«جام‌جم» از گیشه سینمای کودک و نوجوان گزارش می‌دهد

سینمای کودک و نوجوان؛پر رونق ولی بدون برنامه

در گفت‌وگوی«جام‌جم» با سید داوود اطیابی، کارگردان نارگیل۲ بررسی شد

زندگی نباتی سینمای کودک

فیلم سینمایی «نارگیل۲» به کارگردانی سید داوود اطیابی و تهیه‌کنندگی سید ابراهیم عامریان از ۱۸مرداد به‌عنوان یکی از معدود فیلم‌های کودک و نوجوان، این روزها بر پرده سینماست و در۳۰روز اخیر با فروشی بیش از هفت میلیارد و ۴۹۰میلیون و ۱۲۴هزار تومان در رتبه سوم جدول فروش قرار گرفته‌ است. تجربه‌های گذشته نشان داده این ژانر می‌تواند بالقوه پول‌ساز باشد و علاوه بر این، اگر این فیلم‌ها به معنای واقعی کلمه برای کودکان و نوجوانان ساخته شود، تأثیری همیشگی در ذهن آنها به‌جای می‌گذارد.
کد خبر: ۱۴۲۲۴۹۴
نویسنده نسرین بختیاری - گروه فرهنگ‌ و هنر
زندگی نباتی سینمای کودک

علاوه بر این، فیلم ساختن برای نسل فعلی که با انواع و اقسام رسانه‌های مجازی محاصره شده و بهره هوشی بیشتری نیز نسبت به نسل قبل خود دارند، بسیار سخت است و نیازمند دانشی فراگیر و به‌روز است. بنابراین با در نظرگرفتن تمام این ملاحظات، فیلمسازان و حامیان سینمای کودک باید وارد معرکه شوند و از این سینما حمایت کنند که متأسفانه امروز کمبود فیلم کودک با کمرنگی حمایت سازمان‌های متولی همچون فارابی بیش از پیش مشاهده می‌شود. از همین رو به بهانه اکران فیلم نارگیل۲ با سیدداوود اطیابی، کارگردان این فیلم گفت‌وگویی ترتیب دادیم که از نظر خواهید گذراند.

چطور به این نتیجه رسیدید که شخصیت‌های سریال نارگیل به اندازه‌ای جذابند که می‌توانیم آنها را روی پرده سینما ببینیم؟
وقتی ما بچه بودیم و حتی حالا که بزرگ شدیم، دنبال دنیای ناشناخته‌تری که هنجارشکن است، می‌گردیم. ذهن بچه‌ها این دنیای ناشناخته و فانتزی را پردازش می‌کند و در این تجزیه و تحلیل دوست دارند چیزهای جدید، جادویی و فراتر از زندگی عادی را ببینند. بنابراین، می‌کوشیم در کارهای‌مان از این جذابیت دنیای اسرارآمیز استفاده کنیم و فکر می‌کنم برای پیشبرد کارمان مفید است. نکته دیگر این‌که اولین بار فیلم سینمایی نارگیل را در شرایط کرونا ساختیم و زمانی که دیدیم عروسک‌ها جذابیت دارند، تهیه‌کننده به فکر این افتاد که سریالش را بسازد. پس از آن برای سریال قرارداد نوشتیم و پروانه ساخت آن در وزارت ارشاد به نامم صادر شد اما یک حادثه برایم رخ داد و برای این‌که متحمل خسارت نشویم، تهیه‌کننده با نویسنده سریال را ساختند و به همین دلیل سریال و فیلم هیچ‌گونه شباهتی با یکدیگر ندارند.
 
شما از این شرایط غیرقابل پیش‌بینی که به وجود آمد و شاید پیش‌زمینه‌ای در ذهن مخاطب برای دیدن فیلم‌تان ایجاد کرد، راضی هستید؟
خودم احساس می‌کنم که این طور نیست، چون قرار بود فیلم سینمایی نارگیل را اکران کنیم اما به‌دلیل شرایط ملتهب کشور، دوبار اکران این فیلم عقب افتاد. تبلیغ و تیزر این فیلم که پخش شد، قشر سینمارو را با این فیلم آشنا کرد و ما تبلیغات گسترده‌ای هم در شبکه‌های اجتماعی شروع کردیم و فیلم را در یک‌سال تبلیغ به مردم شناساندیم. یادم می‌آید چند وقت پیش که مجتمع کوروش رفته‌بودم، دائم به گوشم می‌رسید که همه برای دیدن فیلم نارگیل‌۲ تقاضا دارند.
 
با توجه به فیلمبرداری فیلم در شرایط کرونا چه سختی‌هایی را از سر گذراندید؟
با توجه به شرایط کرونا سعی کردیم مسائل بهداشتی را رعایت کنیم و خوشبختانه هیچ‌کس از گروه دچار بیماری نشد و دشواری خاصی از لحاظ کاری برای ما نبود. بعضی از دوستان معتقدند سخت است اما من فیلمسازی را کار راحتی می‌دانم.
 
در مقایسه با سریال، علت تک لوکیشن بودن فیلم نارگیل چه بود؟
این جزو ساختار فیلمنامه بود که فیلم تک لوکیشن باشد و فیلم‌های خارجی زیادی مثل «تنها در خانه» سراغ داریم که تک لوکیشن هستند و مهم آن است که فیلم را برای مخاطبان باورپذیر کنیم و او را روی صندلی سینما نگه داریم و فکر می‌کنم نارگیل در این قضیه موفق بوده‌است. 
 
ما در این فیلم شاهد همکاری شما با بازیگرانی مثل غلامحسین لطفی در نقش «باباحاجت» هستیم که مدت‌ها به دلایل مختلف آنها را نمی‌دیدیم. درباره همکاری با مجموعه بازیگران فیلم و این موضوع بگویید.
ما آنجا که می‌توانیم جایگاهی برای پیشکسوتان تعریف کنیم، وظیفه داریم فراموش‌شان نکنیم و امیدواریم نسل‌های آتی هم ما را فراموش نکنند. همان‌گونه که دیدید، حتی با اسدا... یکتا هم همکاری داشتیم. بازیگران دیگر مانند بیژن بنفشه‌خواه، نصرا... رادش، علیرضا استادی و ... خیلی همراه و یکدل بودند و همه بدون حاشیه کار را انجام دادیم. 
 
چطور به این نتیجه رسیدید که با صداپیشگانی مانند محمدرضا علیمردانی، هومن حاجی‌عبداللهی و مجید آقاکریمی همکاری کنید؟
صداپیشگان عروسک‌ها اهمیت خاصی دارند و اینها هستند که به شخصیت‌های داستان جانی دوباره می‌بخشند. بنابراین اگر طراحی و صدای عروسک خوب نباشد، قطعا بیننده احساس زنده‌بودن عروسک‌ها را ندارد و نمی‌تواند با آنها ارتباط بگیرد. معمولا انتخاب صداپیشگان بین تهیه‌کننده و کارگردان با مشورت صورت می‌گیرد که بهترین‌ها را انتخاب کردیم. البته بیشترین بار بر دوش باقی عوامل بوده و اگر به شکل گروهی انجام نمی‌شد، به نتیجه خوبی نمی‌رسیدیم. 
 
آیا می‌توانیم بگوییم که فیلم شما با توجه به این‌که شخصیت‌های اصلی عروسکی داستان می‌خواهند انسان شوند تا به شرارت‌های خود ادامه دهند، کنایه‌ای به انسان‌بودن می‌زند؟
صددرصد. این‌ عروسک‌ها در ابتدا انسان بودند و می‌گویند یک جادوگر با ما این کار را کرده‌است؛ اما معتقدم جادوگر در زندگی ما همین محیط اجتماعی‌مان است که باعث می‌شود از انسانیت فاصله بگیریم و بدجنس ‌شویم؛ ولی باید به نقطه‌ای برسیم که تصمیم بگیریم خوب باشیم و خیلی ساده و کودکانه صحبت کنیم. همه زمانی که متولد می‌شوند خوبند، اما شرایط اجتماعی و مسائل دیگر ممکن است صفحه سفید روح انسان را لکه‌دار کنند، ولی فکر می‌کنم باید به خوب‌بودن خود برگردیم. 
 
هرچند که فیلم شما به‌طور کامل موزیکال نیست، اما در بخش‌هایی از موزیک استفاده کردید. چه مؤلفه‌هایی را در نظر گرفتید تا به دل مخاطبان و بچه‌ها بنشیند؟
هر فیلمی که داستانش به شکل خطی پیش برود و حتی مختص بزرگسالان باشد، خسته می‌شویم. بنابراین گاهی یک فیلم درام هم به شوخی احتیاج دارد و موسیقی را به این دلیل استفاده کردیم که داستان برای کودکان قابل هضم‌تر و لطیف‌تر شود و درواقع سعی کردیم داستان را با موسیقی پیش ببریم.
 
چرا فیلم‌های کودکی که بخش بیشتر آنها موزیکال است، امروز نسبت به گذشته در سینمای ایران کمتر به چشم می‌خورد؟
درحال‌حاضر چند المان وجود دارد که در کشور ما تبدیل به معضل شده‌ است. اولین معضل فقدان دسترسی بعضی از شهرستان‌ها و شهرهای کوچک به سینماست، چون زاد و ولد و تعداد بچه‌های شهرستان بیشتر است. نکته دوم این‌که کم شدن زاد و ولد باعث شده تا مخاطبان کودک‌ونوجوان کمتر شوند، چون با توجه به جذابیت‌ها و ظرفیت‌های «نارگیل» برای جذب مخاطب، پیش‌بینی می‌کردیم تعداد خیلی بیشتر و پنج‌برابر این میزان باشد. 
 
در شرایط فقدان سالن سینما و فیلم برای کودکان متولیان چگونه می‌توانند نقش مؤثری در این عرصه داشته‌باشند؟
بنیاد سینمایی فارابی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آموزش‌وپرورش باید در این رابطه بیشتر فعالیت کنند که به نظر می‌رسد هیچ‌گونه برنامه‌ریزی خاصی برای این موضوع ندارند. بخشی از ضمیر ناخودآگاه بچه‌ها در بزرگسالی با فرهنگ روزشان آمیخته‌است و تماشای فیلم نوعی فرهنگ برای کودکان ایجاد می‌کند و این یکی از ایرادهای سینمای کودک‌مان است که در رکود به سر می‌برد. 
 
با توجه به این‌که سینمای کودک می‌تواند به‌طور بالقوه فروش خوبی داشته‌باشد، شرایط اکران فیلم‌های کودک در مقایسه با فیلم‌های جدی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
ما در سینمای‌مان قابلیت تولید بیشتر از چند شکل فیلم کودک نداریم، اما در حال حاضر خیلی از مردم بودجه‌ای برای خرید بلیت ۶۰هزار تومانی سینما ندارند که ۵۰۰هزار تومان خرج کنند و معمولا هم تعداد فرزندان اغلب کسانی که بودجه کمتری دارند، بیشتر است. تنها راه حل این مشکل آن است که بنیاد سینمایی فارابی وارد این مسأله شود و حمایت کند. درست است که باید در فیلمسازی به خط مشی‌ها اهمیت دهیم، اما معمولا فارابی از فیلم‌هایی حمایت می‌کند که امروز کودکان به آن توجهی ندارند و مخاطب‌پسند نیست و برای کودکان ساخته نشده‌است. حتی در حال حاضر هم پیشنهادهایی برای ساخت فیلم کودک داشتم، اما قبول نکردم و بنیاد فارابی باید در این زمینه پاسخگو باشد که چرا از فیلم‌های جذاب برای کودکان حمایت نمی‌کند و حتی جشنواره هم برای آن به صورت یکی در میان برگزار می‌کنند. پارسال چندین بار با رئیس وقت جلسه داشتیم و از ما می‌پرسیدند جشنواره را برگزار کنیم یا خیر؟ چون فیلم کودک نداریم. از طرفی هم وقتی قصد حمایت دارند، از فیلم‌های خاصی حمایت می‌کنند که از قبل چیده شده‌است. بنابراین، تمام جوایز را درو می‌کنند و به یک نفر می‌دهند که فیلمش اصلا مناسب و برای کودکان نیست. این جوایز باید بین فیلمبرداری و بازی و... تقسیم شود و نمی‌توانیم تمام جوایز را به‌یک نفر بدهیم. حمایت‌ها خیلی ضعیف و غیرهدفمند است. به دلیل این‌که به هدف اجتماعی فیلمسازی کودک توجهی ندارند، روز به روز در حال فاصله گرفتن از کودکان هستند. 

فکر می‌کنید چه تفاوتی بین کودکان امروز و نسل پیشین وجود دارد و چه شاخصه‌هایی این نسل دارند که آنها را نسبت به نسل‌های گذشته متمایز می‌کند؟
مدتی پیش مقاله‌ای درباره جامعه ایرانی خواندم که نوشته‌بود کودکان دهه ۸۰ و ۹۰ از نظر ضریب هوشی ۱۶ درصد نسبت به نسل گذشته باهوش‌ترند و این یک جهش محسوب می‌شود. در گذشته این ضریب هوشی به تدریج زیاد می‌شد و به همین دلیل، ما می‌توانیم با نسل قبل خود سازگار باشیم، اما نسل‌های امروز چندان نمی‌توانند این سازگاری را داشته‌باشند. ممکن است این جهش ضریب هوشی در دهه‌های دیگر حتی ۲۰ درصد شود. بنابراین، باید از همین الان خودمان را برای یک نسل جهش‌یافته ایرانی آماده کنیم و نمی‌توانیم به آنها دروغ بگوییم؛ چون این نسل اهل تجزیه و تحلیل است و اگر متوجه دروغ شوند، دیگر جواب‌مان را نمی‌دهند و بی‌اعتماد می‌شوند. از طرف دیگر فیلم ساختن برای چنین نسلی سخت است و باید برای فیلمسازی از خود این نسل‌ها کمک گرفت، چون فضای ذهنی ما با آنها خیلی فاصله دارد. اگر خودمان را به عنوان فیلمساز به روز نکنیم، در آینده به عنوان فیلمساز کودک یا ژانرهای دیگر کنار گذاشته می‌شویم؛ یعنی زنده‌ایم، اما در اصل مردیم و زندگی نباتی داریم. 

 بازخورد مخاطبان و کودکانی که «نارگیل ۲» را دیدند، چطور بود؟
به طور کلی به دلیل تبلیغات در تمام ابعاد همه کسانی که از سالن بیرون آمدند، راضی بودند و مخاطب جذب شده‌است. در شرایط کنونی ما در شهرهای بزرگ بچه کم داریم و تعداد هر بچه در خانواده‌های مرفه یکی است و از طرفی هم در مناطقی که فرزندآوری بیشتری دارند، دسترسی کمتری به سالن سینما دارند، با وجود این استقبال از فیلم خوب بوده و از همه مردم سپاسگزارم. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها