از جمله ظرفیتهایی که این نوع آثار در جغرافیای تئاتر ایجاد یا پررنگ کردهاند، میتوان به ایجاد همکاریهای تئاتر، سینما و موسیقی، اضافهشدن مکانهای جدید اجرا و بیرونآوردن نمایشها از سالن کوچک تئاتر و افزایش بازدیدکنندگان اشاره کرد. با این حال اما هستند افرادی از اهالی تئاتر و موسیقی که دید مثبتی به این نوع نمایشها ندارند و هر کدام با دیدی متفاوت به آن مینگرند و آن را نقد میکنند.
کنسرتنمایش؛ غریب آشنا
یکی از موارد اختلاف در میان اهالی هنر که باعث شده دید مثبتی به کنسرتنمایشها نداشته باشند، نامی است که این نوع اجراها دارند. کنسرتنمایش که ترکیبی از دیالوگ، موسیقی و حرکت است، در واقع هنری تلفیقی است و ظاهرا نخستینبار چنین نامی را (کنسرت نمایش) نه یک فرد خاص که برگزارکنندگان این برنامهها به واسطه تلفیق موسیقی و نمایش بر آن گذاشتهاند. اهالی تئاتر نیز هر یک بهنوعی تاکنون نتوانستهاند چنین نامی را برای این اجراها بپذیرند، بهعنوان مثال جلالالدین دری که خود کارگردان کنسرتنمایش «کوچه عاشقی» است که با حضور بازیگرانی چون امیرحسین آرمان و با صدای حمیدرضا ترکاشوند این روزها در صحنه است، معتقد است: اصطلاح «کنسرتنمایش» یک اصطلاح غلط است که گریبان تئاتر ما را گرفته است. یک اثر یا کنسرت است یا نمایش. برخی گمان میکنند اگر روی اثرشان نام «کنسرتنمایش» نیاید، مخاطب را از دست میدهند. من تئاتری کار کردهام که در آن موسیقی دارد و موزیکال است. دراین نمایش که ۱۲۵دقیقه است فقط۲۰دقیقه آن موسیقی است.باوجود چنین اظهارنظرهایی آیا واقعا کنسرتنمایش وصله ناجوری است برتن تئاتر کشور و هیچگونه پشتوانهای ندارد؟ عموما صحبتی که درباره کنسرتنمایشها میشود این است که این آثار در سبکهای معمول تئاتر جای نمیگیرند، نه مانند اپرا هستند که تمام بازیگران به فنون موسیقی تسلط داشته باشند و موسیقی جایگاه ویژهای در آن داشته باشد، نه کاملا بر اساس تئاترهای موزیکال است که تمام ارکان آن رعایت شود.
سرآغازی با «قحطی نور»
گفته بالا شاید در نگاه اول درست به نظر برسد اما وقتی با نگاهی دقیقتر به تاریخچه نمایش در کشور بپردازیم و جایگاه موسیقی در آن را بسنجیم، خواهیم دید که تلفیق موسیقی در نمایشهای ایرانی مانند نمایشهای روحوضی، تعزیه و حتی نقالی با آنچه در غرب تحت عناوینی مثل اپرا و تئاتر موزیکال نام برده میشوند، متفاوت است و کنسرت نمایشها را میتوان بنا بر نوع اجرایی که دارند، بازتولید مدرنی ازنمایشهای ایرانی دانست؛چراکه دراین کنسرتنمایشها گاهی خواننده راوی بخشی ازنمایش است،مانند کنسرتنمایش «سی» به کارگردانی علیاصغر دشتی وهمکاری سهراب پورناظری و همایون شجریان یا کنسرتنمایش «مجنون آن لیلی» پیمان خازنی که روایت آن برعهده عبدالجبارکاکایی است.اگر صرفا به تاریخچه کنسرتنمایشها نگاهی بیندازیم، نمایش «قحطی نور» که سال ۱۳۹۱ به کارگردانی امین حیایی روی صحنه رفته، اولین اجرایی است که تلفیقی از موسیقی و تئاتر بوده و عنوان کنسرتنمایش بر آن اطلاق شده، اما عبارت کنسرتنمایش زمانی جدی گرفته شد که در سال ۱۳۹۶ نمایش «سی» بر اساس شاهنامه فردوسی روی صحنه رفت و استقبال پرشور از این نمایش باعث شد تا شاهد موجی از کنسرتنمایشها باشیم؛ آثاری که امروزه دیگر فقط به نامهای بزرگ در عرصه بازیگری و موسیقی تکیه ندارند و نسل جدیدی را وارد اینگونه اجراها کرده است.
