مروری بر برنامههای شبکههای تلویزیونی ضدایرانی بهخوبی نشان میدهد که آنها متوجه شدهاند که موضوع درگذشت مهسا امینی دیگر کشش اغتشاشات خیابانی را نداشته و آنها به دنبال بهانههایی تازه هستند.
چنین بهانهای با کمترین خلاقیت پس از آن به دست این رسانهها رسید که این رسانه ها کوشیدند ماجرای مهسا امینی را شبیه سازی کرده و پروژه "مهسا۲" را به نام دختر نوجوان دیگری کلید بزنند.
نکته جالب اینکه اینبار رسانههای معاند دیگر دست بالا را در روایتسازی رسانهای نداشته و هوشمندی خانواده این نوجوان، دست آنها برای شایعهسازی را بست.
در ماجرای مهسا امینی، خانواده او ادعاهایی را مطرح کردند که البته بعدتر خلاف آن ثابت شد، اما اینبار خانواده این دختر نوجوان به صراحت از یک اتفاق تلخ اما بی ارتباط با ادعای رسانههای معاند یاد میکنند و با این حال این رسانهها مطالبه مدرک میکنند، حال آنکه خودشان باید برای ادعایی که دارند فیلم یا مدرکی ارائه دهند.
امید میرود این دختر نوجوان به زودی بهبود یابد، ولی سوال اینجاست که چرا مخاطبان شبکههای معاند به این نکته توجه نمیکنند که سود این رسانهها از کُشتهسازی و آرزو برای مرگ جوانان و نوجوانان ایرانی چیست؟ چرا آنها مدام محتواهایی تلخ و تراژیک از افرادی پخش میکنند که خودشان از آنان خواسته بودند به صف معاندان بپیوندند؟
واقعیت این است که رسانههای معاند بعد از شکست اغتشاشات پارسال، اسپانسرهای خود را از دست داده و برای کسب پول بیشتر، کاسبی خون میکنند. فایلهای صوتی افشاشده از آنها نشان میدهد نگران قطع کمکهای مالی دولتهای غربی هستند و میخواهند هرطور شده برای جذب منابع مالی، دوباره ثبات ایران را نشانه روند.
هوشمندی مردم در برابر این اهداف پشت پرده، بیشک به شکست این جریانات در پروژه ناامن سازی منتهی میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد