بازدارندگی در پرتو قرآن

بازدارندگی در پرتو قرآن

آیا اسلام دین جنگ و جهاد است یا دین صلح و آشتی؛ پرسش مهمی که این روزها اذهان را به خود مشغول کرده و رسانه‌های بی‌طرف، طرفدار و معاند، هریک به گونه‌ای به آن پرداخته و آن‌را تفسیر می‌کنند. همزمان با ایام چهلم شهدای جنگ اخیر با رژیم‌صهیونیستی این پرسش مهم و چند پرسش دیگر را با حجت‌الاسلام موسوی‌مقدم، نماینده مقام معظم رهبری در بنیاد شهید و امور ایثارگران که درعین‌حال در حوزه رسانه، فرهنگ و هنر هم صاحب‌نظر است مطرح می‌کنیم.
کد خبر: ۱۵۱۲۵۰۲
 
آیا در اسلام، اصالت با صلح است یا جنگ؟ 
در نگاه ابتدایی به قرآن، ممکن است چنین تصور شود که اسلام دینی جنگ‌محور است؛ چراکه بیش از ۶۰۰ آیه درباره جهاد و قتال آمده است، ازجمله: قاتلوا الکفار والمنافقین ... (توبه: ۷۳)
حدود ۲۵۰ آیه به‌صورت مستقیم، مومنان را به جهاد دعوت می‌کند. اگر تنها به ظاهر این آیات بسنده شود، می‌توان به‌اشتباه چنین نتیجه گرفت که اسلام، اصالت را به جنگ داده است.
اما بررسی شأن نزول آیات جهاد و زمینه‌های تاریخی غزوات و سریه‌ها در سیره پیامبراکرم(ص) نشان می‌دهد اسلام، هرگز جنگ را آغاز نکرده و همه جنگ‌های صدر اسلام جنبه دفاعی داشتند؛ از بدر و احد گرفته تا خندق، خیبر و تبوک. مسلمانان همواره پس از اعلام جنگ یا تعرض دشمن وارد میدان می‌شدند (ر.ک: طبری، تاریخ الامم‌والملوک؛ ابن‌هشام، سیره).
در هجوم مسلمین به کشورهای همسایه حجاز ازجمله ایران نیز همان‌گونه که در تاریخ ثبت شده، پیامبر اسلام(ص) پادشاهان را با ارسال نامه به پذیرش اسلام دعوت کردند و این پیام الهی را ابلاغ فرمودند ولی پیام الهی مورد اهانت قرار گرفت و مسلمانان را به جنگ با غیرمسلمانان وادار کرد.
ائمه اطهار(ع) نیز بر سیره پاک پیامبر(ص) هرگز جنگ را محور تبلیغ دین قرار نداده‌اند. امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در نهج‌البلاغه می‌فرماید: فلم اکن اقاتل حتى یقاتلونی، من آغازگر جنگ نبودم تا زمانی که آنها با من بجنگند (نهج‌البلاغه، نامه ۵۴)
جنگ‌های امام‌علی‌(ع) با ناکثین، قاسطین و مارقین نیز همگی در پاسخ به شورش مسلحانه بود.
قرآن‌کریم، علاوه بر آیات جهاد، به‌صراحت به توانمندسازی و بازدارندگی دعوت می‌کند: واعدوا لهم ما استطعتم من قوه ... در برابر آنان، تا حد توان، نیرو فراهم کنید. این آیه، که امروز شعار رسمی نهادهای نظامی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، بر قدرتی تأکید دارد که نه‌تنها توان جنگ دارد، بلکه می‌تواند صلح را نیز از موضع قدرت تحمیل کند.
بر اساس تفاسیر معتبر، مراد از قوه، قدرتی همه‌جانبه است: از نظامی و اقتصادی گرفته تا علمی و فرهنگی. این توانمندی باید به سطحی برسد که دشمن جرات تعرض نیابد و در صورت تجاوز، پاسخ قاطع دریافت کند.
 
راهبرد جمهوری اسلامی در ۴۷ سال گذشته در قبال جنگ و صلح چه بوده است؟
راهبرد اسلامی «صلح از موضع قدرت» در سیاست‌های جمهوری اسلامی نیز قابل مشاهده است. طی چهار دهه، ایران از هرگونه جنگ‌طلبی پرهیز کرده و تمرکز خود را بر توانمندسازی دفاعی گذاشته است. نمونه روشن آن، نقش توان موشکی ایران در پایان جنگ ۱۲روزه اخیر و پذیرش آتش‌بس از سوی دشمن بود. این یعنی بازدارندگی 
در عمل. در دکترین نظامی کلاسیک، اصل بر این است که باید چندبرابر توان دشمن، آمادگی دفاعی داشت. مثلا اگر دشمن ۱۰ پایگاه دارد، ما باید دست‌کم ۳۰ نقطه پدافندی و تهاجمی آماده کنیم؛ از نظر تعداد، کیفیت، برد و دقت تجهیزات.
قرآن نیز این منطق را تأیید می‌کند؛ چون هدف از قدرت، نه جنگ‌آفرینی بلکه بازدارندگی است. آمادگی، وقتی واقعی می‌شود که در حوزه‌های روحی، فرهنگی، اقتصادی، رسانه‌ای و شناختی نیز بروز کند.
اسلام نه دین صلح‌طلبی مطلق است و نه جنگ‌طلبی بی‌منطق؛ بلکه دین واقع‌گرایی راهبردی است. اصل بر صلح و امنیت است؛ اما صلحی عزتمند که تنها از مسیر اقتدار همه‌جانبه میسر است.
قدرت در اسلام، محدود به توپ و تانک نیست؛ قدرت فرهنگی، اجتماعی، علمی و رسانه‌ای نیز باید در کنار قدرت نظامی فعال شود. جنگ ۱۲روزه اخیر نیز نشان داد که قدرت فرهنگی ــ اجتماعی مردم ایران، بزرگ‌ترین پشتوانه دفاعی است. ملت متحد، دشمن را مأیوس کرد و بدون کوچک‌ترین بهانه‌ای، پاسخی محکم و دقیق داد. این، یعنی بازدارندگی نرم؛ قدرتی که نه‌فقط از جنگ جلوگیری می‌کند، بلکه دشمن را مجبور به پذیرش صلح از موضع ضعف می‌نماید.
 
آیا پایبندی به این اصول در تشیع انقلابی نیز قابل مشاهده است؟
امیرالمؤمنین علی(ع) در بیاناتی ماندگار، بارها به اصل بیداری، آمادگی، و دشمن‌شناسی تأکید کرده‌اند؛ مفاهیمی که امروز در قالب «راهبرد بازدارندگی همه‌جانبه» از آن یاد می‌شود. ازجمله می‌فرمایند: من نام لم ینم عنه (کسی که بخوابد، دشمن نسبت به او نخواهد خوابید.)
و باز در توصیفی بسیار روشن از هوشیاری دائم می‌گویند: و الله لا اکون کضبع تنام على طول اللدم، یقال: هدات الضبع، فقیل: ارصدوها، انها تهدا للحتان: به خدا سوگند، من همچون شترمرغی که با لالایی خوابش می‌برد نخواهم بود. 
این فرمایش‌ها، هشدار جدی در برابر غفلت از دشمن است. دشمن هرگز نمی‌خوابد و منتظر غفلت ما می‌ماند. اگر یاری ولی‌ خدا را وانگذاریم، طعمه‌ ضربات دشمن نخواهیم شد. چنان‌که فرمود: من نام عن نصر ولیه انتبه بوطاه عدوه: هر که در یاری ولی خود خواب بماند، با لگد دشمن بیدار خواهد شد. 
در جریان حملات بسر بن ارطاه ـ از فرماندهان جائر معاویه ـ که با جنایاتی هولناک به سرزمین یمن تاخت، حضرت امیر(ع) در خطبه‌ای جانسوز فرمود: عجبا! و اللّه یمیت القلب، و یجلب الهمَ، اجتماع هولاء على باطلهم، و تفرقکم عن حقکم! (شگفتا! به خدا سوگند، دل را می‌میراند و غم را فرو می‌ریزد؛ دشمنان‌تان بر باطل خود متحدند و شما بر حق خود پراکنده! )
و در ادامه خطاب به مردم کوفه می‌فرماید: فقبحا لکم و ترحا (... ننگ و اندوه بر شما باد ...) روح حاکم بر این سخنان، همان مفهومی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی طی دهه‌های گذشته مکررا یادآور شده‌اند: بیدارباش دائمی دربرابر دشمن، پرهیز از غفلت و حرکت در مسیر تقویت مستمر توان ملی. ایشان بارها فرموده‌اند: هرگاه ما در موضع غفلت قرار گرفته‌ایم، دشمن با خباثت خود وارد عمل شده است. 
 
دشمن‌شناسی کجای این راهبرد قرار گرفته است؟
دشمن امروز مسلمانان ـ همانند دشمنان صدر اسلام ـ نه به عهدی پایبند است و نه قانونی را محترم می‌شمارد. در بی‌رحمی و عهدشکنی، سابقه تاریخی و معاصر آن روشن است. از جنگ‌های صدر اسلام، تا جنایات اخیر در غزه، یمن، عراق و افغانستان، همگی مؤید یک نکته‌ است: غفلت از دشمن، هزینه‌ساز و خطرناک است.
از این منظر، تأکید مکرر رهبر انقلاب بر هوشیاری و قدرت‌سازی، نه شعار است و نه اغراق، بلکه درسی از قرآن و سیره اهل‌بیت(ع) است؛ تا آنجا که هر لحظه غفلت، می‌تواند ما را به نقطه‌ای برساند که از خواب خود، با لگد دشمن 
بیدار شویم. در پرتو همین آموزه‌ها، جنگ ۱۲روزه اخیر نمونه‌ای عینی از بیداری راهبردی و آمادگی چندوجهی ایران اسلامی بود. دشمن در حالی اقدام به تجاوز کرد که تصور می‌کرد می‌تواند در جبهه مقاومت ضعف ایجاد کند. اما پاسخ مقتدرانه، دقیق، و چندلایه ایران (هم نظامی، هم فرهنگی و رسانه‌ای)، معادلات دشمن را برهم زد و او را وادار به تقاضای آتش‌بس کرد.
مردم ایران، نه‌تنها دچار ترس و تزلزل نشدند، بلکه پایبندی بیشتری به ارزش‌ها، انسجام ملی و روحیه مقاومت نشان دادند. این، یعنی قدرت واقعی؛ قدرتی برخاسته از ایمان، بینش و آمادگی مداوم.
 
​​​​​​​در پایان چه راهبردی را در عرصه‌های جنگ نرم و جنگ رسانه‌ای پیشنهاد می‌کنید؟
در علوم نظامی کلاسیک، اصل این است که برای بازدارندگی، باید چندبرابر توان دشمن آمادگی داشت. قرآن نیز همین منطق را تأیید می‌کند. اما آیا مشروعیت چنین آمادگی‌ای یا حتی اقدام پیش‌دستانه‌ای در حقوق بین‌الملل پذیرفته است؟  مطابق منشور سازمان ملل، استفاده از زور ممنوع است، مگر در موارد دفاع مشروع یا مجوز شورای امنیت. حملات موسوم به «پیش‌دستانه» تنها زمانی مجازند که تهدیدی قریب‌الوقوع، قطعی و غیرقابل اجتناب وجود داشته باشد. تحلیل‌های اطلاعاتی یا تبلیغات سیاسی، مشروعیت‌زا نیست. افزون‌برآن، طبق اصول مسئولیت بین‌المللی دولت‌ها (۲۰۱۱)، تجاوز نظامی جرم بین‌المللی محسوب شده و متجاوز باید خسارات را جبران کند. به‌خصوص کشوری که در حال مذاکره است و در زمان و مکان مذاکره هم معلوم و معین شده است از سوی دشمن مورد تجاوز قرار می‌گیرد.
در این زمینه، مقام معظم رهبری نیز فرمودند: دشمن خود ناقض حقوق‌بشر و منشور ملل متحد است. تجاوزها نشانه‌ ترس از قدرت جبهه مقاومت است. این روایت زیبا را در حسن‌ختام این گفت‌وگو عرض می‌کنم که حضرت‌امیر(ع) پس از یک جنگ، نامه‌ای دریافت کردند با این مضمون که تعداد زیادی از قبیله ربیعه توسط دشمن به شهادت رسیدند. امام در پاسخ به نویسنده مرقوم فرمودند: «بقیه السیف ابقی عددا و اکثر ولدا. بازماندگان جنگ از شمشیرهای‌شان باقی‌ترند و نسل آنان بیشتر می‌شود. این فرمایش یعنی مقابله با جنگ نرم و تبلیغات منفی‌، البته نه از جنس تبلیغ دروغین بلکه حکمی و حقیقی.
newsQrCode
برچسب ها: قرآن اسلام دین
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