ظرفیتسازی مخاطب در همنشینی تئاتر، موسیقی و سینما
فروش تئاتر در کشور در مقایسه با فروش آثار سینمایی که سالهای اخیراکران شدهاند،بیشتر شبیه یک شوخی میماند.فارغ از جذابیت بصری سینما برای مخاطبان آن، یکی از دلایل اصلی موفقیت سینما (حداقل ازنظرمالی) حضور بخش خصوصی در این هنر بود که توانست با ایجاد منابع مالی جدید مخاطبان بیشتری رابه سینما بکشاند.شاید مهمترین اتفاقی که پدید آمدن کنسرتنمایشها توانستند رقم بزنند، همکاری سه هنر موسیقی، تئاتر و سینما بود.حقیقت این است که تئاتر سالها به دلیل سیاستگذاریهای بد، از سبد فرهنگی جامعه کنار رفته بود و جز مخاطبان خاص خود، عموم جامعه را نمیتوانست جذب کند. این عدم جذابیت در میان بازیگرانی که فعالیت خود را از صحنههای تئاتر شروع کرده بودند نیز دیده میشد و زمانی که دوربین روی خوش به آنها نشان میداد، تئاتر را فراموش میکردند و دیگر زمانی را به اجرای تئاتر اختصاص نمیدادند که نبود مخاطب نیز ازدلایل اصلی چنین اتفاقی بود. کنسرت-نمایشها توانست با گردآوردن عوامل مختلفی که موجب پررونق شدن یک حوزه میشود، علاقهمندان بسیاری را به جغرافیای تئاتر جذب کند. این آثار موجب شد تا بخش خصوصی بیش از پیش به تئاتر ورود کند و به تبع آن منابع مالی جدیدی نیز به تئاتر وارد شود.همچنین توانست هنرمندان مطرح راگرد هم آوردومخاطبان را بهواسطه همکاری این هنرمندان که تاکنون اتفاق نیفتاده بود، جذب این آثار کند ودنیای تئاتر که تا پیش ازاین از پرکردن سالنهایی با ظرفیت ۱۰۰نفر عاجز بود با ورود کنسرت نمایشها به مرحلهای رسید که بیش از ۳۰۰۰ نفر را کنار هم جمع میکند.
برونرفت از فضاهای محدود و استفاده بهینه از اماکن تاریخی
واقعیتی که درباره تئاتر وجود دارد، این است که تئاتر همواره متکی به سالنهای اجرای استاندارد است، سالنهایی که در طول سالهای گذشته اقدامی برای ساخت آنهانشده وساختمانهای موجودهم به خاطرعمربالایی که دارد، برگزارکنندگان را با محدودیتهای بسیاری روبرو میکند؛ مانند محدودیتهای صوتی و نورپردازی و محدودیت در اجرای تکنیکهای جدیدی مانند ویدیومپینگ(پخش تصاویر متحرک). در چنین شرایطی که تئاتر از نبود فضاهای استاندارد برای اجرای نمایشهای باکیفیت رنج میبرد، کنسرت نمایشها با اجرا در فضاهای باز و تاریخی ظرفیتی را به تئاتر معرفی کرد که پیش از آن کمتر به آن پرداخته میشد. به عنوان مثال کنسرت نمایش «سی» که شاید بتوان آن را موفقترین اجرای این نوع از نمایشها نامید با اجرا در مجموعه سعدآباد توانست با بهرهگیری از تکنیک ویدیومپینگ جذابیتهای بصری را خلق کند که تا پیش از این به دلیل محدودیتها امکان استفاده از آن نبود.همچنین اجرا در فضاهای باز و اماکن تاریخی علاوهبر اینکه میتواند باعث هماهنگی مکان اجرا با موضوع نمایش شود، این امکان را میدهد تا هر اجرا میزبان جمع کثیری از مخاطبان باشد. محدودیتی که سالنهای تئاتر موجود در کشور با آن مواجه هستند و باعث میشود تا نمایش هرچند که نمایش خوبی باشد اما همچنان به جمع محدودی از مخاطبان ارائه شود اما کنسرت-نمایشها با معرفی این فضاهای جدید توانست چنین محدودیتی را کنار بگذارد و در هر اجرا، تعداد کثیری از مخاطبان را میزبانی کند. علاوهبر این اصلیترین دلیلی که تئاتر شهرستانها تاکنون آنچنان که باید، نتوانسته رشد کند، نبود سالنهای اجرای استاندارد شهرستانها است. حالا میتوان با ظرفیت کنسرت نمایشها از فضاهای باز و تاریخیای که در جای جای کشور قرار دارد به جذب مخاطبان تئاتر و فرهنگسازی به وسیله هنر کمک کرد.
رمزگشایی از آثار نمایشی بزرگ
یکی از انتقادهایی که نسبت به کنسرت نمایشها صورت میگیرد، این است که این اجراها کاملا ترفندی تجاری دارد و برخی هم آن را تئاترهای لاکچری نام نهادند که پولدارهایی که اهل تفریح هستند، چند قطعه موسیقی را در قالب نمایش ببینند و این کنسرت-نمایشها به دنبال اندیشه زیباییشناسی و رمزگشایی از آثار نمایشی بزرگ نیست.بدون شک نه فقط در زمینه کنسرت نمایشها که در هر زمینهای اطلاق یک قضاوت کلی به تمامیت یک حوزه کاری امری ناصواب است، بنابراین باید بررسی کرد چنین نظراتی تا چه حد میتواند درست باشد. نکته اول اینکه کنسرت-نمایشهایی همچون سی یا نمایشهای موزیکالی بینوایان و الیور توییست به کارگردانی حسین پارسایی صورت دیگری از هنر نمایش را با هم نوایی موسیقی پیش روی مخاطبان نهاد که نتیجه آن امروز نشان میدهد که ظرفیت مخاطب هنر و تئاتر چند برابر شده است و بهطور قطع چنین افزایش مخاطبی باعث خواهد شد تا سایر نمایشها روی صحنه هم از این ظرفیت منتفع شود.
بازگشت طراحی به تئاتر با زیباشناسی ایرانی
نکته بعدی شاید اهمیت ابعاد زیباشناسی هنر نمایش باشد. هنر نمایش که بهدلیل مشکل نداشتن مخاطب به سالنهای کوچک محدود شده بود، رفته رفته عناصر زیباشناسی خود مثل دکور و استفاده از رسانههای جدید را از دست داده بود و با ظهور سالنهای خصوصی و افزایش هزینههای تولید، تقریبا نمایشهای روی صحنه از طراحی صحنه و دکور بیبهره شده بود.اما ظهور نمایشهای موزیکال و کنسرتنمایشها باعث شد تا زیباشناسی فراموششده در تئاتر دوباره به صحنه بازگردد و مخاطبان تئاتر علاوه بر روایت نمایشی با تصویری زیبا و مفهومی روبهرو شوند. این مهم در حالی رقم خورده که اگر نگاهی کلی به کنسرتنمایشها داشته باشیم میبینیم که این آثار نگاهی هویتی به هنر ایرانی داشتند و اغلب زیباییشناسی ایرانی را برای جلوهگری نمایش خود برگزیدهاند.
تئاتر و کنسرت دیگر خوراک مخاطب خاص نیست
نکته دیگر اینکه آیا واقعا کنسرتنمایشها تنها آثار گرانقیمتی هستند که مخاطب آنها قشر مرفه جامعه است؟ برای پاسخ به چنین سؤالی نگاهی به کنسرتنمایشهای در حال اجرا در کشور میاندازیم که حالا نهفقط در تهران که در شهرستانها نیز روی صحنه میروند. مهمترین نکته این کنسرتنمایشها را میتوان حضور هنرمندانی دانست که در میان مردم شاید آنچنان معروفیت چشمگیری نداشته باشند که خود نشاندهنده این است که عموم مردم چنین نمایشهایی را پذیرفتهاند و دیگر صرفا به خاطر حضور چهرههای معروف به دیدن یک کنسرتنمایش نمیروند.ازجمله آثاری که این روزها در حال اجرا هستند یا بهتازگی به اتمام رسیدهاند میتوان به کنسرتنمایشهای «کوچه عاشقی» به نویسندگی و کارگردانی سیدجلالالدین دری با داستانی که در بستر سال پرحادثه ۳۲ میگذرد، کنسرتنمایش«بیژن و منیژه» به نویسندگی و کارگردانی شکرخدا گودرزی که روایتی از یکی از داستانهای شاهنامه است، کنسرتنمایش «مجنون آن لیلی» به کارگردانی پیمان خازنی که روایتگر داستان لیلی و مجنون است، کنسرتنمایش «شیدا» به کارگردانی پرواز همای که روایتی عاشقانه از عصر صفوی و کنسرتنمایش «سیصد» به کارگردانی رضا گوران که روایتی است از مقاومت مردم شیراز در مقابل لشکر مغول در برابر ویرانکردن تختجمشید، اشاره کرد.
پرواز همای و شیدا
علاقهمندان به کنسرتنمایشها این روزها برای تماشای این آثار انتخابهای زیادی دارند؛ آثاری با بازیگران چهره و داستانهایی متنوع.کنسرتنمایش شیدا با حضور بازیگرانی چون محمدحسین صفری (وحشیبافقی)، امیر کربلاییزاده (شاهتهماسب)، نادر فلاح (چوها سلطان)، آرزو نبوت (پریخان)، پیمان رضوی (قباد) و لاله کریمی (مهربانو) در حیاط هنر کاخ نیاوران روی صحنه است و پرواز همای بهعنوان خواننده با همراهی آیدا اشجعی (در نقش شیدا) و گروه همخوانان، به هنرنمایی میپردازند. شیدا، سرنوشت غمانگیز مسیحی آوازخوان، رامشگران و شاعران در دوران شاهتهماسب صفوی است و داستان عاشقانهاش با شیدا دختر شاهتهماسب که موجب خشم زمامداران زمان میشود.
فردوسی و عاشقانههای شاهنامه
کنسرتنمایش بیژن و منیژه،جدیدترین اثر شکرخدا گودرزی در مقام کارگردان و با تهیهکنندگی مهدی بخشیانی و فاطمه کریمی است. علیرضا عابدی، زهره کدخدازاده، اشکان شریعتی، سیاوش خادمحسینی و شکرخدا گودرزی ترکیب بازیگران نمایش بیژن و منیژه را تشکیل میدهند و در حیاط هنر کاخ نیاوران روی صحنه میرود. این نمایش داستان بیژن، سردار جوان ایرانی است که به مقابله و جنگ با گرازان میرود و در این مسیر دلباخته منیژه میشود که دختری تورانی است.
کنسرتنمایشها و توجه به هویت ملی
کنسرتنمایشها فارغ از اینکه چه تعریفی داشته باشند اتفاقی مثبت در حوزه تئاتر بهحساب میآیند. این آثار توانستهاند علاوه بر اینکه بابی برای آشنایی بیشتر مردم و طیفی که علاقهای به دیدن نمایش نداشتند اکنون از مخاطبان نمایش شوند. همچنین یکی از نکات مثبت کنسرتنمایشها توجه آنها به ادبیات کلاسیک و داستانهای اساطیری و ملی است؛ موضوعاتی که در سینما به آنها چندان بهایی داده نمیشود و شاهد کمبود جدی حضور چنین موضوعاتی هستیم. با این حال همچنان از گوشه کنار حوزه فرهنگ نظراتی را درباره این نوع از آثار به گوش میرسد که چندان موافق این نوع از اجرا نیستند. این افراد بیآنکه حال خوش امروز تئاتر را ببینند انتقادهایی را متوجه این آثار میکنند که چندان منطقی به نظر نمیرسد، انتقادهایی نظیر این که افرادی که این نوع آثار را اجرا میکنند بهدنبال نفع مالی هستند و به همین دلیل نرخ بلیتهای کنسرتنمایشها بالاتر از نمایشهای معمولی بوده و دلیل اقبال بازیگران بزرگ به این آثار هم همین است. یک لحظه این سؤال را از خود بپرسید که حوزههای مختلف فرهنگی کشور از جمله تئاتر، امروزه برای پیشرفت نیاز به منابع مالی دارد و دولت توانایی برآورده کردن آن را ندارد و ورود بخش خصوصی به حوزه تئاتر نکتهای است که باید پیش از این اتفاق میافتاد و اکنون کنسرتنمایشها همان پیونددهنده بخش خصوصی به تئاتر کشور هستند.
کنسرت نمایشهای روی صحنه
۲۸ مرداد در کوچه عاشقی
کنسرتنمایش «کوچه عاشقی» به کارگردانی سیدجلالالدین دری و به تهیهکنندگی سیدمهدی جوادی و علیرضا حقیقی قریب هرشب ساعت ۲۰ در تالار ایوان عطار کاخ سعدآباد روی صحنه میرود. در داستان کوچه عاشقی آمده است: دختری به نام مهتاب که عاشق خواننده و بازیگر تماشاخانه فردوسی است روز ۲۸ مرداد سال ۳۲ به قتل میرسد، کمیسر وجاهت و دستیارش مسئول پیگیری هستند اما در کوچه عاشقی همه عاشق میشوند... .
نغمهسازی لیلی و مجنون
کنسرتنمایش «مجنون آن لیلی» با طراحی و کارگردانی پیمان خازنی در تالار حافظ در حال اجراست. این اثر موسیقایی روایتگر عشق لیلی و مجنون است و حضور آقای عبدالجبار کاکایی بهعنوان راوی داستانی عاشقانه برگرفته از داستان عاشقانه لیلی مجنون نظامی گنجوی است.
سیصد و لشکر مغول
کنسرتنمایش سیصد کاری از سهراب پورناظری و بازی علی نصیریان،گوهر خیراندیش و بهرام رادان با داستانی از مقاومت مردم شیراز در برابر لشکر مغول برای تخریب تخت جمشید است که این روزها درمجموعه فرهنگی وتاریخی سعدآبادرویصحنه میرود.
«آجی و کول» به روایت آذری
اولین کنسرتنمایش ترکی با عنوان «آجی و کول» نوشته اکبر شریعت و کارگردانی امین سیمینمرام در مجتمع فرهنگی و هنری ارومیه روی صحنه میرود. آجی و کول داستان زندگی خانوادهای که پدرآنها۱۰سال قبل کلاهبرداری کرده واز ایران فرارکرده است و خانواده را با مشکلات بسیاری روبهرو ساخته و اکنون پس از ۱۰سال، خبری از طرف پدر میرسد که قرار است برگردد.
کنسرت و بدهکاری دنیا
کنسرتنمایش «این دنیا یه کنسرت...به من بدهکاره»به نویسندگی وکارگردانی سهند خیرآبادی و بازی امیرمهدی ژوله و الیکا عبدالرزاقی در پردیس تئاتر شهرزاد سالن یک که در خلاصه داستان آن آمده است: مهران مردی میانسال است که تصمیم گرفته بحرانهای زندگی خود را با مخاطب در میان بگذارد.
رخ ویژه بانوان
«رخ دیگر من» که اولین کنسرت نمایش ویژهبانوان است به نویسندگی نرگس تبریزی و کارگردانی رها تقینیا با بازی الهه صادقیپور اجراگران: فاطمه حمزهزاده، ریتا خرمی،سحر جبلی، فاطیما ساعدی، الهه صادقیپور، سمیرا یوسفی، پارمیدا اشرفی، سارا محمدبیگی، غزاله نصیری، زهرا فغانی، مهزاد در تالار اندیشه حوزه هنری روی صحنه رفته است.
بازگشت از خواب
کنسرتنمایش «از خواب برگشتم بهتنهایی»به نویسندگی و کارگردانی عباس عبدا...زاده و بازی سیاوش خیرابی، نیلوفر رجاییفر، والایار و علیرضا مهران در پردیس تئاتر شهرزاد در حال اجراست.
تاریخ ابداع ساز پیانو
کنسرتنمایش «صخرهای در میان رودخانه» به نویسندگی و کارگردانی رضا موسوی و بازی خسرو پسیانی، دیبا زاهدی و سروش کریمی است که درتالارحافظ اجرامیشود.این نمایش داستانی ازتاریخ ابداع ساز پیانو درسال۱۷۲۰میلادی وهمزمانی آن باجنگ ایتالیا و فرانسه دوران ناپلئون و در تالار حافظ روی صحنه میرود.