با این حال، چند سالی است که سرود به یک مفهوم جدی برای گروه نوجوان - و شاید کودک - تبدیل شدهاست؛ چیزی که رهبر معظم انقلاب هم از آن با عنوان هنر تاثیرگذار، یاد کردهاند تا همین کلمات، گویای اهمیتش باشد:«سرود یکی از ظرفیتهای هنری گرانبها برای گسترش ارزشهای معرفتی و عملی است.»
به واسطه همین تاکید و صحبتهاست که تلویزیون هم تلاش کرده با پخش برنامههای مختلفی در این حوزه، عمق بیشتری به مسأله سرود بدهد. از جمله برنامههای خاصی که میتوان از آن به عنوان سرآمد تولیدمحتوا در حوزه سرود یاد کرد، برنامه همآهنگ است که نزدیک به ۱۴هزار کیلومتر را در نقاط مختلف ایران طی کرده تا بتواند به استعدادهایی برسد که شاید تا به حال دیده نشدهاند. برنامهای که در واقع یک مسابقه سرود است تا گروههایی از نقاط مختلف ایران در اجرای زنده سرود با هم رقابت کنند. داورانی مثل امیریل ارجمند (بازیگر، آهنگساز و خواننده)، فلورا سام (بازیگر، نویسنده و کارگردان)، عباس غزالی(بازیگر) و اشکان کمانگری(خواننده) به عنوان اعضای هیات انتخاب در مرحله اول برنامه «همآهنگ» حضور دارند. جامجم برای بررسی چالشها و نحوه ساخت این برنامه، با کارگردان و دو داور این برنامه گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
مهدیار عقابی، کارگردان برنامه همآهنگ در خصوص ایده شکلگیری این برنامه به جامجم میگوید: مسأله سرود در چند سال اخیر به یک مسأله جدی تبدیل شده و به منزله یک رسانه رسمی فعالیت میکند. سالهاست در حوزه نماآهنگ و سرود، اقدامات جدی انجام شده و این مسأله برای من هم جدی شد؛ چون احساس میکردم وقتی مخاطب درگیر سرود شده، خود این مسأله هم باید یک رشد کیفی پیدا کند و فضای آن بیشتر از قبل، موضوعمحور و آکادمیمحور باشد. به همین دلیل سراغ این رفتیم که چطور گروهها را کیفیتر کنیم و به این نتیجه رسیدیم که با برگزاری مسابقه و شنیدن نظرات کارشناسیممکن میشود. در همین شرایط بود که برنامه همآهنگ شکل گرفت. این مسأله بسیار مهم بوده و سالهاست خود رهبری هم پیگیر هستند و توقعشان از جریان سرود، بالاست. اگر این اتفاقات و نگاه کارشناسی به مسأله سرود نباشد، سرود متوقف میشود و به درجا زدن میافتد. ما نخواستیم این اتفاق بیفتد و تلاشمان هم این بود سرود را به سمت جلو حرکت دهیم تا با حرفهای کارشناسی مطرح شده در برنامه و همچنین رقابت و صحبتهای درونگروهی، خودشان را رشد دهند.
توجه به اجرای خلاق در سرودها
وی درخصوص جزئیات پژوهش صورت گرفته برای این برنامه، عنوان میکند: ما در ابتدای کار، جریان سرود را ریشهیابی کردیم تا به این برسیم چرا سرود متوقف شده. من در این پژوهش به این نتیجه رسیدم که سرود به هدف خود رسیده و جلوتر از این نمیرود. نکاتی وجود داشت که شروع به آنالیز آن کردیم. اینکه اگر صحبت از ارتقا و رشد کیفی گروهها میکنیم، در چه سطوحی باید رقم بخورد؛ از موضوع، مضمون و شعر گرفته تا سبک خوانش و ملودی. اتفاقی که ما دنبالش بودیم و سرود به آن نیاز داشت، بحث اجرای خلاق بود. ما در مرحله اول صرفا خوانش گروههای سرود را بر مبنای توانایی خواندنشان مطرح کردیم و گروهها بر اساس آن انتخاب شدند. در مرحله استودیویی که بعدها مخاطب خواهددید، اجرای خلاق را به آن اضافه کردیم. یعنی به گروهها فهماندیم سرود خواندن فقط این نیست که به ترتیب قد بایستند؛ میتوانند به لحاظ تصویر و صحنهای که برای اجرای جمعی در اختیار دارند، یک ایده نمایشی داشتهباشند و از این ظرفیت، استفاده بهینه کنند.عقابی تصریح میکند: این مسأله برگرفته از همان تحقیق و پژوهشی بود که داشتیم. تقریبا گروههای سرودی را که به عنوان گروه شاخص فعالیت میکردند، مدنظر قرار دادیم و نقاط ضعف و قوت را پیدا کردیم تا به آنها کمک شود نقاط قوتشان را تقویت و نقاط ضعف خود را برطرف کنند. در ادامه احساس کردیم اتفاقی که در سالهای اخیر برای گروههای سرود افتاده، این بوده که ترجیح میدادند پلیبک کنند. تقریبا ۷۰ درصد گروهها اجرای زنده را دنبال نمیکردند؛ یعنی موسیقی پخش میشد و گروه سرود صرفا بر اساس چهره، انتخاب میشد که روی صحنه قرار میگرفت و اجرای غیرزنده داشت. این مسأله خود با جریان سرود در تناقض است. مبنای انتخاب باید توانایی اجرا باشد. گروههایی که در کلانشهرها کار میکنند، بیشتر از گروههای سرود در شهرستانها و مناطق دورافتاده به این مسأله مبتلا هستند. ملاک ما در انتخابهایمان توانایی خواندن بود که خیلی از گروههایی که رسما در گروه سرود بودند از این دایره حذف میشدند. حتی خودشان هم توانایی روحی نداشتند که با چالش زنده خواندن روبهرو شوند. در واقع برای ما مساله زنده خواندن جدی بود.
چرا گروههای مطرح نبودند؟
وی ادامه میدهد: ما گروههایی را هم در شهرستانها پیدا کردیم که توانایی پلی بک خواندن نداشتند و با تکخوانهای جدی و جذاب و کرخوانهایی که کنار آنها بودند روی بخش زنده خواندن کار کرده بودند. قدری مورد نقد قرار گرفتیم که چرا گروههای سرودی که دارای نام و نشان هستند، کمتر پایشان به این برنامه باز شده اما ملاحظهای در این خصوص نداشتیم بلکه برخی ملاحظات از سوی خود این گروهها مطرح بود؛ مثلا اینکه نمیخواستند در جریان رقابت قرار گیرند و بهنوعی انگار برد و باخت در بیزینس آنها مؤثر بود. گروههای شهرستانی دقیقا برخلاف آنها بودند و برای دیده شدن توانمندیهایشان، نیاز به ابرازهایی مثل مسابقه داشتند. ما آنها را فیلتر نکردیم، بلکه خودشان صلاح ندانستند که حاضر شوند و خود را از دایره رقابت حذف کردند. البته به نظرم اتفاق بهتری هم افتاد. دلیلش هم این بود که گروههای سرود فعال در کلانشهرها، خیلی نیاز به کمک ما نداشتند چون راحتتر امکان دسترسی و دیده شدن برایشان فراهم بود. گروههایی به کمک ما نیاز داشتند که دیده نمیشدند یا ارگانهای مربوط در این شهرستانها اصلا از وجود چنین گروههایی بیخبر بودند. کارگردان برنامه همآهنگ میگوید: اتفاق جذابی که برای ما افتاد و خودمان را هم غافلگیر کرد، این بود که در خیلی از روستاها، گروههای سرود به شکل جدی فعالیت میکرد. به عنوان مثال از جایی مثل کوتعبدا... که شاید از محرومترین نقاط ایران است، گروه سرود خوبی داریم که حالا پرچمدار گروه همآهنگ شده است. از روستای بشاگرد گروهی داریم که شاید به قوت گروههای دیگر نبود اما ذات حضور آنها جالب بود، چون همین که از چنین منطقهای یک سرپرست، ۱۵ تا ۱۶ کودک روستایی را دور هم جمع کرده تا روی یک محتوا کار کنند، اهمیت دارد. یا گروهی به نام شهدای عشایر داریم که ۱۵یا۱۶ دختر عشایری هستند که شاید دو ساعت ناچار باشند راه صعبالعبور را طی کنند که کنار هم قرار گیرند و تمرین سرود کنند. موفقیت همآهنگ حاصل لطف خدا و زحمت دوستانمان است که یک دایرهای را باز کرد تا همان ابتدا متوجه شویم که اگر به شهرستانها و روستاها توجه کنیم، اتفاقات بهتری رقم میخورد. مخاطب میبیند که برخی گروهها ظاهرشان بسیار ساده است اما توانایی اجرایشان بالاست به طوری که گروههای شهری را کنار میزنند و جلو میروند و این مساله، آورده و خروجی برنامه همآهنگ بود. بهتر است بگویم مساله و دغدغه اصلی ما این بود که سراغ گروههای شهرستانی برویم. در مرحله اول کوشیدیم مرکززدایی کنیم و به شهرستانهای وابسته برویم. یعنی اگر میخواهیم سراغ خرم آباد برویم، گروههای مربوط به شهرستان ازنا را هم دعوت کنیم.
اولویت ما مناطق کمتر برخوردار بود
وی تاکید میکند: ما در میناب و بیرجند با برخی پدیدهها روبهرو و متوجه شدیم که این دو شهرستان سرودخیز هستند. حتی ارگانهایی که به صورت تخصصی روی سرود کار میکردند، نمیدانستند که این دو شهرستان اینقدر گروههای فعال در حوزه سرود دارند. ما رسالت خودمان میدیدیم که از کلانشهرها عبور کنیم. باور داشتیم گروههایی که در مرکز استان هستند به واسطه اجراهایی که دارند، مورد توجهند و به آنها رسیدگی میشود. به همین دلیل میگفتیم برنامه همآهنگ باید امکانات را به شهرستانهایی ببرد که در احتیاجات اولیه خود دچار بحران هستند، مساله سرود برایشان اولویت نیست و شاید این گروهها هم به همین علت کمتر دیده میشوند. برایمان مهم بود که مثلا فلان مقام بداند که در منطقه تحت فعالیتش، چند گروه فعال وجود دارد که با اندکی مراقبت، میتواند اتفاقات جدی را برای خودش رقم بزند. این موارد، فرامتنهایی بود که برنامه همآهنگ به آن تن داد و برایش تلاش کرد. نزدیک به ۸۰ تا۹۰ نفر از عوامل جدی بدنه تلویزیون دو ماه از زندگی عادی خود را زدند و ۱۴هزار کیلومتر را در گرما و سرما طی کردند تا این استعدادها شناسایی شوند. افراد متخصصی را کنار خودمان داشتیم که خالصانه میآمدند و پای این اتفاق میایستادند. در واقع گروهمان کار جهادی میکرد.
عقابی عنوان میکند: ما در مرحله اول به دادههایی رسیدیم که حاصل بررسی اطلاعات آموزش و پرورش و ارگانهایی بود که در این حوزه کار میکردند. در عین حال نزدیک به ۱۰۰۰ گروه را رصد کردیم. با فراخوانی که دادیم، نزدیک به ۴۰۰ تا ۵۰۰ گروه فعال انتخاب شدند و ثبتنام کردند. با بررسی آنها به نزدیک ۱۰۰ گروه رسیدیم که به شکل کارناوال شهر به شهر دنبال آنها رفتیم و روی صحنه ظاهر شدند. ما در این بخش استعدادهای پسران و دختران را کشف کردیم. در بسیاری مواقع به این نتیجه میرسیدیم که چقدر گروه سرود دخترانه داریم که باید کشف شوند. این گروهها به واسطه صحنه برنامه همآهنگ توانستند پرچم دختران را بالا ببرند. اگر بخواهم بهصورت مصداقی و دقیق بگویم، برخی گروهها در برنامه همآهنگ کشف شدند و به آنها بها داده شد.
حتی رسیدن آنها به مرحله استودیویی هم برای ما چشمگیر بود. این گروهها به برنامه میآمدند و بهخوبی میفهمیدند که ما کار فرمالیته نمیکنیم و کار سرود برایمان جدی است. شان استیج را دیده و شان خودشان را بالاتر میدیدند. در مرحله استودیویی هم شکوفایی زیادی در آنها اتفاق میافتاد که باعث میشد ما نگران شویم که در مرحله بعد میخواهند چه چیزی از خودشان به نمایش بگذارند. به همین دلیل احساس میکنیم ماموریتی که برنامه همآهنگ داشته محقق شده است.
نحوه حمایت از برگزیدگان
وی با اشاره به اینکه حدود۸۰ درصد ۳۶ گروهی که وارد مرحله استودیویی برنامه همآهنگ شدند، گروههای توانمندی بودند که اگر همآهنگ نبود، شاید به این زودی امکان رشد نداشتند، عنوان میکند: برنامه همآهنگ توسط موسسه ماوا تولید میشود که زیرمجموعه سازمان اوج است و سالهاست در حوزه سرود کار میکند.
ماوا در این میان در حال راهاندازی نرمافزاری به نام «شهر سرود» است. نرمافزاری که همه گروههای سرود فعال در ایران را زیر پوشش خود قرار میدهد تا کمکهای مادی و معنوی به آنها صورت گیرد. خود موسسه و دیگر مسئولان این حوزه، یک نگاه پنجساله به این جریان دارند. این را باید بگویم که عمر مفید گروههای سرود دو سال است و بعد از آن افراد تغییر میکنند، چرا که از سن نوجوانی عبور میکنند و به بلوغی میرسند که مساله تغییر صدا برایشان پیش میآید. موسسه ماوا به دنبال زنده نگهداشتن گروههای سرود است. یعنی به دنبال این است که گروههای سرود تحت حمایت قرار گیرند و آنهایی که کار جدی میکنند، گروه را با چرخه معنوی و مالی زنده نگاه دارند تا با ادامه کار آن در سالهای مختلف، نوجوانهای دیگری در این گروهها قرار گیرند.
عقابی عنوان میکند: برنامه همآهنگ به طور کلی و در بخش اول در ۱۱ نقطه مستقر شد. ابتدا کشور را به برخی مناطق تقسیم کردیم و در نهایت به این ۱۱ منطقه شامل تهران، مشهد، محمودآباد، تبریز، اصفهان، شیراز، زاهدان، قشم و دزفول رفتیم. برای اینکه نیاز به یک ساختار تولیدی داشتیم، امکان ورود به روستاها را نداشتیم و به همین دلیل، مناطق اطراف را هم با حضور در آن نقاط اصلی پوشش دادیم. مثلا اگر در زاهدان بودیم، همه گروههای کرمان را هم تحت پوشش قرار دادیم. در واقع با این کار توانستیم کل ایران را در ۹ منطقه تحت پوشش قرار دهیم. وی در خصوص چالشهای ساخت برنامه هم عنوان میکند: بخش عمدهای از این چالشها متوجه تهیهکننده بود. بخشی از آن هم مربوط به بعد مسافت بود که هر سه روز، یک شهر را پشت سر میگذاشتیم. همچنین تعداد عوامل زیاد بود و به همین خاطر ناچار بودیم کل مسیر را با اتوبوس طی کنیم. در عین حال چالشهای آب و هوایی داشتیم که در نقاطی مثل زاهدان متفاوت بود به طوری که در شروع کار با یک بلوز ساده بودیم و آخر شب باید با پتو مینشستیم. با این حال، چون محصول نهایی کار برایمان مهم بود، این سختیها را تحمل کردیم تا به آن برسیم.
چگونگی انتخاب داوران در برنامه همآهنگ
کارگردان برنامه همآهنگ در خصوص دلیل انتخاب داوران در این برنامه میگوید: اشکان کمانگری، معلم و خواننده خوبی است و مفاهیم موسیقی را برای افراد گروهها قابل فهم میکند. در عین حال به نظرم ریسکپذیری این را دارد که به شکل زنده اجرا کند. امیریل ارجمند در حوزه آهنگسازی و چندوجهی کنار ما بود، خانم فلورا سام به واسطه اینکه مولف و کارگردان است، حس را میشناسد و در جایی که هیجان و استرس به گروهها وارد میشد و نیاز به حس مادرانه داشتیم، کنار بچهها میایستاد و به بچهها امید میداد. وی ادامه میدهد: عباس غزالی، اهل کانون حر بوده و خودش در سالهای نوجوانی جدی کار کرده بود و به نوعی باید گفت خودش هم جزو افرادی است که از زمین خاکی کشف و وارد فعالیت شد. او در همآهنگ تلاش میکرد اعتماد به نفس لازم را به بچهها بدهد و نگاه عام را هم مورد توجه قرار دهد. به نظرم پکیج داوری ما در مرحله کارناوال خوب بود. نمیخواستیم خیلی تاکید را روی خوانندگی بگذاریم. چون چالشهای گروهها بیشتر همین وارد صحنهشدن و خواندن زنده روی صحنه بود که باید آن را انجام میداد. به همین خاطر خیلی انتظار نداشتیم که خواندن آنها تخصصی رصد شود. فقط میخواستیم ببینیم کدام گروهها از پس کار برمیآیند، منسجم هستند و سرپرست فعالی دارند.
عقابی میگوید: در نظر داریم در مرحله بعد، خوانش درست گروهها را مورد توجه قرار دهیم و به همین خاطر داورها از گروه تخصصی آهنگسازی و خوانندگی خواهند بود.بازه سنی شرکتکنندگان، نوجوانان یا همان تینایجها بودند که از ۱۰ تا ۱۹ سال را شامل میشد. ۱۶ قسمت کارناوال را ضبط کردیم و ۱۶ قسمت هم در استودیو خواهد بود. مراحل مقدماتی، تکمیلی، نیمهنهایی و فینال در بخش استودیو خواهد بود. بازخوردهایی را به صورت شخصی دریافت کردم که بیشتر مربوط به کشف استعدادهای خارج از مرکز است. در عین حال بازخوردهایی از این داشتیم که یک فضای شاد، مفرح و رنگی برای نوجوانان فراهم کردیم تا این استعدادها معرفی شوند. به نظرم برنامه همآهنگ یکی از اولین برنامههایی است که فرای شعار، واقعا برای نوجوانان تولید میشود و به واسطه محتوا، گروه بزرگسال را هم دارد و محتوا به گونهای است که آنها هم میتوانند استفاده کنند.
سلیقه را در داوری دخالت ندادم
اشکان کمانگری، خواننده آواز سنتی ایرانی است که با اجراهایش در گروه آوازی تهران و ارکستر ملی ایران در میان مخاطبان شناخته شده است. او زیر نظر اساتیدی همچون حمیدرضا نوربخش و مظفر شفیعی آواز سنتی را آموخته است. کمانگری تاکنون با گروههایی همچون گروه خورشید، همساز، گروه آوازی تهران و ارکستر ملی ایران همکاری داشته و کنسرتهایی نیز در کشورهای انگلستان، فرانسه، بلژیک، تونس و تاجیکستان روی صحنه برده است. کمانگری حالا یکی از داوران برنامه همآهنگ است که تلاش کرده هدایت شرکتکنندگان در حوزه درستخوانی و صدا را در دست بگیرد. در گفتوگو با این خواننده و استاد دانشگاه، چالشهای داوری را بررسی کردیم.
کمانگری درخصوص نحوه داوری این برنامه و تلاش برای کنار گذاشتن سلیقه جهت ارزیابی گروهها به جامجم میگوید: هوشمندی لحاظ شده در کلیت برنامه این بوده که برای هر کدام از داورانی که اجراها را میدیدند، یک سری معیارها از قبل در نظر گرفته شده بود؛ معیارهایی با توجه به ویژگیهایشان. با توجه به حوزه فعالیت من در موسیقی - که بیشتر کارهای سنتی است - این ذهنیت گاهی تقویت میشد که شاید گروههای موسیقی که بیشتر سنتی هستند، مورد توجه من قرار گیرند. اما من تمام تلاشم را کردم که این اتفاق نیفتد. همچنین، تلاش کردم به اصول ابتدایی هنر جمعخوانی توجه کنم و مسائل دیگر را از ذهنم کنار بزنم. فکر میکنم در تمام این ۱۴هزار کیلومتری که سپری کردیم تا گروهها را ارزیابی کنیم، نمونهای نداشتیم که چنین سوگیریای در داوری اتفاق افتاده باشد.
وی ادامه میدهد: مساله اصلی در همآهنگ، بحث جمعخوانی و سرود است. به طور مشخص برخی از گروهها این قابلیت را داشتند تا افرادی به فراخور موسیقی و متن سرود، در قامت تکخوان، حاضر باشند. در چنین مواردی برخورد ما با این تکخوانها، قدری متفاوتتر از برخوردی بود که با گروه داشتیم. با این حال، در کلیت کار و هدف اصلی، معیارهای طراحی شده ما، بر اساس اصول سرود و جمعخوانی بود. طبیعی است که گاهی با بچههای تکخوان مواجه میشدیم که بر اساس اصول اولیه ارائه موسیقی و مبانی صدا، تشخیص میدادیم درست و اصولی میخوانند. خیلی از نوجوانهای برنامه، واقعا از مناطقی بودند که امکانی به عنوان کلاس سرود برایشان وجود نداشت. خود این مساله هم اتفاق جالبی بود که در این سفر احساس میکردیم چقدر جای خالی چنین آموزشهایی وجود دارد تا استعدادها به شکل هدایت شده حرکت کنند.
کمانگری در پاسخ به این پرسش که آیا در کل مراحل داوری، گروه یا فردی بوده که بخواهد به صورت مجزا روی آن سرمایهگذاری کند، میگوید: در یکی از قسمتها احساس کردم یک گروه قابلیت زیادی دارد ولی مشکلات مختلفی چون دسترسی به شهر و دوری از امکانات را داشت. به صورت خاص برای این گروه این پیشنهاد را مطرح کردم که یک دوره آموزشی از طرف برنامه بگذاریم. تصورم این است که اگر دوره کوتاهی با آنها کار شود، گروه خوبی در حوزه سرود خواهند شد.
وی در خصوص تعامل با داوران دیگر هم عنوان میکند: حوزه تخصصی هر کدام از داورها متفاوت بود. با این حال، در بسیاری موارد این اتفاق میافتاد که با آقای ارجمند نقاط مشترکی میدیدیم و به همین دلیل، کدهایی به برنامه میدادیم تا حمایت از برخی گروهها صورت گیرد و امکانات بیشتری در اختیارشان قرار گیرد.
روایت متفاوت از داوری و هواداری دختران
فلورا سام از جمله بازیگران و کارگردانان تلویزیونی است که به عنوان داور در برنامه همآهنگ حضور دارد. آن طور که کارگردان برنامه میگوید، دلیل انتخاب او، حضور فردی در نقش مادر است تا کودکان و نوجوانانی که در این رقابتها حضور دارند، احساس راحتی بیشتری با داوران داشته باشند. سام تاکنون سریالهای بسیاری ساخته و در یک دوره در حوزه بازیگری هم فعالیت کرده بود. او حالا در قامت داور در برنامه همآهنگ حضور دارد. به بهانه بررسی دلایل حضور فلورا سام در این برنامه، با او گفتوگو کردیم.
فلورا سام در خصوص دلایل حضورش در همآهنگ میگوید: همآهنگ مربوط به قشر سنی کودک و نوجوان است. من به شخصه علاقه خاصی به این طیف سنی دارم و به سرعت جذب آنها میشوم، در نتیجه پیشنهاد همکاری با برنامهای که برای آنها باشد را در صورت امکان رد نمیکنم. گروه همآهنگ تصمیم گرفت به دلیل توجه به این طیف به مناطق مختلف ایران سفر کند و دستههایی از نوجوانان را که در زمینه سرود و همخوانی فعالیت میکنند، پیدا کند تا اجازه دیده شدن به آنها بدهد. این مساله برایم جذاب بود و دلیل مهمی برای حضورم در این برنامه شد. این کارگردان تلویزیون درباره تعامل با دانشآموزان و نوجوانان در این برنامه عنوان میکند: بعد از رسیدن به هر شهر فرصت چندانی برای تعامل با بچههای هر شهر یا حتی گروههای شرکتکننده وجود نداشت ولی با همه این خستگیها، از هر آنچه داشتیم بهره گرفتیم تا ضمن حفظ روحیه بچهها، برنامه را پیش ببریم، چراکه کار با بچهها متفاوتتر از کار با بزرگترهاست. خود من با توجه به علاقهای که به فضای کار با کودکان و نوجوانان دارم و احترام خاصی برای این طیف قائل هستم، هرکاری که از دستم برمیآمد انجام دادم. من سعی کردم در داوریها هوای دختران را داشته باشم. وی درخصوص احتمال حضور در آثار اینچنینی در آینده میگوید: هرچند که علاقه به کودکانونوجوانان همواره در من وجود خواهد داشت اما قبل از آن، شناخت گروه تهیه و تولید برایم مهم است، چراکه شاید بتوان خیلی از سختیها را تحمل کرد و با برخی کاستیها کنار آمد اما هرگاه تیم سازنده ضعف داشته باشد، در کل ماجرا تأثیر نامطلوبی برجا میگذارد.
اینجا ایرانه...
سوگند آرامی - گروه رسانه: بیراه نیست اگر بگوییم ایران پر از استعدادهای فراوان است، استعدادهایی که هرکدام جنس خاص خودش را دارد و این موضوع در قالب برنامههای مختلف تلویزیونی و رادیویی مشخص شده است. البته باید به این موضوع توجه کرد که برنامههای استعدادیابی به خودی خود میتوانند بسیار سازنده و سرگرمکننده باشند، زیرا باعث شناسایی استعدادها میشوند اما این اتفاق زمانی میتواند رخ دهد که با خلاقیتهایی همراه باشد نه اینکه با کپی ضعیف از برنامههای خارجی و با صرف هزینههای کلان بخواهند مخاطب جذب کنند. اگر بخواهیم نگاهی به برنامه همآهنگ داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که کاملا یک برنامه ایرانی است، زیرا سازندگان این برنامه با بهره بردن از ایدههای تازه و بکر یک کارناوال از استعداد را شکل داده است. در واقع سازندگان این برنامه صرفا یک سبک را برای خودشان انتخاب کردند و استعدادیابی در این زمینه انجام میدهند. آنها سرود را برای سبک کاریشان انتخاب کردند که تا به امروز برنامههای استعدادیابی در این زمینه کار نکرده بودند. ما در برنامههای رادیویی و تلویزیونی شاهد استعدادیابی در زمینههای خوانندگی، گویندگی، نویسندگی، ورزشی و... بودیم اما برنامه استعدادیابی نداشتیم که فقط در حوزه سرود کار شود. به همین دلیل باید این موضوع را به فال نیک گرفت که اتفاق تازهای در تلویزیون رخ داده است. این اتفاق خوب این نوید را میدهد که برنامهسازان حتی در ساخت برنامههای استعدادیابی به دنبال ایدههای تازه هستند تا بتوانند از این طریق مخاطبان را جذب کنند، کاری که سازندگان برنامه همآهنگ انجام دادهاند. از سوی دیگر برنامهسازان این برنامه یک غافلگیری جذاب هم برای مخاطبان داشتند که برای نخستین بار اتفاق افتاده است، اینکه استودیوی این برنامه در تهران بنا نشده تا گروههایی که در زمینه سرود فعالیت دارند به تهران مراجعه کنند، بلکه آنها برای شناسایی استعدادها ۱۴هزار کیلومتر را طی کردند تا بتوانند استعدادها از نقاط مختلف ایران را پیدا کنند. آنها سراغ دوردست ترین شهرها هم رفتند که شاید کمتر کسی به ذهنش برسد. به همین دلیل همت برنامهسازان این برنامه ستودنی است، زیرا کمتر کسی حاضر است این سختی را به جان بخرد و این کار را انجام بدهد. یکی دیگر از نکات قابل تامل در برنامه همآهنگ مربوط به انتخاب داوران میشود که داورانی برای این برنامه انتخاب شدند که همه آنها در حوزه موسیقی فعالیت ندارند. بهعنوانمثال فلورا سام در عرصه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری مشغول است و در حوزه موسیقی فعالیتی نداشته است. شاید برای مخاطبان این سؤال شکل بگیرد که چه معیاری برای انتخاب داوران وجود داشته است؟ باید در پاسخ به این موضوع گفت که مسلما گروه سازنده علاقهمند بود نگاه حمایتی به کار داشته باشد، بههمیندلیل چنین داورانی انتخاب شدند. در مجموع این برنامه توانسته نظر مخاطبان را جلب کند و باعث شود تا استعدادها در ایران شناسایی شوند. بنابراین امید است که تهیه چنین برنامههایی رونق بیشتری به خودش بگیرد تا شاهد برنامههای استعدادیابی در حوزههای مختلف باشیم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد