حاضر در استودیو را به همان شکل که هستند به مخاطبان خود معرفی کنند.