«جشن مهرگان» و «مهارت ساختن و نواختن رباب» در اجلاس کارشناسان یونسکو ثبت جهانی شد

ثبت جهانی آغاز راه است، نه پایانش 

«جام‌جم» در روز جهانی صنایع دستی، مشکلات داخلی این حوزه را بررسی می‌کند

ارزان‌فروشی هنرهای گران

ایران با ۴۷شهر و۲۶روستای ملی صنایع‌دستی و نیز ۱۱شهر و ۳ روستای جهانی صنایع‌دستی، مقام نخست را در میان کشورهای جهان در این حوزه دارد، ولی با این‌که در صنایع‌دستی، سرآمد جهانیم و رقبای قدری نداریم اما درآمدزایی ما از این حوزه ناچیز است.
کد خبر: ۱۴۶۰۳۲۸
نویسنده فاطمه رستمی - گروه فرهنگ وهنر

ارزان‌فروشی هنرهای گران

به‌طور کلی صنایع‌دستی که ریشه درهنر ایران دارد برای کشور‌های مختلف، نه فقط ازمنظر فرهنگی، بلکه به‌عنوان عنصری اقتصادی، جایگاه ویژه‌ای دارد، اما متاسفانه در ایران برخی از این صنایع و هنر‌ها به‌دست فراموشی سپرده شده که دلایل متعددی هم برای این مسأله وجود دارد؛ از تاثیر ماشینی شدن فرآیند تولید برخی آثار هنری و گرم شدن بازار هنر‌های بی‌اصالت تقلیدی توسط کشور‌های رقیب فرهنگی تا میزان گردشگران داخلی و خارجی و ده‌ها دلیل خرد و کلان دیگر. با وجود این، صنایع‌دستی ایران که بخشی از هنر ایران فرهنگی است، حتی در جهان کنونی با همه خصوصیاتش همچنان ضروری و ارزشمند است، چراکه صنایع‌دستی، عصاره هنر‌های ملی و اصلی‌ترین نوع هنر‌های کاربردی هر کشور به‌شمار می‌آید و حفظ آن حفظ تاریخ، فرهنگ، نگرش و تمدن یک ملت است. حتی با این‌که گاهی برخی معنای صنایع‌دستی را تا سر حد کاردستی تنزل داده‌اند، ولی صنایع‌دستی ذاتا برآمده از فکر و فرهنگ هر زیست‌بوم هستند و با فنون تولید و چگونگی عرضه، تاریخ و زمینه پیدایش، بازار و اقتصاد موجود برای این هنر‌ها در یک هم‌عرضی قرار می‌گیرند. بررسی مسائل پیرامونی صنایع‌دستی در ایران در روز جهانی صنایع‌دستی، فرصت خوبی بود تا مروری بر وضعیت این هنر‌های کاربردی در کشور داشته باشیم.  

به نظر می‌رسد با این تعداد از شهر‌ها و روستا‌های جهانی صنایع‌دستی، هم‌اکنون در بزنگاه تبلیغات جهانی صنایع‌دستی ایرانی قرار داریم و حالا وقتش رسیده که به‌جای آن‌که فقط به فکر افزایش آماری شهر‌ها و روستا‌ها در این فهرست‌ها باشیم، در راستای تعالی و رشد صنایع‌دستی کشور، دو رویکرد را در‌نظر بگیریم؛ اول این‌که از صنایع‌دستی و هنر‌های اصیل در حال افول محافظت کنیم و در عین‌حال به احیای هنر‌هایی که همچنان قابل عرضه و بهره‌برداری هستند، بپردازیم و در رویکرد دیگر، به صورت موازی، همزمان با جهانی شدن شهر و روستا‌های صنایع‌دستی کشور، تولیدات اصیل ایرانی را با تبلیغات حرفه‌ای، از نمونه‌های مشابه و بی‌ریشه‌ای که رقبا در بازار تکثیر کرده‌اند، متمایز کنیم و از همین وجه تمایز و اصالت صنایع‌دستی کشور در راستای رشد مادی و معنوی هنر‌ها بهره ببریم، ضمن این‌که با گذر از این شرایط و سرمایه‌گذاری مالی کافی برای معرفی و تبلیغ صنایع‌دستی ایران به جهان، همان‌طور که برخی از کارشناسان اقتصادی نیز بر این باور هستند، می‌توان امیدوار بود که اقتصاد ایران در این دوره تاریخی با هنر ایرانی و صنایع‌دستی جان بگیرد و از موانع و سختی‌ها به سلامت گذر کند. در طول تاریخ نیز صنایع‌دستی و تولیدات هنری ایران بخشی از اقتصاد کشور را تشکیل می‌دادند. یکی از دلایل اثبات ظرفیت اقتصادی صنایع‌دستی ایران، این است که اکثر این صنایع و هنرها، کاربردی هستند و سبب کارآفرینی می‌شوند و افراد با اشتغال به این هنرها، هم بعدی از فرهنگ و تمدن کشور را زنده نگاه داشته‌اند هم با درآمدزایی در سطوح فردی و ملی، تاثیرات مثبت اقتصادی و ثروت‌آفرین از خود به‌جا گذاشته‌اند. پس احیای هنر‌های در حال افول فقط یک ضرورت فرهنگی نیست بلکه می‌تواند راهی به‌سوی دستاورد‌های مالی و اقتصادی هرچند کوچک باشد. درآمد سال گذشته ما از صادرات صنایع‌دستی ۳۲۵میلیون دلار بوده است؛ البته این عدد منهای درآمد حاصل از صدور فرش ایرانی است که میزان آن کمتر از ۵۰میلیون دلار اعلام شده است؛ مبتنی بر وضعیت فعلی و طراحی چشم‌انداز اقتصاد ناشی از صنایع‌دستی، می‌توان امیدوار بود که این حوزه در صورت حمایت اصولی، همراه با شناخت کافی از بازار جهانی، ظرفیت‌های مغفول خود را بشناسد و با یک برنامه‌ریزی حساب‌شده به‌سرعت ثمرات مثبت آن بروز و ظهور یابد.  

ارزان‌فروشی هنرهای گران

خاکسپاری یک هنر همراه با هنرمند

یکی ازنگرانی‌های جدی درخصوص فراموشی و افول صنایع‌دستی و برخی شاخه‌های هنری، تعدد رشته‌های رو به خاموشی در سال‌ها ودهه‌های اخیراست.به عنوان نمونه درکنارصنایع‌دستی مانند کلاه‌مالی که امروزمنسوخ‌شده،هنرهای دیگری مانند ابریشم‌بافی، نقاشی قهوه‌خانه‌ای، نمدبافی،رنگ‌رزی سنتی، ورشوسازی و مرواربافی دستی و در مواردی برخی شیوه‌های کاشیکاری، آجرکاری، آینه‌کاری و…نیز درحال فراموشی هستند. شاید یکی از دلایل اصلی از بین رفتن برخی صنایع‌دستی، کهولت سن پیشکسوتان زنده این هنرها و عدم توانایی آنها در انتقال تجربیات و فنون کار به جوانان باشد. این رویه موجب شده، برخی از این صنایع‌دستی با مرگ هنرمند به خاک سپرده شود. ازسوی دیگر حتی اگر استادان این هنرها زنده و توانمند برای انتقال تجربه باشند، جوانان تمایل چندانی به فعالیت در این زمینه‌ها ندارند. عدم تمایل جوانان نیز ناشی از نبود بازار مناسب برای این هنرهاست و نبود بازار نیز پیامد چالش‌های موجود در گردشگری کشور به‌ویژه کمبود حضور گردشگران خارجی در ایران است. گرچه در مواردی به‌خصوص از سوی هنرمندان جوان حتی در شهرستان‌های کشور می‌توان شاهد شوق و هیجان احیای برخی هنرها بود اما این اتفاق هنوز کم‌فروغ است و نمی‌توان روی آن حساب باز کرد. 
 
ثبت جهانی و بی‌توجهی ملی
ثبت شهرهای دارای صنایع‌دستی ایران در فهرست جهانی، باعث شهرت بیشتر این صنایع شده، منافع اقتصادی و اجتماعی متعددی برای اهالی بومی دارد و یکی از فاکتورهای رشد گردشگری است. جدا از بحث جذب گردشگر در شهرهای جهانی صنایع‌دستی، یکی از سوالات اساسی اینجاست که آیا جهانی شدن یک شهر صنایع‌دستی توانسته از آسیب‌ها و مخاطراتی که چنین شهری را تهدید می‌کنند، جلوگیری کند؟ چراکه مسائل اساسی درخصوص این شهرها، عدم حفاظت از میراث فرهنگی و هنری آنهاست که گه‌گاه اخباری از آسیب‌هایی که متوجه این شهرهاست، می‌شنویم. به عنوان نمونه شهر اصفهان مهد صنایع‌دستی ایران و یکی از مشهورترین شهرهای جهانی صنایع‌دستی است که به عنوان اولین شهر ایرانی ثبت‌شده در فهرست جهانی شهرهای صنایع‌دستی در سال۱۳۹۵است که بیش از۱۳۰نوع صنایع‌دستی ورشته مختلف آن مانند میناکاری،فیروزه‌کوبی،زری‌بافی، مخمل‌بافی، سماورسازی، قلم‌کاری، سفالگری، منبت‌کاری و…ثبت شده است اما نه‌فقط مسائلی مانند فرونشست زمین، بناهای تاریخی و معماری این شهر را مورد مخاطره قرار داده، بلکه تاکنون هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از ساخت نمونه‌های ماشینی و تقلبی صنایع‌دستی مختص این شهر نیز صورت نگرفته است، نمونه‌هایی که کسب و کار هنرمندان قدیمی این کار را به چالش کشیده و اقتصاد صنایع‌دستی اصفهان را با بحران مواجه کرده است. البته شهر اصفهان تنها یک مثال بود و تبریز، شیراز، یزد و… نیز شرایطی مشابه وضعیت اصفهان را تجربه می‌کنند و ظاهرا در فهرست جهانی واقع شدن، کمکی به احیای هنرهای در حال افول، جلوگیری از آسیب‌های این حوزه و… نکرده است.از سوی دیگر ظرف صنایع‌دستی موجود در ایران وسعت زیادی دارد و همچنان صنایع و هنرهای دستی بسیاری مورد غفلت قرار گرفته‌اند که شاید حتی تا امروز اسمی هم از این هنرها به گوش مخاطبان نرسیده باشد مانند: کارتی‌بافی، موج‌بافی، کوب‌بافی، دیبا‌بافی و…یا حرفه‌های فراموش‌شده‌ای که امروز از هنر به‌یک صنعت تبدیل شده‌اند در حالی که پیش از این پیشه‌ای هنری و صنایعی‌دستی به حساب می‌آمدند مانند قفل‌سازی که دو بار در یونسکو ثبت شده است و یکی از نمونه‌های با ارزش صنایع‌دستی قفل‌سازی، قفل قدیمی خانه خدا در مکه است که در موزه‌ای در کشور عربستان نگهداری می‌شود. بنابراین هرکدام از این صنایع‌دستی نیاز به ثبت بقایا و تجربه بازماندگان و پیشکسوتان این عرصه دارند که ماندگار کردن آنها موجب ماندگاری فرهنگ و تمدن ایران‌زمین می‌شود. 
 
از میناکاری ماشینی تا قلمزنی پِرِسی!
علاوه بر مشکل‌ عدم انتقال تجربه هنری از پیشکسوتان به جوانان، عامل دیگری که جان صنایع‌دستی ایرانی را به خطر انداخته، ماشینی شدن تولید این آثار است. درحال‌حاضر صنایع‌دستی در حوزه ساختار، تامین‌مواد اولیه، صادرات، استانداردسازی تولیدات و…چالش‌هایی دارد و هم‌اکنون جای هنراصیل ایرانی راصرفا تولیدات صنعتی گرفته است و تعداد زیادی از رشته‌های صنایع‌دستی از‌جمله قلمزنی، میناکاری و فیروزه‌کوبی با دستگاه پرس انجام می‌شود و به سمت ماشینی شدن رفته است. زمانی که ماشین و دستگاه قرار باشد چنین آثاری را تولید کنند نه فقط در هنردستی بودن این آثار باید شک کرد، بلکه بازار از دست هنرمندان ایرانی خارج می‌شود و هر کشوری با نگاه صنعتی و تجاری می‌تواند دست به تولید انواع ظروف قلمزنی، میناکاری و… بزند و شاید به دلیل قیمت ارزان‌تر این آثار، عموم مردم، علاقه‌مند به داشتن یکی ازاین ظروف برای صرفه اقتصادی نمونه‌های ماشینی را خریداری کنند و با این نگرش، به مرور قبح خرید صنایع‌دستی ساخت ماشین فرو می‌ریزد، بازار هنرمندان کساد می‌شود و مرگ صنایع‌دستی دیگر چندان عجیب نخواهد بود. 
 
جان دوباره صنایع‌دستی در دامان ایرانِ فرهنگی
یکی از برکات زنده‌سازی و اعتلای صنایع‌دستی نه فقط احیای فرهنگ و تمدن کشور ایران است، بلکه موجب حیات مجدد تاریخ تمدن و هویت مردمی حاکم بر مرزهای ایران فرهنگی نیزخواهد شد. درواقع از آنجا‌ که تولید و تاریخچه تولید صنایع‌دستی مانند فرش و گلیم، انواع دوخت‌ها و سوزن‌دوزی‌ها،هنرهای چوبی و فلزی و...محدود به جغرافیای ایران نیست و ردپای این هنرها و صنایع در شمایلی دیگر را در کشورهای ایرانِ فرهنگی نیز می‌توان مشاهده کرد، پس می‌توان احیای این صنایع را باززنده‌سازی و تولد دوباره ایران فرهنگی نیز دانست. در بررسی انواع صنایع‌دستی و هنرهایی که در مرزهای ایران فرهنگی وجود دارند، نمود اشتراکات فرهنگی برآمده از سبک زندگی و آداب و رسوم مشترک و دیرپا را می‌توان در دست‌سازه‌های مردم این مناطق مشاهده کرد که خود سندی بر تاریخ تمدنی گسترده ایران زمین دارد. از این رو با تاکید و توجه به حفظ و تولید صنایع‌دستی مشترک در ایران فرهنگی، در حقیقت حوزه تمدنی ایرانِ فرهنگی احیا و اعتلا می‌یابد و در ادامه، اتحاد کشورهای این منطقه محکم‌تر خواهد شد. حتی با تبدیل شدن کشور ایران به قطب صنایع‌دستی در مرزهای ایران فرهنگی، می‌توان از دستاوردهای اقتصادی این اتفاق به سود کشور بهره برد. البته باید توجه داشت که هر نوع سستی و غفلت در این کار، به‌سرعت گوی و میدان را از دست ایران می‌رباید و سایر رقبای فرهنگی می‌توانند نتیجه را به نفع خود تمام کنند و اتفاقی که در زمینه ثبت هنر خوشنویسی به‌عنوان میراث ناملموس ترکیه در سال ۱۳۹۹ رخ داد یا نمایشگاه بزرگی که ترکیه در موزه پرا برای ثبت هنر مینیاتور برگزار کرد یا ثبت جهانی ساز تار به نام کشور جمهوری‌آذربایجان و تصاحب برخی شاعران و نام‌آواران فرهنگ ایرانی به‌نام سایر کشورهای همسایه تکرار خواهد شد. بنابراین باید با یک برنامه‌ریزی دولتی و مدون، همچنین هم‌افزایی با بخش خصوصی، نه‌فقط به چرخه حیات این هنرها و صنایع‌دستی کمک کرد، بلکه از ثبت این هنرها و آثار به‌نام کشورهای رقیب جلوگیری کرد و درنهایت مرزهای ایران فرهنگی را نیز زنده نگه داشت.
 
گنجینه‌های از دست رفته
به جهت بررسی دقیق‌تر موضوع و برای شنیدن دغدغه هنرمندان صنایع‌دستی و راهکارهای مدیریتی برای بهبود شرایط آنها، با یک فعال هنر منبت و معرق و یکی از مدیران کل وزارت میراث‌فرهنگی به گفت‌وگو پرداختیم.  اکبر شهنواز، یکی از استادان منبت و معرق‌کاری و فعال صنایع‌دستی چوبی در اصفهان در مورد تاثیراتی که ثبت شهرهای جهانی صنایع‌دستی بر این حرفه گذاشته است و چالش‌های پیش‌رو به جام‌جم گفت: از نظر فعالیت و کار هنری به نظر می‌رسد همه چیز تمام شده و دیگر کسی سراغ صنایع‌دستی نمی‌آید. با تورم و هزینه‌ها اصلا مشتری توان خرید صنایع‌دستی ندارد. اکثر محصولات صنایع‌دستی که در بازار وجود دارد، تولید مدت‌ها قبل است و امروز اکثر هنرمندان بیکار و درصدد روآوردن به مشاغل جدید هستند. 
 
دریافت مالیات از هنرمندان بیکار!
شهنواز اضافه کرد: سودآوری و ارزآوری صنایع‌دستی برای هر کشور قابل انکار نیست ولی مسأله این است که پشتیبانی دولت جدی نیست و اداره دارایی و مالیات‌ها نیز با هنرمندان تعامل متناسبی ندارند؛ هنرمندی که یک‌سال حتی تا سه سال بیکار بوده چرا باید اظهارنامه مالیاتی پر کند؟ موردی داشتیم که طرف مغازه را بسته بود و فقط گاهی به ملکش سر می‌زد و دارایی حتی با جریمه برایش مالیات بریده بود. ما در این شرایط حس می‌کنیم نه کسی تمایل به وجود صنایع دستی دارد نه مشتری برای این محصولات باقی مانده و این شرایط، خطر مرگ را برای هنرهای به ظاهر هنوز زنده در پی دارد.این فعال صنایع دستی ادامه داد: حتی جوانان نیز با دیدن این بازار، علاقه‌ای به ادامه حرفه پیشکسوتان صنایع دستی ندارند. افرادی هم که در این رشته‌ها تحصیلات آکادمیک دارند، این حرفه را به عنوان شغل انتخاب نمی‌کنند، چون می‌بینند پولی در کار نیست. من این حرفه را از پدرم که زیر نظر آلمانی‌ها درس هنر خوانده بود، آموختم. بعد در رشته صنایع‌دستی تحصیل و کنار پدرم کار کردم اما نسل امروز این مسیر را طی نمی‌کند، چون می‌بیند شرایط اقتصادی مناسب نیست. 
 
برخی از صنایع دستی استادکار ندارد!
وی افزود: نکته مهم دیگر این که برخی رشته‌ها حتی درسطح آموزش نیز وجود ندارند؛ به عنوان نمونه در اصفهان رشته گره‌چینی و معرق آموزش داده می‌شد اما امروز دیگر این رشته آموزش داده نمی‌شود نه به این دلیل که دانشجو نداشته، بلکه می‌توان گفت اصلا استادی برای تدریس این رشته‌ها نبوده است.شهنواز تاکید کرد: اگر دولت از مربیان و پیشکسوتان حمایت می‌کرد، این افراد دانسته‌های خود را به نسل بعد منتقل می‌کردند. امروز فقط هنرهای سمعی و بصری و بازیگری و…در دانشگاه‌ها رونق دارد و خیلی از رشته‌های صنایع دستی درحال ازبین رفتن است وشاید ۵۰سال دیگر هیچ استادی برای رشته‌های صنایع دستی ایرانی وجود نداشته باشد و تصور این اتفاق واقعا ترسناک است. 
 
گردشگران خارجی پولدار به ایران نمی‌آیند
وی یادآوری کرد: ثبت شدن شهرها و هنرها در ساحت جهانی نیز واقعا در وضعیت داخل تاثیر ندارد. آنچه موجب احیای صنایع دستی می‌شود رفت و آمد گردشگر خارجی است. امروز به دلیل تبلیغات منفی که نسبت به ایران وجود دارد، تعداد گردشگران خارجی واقعا کم شده و آنهایی هم که به ایران می‌آیند عموما پولدار نیستند و نهایتا می‌خواهند با پنج دلار یک هدیه‌ای بخرند که اصلا شامل صنایع دستی ما نمی‌شود، به این دلیل که به هرحال صنایع دستی در همه جای دنیا گران‌قیمت است.شهنواز با بیان این‌که زمانی گردشگران خارجی ازصنایع دستی ایرانی به شدت استقبال می‌کردند وهرکدام‌شان برای خرید محصولات هزینه زیادی می‌پرداختند ادامه داد: امروز بیشتر خارجی‌هایی که مثلا به شهر اصفهان می‌آیند، صرفا از اماکن تاریخی بازدید می‌کنند و خرید آنها جزئی است. 
 
نمایشگاه‌های خارجی رایگان برگزار کنیم
این هنرمند خاطرنشان کرد: پیشنهاد می‌کنم مسئولان فرهنگی و هنری کشور، نمایشگاه‌هایی در کشورهای خارجی حتی در همین حوزه خلیج‌فارس برگزار کنند به صورتی که هنرمندان صنایع دستی ایران به صورت رایگان بتوانند در این نمایشگاه‌ها حاضر شوند. با این کار مخاطبان هم با انواع صنایع دستی ایرانی آشنا می‌شوند. این صنایع آن‌قدر کیفیت دارند که مشتری پس از مشاهده چگونگی کار هنرمند، ظرافت واصالت اثر،دیگر سراغ مشابه‌های تقلبی این آثارهنری نمی‌رود.وی افزود: به عنوان نمونه هنرمندی منبت و معرق کاری اصلی با آنچه به وسیله لیزر و…ساخته شده است واقعا تفاوت دارد و مشتری که هنوز نمونه اصلی این هنر را ندیده و تا امروز با انواع برش‌های لیزری که به اسم صنایع دستی به او قالب کرده‌اند مواجه بوده، در این نمایشگاه با دیدن ظرافت یک صنایع‌دستی چوبی و معرق خریدار آثار هنرمندان ایرانی می‌شود. در واقع دولت با این کار برای صنایع‌دستی کشور، بازار جهانی ایجاد می‌کند. البته بحث فقط فروش صنایع‌دستی نیست، بلکه این کار راهی برای جلوگیری از بی‌اعتبار شدن هنر ایرانی و انبوه‌سازی از هنر است. 
 
فرصت طلایی تسخیر بازار منبت و معرق منطقه
شهنواز در ادامه در‌خصوص رقبای ایران در زمینه تولیدات معرق و منبت عنوان کرد: قبلا در زمینه منبت و معرق کشورهای چین و ژاپن با تولیدات هنری به رقیب ما در این حوزه بدل شده بودند اما این کشورها درسال‌های اخیر چندان به این هنر بها نداده‌اند و بیشتر در زمینه صنایع الکترونیک و...سرمایه‌گذاری کرده‌اند.در این شرایط اگر میراث فرهنگی همت کرده وبرای صنایع‌دستی ایران مجاری تبلیغاتی باز کند، می‌توانیم بازار را در دست بگیریم و ازفرصت پیش آمده بهره ببریم. 
 
روی خوش جامعه به هنر و هنرمندان
در ادامه ویدا توحدی، مدیرکل دفتر آموزش و ترویج معاونت صنایع‌دستی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در گفت‌وگو با جام‌جم در مورد وضعیت این مشاغل با ثبت جهانی و سایر تحولات بازار بیان کرد: صنایع‌دستی در گذشته مورد اقبال همه جوانان و به‌خصوص افراد تحصیلکرده نبوده است اما امروز می‌بینیم که دیدگاه‌ها تغییر کرده و هنرمندان به‌ویژه دختران و زنان با افتخار به تولید صنایع‌دستی می‌پردازند؛ بنابراین، این نکته را نباید فراموش کرد که از این منظر شرایط مثبتی ایجاد شده و دختر جوان باافتخار می‌گوید نمدمالی می‌کند یا پسرجوان با افتخار گلیم‌ می‌بافد. شاید در گذشته نیز خانواده‌ها تا این حد به هنر و صنایع‌دستی افتخار نمی‌کردند.وی اضافه کرد: از سوی دیگر مسئولان ما به این باور رسیده‌اند که صنایع‌دستی محصولاتی هویت‌دار و ارزشمندی هستند و مردم نیز صنایع‌دستی را مایه افتخار و میراث ملی خود می‌دانند و جایگاه ویژه‌ای برای آن قائلند. سایر هنرها حتی تئاتر و هنرهای نمایشی نیز متوجه اتصال خود به صنایع‌دستی هستند. توحدی متذکر شد: صنایع‌دستی امروز به‌عنوان عنصری اقتصادی قابل طرح در دنیاست اما به این شرط که علاوه بر اتکا به بخش دولتی، بخش خصوصی را در زمینه سرمایه‌گذاری برای صنایع‌دستی قوی کنیم. لازم است جامعه خصوصی فعال کشور و ذی‌نفعان از طرح و ایده تا فروش و بازار باید متصل و زنجیره‌وار در کنار یکدیگر باشند. چنین رویه‌ای به رشد اقتصادی صنایع‌دستی منجر می‌شود و وضعیت معیشتی هنرمندان این حوزه را ارتقا می‌دهد. 
 
ضرورت ورود سرمایه‌گذاران خصوصی به صنایع‌دستی
در ادامه توحدی در پاسخ به این سؤال که بخش خصوصی چطور باید خطر کند و در این شرایط کسادی بازار صنایع‌دستی سرمایه‌گذاری کند؟ توضیح داد: اصلا این‌طور نیست؛ بازار خصوصی از این کار احساس خطر نمی‌کند، چرا که محصول خوب وقتی از قیمت معقول برخوردار باشد، سلیقه روز بازار را بشناسد و... به هیچ عنوان بازار ناموفقی نخواهد داشت و اتفاقا سودآوری دارد.این مدیرکل میراث فرهنگی گفت: صنایع‌دستی تنها معطوف به صنایع‌دستی گران‌قیمت نمی‌شود، بلکه این خاصیت را دارد که برای هر قشر، طبقه و بودجه‌ای تولیدی داشته باشد و گستره آن بسیار وسیع است. مثلا وقتی مشتری دنبال زیراندازهای تولید شده در صنایع‌دستی می‌گردد، هم می‌تواند جاجیم‌ها، نمدها و گلیم‌های ارزان‌قیمت و ساده را خریداری کند، هم می‌تواند از فرش‌های دستباف با پود و چله ابریشم محصولی را انتخاب کند. اگر دنبال ظروف باشد هم سفال‌های ارزان قیمت وجود دارد، هم ظروف ملیله و قلمزنی شده که گران‌تر است. پس صنایع‌دستی محصولات زیادی برای جامعه مصرف‌کننده دارد و نمی‌توان گفت چون محصولات صنایع‌دستی گران است، بازار ندارد! 
 
باید فرهنگ خرید صنایع‌ دستی در جامعه نهادینه شود
وی در پاسخ به این سؤال که کاهش گردشگر خارجی چه تاثیراتی در بازار صنایع‌دستی ایران گذاشته است؟ بیان کرد: بحث گردشگری، ابعاد زیادی دارد و بخشی از آن به سیاست کشور مربوط می‌شود و صنایع فرهنگی نمی‌تواند تمام مسئولیت را برعهده بگیرد. طبیعتا کاهش گردشگر خارجی خوب می‌تواند بازار صنایع‌دستی را تقویت کند و به فروش آثار رونق بخشد، ولی این‌طور نیست که کاملا متکی به آن باشد. اصل این است ما مصرف‌کنندگان داخلی به این باور برسیم که صنایع‌دستی می‌تواند در روزمره ما مورد استفاده قرار گیرد و فرهنگ خرید صنایع‌دستی باید در جامعه نهادینه شود و در این صورت قطعا مصرف‌کننده خارجی نیز برای داشتن چنین محصولاتی ترغیب شده و هزینه می‌کند. 
 
ابتدا بازار داخلی صنایع دستی را تقویت کنیم
توحدی در ادامه خاطرنشان کرد: همان‌طور که یک اتومبیل تا زمانی که در کشور خودش خریدار واقعی پیدا نکند، نمی‌تواند سودای بازارهای جهانی را داشته باشد، در زمینه صنایع‌دستی نیز ابتدا باید به بازار داخلی قدرتمند رسید. هنرمندان صنایع‌دستی که به وضعیت فعلی اعتراض دارند، آیا تابه‌حال تولیداتی با رنگ‌بندی، مواداولیه و طراحی به‌روز داشته‌اند که فروش نرفته باشد؟ اگر پاسخ مثبت بدهند جای شگفتی دارد، چراکه وقتی اثر هنری با کیفیت و با قیمت معقول و اصولی تولید می‌شود حتما مشتری خواهد داشت.  وی ادامه داد: حتما مشاهده کرده‌اید که هرگاه نمایشگاه صنایع‌دستی در هر نقطه‌ای از کشور برگزار می‌شود، غرفه‌هایی که محصولات استانداردومتناسب با سلیقه بازار تولید می‌کنند، ازسایر غرفه‌ها شلوغ‌تر هستند و در پایان نمایشگاه نیز اکثر تولیدات‌شان را فروخته‌اند. پس صنایع‌دستی کاربردی در تناسب با سلیقه مشتری و بازار با قیمت معقول همیشه فروش خود را دارند. 
 
هنرمندان برای ثبت آثار هنری به کجا مراجعه کنند؟
توحدی در مورد ثبت شهرها، صنایع و آثار هنری در رقابت با سایر همسایگان بیان کرد: درست است که هنوز در ایران قوانین کپی‌رایت به نتیجه مشخصی نرسیده است، اما در همین حال هنرها و محصولات هنری قابلیت ثبت دارند و این هنرمند است که باید قبل از هر کس دیگری از طریق نشانه‌های جغرافیایی که در سطح بین‌المللی وجود دارد و سازمان جهانی مالکیت معنوی (وایپو) که یکی از ۱۵ آژانس تخصصی سازمان ملل است اقدام کند. همچنین در سطح ملی نیز این امر قابل پیگیری است و هنرمندان می‌توانند به دفتر مالکیت صنعتی قوه قضاییه، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، ثبت دانش سنتی و مهارت سنی معاونت میراث فرهنگی و ثبت خلاقیت و ابتکار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه کنند و در سطح ملی نیز از میراث فرهنگی و صنایع دستی و هنری خود حفاظت به‌عمل‌آورند. 
 
باززنده‌سازی صنایع با کمتر از ۵ صنعتگر
توحدی با بیان این‌که هر یک‌سال‌درمیان در یکی از کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه برای ثبت آثار صنایع‌دستی ایران در سطح جهانی اقدام می‌شود، عنوان کرد: در مورد هنرها یا صنایع‌دستی که نگران افول یا ازمیان‌رفتن آنها هستیم نیز راهکارهایی اندیشیده شده است. برخی از رشته‌های هنری در معرض خطر هستند و ما نیز طبیعتا از این قضیه خبر داریم. رشته‌هایی که تعداد صنعتگران یا هنرمندانی که به آن می‌پردازند زیر پنج نفر است در این دسته جا می‌گیرند. ما این رشته‌ها را در اولویت ثبت و رسیدگی قرارداده‌ایم.رشته‌هایی مانند دلوسازی، آهنگری سنتی،برخی شاخه‌های نمدی دربرخی مناطق،برخی انواع چادرشب‌بافی‌های هرمزگان به اسم گروک و...ازجمله رشته‌هایی هستند که زیر پنج نفر به آن می‌پردازند و درصدد باززنده‌سازی آن هستیم. به‌همین‌منظور شورایی به‌عنوان «شورای تخصصی باززنده‌سازی و احیای رشته‌های در حال فراموشی» داریم که در این شورا تصمیم می‌گیریم کدام رشته‌ها قابلیت باززنده‌سازی دارند و سریعا برای احیای آن برنامه‌ریزی می‌شود تا به ترویج حرف مذکور پیش از ازبین‌رفتن صنعتگران فعال در آن حوزه بپردازیم.

سقوط فرش ایرانی از عرش!
مرور تاریخچه فرش ایرانی به‌مثابه سفری فریبنده به درازای تاریخ است؛ سفری به وسعت فرهنگ‌وهنر یک مملکت. فرش‌های دستبافت ایرانی از دیرباز با طرح‌ها و نقش‌ونگارهای پیچیده، شیوه‌های رنگرزی، مواداولیه استثنایی و پرداخت خاص، جهان را مجذوب خود کرده‌اند. این صنایع‌دستی اصیل ایرانی، نه‌فقط اقلامی کاربردی هستند، بلکه شاهکارهای هنری محسوب می‌شوند که می‌توان تاریخ، فرهنگ و سنن با قدمت ایرانی را در هر گره آن مشاهده کرد. بااین‌حال امروز وضعیت فرش ایرانی که گاهی تا ۲۷ هنر را در دل خود جا داده، چندان مطلوب نیست. به گفته کارشناسان، فرش ایرانی در گذشته نه‌چندان دور، تا دومیلیارد دلار آورده مالی برای کشور به همراه داشت و حالا صادرات آن به زیر ۵۰میلیون دلاررسیده است. یکی از دلایل کاهش صادرات فرش ایرانی و ارزان‌شدن آن، فرش‌های تولید چین و پاکستان و برخی دیگر از کشورهاست. بی‌توجهی به ابعاد اقتصادی این هنروحفظ اصالت هنری در این بازار تجاری،مارابه شرایط آشفته وآسیب‌پذیری برای فرش ایرانی رسانده وشاید ایده‌هایی مانندصدور شناسنامه برای فرش‌های‌دستبافت‌ایرانی به‌عنوان برچسب اصالت اثربتوانند بخشی ازهویت ازدست‌رفته فرش ایرانی رابه آن بازگرداند. 

درآمد ۰.۰۴۵درصدی ایران از بازار جهانی صنایع‌دستی‌
ایران بالغ بر ۳۷۰نوع صنایع‌دستی‌ دارد و نه‌فقط جزو هشت کشور اول تولیدکننده صنایع‌دستی‌ در جهان است، بلکه از منظر جایگاه ظرفیتی، رتبه نخست صنایع‌دستی‌ جهان را به خود اختصاص داده است. درسال ۲۰۲۳درآمد بازار جهانی صنایع‌دستی‌ ۸۳۰ میلیارد دلار بوده است. در همین سال، کل درآمد ایران از صنایع‌دستی‌ و فرش دستباف ۳۷۵ میلیون دلار بوده است.

سال ۲۰۲۳ 
درآمد جهانی صنایع‌دستی‌             ۸۳۰ میلیارد دلار
سال ۲۰۲۳ 
درآمد ایران از صنایع‌دستی‌           ۳۲۵ میلیون دلار
سال ۲۰۲۳ 
درآمد ایران از فرش دستبافت        ۵۰ میلیون دلار
بازار جهانی 
سهم ایران از فروش صنایع‌دستی‌    ۴۵هزارم درصد  
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها