این روزها که همه جا سخن از کتاب است سراغ بانوی نویسنده داستانهای کودک خانم کلر ژوبرت رفتهایم. ژوبرت، موفق به دریافت مدرک کارشناسی در رشته علوم تربیتی و کارشناسی ارشد ادبیات کودک از دانشگاه «لومان» فرانسه شده؛ او همچنین دارای تحصیلات حوزوی (سطح۲) هم هست. ژوبرت به گفته خودش از کودکی به کتابخواندن و نقاشی علاقه داشته و از وقتی مادر شده به نوشتن برای بچههای خودش و همه کودکان فارسیزبان پرداخته است. یکی از ویژگیهای آثار او در این است که مخاطب هنگام خرید کتاب میداند که سن او برای نویسنده از قبل مشخصشده است. خانم ژوبرت در مصاحبهای گفت: «به هر حال در هر خواننده نوجوان یا بزرگسال هم یک کودک نهفته است. خودم از خواندن بعضی داستانهایی که مخاطب اصلی آن خردسال یا کودک است، خیلی لذت میبرم». داستانهای او در ایران، لبنان و فرانسه منتشر میشوند. کلر ژوبرت علاوه بر نوشتن و تصویرگری کار ترجمه هم انجام میدهد. کلر ژوبرت در مصاحبهای درباره زندگیاش در ایران میگوید : «وقتی مسلمان شدم فکر نمیکردم روزی سر از ایران دربیاورم، ولی کمی بعد با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کردم و پس از مدتی به ایران آمدیم و ساکن اینجا شدیم. مردم ایران را دوست دارم و از اینکه همزمان با دو فرهنگ و دو زبان متفاوت در کنار هم زندگی میکنیم، واقعا خوشحالم. زبان فارسی را خیلی دوست دارم و برای یادگیری آن انگیزه قوی داشتم. انگیزه داشتن، یادگیری را آسان میکند.» «مثل تو، بانوی من،فاطمه»، «زار بوسه پرپری» «آرزوی زنبورک»، «دعای موش کوچولو»، «اگر من جای تو بودم» و «امینترین دوست» از جمله آثار اوست. ژوبرت در مورد سبک آثارش میگوید: «هر ایده به ظاهرکوچک میتواند تبدیل به داستان بزرگی شود و هنگامی که مینویسیم، فرصتی برای ایدهپردازی، فراگیری و بازنگری در اندیشههایمان فراهم میکنیم». او معتقد است که ادبیات بستر مناسبی برای آموزش و انتقال مفاهیم دینی و اسلامی به کودکان است. او سعی میکند در داستانهای خود به زبان ساده جواب سوالهای کودکان را دربارهی مفاهیمی همچون خدا و ... بدهد. نگاهی به آثار او نشان میدهد که ژوبرت توانایی ویژهای در توصیفات و آموزش حقایق زندگی به زبان کودکانه دارد. او اتفاقات تلخ و شیرین دنیایی که در آن زندگی میکنیم را در دنیای قصهها ترسیم میکند. ژوبرت به غیر از نویسندگی پیادهروی و گذراندن وقت با کودکان را در برنامه روزانه خود دارد. این امور خود به بالابردن تجربیات او در نوشتن کمک کرده است. در ادامه بخشی از پرسش و پاسخ خبرنگار ما با این نویسنده و فعال بینالمللی کتاب کودکان را میخوانید.
چه شد که شما دین اسلام را برگزیدید و مسلمان شدید؟
گذر از مسیحیت به اسلام، از دید من، یک امر کاملا طبیعی است، هرچند تصورات غلطی که راجع به اسلام در تمام دنیا رواج دارند آن را خیلی سخت و گاهی ناممکن میکنند. در یک خانواده کاتولیک بزرگ شدم، اما در نوجوانی، کمکم متوجه تحریفات متعدد کلیسا و نواقص دین مسیحی شدم و از آن فاصله گرفتم. چند سال سرگردان و در جستوجوی حقیقت بودم، تا این که انقلاب اسلامی رخ داد و به برکت آن فهمیدم که بر خلاف تصور رایج آن زمان، اسلام صرفا دین عربها نیست، بلکه بینالمللی است. با خداشناسی زلالش آشنا شدم و در کنار آن با شگفتی دریافتم که اسلام جمیع پیامبران ماقبل را تأیید میکند، چون حضرت رسول(ص) مبعوث شدهاند تا افراط و تفریط یهودیت و مسیحیت را تعدیل کنند و دین کامل و معتدلی را ارائه دهند. مسلمانشدن من غیر از این نبود که تنها یک قدم، هر چند بسیار بزرگ، به جلو برداشتم.
چه چیزی در دین اسلام برای شما جذاب بود؟
اول از همه، توحید خالص و شفاف اسلام من را بهشدت جذب کرد، چون به هیچ وجه نمیتوانستم با تثلیث مسیحیت کنار بیایم. قرار گرفتن حضرت پیامبر(ص) در مسیر پیامبران پیشین جهت اصلاح و تکمیل دین حق هم برایم خیلی جالب بود و پس از چند ماه مطالعه و پرس و جو، به حقانیت اسلام یقین پیدا کردم و به لطف خدا مسلمان شدم. غیر از این دو عامل اصلی، چیزهای زیادی هم برایم دلنشین بودند و هستند، مانند اهمیت اعتدال و میانهروی در همه ابعاد زندگی، یا مانند نماز که به زیبایی مانع میشود از این که غرق زندگی روزمره شویم و از یاد خدا غافل شویم؛ یا مانند مفهوم گسترده عبادات که شامل هر کار خوب به نیت رضای خدا میشود؛ و خیلی چیزهای دیگر... .
چه شد به ایران آمدید؟
حدود دو سال و نیم بعد از مسلمانشدنم، در کانون فرهنگی دانشجویان خط امام در پاریس با همسرم آشنا شدم و پس از ازدواج، به دلیل ایرانیبودن ایشان به ایران آمدیم و ساکن تهران شدیم؛ به همین سادگی.
شما در یکی از حساسترین و مهمترین حوزههای ادبیات یعنی حوزه کودک قلم میزنید چرا این حوزه را انتخاب کردید؟
نویسندهشدن آرزوی کودکی من بود اما به دلایلی، داستاننویسی را خیلی دیر آغاز کردم، زمانی که مادر شدم و به خاطر فرزندانم، ادبیات کودک نوین را کشف کردم. آنوقت دریافتم که یک داستان خیلی کوتاه، همراه با تصویر، چقدر میتواند قابلیت این را داشته باشد که مفاهیم عمیقی را در عین سادگی به کودکان منتقل کند. با یادداشتکردن قصههایی را که برای کودکانم خلق میکردم شروع کردم و به حدی به این کار علاقهمند شدم که تصمیم گرفتم فقط برای کودکان بنویسم تا بتوانم روی آن متمرکز شوم و به تخصص قابل قبولی برسم انشاءا... دنیای کتابهای تصویری کودکان بسیار زیبا و دلنشین است، هر چند برخلاف سادگی ظاهریاش خیلی پرچالش و زحمت است.
به نظر شما وضعیت ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چگونه است و چقدر از چالشهای اجتماعی در این حوزه به ضعف ادبیات کودک و نوجوان باز میگردد؟
به گمانم داستان کودک این ظرفیت را دارد که در کاهش چالشهای اجتماعی نقش مهمی را ایفا کند، مشروط بر این که ما نویسندگان و تصویرگران، و همچنین ناشران و مروجین کتاب، قویتر عمل کنیم، ارتباط نزدیکتر و هوشمندانهتری با بچهها داشته باشیم و از تحولات بسیار سریع قضای اجتماعی غافل و عقب نمانیم. و از طرف دیگر، البته، کتابهای مناسب به دست مخاطبان برساند، کتابخانهها بیشتر و بهتر شوند، مروجین کتاب حمایت شوند و مسائل از این قبیل... در مورد ادبیات نوجوان نمیتوانم نظر بدهم ولی احتمالا به همین صورت است.
قرآن کریم هم با داستان و روایت مضامین بلند دینی و عرفانی را به مردم انتقال می دهد. ظرفیت داستان و ادبیات را برای انتقال مفاهیم و ارزشها به خصوص برای نسل کودک و نوجوان چگونه ارزیابیمی کنید؟
از دید من داستان قالب بسیار مناسبی است برای انتقال مفاهیم اعتقادی، فکری و اخلاقی به کودکان است. از طرفی موقعیت خلق شده در داستان میتواند بستر مناسبی را ایجاد کند برای ملموستر و عینیترشدن مفهوم مورد نظر، چه با استفاده از نماد چه غیر آن؛ از طرف دیگر، روند داستان و رابطه علی و معلولی اتفاقات آن چشماندازی از پیامد اعمال را به مخاطب کودک ارائه میدهد. برای همین،گاهی میبینیم یک داستان به ظاهر بسیار ساده قادر است مفهوم عمیق و حتی پیچیدهای را برای کودک به تصویر بکشد.
خانوادهها چگونه باید فرزندانشان را با مطالعه مانوس کنند؟
شاید قدم اول این باشد که خودشان با کتاب مأنوس شوند تا برای بچهها الگو باشند. برای آغاز مطالعه به عنوان بخشی از زندگی هیچ وقت دیر نیست و برای بزرگسالانی که هنوز کتابخوان نشدهاند، بهترین زمان شروع همراه شدن با فرزندانشان است. به گمانم خیلی از کودکانی که به مطالعه بیعلاقهاند، اگر بزرگترها همراهیشان کنند، میتوانند کتابخوان شوند. خیلی وقتها لازم است بچهها حمایت شوند، به خصوص زمانی که تازه با سواد شدهاند و هنوز آن قدر روان نمیخوانند که بتوانند از مطالعه لذت ببرند. دسترسی داشتن به کتابهای مناسب و جذاب هم در کتابخوان شدن و کتابخوان ماندن بچهها خیلی نقش دارد و مروجین کتاب میتوانند در این زمینه خیلی تأثیرگذار باشند. جمعخوانی کتاب در فضای خانواده، مدرسه یا کتابخانه، بحث و گفتوگوی صمیمانه بعد از بلندخوانی، انجام کاردستی یا نمایش براساس محتوای کتاب و خیلی فعالیتهای دیگر میتواند در علاقهمند شدن بچهها به مطالعه نقش مؤثری داشته باشد. خیلی وقتها متأسفانه، بزرگترها در همراهی کردن کودکان، از جمله در اربتاط با کتابخوانی، کوتاهیمیکنند.
توانایی تصویرگری در کنار نوشتن، از ویژگیهای کارهای شماست و تصویرگری این کتاب در نوع خود ویژگیهای متفاوتی دارد. شما این تفاوت را در چه شاخصههایی میدانید؟
برای هر کتاب جدید سعی میکنم تصویرگری متفاوتی انجام بدهم و از ایجاد فضایی مشابه با کتابهای قبلی پرهیز کنم. اما نمیدانم چقدر این تفاوت برای دیگران محسوس است و چقدر موفق میشوم برای هر کتاب فضای خاصی را خلق کنم. این کتاب برای من همان قدر متفاوت است که کتابهای قبلی هستند. اما امیدوارم توانسته باشم تصویرگری بهتری انجام بدهم.
چرا قصه گفتن برای بچهها مهم است؟
داستانگویی علاوه بر سرگرم کردن کودک، فواید بیشماری در رفتار و آینده او خواهد داشت؛ این که شما برای فرزند خود کتاب داستان میخوانید یا یک تجربه شخصی را بازآفرینی میکنید، تاثیر ماندگاری در رشد شخصیت او خواهد داشت. در این بخش به بیان چند مورد از فواید داستانپردازی برای کودکان خواهیم پرداخت. داستانها تاثیر زیادی بر کودکان میگذارد. صداقت، حقیقت، قدردانی و بسیاری از این ویژگیهای مثبت با استفاده از داستانپردازی در کودکان تثبیت خواهد شد. با استفاده از داستانپردازی میتوان کودکان را با ریشه و فرهنگ آبا و اجدادی خود و سایر فرهنگها آشنا کرد. قصهگویی باعث میشود زمانی که کودک در حال گوش دادن به داستان است، در ذهن خود شخصیتهای قصه، طرح کلی و مکانهای داستان را تجسم کند و این باعث میشود که قدرت تصویرسازی و خلاقیت او ارتقا پیدا کند. گوش دادن به داستان به بهبود سطح تمرکز کودک، کمک زیادی خواهد کرد. با استفاده از واژگان جدید در قصهها، دایره لغات کودکان گسترس یافته و مهارت سخنوری کودکان بهبود خواهد بخشید. قصهگویی به کودک در سادهسازی موضوعات پیچیده کمک خواهد کرد. چنانچه قصهگویی بهطور مستمر و منظم باشد باعث میشود که کودک در کارهایش هدفمند پیش برود و فهم درستی از آنها کسب کند و از انجام آنها لذت ببرد. توسعه هوش هیجانی به آگاهی و کنترل احساسات و عبارات شخص اشاره دارد و این رمز موفقیت در مراحل مختلف زندگی بشر است. توانایی فکر کردن به دیگران، قرار دادن خود در جایگاه آنها و درک احساسات آنها به تقویت حس همدلی آنها با دیگران کمک خواهد کرد. گوش دادن به داستانها و درک آنها باعث بهبود مهارتهای ارتباطی کودک در سطوح مختلف خواهد شد. قصهگویی، هنر سؤال پرسیدن را بهطور درست و صحیح به کودکان آموزش میدهد و به آنها چگونگی شروع یک گفتوگوی خوب را با اعتمادبهنفس بالا یاد میدهد. داستانپردازی، یادگیری مطالب دانشگاهی را برای کودکان آسانتر خواهد کرد. چه برای فرزند خود داستانی کوتاه تعریف کنید و چه داستانی بلند و طولانی، آنها موضوع اصلی داستان، شخصیتها و جنبههای دیگر آن را در ذهن خود حفظ خواهند کرد که این امر ممکن است برای شما کمی ناراحتکننده باشد، زیرا مجبور به تعریف داستانهای کاملا جدید برای فرزندان خود خواهید بود. داستانسرایی کودک شما را ترغیب و تشویق به کشف معنای منحصربهفرد بودن میکند و علاوه بر این مهارت او را برای برقراری ارتباط واقعی بین افکار و احساسات افزایش دهد. خواندن داستان و گوش دادن به آن، دانشآموزان را به استفاده از تخیلاتشان تشویق میکند و همین تخیل قوی میتواند اعتمادبهنفس و انگیزش شخصی را در فرزند شما افزایش داده و موجب بروز تصورات مثبت در مورد خودش شود تا خود را فردی شایسته و توانا تصور کند. سعی کنید داستانهایی که مربوط به کشورهای دیگر است را نیز برای فرزندتان تعریف کنید تا سطح درک و فهم کودک ارتقا پیدا کرده و محدوده فکریاش گسترش یابد.
ژوبرت:
لازم است که بچهها حمایت شوند، بهخصوص زمانی که تازه با سواد شدهاند و هنوز آن قدر روان نمیخوانند که بتوانند از مطالعه لذت ببرند. دسترسی داشتن به کتابهای مناسب و جذاب هم در کتابخوان شدن و کتابخوان ماندن بچهها خیلی نقش دارد و مروجین کتاب میتوانند در این زمنیه خیلی تأثیرگذار باشند
برای هر کتاب جدید سعی میکنم تصویرگری متفاوتی انجام بدهم و از ایجاد فضایی مشابه با کتابهای قبلی پرهیز کنم. اما نمیدانم چقدر این تفاوت برای دیگران محسوس است و چقدر موفق میشوم برای هر کتاب فضای خاصی را خلق کنم
با یادداشتکردن قصههایی را که برای کودکانم خلق میکردم شروع کردم و به حدی به این کار علاقهمند شدم که تصمیم گرفتم فقط برای کودکان بنویسم تا بتوانم روی آن متمرکز شوم و به تخصص قابل قبولی برسم
چگونه برای کودکان داستان بگوییم؟
شنونده را بشناسید
از خودتان بپرسید که فرزند شما به چه چیزی علاقه دارد؟ به یک ابرقهرمان، شاهزاده یا چهرههای تاریخی؟
پیام خود را بسازید
اینکه قصه شما چه پیامی به کودک شما میرساند . باید این سؤال را از خود بپرسید که آیا چیز خاصی وجود دارد که بخواهید از طریق داستان به فرزند خود بیاموزید؟
استفاده از کلمات خلاق
استفاده از کلمات خلاقانه در خلال داستان باعث جلب توجه کودک به داستان شما خواهد شد پس از کلمات دشوار استفاده نکنید.
سبک بیان
پرانرژی باشید، احساساتی شوید و با جریان داستان پیش بروید و همچنین میتوانید از اتفاقات مشکوک و غافلگیرکننده در داستان خود بهره بگیرد.
زمانبندی
موضوع داستان باید مناسب با موقعیت زمانی باشد، برای مثال داستان قبل از خواب با داستانی که در یک روز دلنشین بارانی تعریف میکنید، متفاوت است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد