جهش تولید با مشارکت مردم، شعار سال۱۴۰۳ ازسوی مقام معظم رهبری نام گرفت. امسال شانزدهمین سالی است که نام اقتصادی دارد و در یک دهه اخیر توجه و تاکید رهبر معظم انقلاب بر موضوع تولید بوده است. درباره راهکارهای تحقق شعار سال با حسین صمصامی، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی به گفتوگو نشستهایم.
برای تحقق شعار سال چه اقداماتی باید انجام شود؟
جهش تولید با مشارکت مردم الزاماتی دارد. یکی از وظایف دولت این است که باید زمینه ورود مردم به فعالیتهای اقتصادی فراهم شود. اولین شرط، ثبات اقتصادی و کنترل نرخ تورم است. دولت و بانک مرکزی باید سیاستهای ارزی مناسبی را به کار بگیرد و تا زمانی که این موانع رفع نشود، شاهد بروز مشکلات در بازارهای مختلف ازجمله ارز هستیم. از دیگر اقداماتی که باید اجرا شود، مهار سفتهبازی در بازارهای مختلف است که مهمترین آن مربوط به ارز میشود. زمانی که این اتفاق بیفتد، فعالیتهای غیرمولد دیگر جذاب نیست و در آن زمان میتوان منتظر ورود سرمایه به فعالیتهای مولد و تولیدی بود.
آیا سیاستهایی که تاکنون اجرا شده در این راستا قرار دارد؟
اگر صادقانه بخواهم پاسخ بدهم، خیر. مردم در شرایط فعلی هم در اقتصاد مشارکت میکنند و اینطور نیست که اکنون نقشی در اقتصاد نداشته باشند. نکته مهم این است رهبر معظم انقلاب تاکید کردند جهش تولید با مشارکت مردم اتفاق بیفتد. دولت باید هدایتگر اصلی مردم باشد اما اکنون شاهد مجری بودن دولت نیز در اقتصاد هستیم. فعالیت دولت در اقتصاد باید کاهش یابد و به وظیفه قانونیاش بپردازد که نظارت بر بازار است. اگر زمین بازی درست طراحی شود، نتیجه هم مطلوب خواهد بود.
به موضوع سیاستهای ارزی اشاره داشتید. دولت چه تغییری در این زمینه باید انجام دهد؟
اولین شرط این است که بازار غیررسمی جمع شود. ارز در اختیار دولت است و برای آن نرخگذاری میکند. در نتیجه بازار غیررسمی نباید اصلا وجود داشته باشد. ضمن اینکه طبق قانون ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، بازار غیررسمی که این روزها در برخی رسانهها به نام بازار آزاد شناخته میشود، غیرقانونی و قاچاق است. چرا در شرایطی که ایران تحریم است باید بازار قاچاق وجود داشته باشد. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت چند نرخی بودن ارز است که برای اقتصاد اصلا خوب نیست. تاکید کنم که ارز باید تکنرخی شود. ارز تک نرخی برای مصارف قانونی کشور مورد استفاده قرار میگیرد اما نرخهای دیگر در بازار مبادله یا توافقی نیز باید حذف شود. یکی از راههای کنترل نرخ ارز کاهش مصارف ارزی است و پیمان سپاری ارزی باید با جدیت بیشتری دنبال شود. واردات کالاهایی که در داخل امکان تولید دارند نیز باید قطع شود و نظارت گسترده بر فعالیت مناطق آزاد و همچنین گمرک برای واردات صورت گیرد. در این صورت میتوانیم سیاستهای اقتصادی را اجرا کنیم. در طول سالهای گذشته دولتها بارها سعی کردند که اینگونه اقدامات را انجام دهند اما با شکست مواجه شدند. شاید نمونه اخیری که بتوانیم مثال بزنیم ارز ترجیحی یا همان دلار ۴۲۰۰ تومانی بود. دولت برای اینکه کالاهای اساسی ارزانتر به دست مردم برسد این نرخ را تعیین کرد اما منجر به قاچاق کالاهایی شد که این ارز را دریافت میکردند.
ما زمانی که از سیاست ارزی صحبت میکنیم به یک موضوع بسنده نخواهیم کرد.
من هم با شما موافقم که تک نرخی شدن ارز نیازمند زیرساختهایی است اما این زیرساختها اگر امروز آماده نشود، فردا باید با هزینه بیشتری انجام شود. در نتیجه تعلل در این زمینه جایز نیست. یکی دیگر از موضوعات ارزی مربوط به صرافیهای غیرمجاز است. نهادهای امنیتی باید در کنار دولت قرار بگیرند و اقتصاد را به سامان برسانند. صرافیهای غیرمجاز مخل بازار ارز هستند و نباید اجازه قیمتگذاری داشته باشند.
در این صورت بازار موازی غیررسمی شکل نمیگیرد؟
اگر این سیاستها درست اجرا شود، خیر. ابزار مفیدی در اقتصاد وجود دارد به نام مالیات. از این ابزار باید بهدرستی استفاده کنیم و جالب است بدانید از این طریق میتوان تولید را جهش داد و نقدینگی را کنترل کرد. کنترل سفتهبازی با ابزار مالیات محقق خواهد شد، البته باید مراقب بود در شرایطی که این قانون اجرا میشود، گردش پول خیلی کاهش نیابد که اقتصاد وارد رکود شود. سیاستهای مهار تورم خطر رکود را به همراه دارد.
کارنامه دولت در تحقق شعار سال گذشته چگونه بود؟
در این زمینه کوتاه میگویم. تورم ۴۰درصدی مهار تورم نیست. دولت باید قبول کند حاشیهنشین اقتصاد شود، در غیر این صورت شاهد تحولی در این زمینه نخواهیم بود.