از این رو نگاه به فعالیت اجتماعی زنان در کنار استحکام روابط خانوادگی و وظایف مادری مضمون مجموعه مستندی با عنوان «پروانه» است که مدتی است فصل دوم آن روی آنتن شبکه پنج است. برنامهای که فصل نخست آن مورد توجه قرار گرفت و تولید آن را به فصل دوم رساند. در این برنامه زنانی که به داستان زندگی آنها پرداخته میشود همگی مادر بوده و همسر جانباز، جانباز یا از خانواده معظم شهدا هستند که از منظر فعالیتهای اجتماعی جایگاه ویژهای داشتهاند.
جالب است بدانید در «پروانه» که بخش بیشتر عوامل آن را بانوان تشکیل میدهند، در برخی موارد خانوادهها هم جلوی دوربین آمدهاند. ضمن اینکه بخشهایی از این برنامه در تلفیق رئال و نقاشی شن از هنرمندی فاطمه عبادی بهره گرفته است که در نوع خود آثار بینظیری را خلق میکند. راوی این برنامه هم لعیا زنگنه است.
مونا اورعی، تهیهکننده این برنامه در گفتوگو با جامجم درباره شکلگیری و ایده اصلی آن توضیح میدهد: ماجرا از این قرار بود که شبکه پنج از ما ایدهای برای ساخت مستندی از زندگی زنان موفق و ایثارگر خواست. در ابتدا هم بحث مستند و مجله تلویزیونی مطرح نبود. بحث سر این بود که چه کار کنیم تا روایت تازهای از زندگی یکسری زنان موفق و ایثارگر داشته باشیم.
وی درباره نقاشی شن در تیتراژ و خلال برنامه هم ادامه میدهد: قرار بر این شد سراغ مستند پرتره برویم که سازوکاری هم دارد. اما میخواستیم کار متفاوتی انجام بدهیم و برای مستند ویژگی قائل شویم که با سایر مستندها متفاوت باشد. بنابراین سراغ نقاشی شن رفتیم. اصلا یکی از دلایلی که سراغ نقاشی شن رفتیم علاقه شخصی من بود و میخواستیم سراغ هنری برویم که تا به حال کار نشده و برای مخاطب هم جذاب است. بنابراین از خانم عبادی که در عصر جدید برگزیده شد دعوت به همکاری کردیم. چون هم منتخب برنامه بود و هم مورد اقبال مردم قرار گرفته بود. به نظرم کار جدید و جذابی هم بود. چون کمتر کسی در کشور میتواند چنین کاری انجام دهد. ایشان از دوستان من هستند. بنابراین با او تماس گرفتیم و صحبت کردیم و قرار شد بخشهایی از زندگی مستند پرتره یعنی قهرمان قصه و خاطراتی را که از دوران کودکی یا دوران جنگ تعریف میکند، با نقاشی شن بهتصویر بکشیم. وی همچنین درباره انتخاب راوی برنامه میافزاید: برای نریشن برنامه دنبال فرد خاصی بودیم که به خانم لعیا زنگنه رسیدیم. چون میخواستیم فضا را ادبی و احساسی کنیم و از فضای واقعی فاصله بگیریم و به فضای هنر و نقاشی برگردیم از نریشن استفاده کردیم. ضمن اینکه فکر کردیم نزدیکترین کسی که میتواند این فضا را برای ما در برنامه ایجاد کند، خانم لعیا زنگنه است که من به شخصه از معاشرت با ایشان بسیار لذت بردم. هنرمند خوشمشرب و بسیار دوستداشتنی که اتفاقا خیلی مایل بود بیشتر از اینها کنار ما باشد.
اورعی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره عنوان برنامه بیان میکند: من فکر میکنم زنان قصه ما شبیه ماجرای پروانهشدن هستند. یعنی در ابتدا پیلهبودن و بعد تلاش و چالشی که با آن مواجه هستند شبیه به رهاشدن پروانه است. سیر تولد پروانه به نظرم به زندگی و سختیهایی که این زنان در طول زندگی تحمل کرده بودند شباهت داشت. چون زنان قصه ما چند چالش داشتند. همین زنبودن سخت است. هم باید در خانه مادر یا همسر باشی و هم در اجتماع بهعنوان یک زن فعالیت کنی و موفق باشی. زنان قصه ما در کنار این مسأله چالش دیگری هم داشتند. اینکه یک بزرگ یا فردی را در زندگیشان کم داشتند. باید با این چالشها هم روبهرو میشدند. مثل پدر یا همسر یا فرزند که یا آنها را از دست داده بودند یا این افراد زندگیشان جانباز بودند. حتی در این میان ما سوژههایی داشتیم که خودشان جانباز بودند و درعینحال در اجتماع آدمهای بسیار موفقی هم محسوب میشدند. مثلا کارآفرین یا ورزشکار و مدالآور المپیک بودند.
این تهیهکننده همچنین درباره انتخاب سوژهها بیان میکند: روابطعمومی بنیاد شهید و ایثارگران به ما ۳۰۰ سوژه معرفی کرد. یعنی فهرست ۳۰۰ نفره با یک خط داستان به ما تحویل داد. ما از آن یک خط داستان به حدود ۱۰۰ سوژه که خوب بودند و داستان یکخطیشان جذاب بود رسیدیم. بعد همکاران ما با همه این افراد تماس گرفتند و از بین آنها کسانی که تمایل به همکاری داشتند انتخاب شدند و به ۵۰ نفر رسیدیم که از بین آنها ۳۰ مستند تهیه شد. این افراد داستانهای جذابتری داشتند و شرایط هم برای همکاری با آنها مهیاتر بود. ضمن اینکه سفر ما به شهری که آنها سکونت داشتند راحتتر بود. چون تیم ما باید چند روز با آن شخص در آن شهر زندگی میکرد. بنابراین چالشهایی داشتیم که باید در این مسیر با آنها مواجه میشدیم. درنهایت توانستیم این مستند را به سرانجام برسانیم. وی همچنین درباره شهرهایی که برای برنامه سفر کردهاند هم ادامه میدهد: ما میتوانستیم به همه شهرها سفر کنیم. چالش ما در روستاها بود، یا شهرهایی که رفتوآمد با هواپیما به آنجا امکان نداشت. البته همکاران ما به چند تا از شهرها با ماشین سفر کردند مثل قم، اصفهان، کرمان و ایلام. گرچه ما تلاش میکردیم سختی راه را نداشته باشیم و بیشتر تمرکزمان روی سوژهها باشد. البته هیچکدام از شهرها را به خاطر سفر حذف نمیکردیم. بیشتر سوژه برایمان مهم بود.
وی در پاسخ به این سؤال که بیشتر زنبودن برایشان ملاک بود یا مادربودن هم توضیح میدهد: من هر کاری که میسازم جنسیتی به آن نگاه نمیکنم. نقش آن سوژه برایم مهمتر از جنسیت است. یعنی به نقش آدمها میپردازم. حتی در انتخاب عوامل پشت دوربین هم این نظر را دارم و جنسیتی به آن نگاه نمیکنم که مثلا کارگردان خانم باشد یا فیلمبردار آقا. به این نگاه میکردم که کدامیک در نقشی که قرار است ایفا کنند موفقتر هستند. در سوژهها هم نقش آن آدمها در زندگی و تاثیری که در اجتماع داشتند برایم مهمتر بود و مد نظر قرار میدادم. بنابراین سوژهای داشتیم که ازدواج نکرده بود و مادر هم نبود اما نقشی که در زندگی برای خانوادهاش ایفا کرده بود، نقش مادرانهای بود. حتی نقشی که برای خودش ایفا کرده بود، نقش حمایتگرانهای بود. بنابراین جایگاهی که آن زن داشت برایم مهم بود. نکته دیگر اینکه تعریف من از موفقیت این نبود که خانمی را موفق بدانیم که همه کارهایش بیعیب است. در نگاه ما موفقیت به معنای این بود که آن فرد توانسته علاوه بر زندگی شخصی خودش در محیطی که فعالیت میکند، باری را از روی دوش همنوع خودش بردارد. یعنی به نوعی در جامعه تاثیرگذاراست.
این تاثیرگذاری حد و اندازه نداشت. همین که توانسته بود در زندگی بقیه مؤثر باشد برای ما کافی بود که آن آدم را موفق بدانیم. ضمنا قصه و درام جذابی داشته باشد. اورعی درباره جذابترین قصهای که زندگی سوژهها داشته و چیزی که باعث شده روی خودش تاثیرگذار باشد و شگفتزده شود، میگوید: یکی از سوژهها در فصل اول برای من خیلی جذاب و تاثیر گذار بود؛ خانمی که خودش جانباز و در بمباران هوایی که در کودکی اتفاق افتاده بود، فلج شده بود اما یک ورزشکار حرفهای و یک نقاش خبره بود. این خانم جزو اولین سوژههایی بود که از زندگیاش مستند ساختیم و خیلی روی من تاثیر گذاشت و حتی موقع ضبط هم فضا خیلی احساسی شد. این میزان از تلاش برای رسیدن به موفقیت برای من خیلی جذاب بود. وی درباره حضور مجری در برخی قسمتها که به صورت زنده و مناسبتی روی آنتن رفته بیان میکند: برنامه ما مجری نداشت و روایتی که خانم زنگنه انجام میداد و صحبتهای خود سوژهها کافی بود اما در چند مناسبت مثل روز دختر و عید فطر برنامه را زنده رفتیم و چنین برنامهای نیاز به مجری داشت. وی میافزاید: لازم است از مدیران شبکه تشکر کنم که از تیم ما حمایت کردند، چون تیم ما باتجربه نبود و این مجموعه جزو اولین کارهایش محسوبمیشد.
بازنگری سوژهها در فصل جدید
اورعی درخصوص فصل بعدی «پروانه» میگوید: در این فصل میکوشیم سوژهها دوباره بازنگری شود و موارد جدیدی اضافه کنیم، سعی بر این است که به شهرستانهایی بیشتری سر بزنیم و اینکه یک روایتگر در کنار خود داشته باشیم تا گفتوگوی دوطرفه شکل بگیرد و فقط گفتوگو با دوربین نباشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم