در چند سال اخیر شاهد مجردهای ۳۰ تا ۴۰ سالهای هستیم که هنوز نتوانستهاند فردی مناسب برای تشکیل خانواده را برای خود پیدا کنند و از سوی دیگر بسیاری پس از ازدواج، نمیتوانند به زندگی مشترک خود دوام و استحکام بخشند و شاهد افزایش چشمگیر آمار طلاق در جامعه هستیم. ازدواج، استحکام و پایداری خانواده و به دنبال آن فرزندآوری و پرورش فرزند در محیط مناسب ازجمله مسائل حیاتی برای داشتن یک جامعه سالم است، جامعهای که اعضای آن با سلامت در جهت پیشبرد اهداف گام برمیدارند.
مسأله مسئولیتپذیری
باتوجه به ضرورت بررسی موضوع افزایش سن جامعه و کاهش پایداری خانوادهها، سیما فردوسی، روانشناس در گفتوگو با چاردیواری درباره ریشه مسأله افزایش سن ازدواج در جامعه بیان میکند: «این موضوع تا حدودی به مسائل اقتصادی مربوط میشود و بخشی دیگر به عدم آگاهی و بلوغ جوانان و میزان مسئولیتپذیری آنها بازمیگردد که برای ازدواج، فرد باید آمادگی و بلوغ فکری، جوانی، عاطفی و اجتماعی را داشته باشد.» وی ادامه میدهد: «همچنین تحصیلات بالا یکی دیگر از موضوعاتی است که ازدواج جوانان و بهویژه دختران را به تعویق میاندازد، بسیاری از جوانان تمایل دارند که پس از پایان تحصیلات ازدواج کنند. ارتباطات در فضای مجازی و الگوبرداری از دنیای غرب را هم میتوان دلایل دیگر افزایش سن ازدواج جوانان دانست، چراکه سن ازدواج در جامعه غربی بالاست و این موضوع میتواند یک الگو در میان جوانان ایرانی هم باشد.»
عدم آگاهی
این روانشناس عنوان میکند: «همچنین عدم آگاهی تربیتی علت دیگر افزایش سن ازدواج است که در واقع باید افراد از دوران نوجوانانی و جوانی برای مسئولیتپذیری، ازدواج و تشکیل خانواده آمادگی پیدا کنند. شاید این موضوع یکی از نقدهایی باشد که در مسائل تربیتی وجود دارد. همچنین بسیاری از جوانان به دلایل مختلف از ازدواج میترسند.»
فردوسی درباره آسیبهای مسأله افزایش سن ازدواج برای فرد و جامعه بیان میکند: «وقتی ازدواج صورت نگیرد، فرزندآوری هم بهتبع آن وجود نمیآید؛ در نتیجه کاهش جمعیت جوان در درازمدت را شاهد خواهیم بود، وقتی جمعیت جوان کشور کاهش یابد، سن جمعیت افزایش پیدا میکند و درنهایت جامعه مسن میشود.»
کاهش کارکرد مثبت در جامعه
فردوسی میگوید: «کارکرد جامعه بدون زاد و ولد پایین میآید، درواقع افراد جوانی برای ارائه خدمات ارزنده و مفید به جامعه وجود نخواهند داشت و عملکرد مثبت و کارایی جامعه کاهش مییابد، همچنین مسائل فردی بسیاری هم وجود دارد که با ازدواج و فرزندآوری، افراد رشد میکنند. اگر ازدواج نکنیم، رشد فردی به آن صورتی که باید باشد، ایجاد نمیشود و درنتیجه تعداد افراد کارآمد درجامعه کمتر خواهد شد.»
وی درباره راهکارهای ممکن برای کاهش سن ازدواج در جامعه توضیح میدهد: «موضوعات اقتصادی در ازدواج جوانان اهمیت بسیاری دارد؛ بنابراین در وهله اول باید اشتغال مناسب برای جوانان فراهم شود، دولتمردان باید اشتغال جوانان را در اولویت اول قرار دهند. پس از موضوع اشتغال، بحث مسکن و میزان درآمد آنها نیز اهمیت بسیاری دارد. اگر بسیاری از جوانان به این مسائل دست پیدا کنند، بسیاری از آنها برای ازدواج آماده میشوند.»
نقش اشتغال، مسکن و میزان درآمد در ازدواج
این روانشناس عنوان میکند: «خانوادهها وضعیت مالی مناسبی ندارند که بتوانند به جوانان کمک کنند، بنابراین جوانان نباید بیکار باشند. این موضوع در هر جامعهای مشخص است، جوان پس از تحصیل باید سر کار برود، اکنون جوانان تحصیلکرده بسیاری در رده بالا داریم که برای تحصیل خود زحمت کشیده، وقت و هزینه برای این موضوع صرف کردهاند؛ بنابراین این نیروی عظیم بیکار هم از نظر روحی و روانی هم به خودش آسیب میرساند که برای رفع این معضل، اشتغال و مسکن و درآمد باید وجود داشته باشد.» فردوسی در پاسخ به این پرسش که برای اجرای این سیاستها چه اقداماتی باید صورت گیرد، میگوید: «سیاستها باید برای جامعه کفایت کند و برآورد لازم انجام شود که آیا سیاستهای تصویبشده کاربرد و قابلیت اجرایی شدن را دارد یا خیر.» وی عنوان میکند: «باید تحقیق و پژوهشهایی در این زمینه انجام شود تا زمانی که مطمئن شوند سیاستها برای جامعه کفایت میکند اما هنوز آماری داده نشده که بدانیم سیاستهای بهکار گرفتهشده چند درصد موفقیتآمیز بوده و تمام نکاتی که گفتهشده، پوشش داده شده است یا خیر.»
انتخاب همسر، مهمترین عامل در کاهش پایداری خانوادهها
این روانشناس همچنین درخصوص کاهش پایداری خانواده بیان میکند: «وقتی ازدواج صورت میگیرد، استحکام خانواده هم باید به دنبال آن مدنظر باشد. ازدواج به صورت تنها کافی نیست، بلکه باید زوجین سعی کنند خانوادهای که تشکیل دادهاند را قوام ببخشند. اگر خانوادهای که تشکیل دادهاند، رو به فروپاشی برود و آن استحکام لازم را نداشته باشد، بیشک در انتخاب همسر در وهله اول مشکل وجود داشته است.» فردوسی عنوان میکند: «انتخاب صحیح همسر نقش مهمی در استحکام خانواده دارد، اگر انتخاب بهدرستی انجام شود، تا آخرهمه چیز درست پیش میرود اما اگر در همان ابتدا انتخاب درست نبوده باشد، ازدواج با مشکل مواجه میشود، خانواده آن استحکام لازم را نخواهد داشت و مشکلات بسیاری در درون خانواده ایجاد میشود که بعضا ممکن است منجر به طلاق شود.» وی ادامه میدهد: «فروپاشی خانواده، کاهش استحکام و درنهایت طلاق برای فرد در وهله اول آسیبهای بسیاری به همراه دارد. بسیاری از افراد تصور میکنند که طلاق پایان مشکلاتشان است اما درواقع آغاز یکسری مشکلات دیگر است. مسائل روحی و روانی بسیاری با طلاق برای افراد به وجود میآید. بسیاری از افراد بعد از طلاق و فروپاشی یک زندگی، ممکن است به ورطه افسردگی و ناامیدی کشیده شوند.» این روانشناس بیان میکند: «همچنین پس از طلاق بسیاری از افراد دچار ترس از ازدواج مجدد میشوند، مجرد باقی میمانند و مسائل روحی و روانی برای آنها ایجاد میشود.»
آسیبهای فرزندان طلاق
فردوسی خاطرنشان میکند: «اگر خانوادهای که دچار فروپاشی میشود، فرزند هم داشته باشد، فرزندان آسیبهای بسیاری میبیند. فرزندان ماحصل یک خانواده از هم فروپاشیده، حمایت و پشتیبانی خود را در زندگی از دست دادهاند و دارای امنیت روانی نیستند، آنها احتمالا مجبورند با یکی از والدین زندگی کنند، همیشه ترس دارند مبادا مشکل ایجاد شود و والدی که با آن زندگی میکنند را هم از دست بدهند. وی عنوان میکند: «فرزندان خانوادههای طلاق علاوهبر اینکه حمایتهای لازم در زندگی را از دست میدهند، در جامعه هم از تعریف موضوع طلاق پدر و مادرشان خجالت میکشند.»
این روانشناس میافزاید: افرادی که طلاق گرفتهاند در بسیاری از موارد فرسوده، افسرده، بدون اعتماد بهنفس و ناامید هستند، درنتیجه الگوهای درستی برای زندگی نیستند، روشهای حل مسأله را بهدرستی یاد نگرفته و نتوانستهاند مشکلات خود را در درون خانواده حل کنند. بنابراین فرزندان آنها هم این موضوع را یاد نمیگیرند که چگونه حل مسأله کنند، تصمیم بگیرند و به رشد و بقای خانواده کمک کنند.
مشاوره رایگان و تحت پوشش بیمه شود
فردوسی ادامه میدهد: «باوجود چنین افرادی، جامعه دچار التهاب، اضطراب و مریضی میشود و جامعه سالمی نخواهیم داشت؛ چراکه اعضای سالمی ندارد. بنابراین برای افزایش پایداری خانوادهها در وهله اول باید مشاورههای رایگان ایجاد و مشاورهها تحت پوشش بیمه قرار گیرد تا همه افراد بتوانند از خدمات روانشناختی و مشاورهای بهرهمند شوند.» وی عنوان میکند: «بسیاری از زوجین ممکن است از نظر مالی نتوانند از عهده مخارج مشاوره برآیند اما اگر مشاوره تحت پوشش بیمه قرار گیرد، بیمه این هزینه را متقبل شود و زوجها بتوانند مشاوره دریافت کنند، بسیار در دوام خانواده اثرگذار است.»
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد