زیرخاکی، قصه فردی به نام فریبرزاست که دنبال گنج میگردد ولی ناخواسته و مدام، درگیر ماجراهایی میشود که اصلا به او مربوط نمیشود؛ مثلا جابهجا شدن کیف عتیقهها با اعلامیههای انقلابی دردهه۵۰ که باعث میشود سر از زندان ساواک دربیاورد یا به خاطر پوشیدن لباس یک سرهنگ ارتش درزمان جنگ،عراقیها او را با یکی از فرماندهان ایرانی اشتباهی میگیرند و ماجراهایی خلق میشود و... .پژمان جمشیدی که ایفاگر نقش فریبرز باغبیشه در این سریال است، توانست با طنازیهایش به دل مخاطب بنشیند و او را با داستانهایش همراه کند. درکنار اوژاله صامتی در نقش همسرش پریچهر توانستند زوج خوبی را تشکیل بدهند و بدهبستانهای جذاب و شیرینی با هم داشته باشند. میتوان گفت جلیل سامان در چیدمان بازیگران سریال مهارت خوبی داشته که توانسته چنین گروهی را انتخاب کند که شوخیها و بازیشان شیرین و دوستداشتنی است. در کنار آنها چهرههای دیگری هم در این چهار فصل حضور داشتند که به بار طنز و شیرینی قصه اضافه میکرد. مثلا نادر فلاح که نقش اسکندر را بازی میکند، با نوع گویشی که دارد، با وجود اینکه کاراکتر منفی بازی کرده اما با تجربیاتی که در حوزه بازیگری دارد توانسته بهخوبی این نقش را ایفا کند و مورد توجه هم قرار بگیرد.در کنار بازیها، قصه و تعلیقها و گرههایی که نویسنده برای شخصیت فریبرز خلق کرده هم به جذابیت این کار میافزاید. نکته جالب اینکه معمولا سریالهایی که به سیزنهای بعد میرسد، جذابیت فصل یک را ندارند اما زیر خاکی جزو مجموعههایی است که در این چهار فصل توانسته جذابیت خود را حفظ کند و همچنان مخاطب را منتظر ادامه داستان نگه دارد. نکته مهمی که در این میان به جذابیت قصه میافزاید، فضای نوستالژیکی است که این مجموعه دارد و خاطرات دهههای ۵۰ و ۶۰ را برای مخاطب، تداعی میکند.سکانسها وصحنههایی دراین سریال وجود دارد که ناخوداگاه مخاطب را با خود به سالهای نهچندان دور اما شیرینی میاندازد که پشتسر گذاشته است. ازاینرو فضاسازی این سریال را هم میتوان جزو نقاط مثبت و جذابیتهای آن دانست، البته کارگردان برخی وقایع تاریخی کشور، ازجمله انقلاب وجنگ تحمیلی را هم دستمایه این سریال قرار داده و نگاهی به روزهایی داشته که برای خیلی از مخاطبان سرشار از خاطرت تلخ و شیرینی است که پشت سر گذاشته. نکته بعدی که در این سریال بسیار مشهود است، طنز موقعیت بوده که این روزها بهخصوص در سینما فراموش شده و جای خود را به طنز کلامی داده است. فریبرز مدام در موقعیتهای کمیک قرار میگیرد و همین مسأله خنده را روی لب مخاطب مینشاند؛ خندهای که نشان از احترام به مخاطب است و از لودگی فاصله دارد. ازهمه مهمتر اینکه کارگردان ازشوخیهای دمدستی فاصله گرفته وسعی میکند با موقعیتهای جذاب لبخند را از مخاطب بگیرد. در نهایت اینکه اگر موفق به تماشای این مجموعه از شبکه یک نشدهاید، میتوانید هرشب از شبکه آی فیلم۲ به تماشای آن بنشینید.