امروزه در شبکهها و سازمانهای بزرگ تلویزیونی جهان، سریالها از یک کالای صرفا تجاری و سرگرمکننده فراتر رفته و به ابزارهایی برای انتشار و آموزش سبک زندگی، مکاتب فکری و ایدئولوژیها و بازسازی تاریخ تبدیل شدهاند. کشور کرهجنوبی و همچنین در سالهای اخیر، کشور ترکیه نیز با ساخت سریالهای تاریخی در پی احیای هویت خود هستند. آنها با «افسانهسازی» در این گونه سریالها سعی میکنند خود را نزد دیگر ملل، کشوری با پیشینه تاریخی باشکوه معرفی کنند و به مردم و جوانان خود، غرور ملی ببخشند. سریالهایی چون «جومونگ» و «جواهری در قصر» که از رسانهملی ما بارها پخش شدهاند، یک نمونه بارز و گویا برای شناخت جایگاه و کارکرد سریالها در هویتبخشی به ملتهاست.در کشور خودمان هم طی چهار دهه گذشته، سریالهای تاریخی بزرگ و فاخری تولید و پخش شدهاند که تأثیرگذاری و گستره مخاطب آنها از مرزها هم عبور کرد. سریالهایی چون «مختارنامه» و بهویژه «یوسف پیامبر» از جمله این آثار هستند. سریال یوسف پیامبر به کارگردانی مرحوم فرجا... سلحشور، بارها از شبکههای تلویزیونی کشورهای اسلامی و برخی کشورهای قاره آمریکا و اروپا پخش شدهاست و محبوبیت بسیار زیادی دارد.
اما یکی از مقاطع مهمی که تاکنون در سریالها به آن پرداخته نشده، ایران باستان است. دورانی که اتفاقا طی سالهای اخیر مباحث و کشمکشهایی حول آن شکل گرفته و برخی به کل منکر آن هستند و عدهای دیگر، تلاش میکنند ایران باستانی را مقابل ایران اسلامی قرار دهند. این درحالی است که ایرانیان در همان دوران باستان نیز ملتی متدین و حقجو بودند. مطابق بسیاری از منابع معتبر تاریخی ( ازجمله کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت) و سنگنگاشتههای باستانی، زنان ایرانی حتی قبل از ظهور اسلام نیز باحجاب بودند و بانوان فرهیخته و صاحب منزلت، با پوششی شبیه حجاب برتر (چادر) در مجامع حاضر میشدند. به همین دلیل هم باید هوشمندی رسانهملی و داوودمیرباقری در پرداختن به آن دوران تاریخی را تحسین کرد. قطعا رفتن سراغ ایران باستان و توجه به ارزشهای فرهنگی و تمدنی آن دوران در آثار سینمایی و تلویزیونی، هم به وطندوستی و عرق ملی نسل جدید کمک میکند و هم بسیاری از شبهات مطرح شده در تهاجم ترکیبی و جنگ شناختی اخیر علیه مردم ما را برطرف خواهدکرد.