شاید توجه به چنین موضوعی فیلمسازان را ترغیب کرد تا به سمت ساخت آثاری در ژانر ماورایی بروند. موج ساخت چنین آثاری از دهه ۸۰ شروع شد و بعد در دهه ۹۰ کمرنگ شد. اکنون رسانهملی در مسیر تحولی خود تغییرات گستردهای در برنامهها و سریالها ایجاد کرده است. بخشی از این تغییرات در سریالهای تلویزیونی رخ داده و شاهد تولید مجموعههای تلویزیونی با مضامین متفاوت هستیم؛ سریالهایی که هرکدام از آنها رنگوبوی خودش را دارد. مرکز سیمافیلم که تولید آثار پرمخاطب تلویزیون را در کارنامه دارد، سریال جدیدی در گونه ماورایی تولید میکند که سکانداری آن به عهده مسعود دهنمکی است. این سریال با نام رستگاری تولید میشود و در آن هنرمندان بسیاری بازی کردهاند. دهنمکی تا امروز در ژانرهای مختلف آثاری چون دارا و ندار، معراجیها، دادستان و آزادی مشروط را ساخته و قرار است این بار با یک اثر ماورایی مهمان خانهها شود. توجه صداوسیما به چنین ژانری بهانهای شد تا ما نگاهی به برخی سریالهایی داشته باشیم که با این محوریت تهیه و روانه آنتن میشود.
چه خبر از عالم برزخ؟
در پاسخ به سؤال علاقهمندان به ژانر ماورایی باید گفت تازهترین اثر تلویزیون با این محوریت، سریال «رستگاری» است که در حال تولید است و سازندگان آن از زاویهای تازه و در قالب قصهای شنیدنی و پراز گره به مبحث عالم برزخ میپردازند. ضمن اینکه اعلام شده قصه این مجموعه ماورایی متفاوتتر از دیگر سریالهایی است که تا امروز تولید و از شبکههای تلویزیون پخش شده است. کارگردان این سریال مسعود دهنمکی است که دیگر رگ خواب مخاطبان را خوب میشناسد و میداند آنها به چه چیزهایی علاقهمند هستند و بر این مبنا سریال رستگاری را میسازد. تهیهکنندگی این سریال هم به عهده خود دهنمکی است و میخواهد اثری تماشایی را برای مخاطبان روانه آنتن کند. البته بررسی کارنامه دهنمکی چه درسینما وچه درتلویزیون نشان میدهد او علاقهمند است همیشه با قصههایی تماشایی و جذاب مخاطبان را پای کارهایش بنشاند. دراین سریال محمود پاکنیت بازی میکند. ظاهرا این هنرمند دراینسریال ایفاگر نقش خاصی است. ازدیگر بازیگران این سریال میتوان به حضور علیرضا استادی، حمیدرضا هدایتی، کاوه سماکباشی، رامین راستاد، مهدیسلوکی، نیما شاهرخشاهی، ماشاا... شاهمرادیزاده و ژاله درستکار اشاره کرد.
احضار روح!
«احضار» عنوان مجموعه تلویزیونی محصول سیما فیلم بود که در ژانر درام و ماورایی تولید شد و رمضان۱۴۰۰ روانه آنتن شد که در همان سال پخش جزو پربینندهترین سریالهای رمضانی شد. احضار با نام قبلی دعوت نحس به کارگردانی و نویسندگی علیرضا افخمی و تهیهکنندگی محمودرضا تخشید ساخته شد. داستان این سریال با سفر چهار دوست شروع میشود. در این سفر مائده که عاشق کامرانی است دست به دامان خرافات شده تا کامرانی(خواستگار قبلی او) برگردد. در همین سفر بین دوستان فاصله میافتد و کامرانی خواستگار قبلی مائده این بار برای خواستگاری از زهره، دختر دایی مائده سفر آنها را به هم میزند. کامرانی میخواهد زهره را ببیند اما مائده نمیگذارد و کامرانی با سرعت زیاد دنبال مائده و زهره میکند اما در راه تصادف کرده و میمیرد. در ادامه سریال دیده میشود که مائده درگیر جلسات احضار روح میشود و... افخمی با ساخت این سریال قصد داشت به مخاطبان در زمینه نقد احضار روح و عرفانهای کاذب آگاهی بدهد.
میان مرگ و زندگی
بدون تردید سریال تلویزیونی «کمکم کن» را باید آغازگر سریالهای تلویزیونی با سوژههایی ماورایی برشمارد. سریال بهدلیل سوژه نو و خاصش در زمان پخش بسیار مورد توجه قرار گرفت و جزو پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون در سال ۱۳۸۳ شد. آن زمان هنوز بینندگان تلویزیون با این جنس از موضوعات برای سریالسازی آشنایی نداشتند و کمکمکن در این مسیر بهخوبی عمل کرد. در همان مقطع پخش دلیل رسیدن به چنین سوژهای را کارگردان، تصادف پسرش و به کما رفتن او ذکر کرده بود. تا اینکه پس از تصادف، پدر به این فکر میافتد که اگر پسرش از کما بیرون بیاید چه اتفاقی ممکن است برایش بیفتد و همین به نوشتن سناریوی سریال کمکم کن منجر میشود. سریال روایتگر داستان جوانی بود که طی یک تصادف به کما میرود. چند جوان دیگر هم در همان زمان به کما رفته بودند که از این بین دو نفر بههوش میآیند تا کارهای اشتباه بقیه را جبران کنند. کمکمکن با نشاندادن تصاویری از عالم برزخ و پشیمانی انسان در وضعیتی میان مرگ و زندگی و پشیمانی انسان از کارهایش، فضای تازهای را در سریالهای تلویزیونی باز کرد. در این اثر حمید گودرزی، شیرین بینا، مجید مشیری و ... بازی میکردند.
شیطان در کالبد یک زن
یکسال پس از دیدهشدن سریال «کمکمکن»، مدیران شبکه دو باز هم تصمیم گرفتند سریالی درحالوهوای داستانهای ماورایی پخش کنند. علیرضا افخمی در دومین سریالش سراغ ژانری کمترشناختهشده در تلویزیون رفته بود و «او یک فرشته بود» را ساخت که به لحاظ داستان و ساخت چندین گام از کمکمکن جلوتر بود و موفق شد سریالهای ماورایی را وارد مرحلهای تازه کند. سریال درباره تصادف مردی مومن و معتقد به نام بهزاد با دختری جوان و پناهدادن به اوست. دختر در نگاه اول معصوم، مظلوم و ساده است ولی در عمل بهدنبال نابودکردن زندگی بهزاد است. ورود دختر به خانه بهزاد، زندگی او را بسیار تحت تاثیر قرار میدهد و تاثیر سوئی بر زندگی مشترکش میگذارد. دختر که فرشته نام دارد میخواهد با اغفال بهزاد، او همسرش را طلاق دهد و با او ازدواج کند. بهزاد در شرایط سخت وشکنندهای قرار میگیرد ودر آخربا کمک روحانی محل ازگناهانش توبه میکند و زندگیاش به روال گذشته برمیگردد. در این سریال زندهیاد حسن جوهرچی، مریم کاویانی، ثریا قاسمی و... به ایفای نقش پرداختند.
چشم دردسرساز
حسین سهیلیزاده که تا پیش از «آخرینگناه» در ژانرهای مختلفی مثل کمدی و عاشقانه سریال ساخته بود، تصمیم گرفت قدم به حیطه داستانهای ماورایی بگذارد و شانساش را در این حوزه امتحان کند. «آخرین گناه» تا حدودی داستان و فضای او یک فرشته بود را در ذهن بینندگانش تداعی میکرد و باعث مقایسه این دو سریال با هم میشد. سریال داستان روایتگر مرد باایمانی است که وصیت میکند پس از مرگش، قرنیه چشمش را به فردی که مد نظر خودش است پیوند بزنند اما دخترش بدون توجه به وصیت پدر، قرنیه را به چشم نامزدش پیوند میزند. همین سرپیچی از وصیت پدر، سرآغاز مشکلات این زوج میشود. مرد پس از پیوند قرنیه، چشم برزخی پیدا میکند و افراد را در تجسم اعمالشان میبیند. او افراد گناهکار را در آتش نظاره میکند و از این طریق خیلی از مسائل برایش فاش میشود. در این سریال زندهیاد جمشید مشایخی، حمیدرضا پگاه و ... بازی میکردند.
رخنه کردن شیطان در خانواده
سیروس مقدم هم جزو کارگردانانی است که تجربه ساخت سریالهای ماورایی را دارد. او سال ۸۶ تصمیم گرفت که شانس خود را در این حوزه امتحان کند. او علیرضا افخمی را بهعنوان نویسنده در کنار خودش داشت و همین موجب میشد فضای «اغما» به سریال او یک فرشته بود نزدیک باشد. داستان سریال درباره حضور شیطان در یک خانواده با نیت برهمزدن آرامش خانواده است. دکتر طه پژوهان با بازی امین تارخ فوقتخصص جراحی مغز و اعصاب است و بهخاطر بیماری همسرش بر سر دوراهی جراحی کردن یا نکردنش قرار گرفته است. در این میان شیطان با بازی حامد کمیلی سراغ دخترش گلی رفته و بهدنبال وادار کردنش برای دزدیدن ثروت پدر است. شیطان در چندین چهره به جنگ با دکتر پژوهان آمده و میخواهد به هر طریقی او را شکست دهد.
سفری جالب به اعماق معنا
ابراهیم حاتمیکیا تصمیم گرفت برای دومین سریال تلویزیونیاش سراغ سوژهای ماورایی برود. سریال تلویزیونی «حلقه سبز» داستان سفری جالب به اعماق معنا و مفهوم واقعی حیات است. داستان آن درباره جوانی معلول به نام حسن است که دچار مرگ مغزی شده و پزشکها درصدد پیوند قلب او به یک بیمار برمیآیند. روح حسن مخالف این کار است؛ زیرا میداند در این صورت باید به عالم دیگری هجرت کند. یک دانشجوی پزشکی به نام گلبهار قادر به ارتباط با روح حسن است. او در قبال درخواست حسن برای انتخاب گیرنده قلبش، به حسن کمک میکند. جنس سریال حلقه سبز را باید متفاوت از سریالهای مناسبتی و ماورایی تلویزیون دانست. سریال مانند دیگر سریالها خیلی روی بخش ماورایی گیر نمیکند بلکه بهدرستی با قرار دادن روح حسن در دل داستان، شکلی باورپذیر از عالم ارواح را به مخاطبش ارائه میکند. این سریال مسیرش را از دیگر آثار ماورایی تلویزیون جدا کرد و سراغ جنبهای کمتر گفته شده از این حوزه رفت.
مکاشفهها و رویاهای صادقانه
سیروس مقدم و علیرضا افخمی سال۸۷ یک بار دیگر تصمیم گرفتند سریالی ماورایی بسازند. آنها دست از سر شیطان برداشتند و رو به عالم غیب و برزخ آوردند. تجربه تازه آنها به نام «روز حسرت» رقم خورد. سریال، داستان خانوادهای درگیر حوادث معمول زندگی روزمره است که تحت تأثیر وقایعی، دریچهای از عالم غیب و برزخ بر آنها گشوده میشود. حاج رضا با بازی فرامرز قریبیان، مدیرعامل یک شرکت تجاری و همسر وی، نرجس وکیل پایه یک دادگستری و دارای دفتر وکالت است؛ زوج خوشبختی که در محیطی آرام و بر اساس اصول مذهبی و اعتقادی زندگی میکنند. مسعود، فرزندخواندهشان با بازی پوریا پورسرخ با دختری به نام معصومه (لیندا کیانی) ازدواج میکند. با تصادف معصومه و قطع نخاع شدنش، مسعود پنهانی با دختری به نام فریده با بازی مهراوه شریفینیا ازدواج میکند و مجموعه کارهای مسعود و فریده باعث مرگ معصومه میشود. درپی اتفاقاتی، نرجس مکاشفهها و رویاهای صادقی از عالم برزخ و وضعیت معصومه در بهشت برزخی میبیند.
جهان ملکوت
محمدرضا آهنج برای رمضان سال۸۹ سریال «ملکوت» را برای پخش ازشبکه دوی سیما داشت. سریال داستان فردی به نام حاج فتاح سلطانی با بازی محمدرضا شریفینیاست که پس از تصادف دچار مرگ مغزی میشود و به جهان ملکوت میرود. در آن زمان فرشتهای با بازی کوروش تهامی سراغ او میآید تا به گناهان او رسیدگی کند و از طرفی دیگر داماد حاج فتاح با بازی رضا رویگری برای رسیدن به ثروت حاج فتاح تلاش میکند. دراین سریال محمدرضا شریفینیا، کوروش تهامی، پروانه معصومی، رضا رویگری و ... بازی کرده بودند.
عیارسنجی برای ایمان
رامین عباسیزاده، تهیهکننده سریال «او یک فرشته بود» با «سقوط یک فرشته» به دنبال باز کردن پای شیطان به سریالهای ماه رمضانی بود. داستان این مجموعه زندگی دو دختر به نامهای سارا و فاطمه را به تصویر میکشید که در جدال با فراز و نشیبهای زندگیشان در معرض عیارسنجی ایمانشان قرار میگیرند و ورود افراد جدید به داستان، ماجراهای «سقوط یک فرشته» را شکل میدهد. جذابیت اصلی این سریال، بیان داستان از زبان شیطان با بازی محمدرضا علیمردانی به عنوان راوی قصه است که پیشتر سابقه نداشت؛ به ویژه آنکه از قسمتهای میانی این سریال هویت اصلی او مشخص میشود. این سریال را برادران بهرامیان با بازی مسعود رایگان، فریبا کوثری، خاطره اسدی، هدی زین العابدین و... ساختند که سال ۹۰ روانه آنتن شد و توانست مخاطبان بسیاری را جلب کند.
کینهای که منجر به حادثه شد
رمضان سال ۹۰ اوج ساخت سریالهای ماورایی در تلویزیون بود. درکنار شبکه یک که سقوط یک فرشته را پخش میکرد، شبکه سه سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» را روی آنتن فرستاد. علیرضا افخمی که در طول این سالها پای ثابت سریالهای ماورایی تلویزیون بوده، بار دیگر سریالی با سوژهای از عالم ماورا ساخت. البته او این بار دست از شیطان و تجسمش در زندگی افراد برداشت و سراغ سوژهای با موضوع ارواح رفت. امیرحسین با بازی مهدی سلوکی مدیر یک شرکت پخش دارویی است که متعلق به همایون فرزین با بازی داریوش فرهنگ است. امیرحسین از کودکی در خانه همایون فرزین بزرگ شده و عاشق آیدا، دختر فرزین است که نقش آن را شبنم قلیخانی ایفا میکند. در این بین، پسر فرزین که از امیرحسین کینه به دل دارد به کمک دوستانش از شرکت پدرش دزدی میکند که در حین آن امیرحسین سر میرسد و با ضربه دزدها به کما میرود. آنها میکوشند تا جسد امیرحسین را در مکانی دور از بین ببرند. داریوش فرهنگ، پریناز ایزدیار، نفیسه روشن و... دیگر بازیگران این سریال بودند.