تلویزیون چنین کارکردی در حوزه حجاب دارد. درست مانند همان چیزی که پیمان جبلی، رئیس رسانهملی بهتازگی گفته و عنوان کرده که پای کار فرهنگسازی در حوزه حجاب خواهد بود. رهبر معظم انقلاب هم در ابتدای امسال و در پیام نوروزی، به نقش صداوسیما در فرهنگسازی اشاره کردند. همین هم باعث شد تا رئیس سازمان صداوسیما از برنامههای جدیتری برای تبیین نقش زن در جامعه با تاکید بر عفاف و حجاب صحبت کند. جبلی در صحبتهای خود تاکید کرده بود که تلویزیون تلاش میکند جایگاه زن فعال در جامعه را بهخوبی برای مخاطبان تبیین کند. به بهانه این صحبتها، نگاهی به برخی از شاخصترین سریالهایی داشتیم که در طول سالهای گذشته روی آنتن رفته و زن محجبه را به شکل یک فرد فعال در جامعه نشان میدهد.
به گزارش جامجم، تاکنون سریالهای بسیاری روی آنتن تلویزیون رفته که شخصیت اصلی زن در آن با چادر و موفق باشد. یکی از متاخرترین سریالها در این حوزه، «نفسگرم» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور است. این مجموعه روایتگر زندگی زنی به نام ملیحه با اعتقادات بالای مذهبی است که در مسیر داستانی سریال، اتفاقاتی برای او رخ میدهد. ملیحه در این سریال با وجود چالشهایی که با آن روبهرو میشود، تلاش میکند به اعتقادات خود پایبند باشد و بازهم فعالیتهای اجتماعی خود را ادامه دهد. ملیحه با بازی مرجانه گلچین، توانست روایتگر زنی میانسال اما فعال در جامعه باشد که خودش با چالشهایی مواجه میشود که روزی نصیحت آن را به مردم میکرد.
چالشهای «مدینه»
سریال «مدینه» را هم باید از آندست مجموعههایی دانست که چهره یک زن موفق و محجبه را بهخوبی به مخاطب منتقل کرده است. مدینه به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی زینب تقوایی در ایام ماه رمضان سال ۹۳ از شبکه یک سیما پخش میشد. داستان این سریال درباره زنی به نام مدینه بود که در یک بخش قهرمان است و در بخش دیگر، دچار فرازونشیب و به نوعی ضدقهرمان میشود. مدینه با بازی پریوش نظریه همسرش در دریا غرق شده و کارخانه بهجامانده از او را با پسر خواندهاش بهمن (مهرداد صدیقیان) که از بچگی او را بزرگ کرده است اداره میکند. مدینه در کل تلاش میکند تا با چالشهای زندگی روبهرو شود و به جنگ با مشکلات برود. چهره او بهواسطه فعالیتهای اجتماعی که در حین حجاب داشت، توانست نمایانگر زن محجبه ایرانی باشد. از دیگر بازیگرانی که در مدینه هنرنمایی میکردند میتوان به مجید صالحی، شبنم مقدمی، مهرداد صدیقیان و رضا رویگری اشاره کرد.
رخسارهای در «زیر پای مادر»
قصه سریال «زیر پای مادر» مربوط به مردی میانسال است که با پسرش در شهر مشهد زندگی میکند. همسر این مرد بنا به دلایلی در سالهای اول زندگی مشترک، او و پسرش خلیل را ترک کرده است. مرد میانسال که به شغل رستورانداری مشغول است، آخر هفتهها از رستورانش به زائران امامرضا(ع) نذری میدهد. قبولشدن در یکی از دانشگاههای تهران و آشناشدن او با ستاره، راه ورود رخساره را به قصه باز میکند. رخساره با بازی پریوش نظریه در این سریال توانست نماینده زن محجبهای باشد که با چالشهای پیشرو دستوپنجه نرم میکند. شاید مخاطب در ابتدا تصور میکرد نقشهای مدینه و رخساره در دو سریال متفاوت، شبیه به هم شدهاند اما در ادامه سریال، جزئیات بیشتری از هر دو مشخص میشد. این دو نقش توانست دو چهره متفاوت اما همراستا را به مخاطب منتقل کند.
چالشهای مامانتوران در «حکم رشد»
شاید تاکنون سریالهای بسیاری با بازی ثریا قاسمی از تلویزیون پخش شده باشد که نقش همان مادر مهربان همیشگی را ایفا کند اما سریال «حکم رشد» و نقش قاسمی در این سریال، از این جهت متفاوت بود که او در قامت یک مادر مقتدر ایفای نقش میکرد که بین مسیر دو پسرش گیر کرده بود. داستان سریال از آن جایی شروع میشد که یک سرهنگ نیرویانتظامی تصمیم گرفت ریاست کلانتری محل زندگی پسرخالهاش، که برادر شیریاش هم هست را بپذیرد اما تقریبا تمام اعضای خانواده با این امر مخالفند چراکه فکر میکنند برادرش که آدم شروری است ممکن است باعث دردسر او شود. از همینجا چالشهای مامانتوران آغاز میشود و او تلاش میکند در حین پایبندی به اصول مذهبی، اقتدار لازم برای جمعکردن مشکلات زندگیاش را نشان دهد. مامانتوران یکجا باید جدی باشد و یکجا به نرمی برخورد کند. با همان چادرمشکی که روی سر انداخته نشان میداد که چطور یک زن میانسال و پایبند به اصول اعتقادی، در حین مادرانگی، مقتدر و قوی است. نقش ثریا قاسمی در سریال حکم رشد را باید یک سر و گردن متفاوتتر از دیگر نقشهای او دانست.
بازگشت مرضیه به مسیر
آخرین سریالی که ماهچهره خلیلی پیش از فوتش در تلویزیون بازی کرد، سریال مرضیه بود که توانست یک چهره موفق از زنی محجبه و چادری را برای مخاطب نشان دهد. مرضیه، دکتر جراح بود که همراه خانوادهاش زندگی شادی داشتند. همسرش خبرنگار بود و به مرور درگیر پروندههای فساد شده و در یک تصادف ساختگی کشته میشود. از اینجا به بعد، چالشهای مرضیه با اعتقاداتش شروع میشود و در نهایت با موفقیت به مسیر خود بازمیگردد. این شخصیت با بازی ماهچهره خلیلی، نماد یک زن جوان موفق بود که هم در حوزه علم فعالیت داشت و هم خانوادهدوست بود، هم حجاب داشت و چادر بر سر میکرد و هم با چالشهای زندگی روبهرو میشد.
مسیر زندگی ستایش
سریال ستایش از فصل ابتدایی تا آخرین فصل، روایتگر جوانی تا میانسالی زنی به نام ستایش بود که در جوانی همسرش را از دست میدهد و تلاش میکند دو فرزندش را بزرگ کند. ستایش چه زمانی که جوان است و تازه همسر و برادرش را از دست داده و چه زمانی که تلاش میکند فرزندانش را از دست پدر همسرش دور کند، نماینده یک زن محجبه است که به تنهایی بار یک زندگی را به دوش میکشد. روبهرو شدن او با چالشهایی که خانواده فردوس برایش ایجاد کرده، باعث میشود به مرور به زنی آبدیده تبدیل شود و گلیم خود و فرزندانش را از آب بیرون بکشد.
دوران سرکشی روناک
سریال دوران سرکشی به کارگردان کمال تبریزی یکی دیگر از مجموعههایی است که چهره یک زن موفق و محجبه را نشان میدهد. دوران سرکشی که محصول سال ۱۳۸۰ بود، داستان دختری فراری به نام روناک را روایت میکرد که با کمک بهزیستی قصد دارد به زندگی عادی بازگردد. این سریال به بررسی مشکلات اجتماعی و رفتاری بلوغ در دختران میپردازد. لادن مستوفی که در این سریال نقش یک مددکار اجتماعی را بازی میکرد، توانست چهره زنی موفق و محجبه را نشان دهد که در جامعه فعال است و تلاش میکند گرهای از مشکلات جامعه و مردم باز کند.
روایت زنان مشاور نیروی انتظامی در «زخم»
از دیگر مجموعههای موفق تلویزیون در معرفی چهره زن محجبه ایرانی، سریال زخم به کارگردانی مسعود آبپرور بود که سال ۹۳ از شبکه سه روی آنتن رفت. این مجموعه به موضوع بانوان مشاور حاضر در کلانتری در قالب داستانهایی متنوع پرداختهاست. در واقع محوریت اصلی داستان، زنانی هستند که به عنوان مشاور در نیروی انتظامی مشغول به کار هستند. شخصیت اصلی سریال، سروان الهام پویا با بازی لیلا اوتادی است که دانشآموخته روانشناسی و فارغالتحصیل دانشکده افسری بوده و به عنوان مشاور و مددکار در کلانتری ۱۳۲ مشغول به کار میشود. او که به دلیل انتخاب چنین شغلی به شدت با پدرش دچار مشکل است، حالا در مواجهه با چالشهای اجتماعی درگیر معضلات و مشکلاتی بزرگتر میشود. شاید تا قبل از این تنها در سریال خواب و بیدار بود که به حضور زنان در نیروی انتظامی اشاره شده بود و سریال زخم توانست قدم دیگری برای نشان دادن فعالیت این زنان باشد.
نجلا؛ قصهای در دل جنوب
نجلا را هم باید از دیگر مجموعههای موفق در نشاندادن چهره زن موفق و محجبه دانست. نجلا به کارگردانی خیرا... تقیانیپور و تهیهکنندگی سعید سعدی، روایتگر یک قصه در دل جنوب ایران است. قصه نجلا در سال ۵۸ میگذرد. دختری به یک پسر عاشق در آن اوضاع آشفته و ناامنیها وعدهای میدهد که طی آن اگر پسر بتواند او را از مرز ایران و عراق رد کند و به زیارت اربعین برسد، در قبال عشقش به او پاسخ مثبت میدهد. اما همه اینها در طول مسیر دستخوش اتفاقهایی میشود. شخصیت نجلا نمایانگر تلاش یک زن جنوبی و غیور بود که پای عشق و زندگیاش ایستاد و تلاش کرد اوضاع را سامان دهد. ناگفته نماند که در این سریال شخصیتهای دیگری همچون سلیمه با بازی آزیتا حاجیان و شیرین با بازی ملیکا شریفینیا بودند که مثل نجلا، قصه تلاشهای زن محجبه ایرانی را در خلال قصه اصلی پیش میبردند.
جوانی تا میانسالی کیمیا
مجموعه کیمیا که روایتگر تاثیر تحولات جامعه بر روابط خانوادگی بود، توانست در نشان دادن تغییرات و رشد فکری و روحی یک دختر جوان موفق عمل کند. کیمیا، روایتگر دختری به همین نام است که اتفاقا بسیار پرسشگر و معترض است و به مرور، با چالشهای خانوادگی روبهرو میشود و تلاش میکند به جای شیطنتها و پرسشگریهای همیشگی، با درایت به حل مشکلات خانوادهاش بپردازد. این مجموعه تلویزیونی نخستینبار از ۴ مهر ۹۴ از شبکه دو سیما روی آنتن رفت. مهراوه شریفینیا با بازی در نقش کیمیا توانست روند تغییرات یک دختر جوان و پر شر و شور را نشان دهد که از جوانی تا میانسالی روایت میشد. کیمیا به واسطه روبهرو شدن با معلم، همکلاسی و دیگر افراد مذهبی، به مرور به سمت دنیای دیگری کشیده میشود. او عاشق ادبیات است و دستی بر قلم دارد. فعال است و تلاش میکند با وجود شکستی که در ازدواج اول داشت، به زندگی ادامه دهد. کیمیا نماد یک زن موفق و محجبه بود که هم با پیروزی انقلاب شاد میشود و هم در لابهلای روزهای بعدش، دخترش را گم میکند و تا پایان سریال تلاشش را برای رسیدن به این فرزند سالهای دور، ادامه میدهد.
سقوط سارا
مجموعه سقوط یک فرشته به کارگردانی بهرام بهرامیان در رمضان سال ۱۳۹۰ روی آنتن رفت که روایتگر قصه پیرمردی باایمان به نام حاجحبیب بود. دختر حاجحبیب یعنی سارا به مرور با چالشهای اخلاقی بسیاری روبهرو میشود. حاجحبیب با همسر دوست قدیمیاش که سالها پیش از دنیا رفته یعنی ریحانه ازدواج میکند. ریحانه نیز دختری همسن و سال سارا به نام فاطمه دارد. فاطمه در این سریال نماینده یک دختر محجبه است که تلاش میکند سارا را از مسیری که میرود دور کند. با وجود سادگیهایی که نقش فاطمه داشت، یک معیار درست در مقابل آن چیزی قرار داد که سارا به سمت آن رفته بود.
وضعیت سفید در دفاع مقدس
وضعیت سفید روایتگر روزهای خاطرهساز دهه ۶۰ است. درست زمانی که تهران موشکباران میشود، اعضای خانوادهای پرجمعیت که تقریبا همه با هم قهر هستند و اختلاف دارند، برای دوری از حملات دشمن، ساکن باغ مادرشان در حومه تهران میشوند. روستایی که مدرسه اصلی آن تبدیل به محل اسکان بخشی از اهالی جنگزده شده است. استقرار این خانواده در باغ و همجواری آنها با مردم روستا که در اوج همدلی بهسر میبرند، حوادث گوناگونی را برای خانواده رقم میزند که باعث درک آنها از مشکلات یکدیگر و ریشههای بیاهمیت اختلافاتشان میشود. لیندا کیانی که در این سریال نقش منیره را بازی میکرد، توانست نماینده زن جوان و مومنی باشد که در طول دفاعمقدس تلاش میکند به تعهدات اخلاقی و اجتماعی خود پایبند باشد. وضعیت سفید با یادآوری بسیاری از خاطرات دهه ۶۰ توانست مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند و در عینحال، ارزشهای اخلاقی آن دوران را دوباره یادآور شود.
تبیین حجاب در رسانه ملی
جبار آذین - منتقد و مدرس
با توجه به نقش و جایگاه پوشش در ادیان مختلف و میان انسانها و به ویژه دین مبین اسلام در جهت حفظ ارزشها و آرمانهای الهی انسانی و اجتماعی به خصوص مناسبات خانوادگی میان همسران و نسلهای مختلف و حضور فعال اجتماعی قشرهای مختلف ایران اسلامی امروز بیش از گذشته نیازمند تهیه تدوین و اجراییکردن اصول و قواعد کاربردی مناسبی است که بتوان با ارتقای دانش عمومی و توجه به شخصیت والای انسان به عنوان جانشین خداوند در روی زمین گامهای موثر تعیینکننده برمبنای آموزههای الهی و انسانی برداشت. در این راستا صرف توجه به پوشش با عناوین چادر یا نوعی حجاب فقط برای حفاظت از شخصیت زنان ملاک نیست. چرا که پوشش از بدیها و زشتیها و حرمتگذاری بر روابط انسانی بر مردان نیز امری شایسته و لازم است. از همین رو لازم است که رسانه ملی با عنایت به باورهای ملی و اسلامی جامعه و آموزههای ایرانی- اسلامی و قرآنی در تولید آثار مختلف چه به صورت روتین یا نمایشی و سریالهای تلویزیونی مولفههای مضمونی و محتوایی همسو با محترمشمردن حجاب را در دستور کار مدیران، تهیهکنندگان و برنامهسازان خود قرار دهد. بدیهی است که اجراییشدن مساله حجاب و رعایت موازین عفاف با دستور و شعار قابلیت اجرایی پیدا نمیکند. به همین دلیل باید با بهرهگیری از آیات و روایات اسلامی که در آنها به مسائل پوشش و حجاب و عفاف اشاره شده و همچنین سخنان و توصیهها و رهنمودهای بزرگان دین اخلاق و معرفت و جامعه و قراردادن این عناصر در میان داستانها و قصههای جذاب خانوادگی و اجتماعی سریالهای تلویزیونی و در کنار آن التزام اختیاری محترمانه مجریان و دستاندرکاران صداوسیما در رعایت پوششهای جسمی و کلامی و رفتاری به این مهم پرداخت. در واقع اجراشدن مساله مهم حجاب و عفاف نیازمند اقدام ملی و همکاری شایسته میان دولت و مردم و تمام دستگاهها و جریانهای فرهنگی است. نمیشود و نمیتوان اجرای این مقوله را صرفا به یک بخش از جامعه ارجاع داد. به عنوان نمونه نمیشود تمام وظایف توجه به این مساله را به عهده سازمان تبلیغات اسلامی یا رسانه ملی موکول کرد. باید این مساله عمومی و ملی به صورت فراگیر در بستر فرهنگسازی اجتماعی با ارائه خوشبینانه و همراه آن برهانهای لازم و راهکارهای اخلاقمدار در سطوح مختلف جامعه به اجرا درآید. در واقع نیاز به تدوین نوعی فرهنگ اجرایی و یاری هوشمندانه آگاهانه بدون هرگونه تندروی میان تمام مسئولان و قشرهای جامعه میتواند باروری فرهنگسازی در این ارتباط را زمینهساز باشد. در واقع تهیه و تدوین فرهنگ اجرایی و اجراشدن این فرهنگ توسط عالمان، هنرمندان، معلمان و استادان و حتی ورزشکاران که از جمله قشرهای مورد تایید جامعه هستند باید در اولویت فرهنگسازی و اجرای بهینه فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه باشد و نکته آخر اینکه به دلیل تهاجم گسترده ضد فرهنگی ایران و اسلام ستیزان از طریق ماهوارهها، سریالها و فیلمهای انحرافی ضرورت تام دارد تا مدیران سینما و تلویزیون و دیگر حوزههای فرهنگ و هنر به همت هنرمندان متعهد به تولید آثاری بپردازند که افزون بر افشای هجمههای ایرانستیزان که بنیان خانوادههای ایرانی را نشانه گرفتهاند، مقاومت و مبارزه با این هجمهها را شکل دهند و حتی جایگزین عفاف و حجاب ایرانی- اسلامی را در صدر برنامههای تبلیغی ایرانی و جهانی خود قرار دهند.
گفتوگوی «جامجم» با نویسنده سریال «نفس گرم» عنوان شد
شروط باورپذیر شدن کاراکترهای زن محجبه
پرداختن به مسأله حجاب در آثار نمایشی کار سادهای نیست. خلق یک شخصیت که بتواند در حین پس نزدن مخاطب، با او ارتباط برقرار و پیام مورد نظر را منتقل کند از چالشهای غیرقابل انکار این آثار است. تلویزیون بهعنوان ابزاری برای انتقال پیام به مخاطب خانواده، در کنار این چالش باید آن را به شکلی جذاب برای مخاطب روایت کند. هرچند که چنین آثاری در تلویزیون بسیار بوده و توانسته بهخوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند. سریال «نفس گرم» را باید یکی از همین آثار دانست که هم در خلق شخصیت یک زن فعال اجتماعی و محجبه و هم در نشان دادن چالشهای زندگی او، موفق بود. ملیحه زنی بود که با وجود سخنرانیهایی که برای مجلس خانمها داشت، خودش هم با آزمایشهایی روبهرو میشد که انگار آزمونی برای ادعایش بود. اما خلق چنین شخصیتهایی چه چالشهایی به همراه دارد؟ به بهانه بررسی چالشهای نگارش و ساخت چنین آثاری، با حسین ترابنژاد، نویسنده این سریال تلویزیونی گفتوگو کردیم. ترابنژاد در این گفتوگو به مسائلی مثل تابوزدایی و زمینی خلق کردن کاراکترهای محجبه اشاره میکند و معتقد است که برای خلق درست این شخصیتها باید دست نویسنده را تاحدودی باز گذاشت. او در این گفتوگو از تجربه خود در خلق شخصیتی مثل ملیحه میگوید.
حسین ترابنژاد، نویسنده سریال «نفسگرم» بهواسطه خلق کاراکتری مثل ملیحه، توانست حوزهای را بیازماید که شاید به قول خودش تا قبل از آن، قدری نسبت به آن تابو وجود داشت. او درباره چالشهای خلق شخصیت محجبه در سریالها، به جامجم میگوید: به نظرم پرداخت کاراکتر زن محجبه در آثار نمایشی را میتوان با پرداخت کاراکترهای فیلمها و سریالهای دفاعمقدس در دهههای ۶۰ و ۷۰ مقایسه کرد. کاراکترهایی که فقط ویژگیهای مثبت داشتند. کاراکترهایی که برای مخاطب عام به نوعی دستنیافتنی یا ایزوله شده در فضایی خاص به نظر میرسیدند. به مرور این تابو در این جنس از آثار و بهطور خاص در ژانر دفاعمقدس شکسته شد.
وی به تفاوتهای ایجاد شده در آثار دو دهه اشاره کرده و عنوان میکند: ما در آثار دهههای بعد و متاخر رزمندگانی را در فیلمهای این ژانر دیدیم که اشتباه میکنند، دعوا میکنند، حتی ممکن است مرتکب گناه شوند اما ویژگی مهمشان این است که از اشتباهات درس میگیرند و خودآگاه عمل میکنند. در مورد زنهای محجبه نیز لااقل تلویزیون به این ترتیب عمل کرده است. یعنی نویسندگان تلاش میکنند اینطور بنویسند که کاراکترهای چادری و محجبه خطا نکنند، تا جای ممکن مرتکب گناه هرچند کوچک نشوند و الزاماتی از این دست.
ترابنژاد درباره این سریال میگوید: در سریال نفس گرم که به عنوان مثال مطرح کردید ویژگی ملیحه بهعنوان یک زن محجبه و معتقد این بود که به دیگران توصیه میکرد مراقب امتحانات الهی باشند حال آنکه درام وقتی شکل میگرفت که خودش دچار امتحان میشد و براساس غریزه رفتارهایی از او سر میزد که انگار فراموش کرده در معرض امتحان قرار گرفته اما در ادامه خودآگاهی او به کمکش میآمد و مسیر درست را انتخاب میکرد. اگر ملیحه از همان ابتدا در مسیر درست قرار میگرفت کاراکتری دستنیافتنی به تصویر کشیده میشد. در چنین شرایطی مخاطب در مواجهه با او میگفت مگر میشود یک زن در برابر همسر دوم شوهرش چنین رفتار بزرگمنشانهای از خود نشان دهد؟!
این نویسنده به لزوم استفاده از فرمولهای شخصیتپردازی برای خلق کاراکترهای اینچنینی اشاره و عنوان میکند: نتیجهای که میخواهم از این مقایسه بگیرم این است که اگر نویسندگان ما دستشان باز باشد و در تعامل درست با سفارشدهنده قرار بگیرند براساس فرمولهای شخصیتپردازی، کاراکترهای زن محجبه و چادری و قابل باور خلق میشوند.
تهیهکننده سریال محکومین در گفتوگو با «جامجم»:
مخاطب امروز نیاز به اقناع دارد
آنچه در انتقال پیام فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرد، پرداختن به آن به شکلی است که مخاطب بتواند ارتباط برقرار کند. آنچه در سریال محکومین به تهیهکنندگی بهروز مفید شاهد بودیم، پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعی بود که هرکدام سرخطی برای آغاز یک ماجرا بود. در این سریال، شاهد حضور یک مشاور قضایی بودیم که زنی محجبه و فعال بود. خلق چنین کاراکترهایی در آثار نمایشی، میتواند بهواسطه جذب مخاطب، تاثیر خود را بگذارد. به بهانه آسیبشناسی و پرداختن به جزئیات این شخصیتهای نمایشی، با بهروز مفید، تهیهکننده سریال محکومین گفتوگو کردیم. مفید در گفتوگوی خود بر این مسأله تاکید میکند که امکان پرداختن به مسأله پوشش و حجاب در آثار نمایشی به شیوه دهه ۶۰ ممکن نیست چرا که مخاطب امروزه نیاز به اقناع شدن دارد و باید به فکر راههای دیگری در کنار پخش آثار نمایشی بود.
بهروز مفید درخصوص خلق آثاری که شخصیت محجبه در آن به نمایش گذاشته میشود، به جامجم میگوید: واقعیت این است که ما در یک مقطع در اوایل انقلاب همین که شخصیتهای مثبتمان میتوانستند حجاب داشته باشند یا داستانهایمان را به نحوی پیش میبردیم که ایجاد یک جذابیتی بهواسطه متانت شخصیت کند - و تفاوتی هم نداشت شخصیت قصه زن یا مرد باشد- بر مخاطب تاثیر میگذاشت و پیامی که درباره حجاب میخواستیم را میتوانستیم منتقل کنیم اما بهنظرم این کاربرد الان خیلی جوابگو نیست و نمیتوان به همان روش سابق سراغ آن رفت.
وی ادامه میدهد: بهنظرم الان بحث حجاب در جامعه ما پیچیدهتر از اوایل انقلاب است، چون در اوایل انقلاب اینطور بود که بعد از گذشت یک دوران بزرگ بیبند و باری، فساد و برهنگی، گرایش بسیار زیادی برای حجاب وجود داشت. همین مسأله باعث میشد با کمی متفکرانه عمل کردن در برنامهها، اتفاقهای خوبی بیفتد. الان شاید بهتر باشد که به راهحلهای دیگر هم فکر کنیم. اگر بخواهیم راهحلهای گذشته را دوباره تکرار کنیم، به کلیشه تبدیل شده و جوابگو نخواهد بود.
مفید معتقد است: ما الان بیشتر به این نیاز داریم که نسلمان را به اقناع برسانیم. شاید اینکه با حجاب میتوان فعالیت اجتماعی داشت و همه کارها را انجام داد، چیزی است که تا الان بیان کردیم. شاید الان وقت آن باشد که به غیر از نمایش یک زن خوب، سراغ کارهای دیگر برای اقناع مخاطب برویم. در واقع ما الان به بحث اقناعی بیشتر نیاز داریم. نسل الان شاید در کنار شنیدن صحبتهای ما درباره متانت زن، نیاز به حرفهای دیگر هم داشته باشد تا اقناع شود.
تهیهکننده سریال محکومین تصریح میکند: البته نباید فراموش کرد که این راه خیلی سخت و شجاعانه است. باید صحبتهای آنها را شنید و بعد تصمیم گرفت که با چه روشی میتوان تاثیر گذاشت. ابتدا باید آنها که اقناع نشدهاند، حرفشان را بیان کنند. ما به مباحث رودررو نیاز داریم تا به روشهای اقناعی برسیم. یعنی شاید نتوان به روشهای دهه ۶۰ روی آورد.
کار سترگ تبیین حجاب
حسین سلطانمحمدی - منتقد
حجاب و عفاف، امر مستمر و ازلی جوامع انسانی از بدو خلقت بوده است. از همان زمان هبوط حضرت آدم(ع) و حوا به زمین، یکی از نخستین نکتهها، شرمگین بودن از جهت بیپوششی و اقدام برای پوشش مناسب داشتن، بود. بر همین مبنای خلقتی و فطری، در همه ادوار تاریخی، شواهدی متقن مبنی بر پوشیده بودن مناسب زن و مرد به یادگار مانده است. همین امر، در اسلام نیز تأیید و تثبیت شده و بر آن، پای فشرده شده است اما در دوران معاصر که نوعی درگیری و جنگ اندیشهسازان ملحد با خداجویان را شاهدیم، با استفاده از ابزارهای رسانهای، تلاش شده تا در بسیاری از جوامع، بکوشند بیپوششی یا بیعفتی را ترویج کنند و مثال این روزهای و چند ماه اخیر ایران ما نیز، صحنه برخورد این اندیشه مخرب با بنیان عفاف زنانمان شده است. اکنون و در گذر از اغتشاشات سال گذشته، اصرار بر بیحجابی و پیش رفتن تدریجی به سمت لباسهای بدننما، از سوی بعضی زنان و دختران جامعه، تداوم یافته است و متأثر از القائات و برنامهریزیهای بیرونی که میکوشند تجربه اندلس اسپانیا و توزیع فساد اخلاقی را برای فروپاشی درونی جوامع مسلمان تکرار کنند، تصاویر و رفتارهایی به صورت پراکنده در سطح شهرها و جوامع انسانیمان میبینیم که دلالت بر این روند دارد. برای همین، همه نهادهای حاکمیتی و مردمی و آحاد جامعه، برای مقابله آگاهانه، خردمندانه، انتظاموار، قانونمند و البته مهربانانه، وارد میدان شدهاند. برای تبیین هر دو سوی ماجرا، دستگاههای رسانهای، بهخصوص صداوسیما، نقشی بنیانی دارند. صداوسیما، با تأکید بر بدیهیاتی که همه افراد جامعه، چه زن و چه مرد، میدانند و با تبیین بنیان فطری انسانی بر حرمت و حیا و غیرت و عفاف، وظیفه دارد هم به افزایش شناخت اقدام کند و هم با اعلام بعد انتظامی و قانونی ماجرا، هشدار دهد و هوشیار سازد. یکی از ابعادی که باید دقت کرد، اصرار عدهای از سخنوران و رسانههای رسمی و مجازی، بر بزرگنمایی تعداد افرادی است که در سطح ظاهری جامعه برای نشان دادن بیحجابی و همچنین بدپوششی در حرکت هستند. باید به صراحت با این افراد با عنوان روزنامهنگار، حقوقدان، جامعهشناس، هنرمندیا سلبریتی و مانند آن نیز برخورد روشنگرانه داشت و در صداوسیما بهصراحت آنان را معرفی و بزرگنمایی نادرستشان را اعلام کرد. حتی در تصاویری که برای گزارشها انتخاب میشود، باید از این نمونهها هم به نمایش گذاشت و نفوذ تدریجی بعد مخرب بدپوششی در اذهان مسئولان و افراد بعضی از این رسانههای حتی حکومتی را تبیین کرد و به جای ارزیابی یا سنجش اقدام خود از مسیری که این بزرگنمایان جعلی برگزیدهاند، مسیری دقیق و واقعی را به مردم نشان داد. درست است که بعد ایجابی اقدامات صداوسیما بسیار مؤکد است؛ بعد سلبی نیز به اندازه باید تشریح و تبیین شود و نباید از هیاهوی بیمورد فضای مجازی، واهمه کرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد