درباره کتابی به قلم ناصر ملایی که از رسانه‌ای‌های نویسنده است

«جان بی‌آرام صبح» و چند نکته

درباره سریالی که از چند کتاب اقتباس می‌شود

روایتی از شهید هاشمی در قرارگاه سری نصرت

سریال «قرارگاه سری نصرت» با اقتباس از چند کتاب، نگاهی به زندگی و فعالیت‌های شهید علی هاشمی به‌عنوان فرمانده قرارگاه فوق سری نصرت دارد و به اتفاقات این قرارگاه می‌پردازد. قصه این سریال برگرفته از چند کتاب است که اینجا به معرفی برخی از آنها پرداختیم.
کد خبر: ۱۴۶۱۸۹۰
نویسنده آرمیتا علی‌رضایی‌ - اهل کتاب و رسانه
 
روایت اول
چند کتاب از یک قصه

کتاب‌هایی درباره شهید علی هاشمی و قرارگاه نصرت نگارش شده است که از جمله آنها می‌توان کتاب قرارگاه سری نصرت اشاره کرد. این کتاب با بررسی شکل‌گیری این قرارگاه و نقش سردار شهیدعلی هاشمی در این‌باره می‌پردازد. اثر را عباس هواشمی تالیف کرده است. همچنین «کتاب گمشده من» نوشته محمدمهدی بهادروند نیز ‏ روایتی درباره این شهید از زبان محسن رضایی دارد.

روایت دوم
نوید یک سریال جدید

اردیبهشت امسال بود که حمیدرضا جعفریان، رئیس سازمان سینمایی سوره بیان کرد: فاز نخست سریال قرارگاه سری نصرت با محوریت زندگی شهید علی هاشمی به اتمام رسید. وی با بیان این‌که نگارش فیلمنامه این سریال نزدیک به دو سال طول کشید، افزود: تولید قرارگاه سری نصرت از حدود شش ماه قبل آغاز شد و اکنون فاز نخست آن به اتمام رسیده است. مراحل تولید سریال قرارگاه سری نصرت در خرمشهر، آبادان، جزیره مجنون و تهران انجام می‌شود. حمیدرضا جعفریان گفت: قرارگاه سری نصرت پس از سه سال طراحی، تحقیق و پژوهش به‌عنوان دومین اثر از سه‌گانه جغرافیای مظلوم با محوریت رشادت‌های مرزنشینان ایران در طول تاریخ به تألیف مرکز سریال سوره و نویسندگی مهدی سجاده‌چی، برای پخش از رسانه‌ملی تهیه و آماده می‌شود.

برگ سوم
مرد ناشناخته
اگر بخواهید درباره شهید هاشمی بیشتر بدانید، چکیده‌ای از زندگی این فرمانده از این قرار است: سردار علی هاشمی ملقب به سردار هور از فرماندهان دوران دفاع‌مقدس بود که نقش بی‌بدیلی در فتح خرمشهر داشت. وی به دلیل نقش‌محوری‌اش در امر اطلاعات و نیز توانایی تحلیل آنچه پیرامونش می‌گذرد، از طرف محسن رضایی، فرمانده کل سپاه انتخاب شد تا عهده‌دار مسئولیت سری‌ترین قرارگاه جنگ، یعنی قرارگاه نصرت شود. در قرارگاه سری نصرت نیروهای تحت امر شهید علی هاشمی توانستند ۴۲۰ مورد شناسایی را بدون لو رفتن حتی یکی از آنها انجام دهند. قرارگاه نصرت عملا از اواخر بهار سال ۱۳۶۲ کار خود را آغاز کرد و مقر آن در منطقه رُفَیع بود. تعدادی از بومی‌های هور از جمله تعدادی از عشایر عرب عراقی و مجاهدین عراقی نیز همکاری می‌کردند. نیروهای اطلاعاتی این قرارگاه سعی داشتند از قایق‌های بصری و بلم که مخصوص اعراب عراقی بود، استفاده کنند و لباس‌های بومی و محلی بپوشند و در پوشش صیادی و ماهیگیری و با تکلم به زبان عربی، منطقه را شناسایی کنند.سرانجام در ۴ تیر ۱۳۶۷ علی هاشمی در حالی به شهادت رسید که پیکرش ۲۱ سال بعد در جزیره مجنون کشف و شناسایی شد و در مدت این چند سال هیچ‌یک از فرماندهان و همرزمانش نمی‌توانستند نامی از علی به زبان بیاورند.علی‌اصغر گرجی‌زاده، سرتیپ سپاه پاسداران در این‌باره گفته است: تازمانی که صدام زنده بود، یعنی سال۱۳۸۲همه فرماندهان اتفاق‌نظر داشتند که اسمی از علی هاشمی این فرمانده دوران دفاع‌مقدس نباشد. ما در رابطه با او هیچ حرفی نزدیم و اگر هم قرار بود حرفی از او به میان بیاید معتقد بودیم که او به شهادت رسیده است، چرا که علی هاشمی با توجه به ارزشی که برای صدام داشت در صورتی که زنده بود یک برگ برنده برای او به شمار می‌آمد. برای همین هنگامی که من اسیر شدم وقتی گفتند علی هاشمی اسیر شده است، به بازجوهای عراقی که من را شکنجه می‌کردند گفتم که خب بروید از او بپرسید که من چه کاره هستم. آن وقت متوجه می‌شوید که من بی‌گناهم. عراقی‌ها حتی در اردوگاه موصل عکسی از علی هاشمی را به اسرا نشان داده بودند اما هیچ اثری از علی هاشمی نبود. علی هاشمی در زمان جنگ هیچ‌گاه جلوی دوربین نرفت و مصاحبه‌ای انجام نداد و حتی در جلسات نیز به گونه‌ای صحبت نمی‌کرد که مطرح بشود. این از گمنامی‌های علی هاشمی است.

برگ چهارم
مدیون شهید هاشمی هستیم
در بخشی از کتاب قرارگاه سری نصرت می‌خوانیم: «زمانی که والفجر۸ در منطقه فاو شروع شد، تا یکی دو روز برخی فرماندهان عراقی هیچ مقاومتی در مقابل ما نکردند. می‌گفتند: احتمالا این تک فرعی عملیات ایران است و تک اصلی در هورالعظیم است. نتیجه عملکرد خوب علی در منطقه هور توانسته بود فکر دوست و دشمن را از عملیات اصلی در فاو، باز دارد. دشمن هنگامی پی به اصل ماجرا برد که دیگر دیر شده بود و پس از ۷۲ روز پاتک سنگین عراق برای پس گرفتن فاو، منطقه به دست ما افتاد. در یکی از گزارش‌ها از زبان یکی از فرماندهان عراقی به نام ماهر عبدالرشید آمده بود که به تعدادی از اسرای ما در بازجویی گفته بود:‌ مگر تک اصلی شما در هور نبود؟ پس چرا به فاو آمدید؟ به جرأت می‌توان گفت فتح فاو مدیون زحمات علی هاشمی است. زمانی که والفجر۸ در منطقه فاو شروع شد...».

newsQrCode
برچسب ها: کتاب سریال شهدا
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها