او با ساخت فیلمهایی نظیر «شببخیر فرمانده»، «زیباتر از زندگی» و «پنالتی» نشان داد که همواره دغدغه نمایش آثاری مرتبط با جنگ و دفاعمقدس را دارد؛ بهخصوص آثاری که در آن نقش زنان داخل جبهه یا پشت جبهه مغفول مانده است. این فیلمساز علاوه بر فیلمسازی عرصه جنگ، همیشه کنش مناسبی در ارتباط با ظلمی که به مردم فلسطین و غزه میشود، داشته است و در گفتوگویی که با او داشتیم، به این اشاره کرد که دوست دارد به عنوان امدادگر در منطقه بحرانزده فلسطین حاضر شود و به مردم کمک کند.
شما از جمله فیلمسازان عرصه دفاعمقدس هستید که همواره توجه خاصی نسبت به مسأله رنج زنان تاریخساز جنگ داشتید. حالا در مقطعی از زمان قرار گرفتیم که جنگ اسرائیل علیه فلسطین و غزه به لحظات بغرنجی رسیده و هزاران خانواده و زن، روزانه شهید میشوند و حتی فریاد اعتراض مردم دنیا نیز بهدلیل وقوع جنگ و کشتار غیرنظامیان بلند شده است. شنیدن اخبار جنگ علیه فلسطین چه احساسی را در شما بهعنوان یک فیلمساز فعال عرصه دفاعمقدس برمیانگیزد؟
اخبار غزه برایم جانخراش است و افسوس میخورم و میگویم کاش میتوانستم بهعنوان امدادگر به منطقه بروم و به مردم فلسطین و غزه کمک کنم. بهدلیل جنایتهایی که اسرائیل در فلسطین و غزه در کشتار مردم، زنان و کودکان مرتکب شده، شب تا صبح خوابمان نمیبرد اما همیشه قرآن وعده داده است که حق پیروز میشود و جهان را عدالت خداوندی اداره میکند و فقط باید مقداری صبور باشیم و توکل کنیم. ازجهتی هم خوشحالم گروه مبارزان فلسطینی حماس بعد از ۷۵سال توانستند کاری انجام دهند و طوفانالاقصی را راه انداختند؛ بهگونهای که آنچنان لرزه بر اندام اسرائیل انداخت که هنوز میترسند. از جهت دیگر، معتقدم که جهان ماهیت این افراد را شناخت. ملتها را دولتها اداره میکنند و خوشبختانه ملتها آگاهند اما بعضی بر اثر تبلیغات دچار تردید بودند. این حوادث، جنایتها و فجایع اخیر که در رابطه با کشتار بچهها و زنان رقم خورد، تردید این عده از بین رفت و از جهتی ماهیت واقعی رژیم صهیونیستی را به دنیا نشان دادند. رژیم صهیونیستی نشان داد که از حیوان هم حیوانتر است و هیچوقت کسی این چنین آشکارا خودش را رسوا نکرده بود. دنیا فهمید که اینها چه درندگانی هستند. با توجه به اینکه آمریکا از سال ۲۰۰۳ جنگی در عراق بهوجود آورده بود، با پرچم دموکراسی آمد تا خونهایی را که در عراق ریخته بود پاک کند و همین چند روز پیش وزیر دفاع کشورش هنگام ورود به عراق جلیقه ضدگلوله به تن داشت. در واقع، آنها این همه هزینه کردند اما برای اقامت کوتاه خود مجبور شدند مثل یک سگ ترسو جلیقه ضد گلوله بپوشند و این خیلی حقارت و شکست بزرگی برای آنها محسوب میشود. اینها جزو مسائلی است که این روزها ذهنم را بهجز کار درگیر آن است؛ یکجا شادی، یکجا حیرت، یکجا اندوه بیپایان است اما وعده خداوند حق است و انشاءا... که حق با مظلومان است.
فکر میکنید هنرمندان و سینماگران در این شرایط چه کاری از دستشان برای کمک به مردم فلسطین و غزه برمیآید؟
با توجه به روادید و اقامتهایی که به هنرمندان و سینماگران ارائه میکنند، دستشان برای کار کردن بسته شده و نمیتوانند چندان کاری انجام دهند؛ یعنی نمیتوانند طبق توافق و تعهدها برای دریافت روادید، کاری شایسته انجام دهند و انگار تبدیل به عروسکهای خیمهشب بازی شدهاند. معتقدم باید روی مدیریت فرهنگیمان در سطح کلان کار کنیم. اگر این مدیریت هدایت شود، خیلیها هستند که بدون نگرانی از مسأله اقامت و ویزا گرفتن، انگیزه زیادی برای کار کردن دارند، اما حمایتی نمیشود. اگر مدیریت فرهنگی درستی داشتهباشیم، بچههایی که برای فیلم ساختن در مورد غزه و فلسطین بسیار مشتاقند، اتفاقات خوبی را رقم میزنند. در حال حاضر تعدادی هنرمند با انگیزه داریم، اما متأسفانه مدیریت فرهنگی ما انگیزهای ندارد، ما هنرمندانی داریم که دلشان هنوز در حال و هوای انقلابی که امامخمینی(ره) درمورد صدور انقلاب تأکید میکرد، میتپد. بسیاری از مردم جهان با دست خالی جلوی دولت میایستند و برای فلسطینیان تظاهرات میکنند. وقتی میبینیم تمام جهان به حمایت از فلسطین برخاسته، همان صدور انقلاب است که امامخمینی(ره) روی آن تأکید میکرد و وعده آن را میداد. اینها نشان میدهد صدور انقلاب ما به جهان به واقعیت پیوسته، اما متأسفانه مدیریت فرهنگی ما خیلی ضعیف است، چون مدیر فرهنگی دلسوز کم داریم.
سالهاست ما در فیلمها یا دیگر آثار هنریمان مظلومیت فلسطینیها را نشان دادهایم. به نظرتان چگونه در آثار سینمایی میتوانیم رویکرد متفاوتی داشته باشیم و قدرتمندی، اقتدار و شجاعت آنها را نشان دهیم؟
اگر مدیریت فرهنگی داشته باشیم و حملات اسرائیل به غزه برایشان مسأله به حساب بیاید، خودشان میدانند چه کار باید انجام دهند. لذا اینکه فلسطین یا مقاومت و شجاعت و پیروزیشان را نشان دهیم، به انگیزههای مدیریت کلان فرهنگی برمیگردد. اگر افراد دلسوز از مدیران فرهنگی که بودجه کلان مملکت را به دست دارند، دعوت کنند، مدیران فرهنگی نیز از کسانی که دوست دارند درباره فلسطین فیلم بسازند، حمایت میکنند و فیلمهای خوبی هم در این رابطه ساخته خواهدشد. بنابراین، اگر مدیران فرهنگی آگاه از فیلمسازان علاقهمند فیلمسازی دعوت کنند و بگویند ایده ما این است که در راستای نمایش مقاومت و شجاعت مردم فلسطین فیلمی با بودجهای که ما در اختیارتان میگذاریم، ساخته شود و شما بر این اساس فیلمنامه بنویسید، همه میروند؛ اما یا گاهی خودشان نمیدانند یا آگاهانه عامل نفوذ به شمار میآیند؛ ما خیلی در مراکز فرهنگی عامل نفوذ داریم که کمتر متوجه خطرشان هستیم.
آماده ساخت فیلمی با موضوع نمایش مقاومت مردم فلسطین و غزه هستید؟
بله؛ ۱۰۰ یا هزار درصد. گاهی با من تماس میگیرند که در حال جمعآوری امضا برای کمک و همیاری برای مردم غزه هستیم و میپرسند آیا اسم شما را هم بنویسیم؟... میگویم ۱۰ هزاربار نام من را بنویسید.
«دست ناپیدا» در جشنواره فجر
انسیه شاهحسینی این روزها مشغول ساخت فیلمی با موضوع رابطه زنان با هشت سال دفاعمقدس در خوزستان است. او در این باره به جامجم گفت: اسم فیلم ما «دست ناپیدا» است و با الهام از کتابهایی مانند «حوض خون» و «چایخانه» که هر دو فضای زنانه و دفاعمقدسی دارد، ساخته شدهاست.البته به صورت اقتباسی نیست بلکه طرح و قصه اصلی فیلم را خودم نوشتم. فضای کلی فیلم درباره تلاش و مجاهدت زنانی است که پشت خطوط جنگی و جبههها به کمک رزمندههای جبههها میآمدند. در واقع، «دست ناپیدا» درباره زحمتکشانی است که در زمان جنگ کار کردند، اما هیچ وقت دیده نشدند و به آنها توجه نشد. این فیلم که بیشتر فیلمبرداری آن در خوزستان انجام شده، هم فضای داخل شهر و هم بیرون شهر را دارد. دست ناپیدا همراه با صحنههای جنگی است که در میانه آتش و باروت، درامهای عاطفی نیز شکل میگیرد و فضای قصه را پیش میبرد. ماجرای این فیلم را خودم در دوران جوانی در زمان جنگ تحمیلی تجربه کردهام و آن دوران مهم را که هم نگاهی به فضای پشت جبههها و خط مقدم دارد و هم سراغ جبههها میرود و فضای اکشن و جنگی دارد، ساختم. این فیلم صد درصد به جشنواره فیلم فجر پیش رو میرسد و به آخرهای کارمان رسیدیم و تنها یکسوم پایانی فیلم باقی مانده است.