نعیمی خط استوا را به عنوان پنجمین فیلم سینمایی و اولین اثر کمدی خود کارگردانی کردهاست. او پیش از این نویسندگی آثار جدی مانند «مستانه» و «زندگی خصوصی» را به عهده داشتهاست. وی این فیلم را چهار سال پیش ساخته و به دلیل همزمانی با شیوع کرونا، به همراه تهیهکننده فیلم تصمیم گرفتهاست فیلم را در بازه زمانی بهتری اکران کند. ظاهرا انتخاب این بازه زمانی هم خوب بوده و فروش این فیلم در دو روز اول، بیش از ۹۰۰ میلیون تومان بودهاست. این فیلم تلاش کرده خلاف سایر آثار کمدی، سالم و مناسب حضور خانوادهها باشد و خود را از شوخیهای نامناسب دور نگه دارد که تا حدودی هم موفق بودهاست. اکران خط استوا، بهانهای است که دقایقی با اصغر نعیمی، کارگردان فیلم گفتوگو کنیم که از نظر میگذرانید:
بعد از نویسندگی فیلمهای کمدی، خط استوا اولین تجربه کارگردانی شما در گونه کمدی محسوب میشود. چطور به ایده این فیلم که ورزشی و فوتبالی است و با فضای فیلمهای قبلی شما که بیشتر اجتماعی، جدی و متفاوت بودند، رسیدید؟
در درجه اول، من علاوه بر اینکه فیلمنامه کمدی نوشتم، فیلمنامههای جدی اجتماعی مثل زندگی خصوصی و مستانه را هم نوشتهام و پیش از این در عرصه کمدی رمانتیک فیلم «بیوفا» را ساختهبودم و در گونههایی مختلفی کار کردم و هیچگاه خودم را مقید به این نکردم که در جریان یا ژانر خاصی کار کنم. هر وقت داستانی برایم جذاب بوده و احساس کردم قابلیت تعریف دارد، دست به کار شدهام یا خودم آن را کارگردانی کردهام. برای نگارش فیلمنامه خط استوا درباره این که لحن داستان چه لحنی داشتهباشم، تصمیم گرفتم بعضی داستانها در قالب جدی روایت شود و بعضی مضامین هم برای بیان بهتر، در قالب طنز باشد. خط استوا نیز مضمون و موقعیتی داشت که به نظرم جالب و بامزه بود و فضایی که فیلم در آن میگذشت، به نسبت سایر فیلمها متفاوت بود و به همین دلیل این تصور را داشتم که فیلم میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
این فیلم در بستری ورزشی و فوتبالی داستان خود را روایت میکند، چقدر با فوتبال و ورزش آشنا هستید که به سمت این مضمون کشیده شدید؟
من خط استوا را چندان فیلم ورزشی نمیدانم و فقط دو شخصیت اصلی به عنوان نماینده مدیران ایرانی که به یک سفر میروند، میتوانستند شغل دیگری داشتهباشند. از آنجا که به نظرم به ورزش و فوتبال زنان با توجه به محدودیتها یا چالشهایی که در این عرصه در جامعه مشاهده میشود، کمتر پرداخته شده و مغفول ماندهاست، برای همین این شغل را انتخاب کردم. البته بسیاری از فیلمهای اجتماعی مشکلات خانمها را مطرح کردهاند اما تا جایی که به یاد دارم شاید به شکل خیلی جدی در سینما به موضوع فوتبال بانوان پرداخته نشدهباشد. به همین دلیل، فوتبال بانوان را به عنوان خطوط درام مد نظر قرار دادیم.
آیا در فیلمنامه اولیه هم به فوتبال بانوان توجه داشتید یا اینکه بعد به فیلمنامه اضافه شد؟
موضوع فوتبال بانوان جزو ایدههایی بود که ما در بازنویسیها به آن رسیدیم که میتواند به فیلمنامه اضافه شود، اما نمیتوانم بگویم چه زمانی اضافه شد؛ چون وقتی روی فیلمنامه کار میکنید، گاهی به نظرتان میرسد متن میتواند با ایدههای جدید قوام پیدا کند و حرفی تازهتر بزند. بنابراین، مسأله فوتبال و گیر کردن دو مدیر ورزشی در یک موقعیت نامأنوس، ایده اولیه فیلمنامه بود و بعد با اضافه شدن موضوع فوتبال زنان و تلاش این مدیر برای پرداختن به این مقوله و محدودیتهایی که در این مسیر با آن مواجه میشود، به فیلمنامه اضافه شد و به نظرم ضروری بود. میتوان گفت ایدههایی که در فیلم مطرح میشود، در سایر زمینهها وجود دارد. به عنوان مثال، همین را که برای سالاروند به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال و بدنام کردن او در فضای مجازی پاپوشی دوخته میشود، در سینما و سایر شئون و زمینهها دیدهایم. لذا این موضوعات منحصر به فوتبال و استخدام مربی نمیشود و شاید در بخشهای دیگر بتوانیم این نوع استفاده ابزاری را از موقعیتهای متناقض ببینیم.
هرچند براساس فیلمنامه، فضای اولین کارگردانی فیلم کمدی شما در کشور مالزی میگذرد، اما انتخاب این کشور برای کارگردانی ریسک نبود؟... با چه چالشهایی برای ساخت فیلم روبهرو بودید؟
فیلم ساختن در یک کشور دیگر مشکلات خاص خود را دارد. وقتی ما در کشور خودمان فیلم میسازیم، ارتباطات و آشنایی بیشتری داریم و میتوانیم از امکانات موجود بهره ببریم و نسبت به خیلی از لوکیشنها شناخت و اشراف داریم. اما وقتی وارد یک کشور دیگر برای کار میشوید، انتخابها محدود میشود و صرفا کارتان به این بستگی دارد گروه تولید خارجی چه موقعیتهایی را به شما معرفی کنند. شانس ما این بود که قبل از شروع فیلمبرداری، دو هفته به آنجا سفر کردیم و لوکیشنهای متعددی را دیدیم و بعضیها را انتخاب کردیم. بنابراین، زمانی که برای فیلمبرداری رفتیم، همه چیز از پیش آماده شدهبود و مشکل خاصی نداشتیم.
آیا به نظرتان خط استوا به استانداردهای لازم یک فیلم کمدی که برای دیدن خانواده مناسب باشد، نزدیک است؟
به نظرم خط استوا هم مناسب خانوادههاست و هم میتواند قشر جوان را خیلی راضی نگه دارد. معتقدم مخاطبان اصلی این فیلم علاوه بر خانوادهها، با توجه به حال و هوای مفرح و نوع موسیقی که در فیلم استفاده میشود، نوجوانان، دانشآموزان دبیرستانی و سنین بالاتر هستند. البته فیلم هم پیشنهادهایی به مخاطب میدهد که همان لذت بردن از لحظه حال است.
درباره انتخاب زوج سیامک انصاری و فرهاد اصلانی ممکن است برای مخاطب تداعیکننده دو شخصیت لورل و هاردی که یکی کاملا جدی و یکی سهلگیرتر به نظر میرسد، باشد. همچنین آزاده صمدی به عنوان شخصیتی که هموطنان خود را در کشوری دیگر دچار چالش میکند، درباره این انتخاب بگویید؟
من چندان به الگوی لورل و هاردی در فیلم فکر نکردهبودم. در مورد انتخاب بازیگر به این دلیل که توانایی بازیگران و جایگاهشان برایم در فیلم اهمیت دارد، اولین قراری که با تهیهکننده گذاشتم این بود از بازیگران مناسب، مطرح و توانا استفاده کنیم. خوشبختانه آقایان فرهاد اصلانی و سیامک انصاری همان گزینههای اول ما بودند که پذیرفتند در فیلم بازی کنند. من فکر میکردم حضور این دو بازیگر کنار هم ترکیب بدیعی میشود، چون تا به حال ما این دو بازیگر را کنار یکدیگر ندیدهبودیم. درباره خانم آزاده صمدی هم باید بگویم نقش ایشان در نسخه نهایی فیلمنامه وجود نداشت. با توجه به یکی دو فیلمی که در خارج از کشور ساخته شد و معمولا محوریت ماجرا روی دو مرد بود که در یک موقعیت قرار میگرفتند، برای درام ماجرا معمولا یک زن خارجی به گروه اضافه میشد، که تصمیم گرفتم زن ایرانی وارد قصه شود. بنابراین، درباره جنبههای مختلف این زن ایرانی که چه شخصیت با چه پیشینه و چه جایگاهی در قصه داشتهباشد، صحبت کردیم. مسأله مهم برای من شکل حجاب این خانم بود، چون میخواستم شکل حجاب زنی که آنجا زندگی میکند، طبیعی و قابل لمس باشد. در این زمینه با ایمان امیدواری به عنوان طراح چهرهپردازی مشورت کردم و درباره شکل حجاب این شخصیت به توافق رسیدیم. از خانم صمدی به عنوان اولین انتخابمان دعوت کردیم که خوشبختانه ایشان هم پذیرفتند و با ما همکاری کردند.
با توجه به اینکه فیلم در یک کشور دیگر میگذرد، هزینههای فیلم را چطور تأمین کردید؟ آیا از طرف وزارت ورزش یا سازمانی حمایت شدید؟ آیا اکران خاصی برای اهالی ورزش یا فدراسیون فوتبال بانوان هم در نظر گرفتهاید؟
نه، جالب است بگویم هیچ حمایت دولتی از خط استوا نشد و در آن زمان تهیهکنندهها سرمایه را به طور کامل از بخش خصوصی تأمین کردند. در خصوص اکران برای اهالی ورزش هم آقای ظلیپور به عنوان تهیهکننده و خانی پخشکننده فیلم حتما به آن فکر میکنند و اگر قابلیت اجرا داشتهباشد، آن را اجرا میکنند. خط استوا شاید تنها فیلم من باشد که از جنبههای پخش و طراحی که برای تبلیغات آن صورت گرفته، رضایت کامل دارم.
برای اکران عمومی با چالش خاصی روبهرو نشدید؟
بله، بالاخره خط استوا گرفتاریهای خاص خود را داشت و یکبار در دولت قبل چهارماه به مشکل برخورد و پروانه نمایش آن صادر نمیشد. لازم است یادآوری کنم اگر حضور و همراهی محمدهادی کریمی که در آن زمان عضو شورای پروانه نمایش بود، نبود، شاید فیلم موفق به دریافت پروانه نمایش نمیشد. البته با توجه به شیوع بیماری کرونا، ما مدتی نمایش را به تعویق انداختیم. در دولت جدید نیز فیلم را برای دریافت پروانه نمایش مجدد ارائه کردیم و اصلاحیههایی هم خورد، اما در نهایت این بار فیلم با کمترین میزان اصلاحات روانه اکران شد.
فروش راضیکننده
انتخاب زمان اکران فیلم «خط استوا» به درایت و تشخیص پخشکننده و تهیهکننده بود و خوشبختانه این طور که به نظر میرسد در دو روز اول اکران فیلم، با توجه به اینکه هنوز سالنهای نمایش آن کامل نشده، فروش خوبی داشته و مخاطب با فیلم ارتباط خوبی برقرار کرده و امیدوارم این استقبال تداوم داشتهباشد.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد