این کارگردان بعد از ساخت این اثر هم سراغ ساخت مجموعه «سرزمین مادری» رفت که این مجموعه روزهای پنجشنبه و جمعه روانه آنتن شبکه سه میشود. این اثر به بررسی وقایع سیاسی ایران از سال۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی در بستر زندگی پسری نوجوان میپردازد. با تبریزی درباره جزئیات این مجموعه گفتوگو کردهایم که جزو آثار خوشساخت تلویزیون محسوب میشود.
مجموعه تلویزیونی «سرزمین مادری» یکی از مدلهای موفق در امر سریالسازی تاریخ معاصر است، چرا که دست روی این موضوع حساس از تاریخ معاصر گذاشته و قصه بسیار شیوا و به دور از مسائل عاشقی ساخته شده است. برایمان بگویید که چطور شد که سراغ چنین موضوعی برای کارگردانی رفتید که مسلما کار بسیار سختی به لحاظ تولید بود؟
شروع این پروژه با نویسنده فیلمنامه، آقای علیرضا طالبزاده و تهیهکننده آقای محمد مسعود که با یکدیگر همکاری قدیمی داشتهاند اتفاق افتاده است. البته باید اشاره کنم که تهیهکننده اولیه سریال و حضور من بهعنوان کارگردان با آقای رضا جودی که قبلا با یکدیگر سریال «دوران سرکشی» را ساخته بودیم، آغاز شد اما در ادامه به هر دلیلی آقای مسعود جانشین آقای جودی و پیش تولید پروژه شروع شد. از همان ابتدای کار قصد آقای طالبزاده بسیار ارزشمند و البته کاملا متفاوت بود و همین باعث جذب من و سایر عوامل به تولید این پروژه شد. نویسنده فیلمنامه برای اولین بار داستان بسیار جذابی را روایت میکرد که بستر وقایع آن متکی بر نقل تاریخ معاصر هم بود و همراهی و همذاتپنداری با قهرمان قصه به نوعی روایتگر تاریخ پرفرازونشیب ایران در دوران سخت و پرزحمت معاصر بود و همین موضوع بر جذابیت قصه افزوده و آگاهی مخاطب درباره گذشتهای پرافتخار از سرزمین کهن ایران را بهدنبال داشت. نکته مهم در روایت فیلمنامه و تفاوت اصلی آن با سریهای مشابه در این بود که در خلال جذابیت حوادث، تاریخ معاصر ایران نیز کاملا در خاطر بینندگان سریال باقی میماند و احتمالا او را به این نتیجه میرساند که فرهنگ و آداب ایرانیجماعت، ریشههایی عمیق در گذشتههای دور این سرزمین دارد.
در این سریال سراغ قشرهای مختلف مردم رفتهاید. از تودهایها گرفته تا قشر مذهبی، سلطنتطلب و... و چیدهمان همه اینها در قالب قصه و قاب کار راحتی نبوده است. با توجه به اینکه شما سبقه نگارش هم در کنار کارگردانی دارید، آیا در این بخش از کار هم نظراتتان را به نویسنده انتقال دادید یا هنگام اجرا آیا متن تغییراتی داشت؟
واقعیت این که نوشته آقای طالبزاده به دلیل اتکا بر وقایع مشخص و معین تاریخی، امکان تغییر چندانی وجود نداشت. مضاف بر اینکه پلات گسترده و پیچیده داستان هم تغییرات قابل توجهی را برنمیتابید. علاوه بر اینکه نگارش فیلمنامه از چنان انسجام دقیقی برخوردار بود که دخل و تصرف در متن آن امکانپذیر نبود و در واقع کار اصلی و هنر گروه سازنده این بود که برگردانی دقیق و کامل از فیلمنامه را به بهترین شکل ممکن و اجرایی متمرکز بر جزئیات و باورپذیری هرچه بیشتر به انجام برساند و باید اعتراف کنم که گروه عوامل سازنده سریال در یک هماهنگی کامل به بهترین شکل ممکن از عهده این کار دشوار و پرزحمت بر آمدهاند.
سرزمین مادری صرفا یک سریال سرگرمکننده نیست و مردم (حتی کسانی که خیلی اهل مطالعه نیستند) به واسطه تماشای این سریال میتوانند با تاریخ آشنا شوند. این کار دشواری نبود؟
در وهله اول واضح است که این موضوع دغدغه اصلی نویسنده رمان بوده است و باید قبول کرد که به بهترین نحو ممکن از پس این کار دشوار و متفاوت برآمده است اما برای من صرف نظر از روایت تاریخ معاصر، لحظات انسانی و درام اجتماعی و خلق تنشهای جذاب و هنرمندانه بین شخصیتهای داستان مهمتر و تعیینکنندهتر بود. رویای همیشگی من در ساخت آثار نمایشی ساختاری بوده و هست که حاوی لایههای مختلف مفهومی برای گروههای متفاوت مخاطبین در ردههای گوناگون باشد و سریال سرزمین مادری نمونه مناسب و قابل ذکر از این نوع نادر در میان آثار نمایشی است.
بدون تردید سرزمین مادری جزو کارهای بسیار پربازیگر تلویزیون است و مسلما جمع کردن همه هنرمندان از طیفهای مختلف سنی برایتان راحت نبوده، چطور این اتفاق رقم خورد؟ (درباره مشکلات و چالشهایی که در این بخش داشتید توضیح بدهید. ضمن اینکه شما هم بازیگران حرفه ای را داشتید و هم نابازیگران را)
دو عامل مهم در این زمینه کاملا موثر بود و باعث میشد که امکان حضور بازیگران سرشناس و ارزنده در جمع سایر هنرمندان فراهم شود، اول فیلمنامه خوب و حضور نقشها و شخصیتهای جذاب و متفاوت در داستان پرکشش و عمیق سریال، خاطر بازیگران شاخص را به خود جلب میکرد و آنان را مشتاق پذیرش نقش و اجرای متفاوت آن میکرد. دوم اینکه زمان طولانی تولید و روزهای فیلمبرداری این امکان را راحتتر فراهم میکرد که بازیگران خوب و در عین حال پرمشغله فرصت حضور در پروژه و اجرای نقشی مشخص را با برنامهریزی دقیق جلسات فیلمبرداری پیدا کنند. همین جا باید اضافه کنم که حضور این عزیزان و توانایی آنان دراجرای متفاوت وجذاب نقشها کمک قابلتوجهی برای ما بود و بسیاری ازلحظات دراماتیک وتراژیک سریال حاصل ساعتها بحث و طراحی مشترک با این بازیگران توانا و خبره درتجربه وتخصص آنان بود.
شما در مصاحبهای گفته بودید که اگر سرزمین مادری از تلویزیون پخش شود باز هم علاقهمند به همکاری با تلویزیون هستید. آیا قرار است آقای تبریزی دوباره سراغ یک اثر تاریخی دیگر در تلویزیون برود؟
از نظر من تلویزیون متعلق به هنرمندان این عرصه است و به نوعی تامینکننده رابطه میان مردم و هنر و فرهنگ جامعه. به خاطر داشته باشید که بسیاری از شخصیتهای مطرح هنری در حوزههای مختلف خواستگاه ابتداییشان تلویزیون و برقراری رابطه اولیه با مردم و مخاطبان انبوه بوده است. پس، این امکانی است که در تعامل میان هنرمندان و مسئولان تلویزیونی شکل میگیرد و هرگاه در این خصوص هماندیشی مناسب و سازنده صورت گرفته است شاهد خلق آثار متفاوت از تلویزیون بودهایم. گرچه در دورههای گذشته تلویزیون از این سازوکار فاصله گرفته و به همین دلیل شاهد انبوه برنامههایی بودیم که دارای ضعف مفرط در ساختار و خالی بودن از کانسپت عمیق هنری و بهاصطلاح پوپولیستی و کوچهبازاری است. در صورتیکه تلویزیون در همه جای دنیا بهدلیل داشتن بودجههای فرهنگی و غیرتجاری بودن، خالق آثار متفاوت و تجربههای فراتر از روزمرگی در هنر است. البته اگر چنین دیدگاهی در رسانهملی ما درک و فهمیده شود حتما و باید همکاریهای تازه شکل بگیرد و من و همکارانم قاعدتا از این فرآیند استقبال خواهیم کرد.
در ارتباط با تاریخ معاصر ما سریالهایی داشتیم اما سرزمین مادری با نگاه ویژه و متفاوتی ساخته شده است. خودتان هنگام ساخت این اثر بیشتر دغدغهمند بودید که کدام بخش از اتفاقات تاریخ را پررنگتر کنید؟ و چه نگاهی را در اینباره دنبال میکردید که به مخاطب انتقال بدهید؟
هدف من در این سریال قبل از تاکیدی خاص بر واقعه یا وقایع تاریخی معین، بیشتر معطوف به روابط انسانی و اجتماعی در دوران معاصر و رنج و مصائب نسلهای گذشته در این سرزمین بوده است. به نحوی غیرمستقیم نیز اشارات و تاکیداتی درمجموع وجود دارد که استنباط و تحلیل نهایی از آنها منجر به نتیجهای میشود که استدلالی برای وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ است.
یکی از سختیهای روایت تاریخ حاشیهسازیهایی است که در مورد انطباق شخصیتها و وقایع با تاریخ است...
در این خصوص باید اعلام کنم که اساسا تمامی شخصیتهای اصلی این سریال تخیلی و بههیچ عنوان انطباق تاریخی با اشخاص واقعی ندارد. بنابراین هرگونه اظهارنظر در اینخصوص که منظور از هریک از شخصیتها مثلا فلان شخص واقعی در تاریخ است، بههیچوجه صحت ندارد و همه داستانی که در سریال شاهد آن هستیم ساخته و پرداخته ذهن نویسنده آن است و بنابراین هرگونه استنباط از وقایع و شخصیتهای سریال صرفا خوانش مربوط به افراد با اغراض مختلف است و ارتباطی با هدف اصلی سازندگان سریال ندارد که در واقع و در بدو امر نقل داستانی جذاب در بستر تاریخ معاصر است. همانطور که گفتم شخصیتهای تاریخی نسبت به شخصیتهای اصلی در حاشیه قرار دارند و حضور تعداد محدودی از آنان در پسزمینه حوادث اصلی صرفا بهعنوان اشارهای تلویحی به مقطع تاریخی مورد نظر بوده است و نویسنده داستان قصدی برای مطرح کردن شخصیتهای تاریخی در متن داستان نداشته است.
سریال در باکس ویژه پنجشنبه و جمعهها از شبکه سه پخش میشود که البته نحوه پخش سریالهای «الف ویژه» همینطور است. نظر خودتان درباره این نحوه پخش چطور است؟
تصور میکنم شاید شرایط پخش این چنینی حاصل تجربهای باشد که طی سالهای گذشته در تلویزیون به دست آمده و احتمالا بهترین حالت ممکن برای پخش سریالهای در رده «الف ویژه» است.
البته برای این سریال شاهد تبلیغات شهری در بیلبوردها واقع در بزرگراهها هستیم...
تا این لحظه بیلبوردی ندیدم و تصور میکنم اگر هم باشد تعداد بسیار محدودی است که خیلی به چشم نمیآید. با این حال بدیهی است هر میزان تبلیغات درون شهری و با توجه به تبلیغات در شهرستانها بیشتر باشد، به افزایش مخاطبان کمک قابلتوجهی خواهدکرد.
سریال سرزمینمادری پایان بسته دارد یا باز که فصلهای جدید هم ساخته شود؟
پایان سریال تا مقطع زمانی پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و به دنبال آن اشارهای به آغاز جنگ تحمیلی شدهاست که پایانی کاملا باز بوده و مدل نگارش فیلمنامه به صورتی بودهاست که امکان ادامه داستان در بازه زمانی جنگ هشت ساله وجود دارد.
پرداختن به موضوعات تاریخی درراستای آگاهیبخشی به مردم در سریالهای تلویزیونی تا چه میزان به توجه نیاز دارد؟
طبیعتا پرداختن به تاریخ گذشته سرزمین ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است، به ویژه که در شرایط حاضر جوانان این مرز و بوم متاسفانه با تاریخ پر افتخار مردان و زنان استثنایی این سرزمین آشنایی چندانی ندارند و لازم است توجه آنان را به این نکته مهم که ریشههای اجتماعی و فرهنگی این نسل از کجا نشات میگیرد، جلب کنیم. برای مثال یکی از این شخصیتهای کاریزماتیک غرورآفرین در میان زنان ایرانی، بزرگی به نام زینب پاشا است که پدیدهای نادر و در عین حال گمنام در دوران تحریم تنباکو بودهاست. به اتفاق نویسنده توانا آقای محمدرضا گوهری نمایهای از داستان زندگی او را طراحی کردیم که در شرایط حاضر معلوم نیست اصلا توجهی به چنین موضوعی نشان دادهشود! متاسفانه در دورهای به سر میبریم که به هر دلیل، اتاق فکری برای پرداختن به گذشته غنی و سراسر افتخار ایران زمین وجود ندارد و همچنان مغفول ماندهاست؛ در حالی که سایر کشورهای منطقه به کوچکترین حوادث تاریخی خود توجه نشان میدهند و آن را بیش از اندازه بزرگ میکنند تا برای نسل جدید خود هویتسازی کنند و تا جایی پیش میروند که شخصیتهای بزرگ ایرانی را از ما جدا و به تاریخ نداشته خود منسوب کنند.