مطالعه کتابهای زرد مخصوصا در حوزه روانشناسی یا خوددرمانگری در بین برخی مخاطبان بسیار پررونق شده است چراکه برای برخی افراد پرفروشبودن یک کتاب، دلیل محکمی است تا به آن اعتماد کنند. کتابهایی که ذهن مردم را نشانه گرفته و مسائل نادرستی را به خورد آنان میدهد که پایه و ارزش علمی ندارد. جالب اینجاست که این کتابها خیلی زود پرآوازه میشود و جای خود را در بین افراد باز میکند.
وقتی به مستندات مرکز آمار ایران از سرانه مطالعاتی کشور نگاه میکنیم، متوجه میشویم که مطالعه هر ایرانی در ماه بهطور متوسط هشت ساعت و ۱۸دقیقه است. به عبارت دیگر، هر فرد در طول روز ۱۶دقیقه و ۳۶ثانیه مطالعه میکند. از این مقدار، شش ساعت و ۳۲دقیقه سرانه مطالعه کتاب غیردرسی، یکساعت و ۲۳دقیقه سرانه مطالعه روزنامه و ۲۳دقیقه سرانه مطالعه نشریات مختلف بوده است. حال بماند که دربین این آمار، چند درصد ازمطالعات مربوط به کتابهای زرد است. کتابهایی که توهم کتابخوانی را به خواننده میدهد و مهارتی را به او اضافه نمیکند.
هر اثر پرفروشی زرد نیست
نویسندگانی هستند که هر چند ماه، یک رمان چندین صفحهای را بیرون میدهند و اغلب با همین یک اثر، اسمشان تا ماهها بر سر زبانها میافتد. البته اتفاق بد زمانی رخ میدهد که یک نفر همیشه کتابهای زرد بخواند و حتی برای تغییر ذائقه فکری خود هم تلاشی نکند. مجتبی بهنشان، کارشناس و فعال حوزه کتاب با تعریف کتابهای زرد به جامجم میگوید: «این کتابها بعضا با عنوان و تیتر فریبندهای تبلیغ میشود و به دست مردم و مخاطبان میرسد ولی آن محتوای لازم را ندارند هرچند در قالب یا یک عنوان جذابی منتشر شده است. برخی ازاین کتابها توسط یک سلبریتی تبلیغ و معرفی میشوند و خیلی از مواقع همین سلبریتیها نویسنده این کتابها هستند که به پرفروششدن این کتابها منجر میشود.»این کارشناس کتاب معتقد است که تعداد زیادی از کتابها در حوزه روانشناسی، رمان و داستان جزو کتب زرد محسوب میشود اما الزاما هر اثر پرفروشی، اثر زرد نیست.
کتابهای زرد پرفروش
در این بین استقبال خوانندگان از کتابهای زرد روانشناسی نشاندهنده این است که تب تند متقاضیها در حال کنترل بازار عرضه است. پرفروشبودن این کتابها پس از مدتی، دیدگاه مشتاقان کتاب زرد را درخصوص روانشناسان، منفی وناکارآمد میکند و قطعا این کتابها هرساله در لیست بلندبالای کتابهای پرفروش قرار میگیرد.
بهنشان با اشاره به چگونگی تشخیص کتابهای زرد میگوید: «هرفردی به دلایل متعددی سراغ کتابهای زردمیرود وباید دید که آن دلیل واقعی است یا نه؟ در بین کتابهایی باموضوع موفقیت، کتابهای زرد زیادی یافت میشود. البته موضوعات کتب روانشناسی نیزدائم درحال بازکردن مسألهاست ومثالهای گوناگونیرامطرح میکنددرصورتیکه راهحلی برای آنموضوع ندارد.»
پیامد مطالعه کتابهای روانشناسی زرد
با توجه به اینکه روانشناسی زرد راهی برای بهاشتراکگذاری تجربیات شخصی است، میتواند برای کسانی که نیاز به حمایت دارند، مفید باشد اما اگر افراد تحت تاثیر آن قرار بگیرند، مهم است که از خطرات و پیامدهای آن مطلع باشند. بهنشان در خصوص پیامدهای این موضوع تاکید میکند: «مطالعه اینگونه کتابها منجر به این میشود که افراد در یک حباب زندگی کنند و توهمی برایشان ایجاد شود. به گونهای که در صورت مطالعه، روشهای درستی را مطرح نکرده و فرد در زندگی به شکست میخورد. معمولا افرادی که از روانشناسی زرد استفاده میکنند بهدنبال فرار از یک موقعیت یا اشتباه هستند، منتها بیشتر درآن موقعیت و اشتباه فرومیروند؛ چراکه کتاب را مطالعه میکنند و به حل آن مسأله میپردازند اما دریغ که روشهای مطرحشده در آن کتاب ناکارآمد است.»
محبوبیت کتابهای زرد بین مخاطبان
از آنجا که نیازهای روانشناختی افراد پس از خواندن کتابهای زرد ارضا میشود، اکثر مخاطبان سبک آن را میپسندند. مجتبی بهنشان نیز با اشاره به دلایل محبوبیت کتابهای زرد میگوید: «سادگی و روانبودن، ارائه محتوای خوب واستفاده ازجملات موثر کتب زرد روانشناسی، باعث محبوبیت این کتابها در بین مردم شده است.»
طبق توضیحات بهنشان، متاسفانه روی این کتابها بهدلیل داشتن محتواهای معمولی، نظارتی صورت نمیگیرد و سیستم نظارت و بررسی، بسیار راحت اینها را تایید میکند.
ناشران زرد را دستکم نگیرید
«موضوع ناشران زرد هم بسیار حائز اهمیت است. ناشرانی که کتابهای زرد را تبلیغ میکنند و فقط بهدنبال کپیکردن هستند. این ناشران با دریافت یارانه کاغذ و هدر دادن آن، بودجه کشور را بهصورت نادرست مصرف میکنند. اگر این افراد نباشند، کتابهای زرد کمتری در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.»
این را مجتبی بهنشان، کارشناس حوزه کتاب میگوید. موضوعی که شاید کمتر به آن توجه شده است و بعضا امتیازاتی که به این ناشران داده میشود، شاید از سایر ناشران بیشتر است. سود و فروش بسیار بالای این آثار منجر به این میشود که ناشران زیادی برای انتشار کتابهای زرد ترغیب شوند.