در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اولین و محوریترین کاری که تیم کنونی آن را به نیکویی انجام داده، تهیه سند تحول رسانه ملی بود که بیتردید، منحصر به فردترین سندی است که تاکنون تدوین شده است، سندی جامعالاطراف و پرمصاف با رسوبات فرهنگی غربگراها که بهخاطر کیفیتگرایی، انصافا آثار منفی ناشی از خروج یکباره و شوکآور سلبریتیها را زدود.رسانه ملی طی چند دهه پس از دفاع مقدس بهصورت کاملا حسابشده و هماهنگ، علیرغم حضور و حتی مسئولیت نیروهای ارزشی در شبکههای مختلف، تحت سلطه مطلق شاهمهرههای اشتهاریافته و خوشنامشده، یعنی سلبریتیهایی بود که یا نفوذی یا تحت نفوذ فرهنگ غرب بودند و عملا نیروهای ارزشی حتی آنهایی که از بصیرت رسانهای قابل قبولی هم برخوردار بودند، قادر یا حاضر به ایستادن در مقابل سلبریتیهای موجآفرین و مخاطبان تحریکپذیر نبوده و تحمل بدنامیهای ظالمانه ناشی از جوسازی در افکار عمومی و فضای مجازی را نداشتند.بهطور نمونه باوجود اثبات تمردها و تخلفها، جرأت بهخرج داده و در یک مورد که به همکاری فقط یکی از آنها و آنهم در یکی از شبکهها پایان داده شد، هنوز که هنوز است، حسرت عدم حضورش را به یک خواست همگانی تبدیل کرده و آلودهترین اتهامات و عبارات را فحاشانه و هتاکانه نثار مدیر آن شبکه کرده و میکنند. جالب این که این جو سنگین آنچنان مهلک است که بهرغم کنارکشیدن رسمی، علنی و هماهنگ سلبریتیهای مذکور از حضور در برنامههای رسانه ملی در جریان اغتشاشات پاییز سال گذشته، باز هم رسانه ملی را متهم به اخراج و پایان دادن به همکاری چهرههای آبرویافته از نظام و رسانه ملی کرده و خواهان دعوت مصرانه رسانه ملی از سلبریتیهایی هستند که بیرحمانهترین توییتها و اظهارات را علیه نظام، امام، رهبری، شهدا، سرانقوا و مدیران تأثیرگذار نشرداده و بیان میکردند سند تحول مثل یک چراغ جادو چند اتفاق بزرگ را برای رسانه ملی رقم زد.
۱- روند غلط سیاستگذاریهای دیکته شده و تقلیدی از شبکههای ماهوارهای را که یکی یکی بر رسانه ملی تحمیل میشد، بازپس گرفت.
۲- حاکمیت سنتی مادامالعمر سلیقههای سلبریتیها را پایان داد.
۳- روند تدریجی، استحاله فرهنگی و هنری و ادبی رسانه ملی را متوقف کرد.
۴- تولید محصولات و آثار فاخر جایگزین تولیدات نازل گیشهای شد.
۵- برای بهبود وضعیت آینده، علاوه بر تصحیح گذشته، هدفگذاریهای هوشمندانهای انجام شد.
۶- از مصرف اخبار دست دوم و روایت دست چندم، خیز بلندی به سمت انجام روایت اول حوادث، اتفاقات و ماجراها برداشته شدو در حال خارج کردن ابتکار عمل انعکاس اخبار ایران از دست ابررسانههای استکباری است.
۷- جوانگرایی و سپردن امور اعم از امور مدیریتی و آنتنها و سایر مسئولیتهای کارشناسی و ارزیابی به جوانان توانمند و پایان دادن به انحصارها و اقتداربخشی به نوآوریها و ابتکارها بهطور محسوس در حال تحقق هستند.
۸- ارائه پیشاپیش شاخصها و انجام بهروز ارزیابیها و پرهیز از اتکای مطلق به عملکردها و نقش آفرینیهای گذشته مدیران و تعیین ضربالاجل برای عملکردهای جدید بر اساس پذیرش ذائقههای متفاوت نسلهای نو.
۹- تقویت قوا و اعتلای نقش برای بازگشت سریع به مرجعیت رسانهای از طریق فعالسازی قرارگاه فرهنگی با مسئولیت رسانه ملی و عضویت دستگاههای فرهنگی و نیز ساماندهی ، حمایت و نظارت بر عملکرد قاطبه کنارکشیدهها از رسانه ملی و کلیه پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی.
۱۰- نجات رسانه ملی از تصور غلط روابط عمومی قوای سهگانه بودن و جایگزینی عنوان تریبون مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران.
۱۱- عبور قهرمانانه از تونل وحشت ریزش مخاطب در جریان اغتشاشات پاییز۱۴۰۱ و بازگرداندن محسوس مخاطبان گذشته و افزودن به نسل جدید مخاطبان.
۱۲- پاسخگویی مستمر، مستدل و منطقی به سؤالات، ابهامات، شبهات افکار عمومی و اصحاب رسانه و اقشار تحت فشار رسانهای در فضای مجازی، شبکههای ماهوارهای و اجتماعی.
۱۳- انعکاس مستقیم یا با واسطه صدای مردم از طریق آنتنها و ترغیب محترمانه مسئولان به پاسخگویی و پیگیری مورد به مورد خبرها و حقوق و خواستههای قانونی و منطقی مردم.
۱۴- پرهیز از دامن زدن به اختلاف جناحها در رسانه ملی و پیدا کردن راهی مستقل برای عملیاتی کردن رهنمودها و تحقق مشی ولایتمدارانه رسانه ملی.
۱۵- توجه به دیدگاهها و تضارب آرای نخبگان و فرهیختگان جامعه از طریق مناظره، مباحثه، مصاحبه و رو در روییهای جدی چهرههای مطرح.
۱۶- فراخوانی توانمندان متعهد در عرصههای برنامهسازی، اجرا، بازیگری و ... که بهدلیل عدم همراهی با سلبریتیها کم کار شده یا به کنج عزلت رفته بودند.
۱۷- اصلاح باورهای ناقص یا غلط از برنامهسازیهای دینی و مناسبتهای مذهبی و تغییر رویکرد به برنامههای قرآنی، ماه رمضانی، عاشورایی و اربعینی.
۱۸- تلاش برای اعتدال بخشی به میزان پوششها اعم از عدالت رسانهای در خصوص شهرها و روستاها، مشاغل، اقشار، اصناف، موضوعات، جنسیتها، قومیتها و مناطق دوردست و محروم.
۱۹- تلاش برای بازگرداندن هویتهای ملی و دینی به جامعه و افکار عمومی که قربانیان تهاجمهای فرهنگی در فضای مجازی و شبکههای ماهوارههای و اجتماعی بودهاند و پاکسازی محتوایی فضای حاکم بر تولیدات رسانهای در حوزههای برنامه سازی، پلاتوها، دیالوگها، سریالها، فیلمها، مصاحبهها و گزارشها از القائات هویت زدایانه.
دکتر جبلی در شرایطی به ریاست رسانه ملی منصوب شد که جریان تحریم استکباری، با طمأنینه امور داخلی ما را نظارت و رصد میکرد و کمترین تحرک مثبت نظام مدیریتی ما را با تحریمهای فلج کننده هدف قرار داده و با جرأتزدایی از مدیران ارشد و پایینتر، عملا سیاست قفل مطلق را پیگیری میکردند و بهطور نمونه شخص دکتر جبلی را در عرض سه ماه، پنج بار تحریم کرده تا روند تحولخواهی را متوقف کنند. علتالعلل اعتماد به نفس بالای هیأت حاکمه استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل، بیخبری آنها و مخاطبان جهانیشان از موج فزاینده تولیدات داخلی و نزدیک شدن به فتح قلههای پیشرفت و در اصل بیاثر شدن تحریمها و حتی تغییر رویکرد بسیاری از متحدان سابق آنها و تمایل شدید در پایان دادن به خصومتها و برقراری ارتباطات همهجانبه ازجمله مرابطات اقتصادی بود که متأسفانه انعکاس رسانهای مطلوبی نداشتند. اما همین که متوجه شدند رسانه ملی با عبور از تحریمهای فنی اروپا و آمریکا و استفاده از فرصتهای جایگزین، توانست بیاثر و خنثی شدن تحریمها را در افکار جهانی ازجمله ناظران سیاسی دنیا ترویج کرده و جا بیندازد، بلافاصله بمباران تحریمها روی شخص ریاست رسانه ملی متمرکز شد اما اثر مهمتر آن وادادن استکبار جهانی در مذاکره با ایران با موضوع تبادل زندانیان بود که سنگینترین تعهدات را پذیرفت.
یکی از ماندگارترین یادگارهای دکتر جبلی در همین بازه زمانی دوساله، پایان دادن به تصمیمات محدود فردی و باب کردن تجربه و خردجمعی برای اتخاذ تصمیمات بزرگ سازمانی است که متعاقب آن تلاش جمعی را نیز برای تحقق تصمیمها و مصوبهها جا انداخت تا مدیریت تیمی بر مدیریت فردی غلبه یابد.عدم تعجیل در عزل و نصبها و اجازه ادامه حضور به برخی از مدیران موفق، حاکی از این بود که ایشان، باندی عمل نکرده و فرصت خدمت را از توانمندان نخواهد گرفت و تنها شرط ایشان برای ادامه همکاری، افزایش تحرکات و هماهنگی با هدفگیریهای مصرحه در سند تحول است و از اینرو درخواستها و انتظارات آنچنان واضح و مبرهن است که نیاز به استفاده از فرمولهای پیچیده و خاصی نیست.در رصد عملکرد دوساله، نکته بارزی به تلألو درآمده است که نمیتوان به آن نپرداخت و آن پرهیز از افراط و تفریط است، یعنی بهطور نمونه انتقاد از مدیران نه آنچنان بیرنگ و کمرنگ و رقیق است که بیاثر باشد و نه آنچنان افراط میشود که منجر به تخریب وجهه یا تخطئه عملکردهای مثبت یک مجموعه مدیریتی شود. ولایتمحوری در کنار دو سیاست اصولی عدالتمحوری و هویتمحوری، هوشمندانهترین استراتژی رسانه ملی در روزگار هجوم به نقش محوری این جایگاه توسط دشمنان و بدخواهان نظام در جریان مقابله با فتنههای داخلی و خارجی است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: