ژانری که شاید در تلویزیون اتفاق تازهای باشد و مخاطبانش با این سبک از سریالسازی آشنا نباشند اما با توجه به قصههایی که در هر دو فصل این مجموعه روایت میشود و هم جمع کمدینهای طنازی که بار اصلی داستان را به دوش دارند، توانسته در فصل دوم بیشتر از گذشته مورد توجه قرار بگیرد.
جالبتر اینکه سوژه اصلی این داستان براساس یک پرونده واقعی در بیمه است که هنوز هم این پرونده در جریان است و همین تازگی و بهروز بودن در جذب مخاطب بیتاثیر نبودهاست.
از آنجا که تصویربرداری این مجموعه همچنان در حال انجام است، نشست و گفتوگوی «جامجم» با عوامل این سریال را در یکی از لوکیشنهای اصلی آن برگزار کردیم.
شاهد احمدلو کارگردان، سلیم ثنایی تهیهکننده، نعیمه نظامدوست، میلاد و معین وثوق و پریسا رضایی از بازیگران این مجموعه در این گفت و شنود حضور داشتند که شاید خواندن آن برای شما هم جالب باشد. پس همراه ما باشید.
برخی منتقدان معتقدند اغلب سریالهایی که تولید آنها به فصلهای بعدی میرسد، به لحاظ قصه و کیفیت در فصلهای بعدی افت میکنند و به جذابیت فصل اول نیست اما درباره سریال «چشمبندی» میتوان گفت قصهها و بازیها در فصل دوم جذابتر و پختهتر از فصل قبل بود. این اتفاق به فیلمنامه برمیگردد یا اینکه قبل از ساخت فصل دوم، قصههای جذابی را طراحی کردهبودید و میدانستید قرار است چه اتفاقاتی در فصل دوم رقم بخورد؟
شاهد احمدلو، کارگردان: پایه و اساس هر اثر، فیلمنامه است. اینکه فضای کلی و به چه سبک و گونهای نزدیک باشد در اتاق فکر پایهگذاری میشود. اتاق فکری که داشتیم در واقع تشکیل میشد از نویسندهها و تهیهکننده و من، بهعنوان کارگردان. اتفاقا ما نمیدانستیم شبکه تصمیم دارد فصل دوم این مجموعه هم ساخته شود. در اواخر فصل یک متوجه شدیم که میتوانیم این کار را ادامه بدهیم، چون مورد استقبال قرار گرفت. بنابراین با توجه به تجربیاتی که از نظرات مخاطبان درباره فصل یک گرفتیم و همچنین برای بالا بردن عیار کمدیمان که البته در فصل یک هم با توجه به شرایط آن روزهای جامعه، آگاهانه به سمت و سویی رفتیم که یک ملودرام شیرین خانوادگی باشد. اما در فصل دوم برای اینکه گامی بلندتر برداریم همگی به این نتیجه رسیدیم باید کاری بسازیم که کمدیتر باشد و این کمدی میتواند فضاهای گوناگونی را رقم بزند که در اتاق فکر پایهگذاری شد. بعد هم نویسندهها در گام بعد فیلمنامه را نوشتند و من هم در اجرا به عنوان کارگردان با این دیدگاه سراغ ساخت فصل دوم این مجموعه رفتم که چشمبندی باید کمدیتر از فصل یک باشد و از بازیگران خواستم با همین دیدگاه بازیشان را ادامه بدهند. تلاشمان این بود به سمت کمدی برویم که مخاطب اکنون بیشتر میپسندد و مورد علاقهاش است.
فصل دوم شروع جالبی داشت که بهنوعی معرفی شخصیت «نادر طوفان» با بازی جواد رضویان بود و اینکه فضا کمی پلیسی میشد و در ادامه مخاطب متوجه میشد بار کمدی و کارآگاهی فصل دوم بیشتر از فصل یک است. در این باره توضیح بدهید.
احمدلو: میتوانم بگویم قسمت اول فصل دوم ما همان قراری بود که با مخاطب بسته بودیم. یعنی به مخاطب گفتیم شما با چنین فضایی روبهرو هستید که البته تداوم خواهد داشت. شاید به این شدت و با این جزئیات نباشد اما در هر صورت آن فانتزی و آن نوع کمدی که من میگویم کمدی پارودی یعنی کمدی که به یکسری از تصاویر و صحنهها و فیلمهای نامآشنا و نوستالژی در سینما و تلویزیون نقب میزند. با توجه به علاقهای که خودم به سینمای ایران و سینمای هند دارم، این روحیه را به نویسندگان هم منتقل کردم.
آقای ثنایی مجموعههایی که با محوریت بیمه ساختید، با «پلاک 13» شروع شد و با دو فصل چشمبندی ادامه پیدا کرد. قرار است این روند ادامه پیدا کند و شما در قالب کمدی باز هم سریالهایی با این محوریت کار کنید یا پرونده این سریالها با فصل دوم چشمبندی بسته خواهد شد؟
سلیم ثنایی، تهیهکننده: هدف ما این است سریالهایی بسازیم که در مبحث اجتماعی و فرهنگسازی بتواند یکسری مباحث را به مردم در لایههای زیرین آموزش دهد. از طرفی فضای کمدی داشتهباشد که هم لحظات مفرحی را برای مخاطب خلق کند و هم تاثیرگذاری بیشتری داشتهباشد. البته برای تداوم این کار هم نظر مدیران شبکه و تصمیمگیریهایی که انجام میشود مهم است و هم بازخورد مخاطب بسیار تعیینکننده است. ضمن اینکه این سریال حامی دارد که باید رضایت آنها را هم جلب کنیم تا این روند ادامه داشتهباشد. چون هدف اصلی صنعت بیمه این است که کرایی و فوایدی را که بیمه برای جلوگیری از خسارت دارد به مردم بگوید. ضمن اینکه مبحث مهمی در تصادفات دارند که متاسفانه آمار بسیاری از کشتهها را در این تصادفات داریم. باید ببینیم در این مجموعهها ما توانستهایم فرهنگسازی را ایجاد کنیم و به این صنعت کمکی کرده و مردم را نیز با مسائل بیمه آشنا کردهباشیم؟
درباره فرهنگسازی گفتید و اینکه این سریال با چنین هدفی ساخته شدهاست. بنابراین فکر میکنید تا به امروز و با این مجموعههایی که ساختهاید یعنی پلاک 13 و چشمبندی چقدر توانستهاید در زمینه فرهنگسازی موثر باشید و این تاثیر را در جامعه و بازخوردهایی که میگیرید میبینید؟
ثنایی: فکر میکنم با توجه به بازخوردهایی که تا به امروز گرفتیم، نگاه مردم نسبت به این مقوله تغییر کرد. چون بسیاری از مردم فرق بیمهها را نمیدانستند. ما با این مجموعه توانستیم اطلاعات بسیاری را به مخاطب بدهیم. بهخصوص اینکه به تصادفات خیلی پرداختیم و اطلاعات خوبی به مخاطب دادیم که در این زمینه بازخوردهای خوبی هم گرفتیم. تلاش گروه این بود که از مستقیمگویی به مخاطب و اطلاعاتی که میدهد پرهیز کند. نکته مهم دیگر اینکه از سفارشیگویی پرهیز کردیم و پیامهایی را که لازم است به مخاطب بدهیم در لایههای زیرین اثر منتقل کنیم که البته این کار بسیار سختی است. چون یکسری پروندههای بیمه سخت است و درام بسیاری دارد. مثلا همین پروندهای که در سریال دنبال میکنیم پرونده بسیار جناییای است که ما آن را به کمدی تبدیل کردیم.
احمدلو: به نظرم این سؤال را باید از بازخورد مخاطبان متوجه شد که خوشبختانه بازتاب خوبی گرفتیم. ما سعی کردیم اطلاعاتی را در زمینه بیمه به مخاطبان بدهیم که برایشان کاربردی باشد.
پریسا رضایی، بازیگر نقش هانیه: اتفاقا در سریالهایی مثل چشمبندی که یک کمدی است و هر شب پخش میشود، بهروز بودن فیلمنامه میتواند اتفاق خوبی باشد. چون نویسنده و کارگردان اتفاقاتی را که مورد توجه مخاطب بوده در فیلمنامه بیشتر و چیزی را که بهاصطلاح نگرفته کمتر میکنند. البته همین که تکیهکلام نخود گرفتهاست و چون مخاطب خوشش آمده هانیه مدام هر چیزی را که میخورد میگوید نخود خورده برایم خیلی جالب است.
گویا پروندهای که در سریال دنبال میکنید، براساس یک پرونده واقعی است و شنیدهایم که پرونده هنوز باز است و روند تحقیقات ادامه دارد. چنین اتفاقات واقعیای که در یک سریال روایت میشود، برای سازندگان دردسرساز نخواهد شد؟
ثنایی: بله، واقعی است. باید بگویم ما برای این سریالها بالغ بر 200 و اندی پرونده را مطالعه کردیم تا بدانیم با کدامیک میتوان یک سریال خوب ساخت که برای مردم جذابیت داشتهباشد. همین خیلی کار سختی بود که خوشبختانه به کمک دوستان این کار به سرانجام رسید. نکته جالب اینکه ما همه اتفاقات جنایی را که در پرونده واقعی افتاده، در این سریال داریم منتها با زبان کمدی و طنز. نکته جالبتر و مهمتر اینکه این پرونده در واقعیت هنوز باز است و تحقیقات ادامه دارد و ما هم موازی با روند این پرونده در واقعیت پیش میرویم. البته این پرونده به قدری ابعاد گستردهای دارد که جمعکردن آن در 30 قسمت کار بسیار سختی بود.
خانم نظامدوست، شما در دو فصل از این مجموعه دو نقش متفاوت بازی کردهاید. مسلما این اتفاق برای خودتان چالش محسوب میشد. آیا حضور و بازی با دو نقش در یک مجموعه برایتان سخت نبود؟ نگران واکنش مخاطبان نبودید که نسبت به نقش شما پس بزنند؟
نعیمه نظامدوست، بازیگر نقش محمودی: دقیقا برای خودم یک چالش بزرگ محسوب میشد و بازی در دو نقش متفاوت در یک سریال کار بسیار سختی بود اما خوشبختانه با توجه به پیامهایی که میگیرم، متوجه شدم این تفاوت حس شدهاست. میتوانم بگویم مخاطب نقش قبلی را فراموش کرد. من در فصل یک، مادر مهربانی را بازی کردم که خانهدار است اما در این فصل بهشدت یک زن مقتدر و جدی و بداخلاق را بازی میکنم. البته برای خودم هم جالب و تجربه متفاوت و تازهای است. البته اگر دست ما بازتر بود اتفاقات بهتری میافتاد. چون من اینجا نقش رئیس بیمه را بازی میکنم که بههرحال نقش حساسی است و نگاههای بسیاری روی این شخصیت است.
خانم رضایی با توجه به تجربیات بسیاری که شما در حوزه طنز و کمدی در سینما و تلویزیون دارید، آیا نقش هانیه در این سریال تا اندازهای برایتان جای کار داشت و برای شما بهعنوان بازیگر، جذاب و پرچالش بود که پذیرفتید در فصل دوم حضور داشتهباشید و اتفاقا جایگزین بازیگر دیگری شوید که در فصل اول این نقش را بازی کردهبود؟
رضایی: همانطور که شما هم گفتید من در حوزه کمدی و طنز حضور فعالی در سینما و تلویزیون دارم و اغلب آثاری که بازی کردهام، کمدی است. بنابراین با این مقوله بهخوبی آشنا هستم و دوست دارم. البته نقشهای جدی هم بازی کردم و دوست دارم. اما بیشتر پیشنهادهایی که به من میشود در حوزه طنز است. با اینکه علاقه شخصیام این است که نقشهای جدی هم بیشتر بازی کنم اما زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد، کار برایم کمی سختتر بود، چون بازیگر دیگری این نقش را در فصل یک بازی کردهبود که کاملا از نظر فیزیکی با من متفاوت بود. اتفاقا برای اینکه توجیه خوبی داشتهباشد، نویسندهها قصه بارداری هانیه را مطرح کردند تا برای مخاطب باورپذیر باشد که تغییرات فیزیکی هانیه به خاطر بارداریاش است.
آقای وثوق شما با فیلمها و سریالهایی که شاهد احمدلو ساخته، دیده شدهاید. از جمله فیلم «پسرها سرباز به دنیا نمیآیند» یا سریالهای «آقا و خانم سنگی» و «سه دونگ سه دونگ». این تصور به وجود میآید که شما صرفا با این کارگردان همکاری میکنید. دلیل خاصی دارد؟
میلاد وثوق، بازیگر نقش میلاد: ما در فیلمها و سریالهای دیگر هم بازی کردهایم. مثل سریال «بزنگاه» که با آقای عطاران همکاری داشتیم و اولین حضور ما در تلویزیون بود. در آن سریال نقش شاگردان کبابی را بازی میکردیم و خیلی هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت اما همکاریمان با آقای احمدلو بیشتر بود. به این دلیل که ایشان لطف داشته و از ما در سریالهایی که ساخته، دعوت به همکاری کرده و هم اینکه کارهای او فضای خوبی دارد و ما دوست داریم.
شما در هر دو فصل این مجموعه حضور دارید و اتفاقا نقشهایی که بازی کردهاید مورد توجه قرار گرفتهاست. گویا استقبال مخاطب از حضور شما باعث شد در فصل دو نقشهایتان پررنگتر شود. این مسأله کار را برای شما سخت نمیکند؟
معین وثوق، بازیگر نقش معین: بله خوشبختانه مردم از شوخیها و بازی ما خوششان آمد و باعث شد نقشهای ما پررنگتر شود و در فصل دوم حضور بیشتری داشتهباشیم. خب هم وجود دوقلوها برای مردم در یک سریال جالب است و هم نقشهایی که نویسنده و کارگردان برای ما طراحی کردهاند باعث این اتفاق شد.
احمدلو: خوبی کارهای روتین و روزپخش همین است.
از آنجا که شما کارگردان مؤلف هستید و دستی به قلم دارید، چقدر به لحاظ فکری نویسندهها به دنیای ذهنی شما در هنر نزدیک بودند تا دو دستگی در متن به وجود نیاید و کار شما هم در اجرا راحتتر باشد؟
احمدلو: خوشبختانه یکی از دلایل موفقیت این سریال در فصل دوم این است با همان عواملی که در فصل یک همراه شدیم، در این فصل همکاری کردیم. بهویژه با گروه نویسندهها که از تجربیات فصل یک برای این فصل استفاده کردیم. بهخصوص اینکه فیلمنامه به روز نوشته میشود و بازخورد مخاطب حتی میتواند روی متن و نگارش فیلمنامه تاثیر بگذارد.
آیا این موضوع یکی از مزیتهای کارهای روزپخش و روتین است که بازخورد مخاطب روی شخصیتها و داستانها تاثیر میگذارد و روند داستان و شخصیتها را ممکن است تغییر بدهد؟
احمدلو: بله در کنار سختیهایی که دارد، قطعا میتواند تاثیرگذار باشد. به نوعی مثل تئاتر است و شما با نفس تماشاچی پیش میروی. از این رو چه انتقاداتی که دارند و چه ارتباطاتی که با لحظات، شخصیتها و موقعیتهای کمیکی دارند، بازخوردهایی که میگیریم بیتاثیر در روند رو به رشدی که در پیش گرفتهایم، نیست.
ثنایی: خیلی مؤثر است. اصلا یکی از مزیتهای سریالهای روتین همین است که بازخورد مخاطب روی فیلمنامه میتواند تاثیرگذار باشد، یعنی ادامه حضور شخصیتها در داستان منوط به خواسته مخاطبان هم هست. در کنار شخصیتپردازی و موقعیتهایی که در قصه داریم حتی روی بازی بازیگر هم تاثیرگذار خواهد بود.
یکی از نکات مثبت سریال شما تیتراژ ابتدایی است که کار جالب و متفاوتی است. اینکه عوامل پشت دوربین هم در تیتراژ دیده میشوند اتفاق جالبی هم برای آنهاست و هم برای مخاطبان. این ایده شما بود و اینکه چه بازخوردی در این زمینه گرفتهاید؟
احمدلو: باید همین جا از طراح عنوانبندی سریال و تهیهکننده که ایشان را به ما معرفی کرد، تشکر کنم. طراحی و ایدهپردازی و اجرا توسط ایشان انجام شد و بهنظرم بسیار فضای متفاوتی دارد.
ثنایی: اتفاقا درباره تیتراژ هم بازخوردهای خوبی داشتیم. چون دوستان سیاری پشت دوربین فعالیت میکنند که هیچ وقت دیده نمیشوند و این افتقا باعث شد که مخاطب با آنها هم به نوعی آشنا شود. شایداین تیتراژ یک جور خسته نباشید به کل عوامل بود.
آقای احمدلو شما هم تجربه ساخت آثار کمدی را در سینما و تلویزیون دارید و هم آثار پلیسی و کارآگاهی. تلفیق این دو در سریال چشمبندی برای شما به عنوان سازنده این اثر چالش و تجربه جدیدی محسوب میشد و آیا نگران واکنش مخاطبان که با این سبک از سریال سازی آشنا نیستند نبودید؟
احمدلو: دقیقا همین طور است. کمدی کارآگاهی یک ژانر بسیار موفق است که نمونههای بسیار خوب آن را در سینمای جهان دیدهایم. اما در سینما و تلویزیون ایران به این ژانر خیلی کم پرداخته شده و ژانر شناخته شدهای در کشور ما نیست. گرچه آقای محمدرضا هنرمند فیلم «مومیایی 3» را در این ژانر ساخت. اما خاطرم نیست چنین ژانری را در تلویزیون کار کردهباشیم و فکر میکنم ژانر جدیدی است. البته ما از ابتدای فصل یک هم سعی داشتیم کمدی کاراگاهی طراحی کنیم و آن را جا بیندازیم و در فصل دوم هم ادامه بدهیم که همچنان در داستان این روند ادامه دارد. همانطور که در قسمت اول شاهد بودید نادر با بازی سیدجواد رضویان داستانی را در این باره دنبال کرد که ماجرا همین طور در قسمتهای مختلف پیش میرود.
از آقای رضویان نام بردید. ایشان بعد از سالها نقش و حضور متفاوتی در تلویزیون با سریال چشمبندی و نقش نادر طوفان دارد که فکر میکنم چنین نقشی برای خودشان هم باید تجربه جالب و متفاوتی باشد. این طور نیست؟
سیدجواد رضویان، بازیگر نقش نادر طوفان: من همیشه در طول این سالها تلاشم بر این بوده که در آثاری که حضور دارم متفاوت باشم و تجربههای جدیدی کسب کنم و منحصر به این سریال نمیشود.
احمدلو: این یکی از مشخصههایی بوده که واقعا برای آن در طول سریال تلاش شدهاست. در هر صورت هر بازیگری علاقهمند است که بر اساس ظرفیتهای داستان و پتانسیل شخصیت برایش اتفاقات تازهای رقم بخورد. کما اینکه حتی با توجه به انتظاراتی که مخاطب از آن بازیگر دارد و خاطراتی که برایش ساخته همین موضوع کار را برای بازیگر و به ویژه کمدین سخت میکند. در هر صورت جواد رضویان عزیز از دوستان و همدانشگاهیهای قدیم من است. گرچه تا پیش از این سریال با هم کار نکردهبودیم و اولین همکاری مشترک ما محسوب میشود. فکر میکنم هر کاری باید در زمان خودش اتفاق بیفتد. همین که مخاطب متوجه این تفاوت میشود، در ابتدا به خاستگاه و انگیزه بازیگر برمیگردد. بعد هم شخصیتپردازی در فیلمنامه و انتخاب کارگردان هم در این زمینه بیتاثیر نیست. من هم معتقدم جواد رضویان بسیار متفاوت این نقش را بازی کردهاست. مخاطب هم این شخصیت را دوست دارد و خیلی زود با او ارتباط برقرار کرد. به نظرم مجموعه بازیگرانی که در این سریال حضور دارند رنگینکمانی هستند. شاید مدتهاست چنین بازیگرانی کنار هم قرار نگرفتهبودند و در این سریال این فرصت برایشان مهیا شد.
نکته دیگری که در این سریال در کنار مبحث بیمه و اطلاعات ضروری که به مخاطب ارائه میشود، این است که شما بحث ازدواج در میانسالی را هم مطرح کردهاید و مشکلات و مسائلی که چنین ازدواجهایی در خانوادهها به وجود میآید. از این نظر هم فکر میکنید میتوانید تاثیرگذار باشید؟
ثنایی: به هر حال کار ما در گروه اجتماعی است و به همین دلیل باید به مسائل روز اجتماعی و خانواده میپرداختیم. همانطور که گفتید یکی از معضلاتی که وجود داشت همین ازدواج در سنین بالاتر و ازدواج افراد در موقعیت کاری و همین طور فرزندآوری است. حتی یک سری مشکلات جامعه را هم در این سریال مطرح کردیم.
احمدلو: یکی از اهداف سریال همین مسأله است که در کنار اطلاعاتی که به مخاطب میدهد و فضای مفرحی را هم ایجاد میکند، به مسائل مهم خانوادگی هم پرداختهاست.
خانم نظامدوست یکی از نکاتی که درباره نقش خانم محمودی وجود دارد نوع پوشش آن است که مخاطب دهه 60 و 50 را به یاد ناظم و مدیر مدارس دخترانه دهه 60 میاندازد. این در کار تعمدی بود و آیا ایده برای طراح لباس بود یا شما؟
نظامدوست: این ایده را خودم با نظر کارگردان با طراح لباس مطرح کردم. چون دوست داشتم آن شخصیت به لحاظ پوشش و جدیت در ذهن تداعی شود. البته مخاطبان همسن و سال ما ان شخصیتها را به خاطر دارند و برایشان تداعی آن در سریال چشمبندی جالب است. البته میخواستیم به مخاطب هم بگوییم که این خانم در زمان قدیم ماندهاست و فکر میکند این گونه بهتر است و از او بیشتر حساب میبرند. چون الان و در این زمان پوشش هیچ کسی این گونه نیست.
برای نزدیکترشدن به این نقش و فضا چقدر در این زمینه مطالعه کردید و این سریال برای خودتان اثری تاثیرگذار بوده و به اطلاعات بیمه شما افزودهاست؛ اطلاعاتی که کاربردی و قابل استفاده است؟
نظامدوست: اتفاقا خواهرم کارمند بیمه است و از این نظر با خواهرم در این زمینه صحبت کردم و کمک گرفتم. اما فیلمنامه و حضور تهیهکننده و کارگردان هم در این زمینه بیتاثیر نبود. ضمن اینکه یک سری چیزها را در زمینه بیمه نمیدانستم و با فیلمنامه این سریال یاد گرفتم و متوجه شدم. اما به خاطر پرونده بزرگی که در این سریال وجود دارد من یا هر مخاطبی متوجه میشویم چه اتفاقاتی در جامعه با این محوریت میافتد. از طرفی باعث میشود در مواقع لزوم بتوانم دوست یا آشنایی را در این زمینه کمک کنم و اطلاعاتم را در اختیارش قرار بدهم. این تاثیری است که میتوان از سریال گرفت. اصلا دغدغه همه گروه این بود که اطلاعات بسیاری درباره بیمه با زبان شیرین و کمدی به مخاطب منتقل شود. چون با این زبان لطیف است که میتوان با همه چیز شوخی کرد.
میلاد وثوق: من قبل از این سریال درباره بیمه هیچ سررشتهای نداشتم و از یک سری حق و حقوق و مسائل بیاطلاع بودم. اما وقتی وارد این سریال شدم با این مسائل آشنا شدم.
معین وثوق: اتفاقا خانم برادرم تصادف کردهبود و من یک سری اطلاعات بیمه به او دادم و راهنماییاش کردم.
قرار گرفتن در کنار بازیگرانی که به نوعی پیشکسوت این عرصه هستند و مردم با آنها خاطرات بسیاری دارند و به نوعی محبوبیت بسیاری هم نزد مخاطبان دارند، برای شما که به نسبت بقیه به تازگی در برخی سریالها دیده شدهاید، سخت نبود؟
معین وثوق: برای ما که افتخار بزرگی بود. اما ما هم از 17 سالگی وارد این حرفه شدهایم و در همه کارهایی که بازی کردهایم هم کارگردانها حرفهای بودند و هم بازیگران. به همین دلیل چیزهای خوبی در این حرفه یاد گرفتیم. بنابراین بازی در این سریال سخت نبود.
خانم رضایی، شما جزو بازیگرانی هستید که فصل دوم به گروه پیوستید. خودتان بیننده سریال در فصل یک بودید تا بتوانید با داستان و فضای کار ارتباط برقرار کنید و هانیه را به نوعی بازی کنید که با کار بازیگر قبلی یکدست باشد و تغییر بازیگر مخاطب را پس نزند؟
رضایی: من به صورت جسته گریخته سریال را دیدهبودم. اما زمانی که قرار شد خودم در سریال بازی کنم، همه قسمتها را از تلوبیون تماشا کردم تا ببینم بازیگر نقش هانیه چه ویژگیهایی در بازی داشتهاست. به هر حال قرار بود من ادامه این نقش را در فصل دو بازی کنم. بنابراین باید بازی هانیه را به خوبی و با دقت تماشا میکردم. همین کار را برای من سختتر میکرد. چون من به عنوان بازیگر نمیتوانستم آن شخصیت را بسازم و برای خودم طراحی کنم. مجبور بودم تغییراتی را در کاراکتری که از قبل ساخته شده ایجاد کنم. با توجه به اینکه ویژگیهای اصلی شخصیت هم باید حفظ میشد از این رو برای من چالش بزرگی محسوب میشد. اما وقتی این شخصیت را بازی کردم، بچههای گروه و همکاران میگفتند که خیلی شبیه هانیه فصل یک شدم و این من را خوشحال میکرد که بازیها یکدست شده و مخاطب را این تغییر بازیگر آزار نمیدهد. نکته دیگری که جذابیت این کار و شخصیت را برای من ایجاد میکرد خود هانیه بود. اینکه به اسم شوهرش ویار داشت و به بچهای که باردار بود نخود میگفت و هر چیزی که میخورد را میگفت من نخوردم، نخود خورده.(میخندد)
شباهتی که شما دو نفر به واسطه دوقلو بودن با هم دارید، چقدر در بازی به کمک شما میآید و دستتان را برای ایجاد فضاهای کمدی و موقعیتهای طنز باز میگذارد؟
میلاد وثوق: کار کردن با آقای احمدلو برای ما خیلی لذتبخش است. فکر میکنم شباهت ما با هم میتواند فضا و موقعیتهای خوبی را در طنز ایجاد کند. البته بستگی به فیلمنامه و کارگردان دارد که خوشبختانه در این سریال همه حرفهای هستند و برای ما باعث افتخار است که در کنار این عزیزان هستیم.
معین وثوق: آقای احمدلو برای ما فضایی را در این سریال ایجاد کرده که بتوانیم از این شباهت به بهترین شکل استفاده کنیم و خودمان باشیم. یعنی مقابل دوربین راحت باشیم و از هر ایدهای در بازی که به ذهنمان میرسد و در جهت بهبود کار باشد، استفاده کنیم. همین که کارگردان تا این حد فضا را برای دادن ایده برای بازیگر باز بگذارد اتفاق خوبی برای ماست.
میلاد: من هم با حرفهای معین موافقم. وقتی پشت دوربین فضا این قدر خوب و صمیمی و دوستانه باشد، بازیگر هم سر ذوق میآید و سعی میکند ایدههای خوبی را با کارگردان مطرح کند.
برای اینکه در موقعیتهای مختلف هم بتوانید بامزگی این شباهت را حفظ و به عنوان ابزاری برای ایجاد فضای کمدی و طنز استفاده کنید و هم اینکه بازیتان به قدری کنترل شده و حساب شدهباشد که به سمت هجو و بیمزگی و تکرار نروید، چه میکنید؟
میلاد: همانطور که گفتید خیلی سخت است که هم بتوان از این شباهت در کار طنز استفاده کرد و هم اینکه کاری کرد که بیمزه و لوس نشود. بهنظرم همهچیز به کارگردان برمیگردد. کنترل و هدایت اوست که در این کار به ما کمک میکند.
معین: در تکمیل گفتههای داداش باید بگویم که چون ما خودمان بازی میکنیم و مقابل دوربین هستیم، ممکن است متوجه شوخی زیاد یا حرکت زیاد در بازیمان نشویم. اما کارگردان است که از پشت دوربین با نگاه دقیق خود همهچیز را رصد میکند و میتواند نظرات سازندهای به ما بدهد.
میلاد: همین دقتنظر کارگردان باعث شده مردم، ما را در این سریال دوست داشتهباشند. وقتی ما را میبینند، تکیهکلامهای ما را استفاده میکنند و از نوع بازی و گویش مازندرانی ما خوششان میآید.
معین: برای ما افتخار بزرگی است که در کنار بازیگران بزرگی در یک سریال حضور داشتهباشیم که درجه یک هستند و هر کدامشان به تنهایی میتوانند مخاطب را پای سریال نگه دارند. حضور این بازیگران هم برای ما کلاس درس است و از انها یاد میگیریم و هم اینکه مردم هم دوستشان دارند و باعث میشود ما هم در این سریال دیده شویم.
آقای احمدلو، یکی از نکات مثبت سریال این است که هجو نیست و برخلاف برخی سریالهای نمایش خانگی که سعی میکند مخاطب را با دیالوگهایی که مناسب سن مخاطبانش نیست به هر طریقی بخنداند اما چشمبندی، کمدی شریفی است و موقعیتها خنده ایجاد میکند. بهعنوان کارگردان چقدر سعی میکردید به این نکته توجه داشتهباشید؟
احمدلو: ما نگاه سودجویانهای به کمدی نداریم. ضمن اینکه به پلتفرمی که در آن کار میکنیم هم برمیگردد. تلویزیون چارچوبها و قواعدی دارد که مهمترینش احترام به مخاطب خودش است. من فکر میکنم آثاری از این دست به دو دسته تقسیم شدهاست؛ یکی مبتذلسازی و دیگر کمدیسازی است. اینکه عدهای زور میزنند که به هر قیمتی مخاطب را بخندانند این کمدی نیست، مبتذلسازی است. بهنظرم همهچیز به خاستگاه کارگردان و تهیهکننده و پلتفرم برمیگردد.
ثنایی: طبیعتا هر چقدر که ما جلوتر میرویم، با ابعاد مختلف قضیه بیشتر آشنا میشویم. مبحث بیمه و مبحث کارآگاهی بیمه بسیار مبحث سختی است. من فکر میکنم همه میتوانند نقش پلیس را بازی کنند اما پلیس ما خیلی تخصصی است. ضمن اینکه پرونده فصل دوم نسبت به فصل قبلی ابعاد چندوجهی داشت که همین کار را جذابتر میکرد. ضمنا نویسندههایمان هم بسیار خوب کار کردند. بازیگرها هم همفکری بیشتری در این فصل با هم دارند. تیم تولید هم در این فصل با بچهها همراهتر شد و زحمت بسیاری کشید. در این فصل لوکیشنهای بسیاری هم داریم و این تعدد لوکیشنها هم در این امر بیتاثیر نبود. از طرفی اضافه شدن نادر و حضور آقای رضویان در سریال هم جزو نکات مثبت این فصل است.
یکی از نکاتی که ممکن است برای مخاطبان هم سؤال ایجاد کند تغییر برخی شخصیتها اما با حضور همان بازیگران بود. مثلا خانم نعیمه نظامدوست یا آقای سیاوش مفیدی در فصل یک، شخصیتهای دیگری را ایفا کردند اما در این فصل کاراکتر دیگری را بازی کردند. دلیل این اتفاق چه بود؟ ضمن اینکه بازیگر نقش هانیه هم در فصل دو تغییر کرد.
ثنایی: به نظرم سریال کمدی خیلی منطق ندارد و در کمدی هر اتفاقی امکان دارد، بیفتد. بهترین مثالی که میتوان در این زمینه زد سریال «پایتخت» بود که یکباره در یک از فصلهایش یک جوان وارد قصه شد و فرزند خانواده بود. در صورتیکه در فصلهای قبل حضور نداشت. بنابراین با توجه به شخصیتهایی که در داستان تعریف کردهبودیم، برای این نقشها بهتر از خانم نظامدوست و آقای مفیدی نبود. چون هم هنرمند هستند و هم خیلی دوستان همراهی هستند. برای ما مهم بود که در این کار تیم همدل و همراهی داشتهباشیم. ما دوست داشتیم که با همان بازیگر کار را ادامه بدهیم اما به دلیل سفر کاری و تحصیلی بازیگر نقش هانیه به خارج از کشور نتوانستیم این همکاری را ادامه بدهیم و از خانم رضایی دعوت کردیم. البته میخواستیم خانم رضایی را برای نقش دیگری انتخاب کنیم که در نهایت هانیه قصه ما شد.
خانم نظامدوست موقعیتهای کمدی که بین این شخصیت و محسن با بازی سروش جمشیدی بهوجود میآید و شخصیتهای متفاوتی که این دو در داستان دارند چقدر به جذابیت سریال افزودهاست؟
نظامدوست: خیلی میتواند جالب باشد. چون من بهشدت شخصیت جدی دارم اما محسن بهشدت آدم سرخوشی است و حال و هوای دیگری دارد و همین متفاوت بودن این دو کاراکتر در این مجموعه، کمدی را ایجاد کردهاست. البته در عین جدی بودن من هم موقعیتهای کمدی دارم، اما به دلایلی که گفتم، خیلی محدود اتفاق میافتد. سعی کردم در قالب جدی بودن، این اتفاق را رقم بزنم. خوشحالم مخاطب این تقابل شخصیتها را دوست دارد و کمدی در آمدهاست. با این حال فکر میکنم این سریال زمانی خیلی دیده میشود و کمدیاش برای مخاطب جا میافتد که از شبکه آیفیلم پخش شود. چون بسیاری از سریالها در بازپخش است که بیشتر دیده میشوند. چون زمان پخش به گونهای است که خیلیها در آن ساعت سر کار هستند. البته شنیدهام آمار بازدید سریال در تلوبیون خیلی خوب است.
به نظر شما چشم بندی با توجه به ساختار جدیدی که دارد، با نظر و سلیقه مخاطب امروز که به رسانههای مختلفی دسترسی دارد، همخوانی دارد و فکر میکنید هنوز هم مخاطب میتواند به چنین طنزهایی بخندد و برایش جالب باشد؟
احمدلو: خوشحالم بگویم که بازخوردها اغلب مثبت بوده و مردم سریال و برخی شخصیتها را دوست دارند. هر چند نظرات منفی هم داشتیم که میگفتند چرا در چنین شرایطی کمدی ساختهاید. اما وظیفه ما همین است. ما باید برای مخاطب تلویزیون سریال کمدی بسازیم. چون مخاطب به چنین فضایی نیاز دارد.
نظامدوست: من فکر میکنم این سریال اگر زمان پخش بهتری داشت، بیشتر دیده میشد. چون طنز بسیار خوب و شریفی دارد.
رضایی: این سریال برای من به عنوان مخاطب و هم به عنوان بازیگر تداعیکننده طنزهای ن90 شبی دهههای گذشتهاست و یکی از جذابیتهای آن هم برایم همین مسأله است. حضور آقای لولایی و خانم گلچین برایم سریالهای موفق و جذاب کمدی سالهای پیش را تداعی میکند. چون من سریالهای ماه رمضان و سریال 90 شبی مثل «کمربندها را ببندیم» را کار کردم. میدانم و به این حقیقت واقفم این دست سریالها بیش از فیلمهای سینمایی و سریالهای نمایش خانگی بیننده و بازخورد دارد. جالب است وقتی من چنین کارهایی انجام میدهم، مخاطبان من را با آن نقش و شخصیت میشناسند و خطاب میکنند و این نشان میدهد سریالها مخاطب دارند و دیده میشوند. اصولا سریالهای روتین خیلی در ذهن بیننده میماند و تاثیر میگذارد. از طرفی مدتها بود سریالهایی از این دست ساخته نشدهبود. به همین دلیل مردم با اشتیاق آن را دنبال میکنند. از بازخوردهایی که ما به عنوان بازیگر در فضای مجازی و برخورد با مردم میگیریم هم متوجه این اتفاق میشویم. ضمن اینکه آقای رضویان و آقای لولایی و خانم گلچین را مردم دوست دارند و بعد از مدتها چهرههایی را که دوست دارند در کنار هم میبینند و برایشان جالب است. بنابراین چشم بندی هم میتواند برای مخاطب تداعی کننده سریالهای موفق سالهای گذشتهباشد.
آقای احمدلو چطور خودتان در این سریال بازی نکردید؟ به هر حال کارگردانهایی که تجربه بازیگری دارند به عنوان امضای کار نقشی را هم به خودشان اختصاص میدهند. حتی کارگردانهایی هم که بازیگر نیستند باز هم تلاش میکنند حتی یک سکانس هم شده در کار خودشان بازی کنند.
احمدلو: من کمدین نیستم. ممکن است خودم کمدیساز باشم اما واقعا خودم را کمدین نمیدانم. چون کمدی بازی کردن کار خیلی سختی است. من از مهارت و تجربه و نگاه حمید لولایی، شهرام قائدی و سروش جمشیدی، مرجانه گلچین در این سریال استفاده کردم. تعاملاتی که با هم داریم، دورخوانیها، تمرینها و نظراتی که به همدیگر میدهیم برای من بسیار قابل احترام و ارزشمند است. بنابراین من به تنهایی نمیتوانستم چنین فضای کمدی را ایجاد کنم. اگر همراهی دلسوزانه، عاشقانه و دوستانهای که در میان بازیگران و عوامل پشت صحنه نبود، مجموعه به این کیفیت نمیرسید. من همیشه گفتهام جزئی از این مجموعه هستم. عناصر و عوامل بسیاری وجود دارد که به یاری هر چه بهتر شدن فیلمنامه میآید.
کار با آقای احمدلو چطور بود؟ گرچه هر کدام از شما همکاریهای متعددی با این کارگردان دارید. با این حال باز هم از تعاملی که با یکدیگر داشتید بگویید. چقدر شناخت کارگردان از بازی شما و شناخت شما از خواسته و نظرات کارگردان میتواند در کار موثر باشد؟
نظامدوست: ما سالهاست که با هم کار کردهایم و آشنایی داریم و مثل اعضای یک خانواده شدهایم و با سلیقه همدیگر آشنا هستیم. آقای احمدلو هم با نوع بازی من آشناست و همین شناخت به کمک کار میآید. اصولا من دوست دارم جایی کار کنم که فضایی صمیمانه بین اعضای گروه باشد. آرامشی که در پشت صحنه برای بازیگر وجود دارد به شدت مقابل دوربین و روی بازیاش تاثیر میگذارد. لذا اینجا حال من خوب است و میتوانم این حال خوب را هم به مخاطب منتقل کنم.
رضایی: من به واسطه همکاریهایی که با آقای احمدلو داشتم به ایشان اعتماد دارم و با اینکه فیلمنامه به روز است و کامل نیست، میدانم خروجی کار خوب خواهدشد. آقای احمدلو به عنوان کارگردان تعامل خوبی هم با بازیگران دارند، که همین باعث میشود همه در کار با انگیزه باشیم.
میلاد و معین وثوق: باعث افتخار بود ما در این سریال در کنار بزرگانی چون آقای احمدلو و بازیگران توانمند حضور داشتهباشیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم