هر کسی از دور و نزدیک خودش را با هر وسیلهای به تهران میرساند تا بتواند در مراسم تشییع و وداع با امام خمینی شرکت کند.
در این بین هم کودکان عزادار شده بودند و هم بزرگترها. کودکان از والدین خود درباره امام سوال میکردند و بزرگترها در سوگ چنین شخصیتی در غم و ماتم بودند.
در آستانه سالروز رحلت امام خمینی (ره) جامجم با تعدادی از هنرمندان درباره حس و حال آن روزها گفتوگو کردهایم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
ابعاد گسترده جهانی رحلت امام خمینی
منصور براهیمی، نویسنده سریالهایی چون قصههای تبیان و از نویسندگان مجموعه تاریخی «آتش و باد» که این روزها روی آنتن شبکه سه است، درباره حال و هوای زمانی که خبر ارتحال امام خمینی را شنید به جامجم میگوید: اتفاقا خوب آن روزها را یادم هست. چون برای اجرای یک تئاتر آماده میشدیم که این اتفاق افتاد. اما آنچه که برایم عجیب بود، ابعاد جهانی این اتفاق بود.
وی ادامه میدهد: بعد از این اتفاق فهمیدم امام چه ابعاد جهانی دارد که ما تا آن زمان بیاطلاع بودیم. میتوانم بگویم ایشان فراتر از یک رهبر سیاسی بودند. اتفاقا بعدها با آقای راعی روی کودتای 28 مرداد برای یک سریال کار میکردیم که البته هنوز به نتیجه نرسیده است. خاطرم هست وقتی برای فیلمنامه این سریال تحقیق و پژوهش میکردم به موردی برخوردم که برایم جالب بود. اینکه مراسم خاکسپاری امام به گونهای برگزار شد که یک اتفاق بینظیر در جهان محسوب میشود.
وی همچنین میافزاید: فکر میکنم زمانی که پیکر امام را برای خاکسپاری میبردند، تهران چهرهای پیدا کرده بود که هیچ وقت تکرار نشد و در طول تاریخ هم پیدا نخواهد کرد.
براهیمی درباره تبیین نظرات امام در آثار نمایشی هم عنوان میکند: این مبحث بسیار مهم و بحثبرانگیز است. میتوانم بگویم نمیتوانیم خیلی به تبیین نظرات ایشان بپردازیم. چون به قدری نظرات جامع و کامل و منحصر به فردی داشتند که ما باید ظرفیتهایمان را گسترده کنیم تا بتوانیم فقط این شخصیت را بفهمیم. بنابراین فکر میکنم ما برای این ابعاد کوچک هستیم.
انعکاس اندیشههای امام در آثار نمایشی
ماشاا... شاهمرادی را بیشتر با فیلمها و سریالهای دفاع مقدس که بازی کرده میشناسیم. از جمله حضورش در اخراجیها و معراجیها. او که در سریال «آفتاب و زمین» که با محوریت تولد و خانواده امام خمینی ایفای نقش کرده است، درباره روزهای رحلت امام و خاطراتی که از آن روزها دارد به جامجم میگوید: من آن زمان مشهد زندگی میکردم و به اتفاق خیلی از مردم مشهد تا سحر در جوار حرم امام رضا (ع) بودیم و برای امام دعا میکردیم. همان موقع یک نفر از طرف حاج احمد آقا آمد و گفت که حال امام خوب شده است و میتوانید به خانههایتان برگردید، ما هم به خانه برگشتیم.
وی در ادامه میافزاید: بعد از چند ساعت که استراحت کردم، متوجه شدم تلویزیون قرآن پخش میکند. فهمیدم اتفاق بدی افتاده است. بعد که فهمیدم امام به رحمت خدا رفته است، حالم بد شد. مادرم میدانست من با شنیدن این خبر به هم میریزم. به همین دلیل سعی میکرد حال من را جا بیاورد. چون نفسم بند آمده بود. مادرم مدام میگفت پسرم مرگ حق است و همه میمیرند. بنده خدا تلاش میکرد مرا آرام کند.
شاهمرادی همچنین عنوان میکند: فکر میکنم باید درباره امام و زندگی و تفکرات و اندیشههای ایشان سریالهای بسیاری ساخته شود. چون اندیشههای ارزشمندی داشتند که بسیار تاثیرگذار بود. مثلا راهپیمایی روز قدس به فرمان ایشان بود و باعث شده کمر استعمار شکسته شود. یا اینکه ایشان به هیچ عنوان سرهنگ قذافی را به کشور راه ندادند. امام در مقابل استعمار و آمریکا و اسرائیل به هیچ عنوان کوتاه نمیآمد. اگر این ویژگی امام را نسل جدید درک کنند، اتفاقات بهتری خواهد افتاد. البته زمان بسیاری لازم است تا نسلهای دیگر به امام و اندیشههایش افتخار کنند. همان طور که ما بعد از سالها به تفکرات امیرکبیر افتخار کردیم و این شخصیت را شناختیم.
بازیگر سریال «آزادی مشروط» همچنین میگوید: ما باید این اندیشهها و تفکرات ارزشمند را در سریالها و فیلمها به مخاطب نشان بدهیم تا نسل امروز هم با این شخصیت بزرگ آشنا شود.
امام مظهری از امال مردم ایران بود
عبدالرسول گلبن یکی از نویسندگان قدیمی است که در زمینه تاریخ مطالعات بسیاری دارد. او که یکی از نویسندگان سریال «آتش و باد» است، درباره رحلت امام و برخورد با این واقعه به جامجم میگوید: قبل از اینکه به این سوال پاسخ بدهم باید بگویم امام در نزد ما و هم نسلهای ما چه جایگاهی داشت و در چشم و دل ما چه تصویری از امام وجود داشت که فقدانشان برای ما تکاندهنده بود. برای ما امام اسلام مجسم بود. مظهری از تمام آرزوها و آمال مردم ایران بود. مردمی که سالیان سال حرمان کشیده بودند. فقر و فشار سیاسی را تحمل کرده بودند و تا بن دندان اختناق.
وی ادامه میدهد: در آن دوران ما هر چه درباره امامان، پیامبران و رهبران بزرگ شنیده بودیم و صفات عالی که در آنها وجود داشت ما همه آنها را در وجود امام متجلی میدیدیم. یعنی امام برای ما هم فقید بود و هم عالم به زمان و از همه مهمتر اینکه امام مبارز و شجاع بود. امام با تمام وجود به دنبال اجرای احکام خدا بود.
گلبن همچنین میافزاید: نکته مهمی که ما در آن زمان متوجه شدیم این بود که امام عاشق مردم بود. یعنی رابطهای که با مردم داشت، رابطه یک روحانی نیست که بر بالای منبر نشسته باشد و از بالای منبر به مردم نگاه کند. به تعبیری ما امام را جزیی از مردم میدیدیم. امام تجلی تمام آرمانهای اسلامی و انقلابی آن دوران بود. درک این نگاه از طرف نسل امروز کار بسیار مهم اما مشکلی است. البته شاید بتوان با زبان نمایش کارهایی در این زمینه انجام داد. اما خیلی باید روی چنین مسائلی کار و تحقیق کرد. چون قلب مردم با قلب امام میزد.
این نویسنده در بخش دیگری از این گفتوگو بیان میکند: فکر میکنم تا امروز کاری در خور این شخصیت هنوز ساخته نشده و باید در این زمینه آثار فاخر و شاخصی ساخته شود.
مسئولان به اندیشههای امام عمل کنند
اقبال واحدی یکی از مجریان با سابقه تلویزیون که اجرای برنامههای بسیاری از جمله برنامههای مناسبتی و مذهبی را در این سالها برعهده داشته در گفتوگو با جامجم در خصوص حال و هوای روزی که خبر رحلت امام را شنیده بود بیان میکند: خاطرم هست در آن زمان به دلیل اینکه کار تصویر انجام میدادم در آن فضا بودم. یعنی صبح زود که آقای حیاتی این خبر را اعلام کرد، ما به سرعت خودمان را برای گزارش آماده کردیم و در آن چند روز مدام در دل مردم بودیم. چه در مصلی و چه در بهشت زهرا در کنار مردم و مشغول فیلمبرداری بودیم.
وی ادامه میدهد: به نظر من امام اندیشهها و نظراتی داشت که بسیار با ارزش و مهم است و باید در عمل به آنها توجه کرد. یعنی مسئولان باید فیلمهای امام را ببینند یا صحیفه نور را بخوانند و به آن عمل کنند. چون به صورت یک دکترین جمهوری اسلامی است. چون تکرار کردن و گفتن فایدهای ندارد. مثل این است که خیلیها میگویند ما در خانه قرآن داریم. اما وقتی لای قرآن را باز نکنی یا به گفتههایش عمل نکنی فایدهای ندارد. اگر به گفتههای امام هم توجه و عمل شود، خیلی از مسائل در جامعه حل خواهد شد.
امام (ره) فقط یک رهبر سیاسی نبود
محمدرضا ورزی یکی از کارگردانهایی است که سریالهای تاریخی بسیاری ساخته است. از جمله «معمای شاه» که در بخشی از آن درباره امام خمینی و تفکراتش و اقداماتی که انجام داد و مبارزاتی که داشت، سکانسهای خوب و تاثیرگذاری را طراحی کرد. وی درباره حال و هوای روزهای رحلت امام به جامجم میگوید: یادم میآید زمانی که این اتفاق افتاد، من سوم دبیرستان بودم و امتحان داشتم. در آشپزخانه همراه مرحوم پدرم نشسته بودیم و صبحانه میخوردیم تا برای امتحان مدرسه آماده شوم که در اخبار صبح، این خبر اعلام شد. آقای حیاتی هم این خبر را اعلام کرد و همه شوکه شدیم. چون امام برای همه مردم ایران فقط یک رهبر سیاسی نبود. بلکه زندگی بود. چون معنویتش بیشتر غالب بود. حتی مخالفان امام هم از این خبر شوکه شدند و برایشان ناخوشایند بود.
وی ادامه میدهد: خاطرم هست پیراهن مشکیام نیاز به تعمیر داشت و نمیتوانستم آن را بپوشم. بنابراین از دوستم پیراهن مشکی گرفتم. سکوت عجیبی در شهر حاکم شده بود و آدمها از این خبر شوکه و گیج شده بودند. لحظات به خصوصی بود. بعد هم در مصلی حضور پیدا کردم و با امام وداع کردم.
وی در پاسخ به این سوال که برای تبیین اندیشههای امام چه کارهایی میتوان در تلویزیون انجام داد هم عنوان میکند: نظرات امام در خصوص رسانه کاملا مشخص است. حتی در بخشی از وصیتنامه ایشان هم آمده است. به نظرم خیلی شفاف در این زمینه صحبت کردهاند. یکی از ویژگیهای امام این بود که با مسائل دینی و سیاسی رادیکال برخورد نمیکردند. امام ذهن روشنی داشت. من به خوبی همه چیز یادم هست و به دلیل علاقهای که به این شخصیت داشتم همه چیز را دنبال میکردم. نوع صحبت کردن ایشان برایم خیلی جالب بود. ایشان با کسی تعارف نداشت و برخورد لازم را انجام میداد. حتی اگر آن شخص یکی از رجال مهم سیاسی باشد.
ورزی همچنین توضیح میدهد: توصیههای فرهنگی امام کم نبود. ایشان در سخنرانی معروفی که در بهشت زهرا داشتند به سینما اشاره کردند و گفتند که ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا در سینما مخالفیم. البته در آن دوران عدهای فراتر از نگاه امام حرکت و جو را ملتهب میکردند. امام مخالف این بود که با کسی تک بعدی برخورد کند. ایشان ابعاد مختلف آدمها را میدید. امام نگاهشان در مورد موسیقی، سینما و تلویزیون روشن و شفاف بود.
وی در پایان هم میگوید: در زمان امام رسانه ملی محدود به دو شبکه بود. البته دوران خوبی بود و آثار فاخری تولید شد و سریالهای بسیاری ماندگار شدند. در رادیو هم برنامههای متنوع و ارزندهای تولید شد که نشان از نگاه رهبری آن دوران داشت. حتی سینمای قابل اعتنایی هم داشتیم. اما مدتی است به افول رفته است.
نگاه هنرمندانه برای تبیین اندیشههای امام
مهران رجبی بازیگر سریالهایی چون خوشنام، 87 متر، آزادی مشروط، معراجیها، گذر از رنجها و شوق پرواز در گفتوگو با جامجم از ارادتش به امام خمینی میگوید و درباره حال و هوای آن روزها و اعلام خبر رحلت ایشان به جامجم بیان میکند: روزی که این اتفاق افتاد دانشجو بودم و در اتوبوسی که از کرج به سمت تهران میآمد بودم و میخواستم به کلاس بروم که این خبر اعلام شد و همه آدمهایی که در آن اتوبوس بودند گریه کردند. یعنی تا انتهای اتوبوس صدای هق هق گریه شنیده میشد. خیلی حس و حال عجیب و بدی در فضا حاکم بود.
وی در ادامه عنوان میکند: به هر حال ما رهبر مسلمانان جهان را از دست داده بودیم و به همین دلیل فکر میکنم همه مسلمانان دنیا از این خبر ناراحت و متاثر شدند. امام خمینی سوابق بسیار درخشانی در زندگی و عرفان و رهبری داشتند و به همین دلیل وقتی از دنیا رفتند همه متاثر شدند. همه جهان هم دیدند که چه مراسم تشییع و بزرگداشتی برای ایشان گرفته شد.
رجبی درباره تبیین اندیشههای امام در آثار نمایشی هم توضیح میدهد: فکر میکنم اگر قرار است به اندیشههای ایشان پرداخته شود، باید به بهترین شکل ممکن این اتفاق بیفتد. ضمن اینکه توسط نویسندگان هنرمند باید انجام شود. میگویم هنرمند چون هنر در هر کاری خیلی مهم است. من درباره جوشکار و نقاش هم میگویم باید هنرمند باشد. چون وقتی کلمه هنر کنار یک اسم باشد معنی آن عوض میشود. بنابراین اگر قرار است به چنین شخصیتی از ابعاد مختلف بپردازیم، باید هنرمندانه و درجه یک و بهترین وجه باشد.
نمیتوانستیم رحلت امام را باور کنیم
دهه 70 در سریالی به نام «آفتاب و زمین» به زندگی امام و خانوادهاش هنرمندانه پرداخته شده بود. جواد شمقدری کارگردان این سریال در گفتوگو با جامجم درباره حال و هوای آن روزها که خبر درگذشت امام اعلام شد، میگوید: نسل ما نسلی بود که تمام موجودیت خود و تمام آرمانها، دغدغهها، غمها و شادیهایش با وجود امام معنا پیدا میکرد. وابستگی ما نسبت به نسلهای دیگر به امام خیلی زیاد بود. به همین دلیل نسل ما با فرمان امام انقلاب کرد و با فرمان امام به جبهه رفت و دوستانی داشتیم که شهید شدند.
وی در ادامه می افزاید: به دلیل وابستگی به امام نمیتوانستیم رحلت ایشان را باور کنیم و روزهای سختی را پشت سر گذاشتیم تا بپذیریم و باور کنیم. زندگی برای خیلیها با رفتن ایشان تمام شد.
شمقدری همچنین درباره فعالیتهایی که در آن دوران برای امام انجام داد هم بیان میکند: به دلیل فعالیتهایی که در سینمای مستند انجام میدادم، فرصتی برایم پیش آمد که دوربین به دست بگیرم و در تمام آن ایام تا چهلم امام در صحنههای مختلف بودم و فیلمبرداری کردم. البته چند گروه بودیم. اما چند ماه بعد تقدیر الهی باعث شد قرعه به نام من بیفتد و فیلم رحلت امام را ساختم. یعنی با قاب و نماهایی که گرفته بودیم فیلم «آفتاب و عشق» را که مستند سینمایی بود برای اولین سالگرد امام ساختم. کار بسیار ویژهای بود. چون برای اولین بار روضه را با بیس موسیقی ترکیب کردیم. در آن زمان سینماها تعطیل شدند. اما این فیلم در سینماها به نمایش درآمد. این مستند ادای دین به این شخصیت بود. گرچه قدم کوچکی بود.
شمقدری که سریال «آفتاب و زمین» را برای تلویزیون با محوریت زندگی خانواده امام ساخته است، در این باره میگوید: این سریال را تحت تاثیر همان مستند ساختیم و فرصتی پیش آمد در صدمین سالگرد تولد امام آن را بسازیم. البته در آن دوران مخالفتهایی پیش آمد. در آن فضای آشفته سعی کردیم این سریال را کار کنیم که میبایست در قالب الف ویژه باشد اما در قالب ب صورت گرفت. قرار بود ادامهاش را هم بسازیم که با توجه به سیاستهایی که در آن زمان وجود داشت، این کار از ما گرفته و به فرد دیگری سپرده شد که آن هم به ثمر نرسید.
وی در پایان درباره تبیین اندیشههای امام در آثار تلویزیونی عنوان میکند: معتقدم نسبت به تفکر و اندیشههای امام کوتاهی شده است و بعضیها تفکر امام را به سمتی بردند که در برخی فضاها امام و نهضت و حرکتش را بیهوده و گاهی انحرافی تلقی میکنند. این تلاشی است که دشمن میکند و وظیفه همه کسانی که دغدغه امام را دارند این است که در آثار سینمایی و تلویزیونی آن را تبیین کنند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد